eitaa logo
فی‌البداهه.
86 دنبال‌کننده
276 عکس
46 ویدیو
0 فایل
پیام نده ولی خب @efain_8420
مشاهده در ایتا
دانلود
روزا کارامو انجام می‌دم و شبا می‌شینم به نوشتن. آروم می‌شم. انگار یه‌وسیله صد کیلویی از رو دلم برمی‌دارن.
اینجا خوبه. دوست‌داشتنیه. نشستم دوغ‌مو می‌نوشم و کسی کاری به کارم نداره و بلعکس. آرومم. شاید هم یه‌روزی کلاً جمع کردم اومدم اینجا. اما خب، آدم یه بازه‌ی زمانی نیاز به تعامل داره که اینجا کم می‌شه نیازش رو رفع کنه. نمی‌دونم به‌هرحال، بگذریم
من تلاش خودم‌و کردم، اونجوری که باید؟ نمی‌دونم. اونجوری که می‌خواست؟ نمی‌دونم. ولی می‌دونم تلاش کردم. خسته نیستم. گله‌مند هم نیستم. فقط می‌دونم دل‌تنگم. آدمِ دل‌تنگ نیازمندِ وصاله. وصالی که پر کنه تمامِ فراقش رو. وصالی که توش نفسِ عمیق بکشه و بگه خداروشکر. وصالی که هربار به یادش میفته حسِ تازگی داشته باشه. خیلی وقته منتظرِ این وصالم. مثلِ اربعین ٤٠١، منتظرم این‌بار هم طلب کنه. منتظرم این‌بار هم از شوق، اشک بریزم. زیاده‌خواهی که نیست، هست؟
یه‌بار گفته بودم، برم کربلا همه‌چی درست می‌شه. درست شد. قشنگ چیده شد، پشت سر هم و منظم. انگار واقعاً اونا بيشتر بلدن. بیشتر حواسشون هست.
نمی‌دونم این روزهارو با چه اسمی باید گذروند. تعبیرِ خواب‌هایی که می‌بینم رو باید چی گذاشت. کارهایی که کردم با چه نیت بود. شاید همه‌ش به‌خاطر فرار از فشارِ زیادی بود که باید متحمل می‌شدم. شایدم از کوتاهیِ خودم بود. تنها چیزی که برام دشواره، آینده‌ست. اما با همین‌ها هم امیدوارِ امام رضام.
مامان می‌گه از فکرهایی که اذیتم می‌کنه، دوری کنم. غرق شدن توش، مثل غرق شدن تو گناهه. همون‌قدر که بهش فکر می‌کنی، خواه‌ناخواه توش غرق می‌شی، اذیتت می‌کنه. می‌شه خوره‌ی جونت. اما یک‌سری افکار هیچ‌وقت باعثِ اذیتم نشدن. فرار ازشون راه نجات بود، اما نشستن جلوشون و مثلِ پازل تیکه‌تیکه چیدنشون، جذاب‌تر از ول‌کردن و چسبیدن به چیزهای انتزاعی بود. سر و سامون می‌داد بهم. شاید بازم من آدمِ فکر کردن‌های زیاد بودم..
نوشتن ذهن‌مو آروم می‌کنه. کمک می‌کنه زیاد فکر نکنم. انگار بازم برمی‌گرده به فرار از اتفاقات. اما خب، به قولِ میم‌سادات؛ لابد یه‌چیزی تو نوشتن هست که خدا سرش قسم خورده دیگه..
چی بگم والا. بگذریم. شما که حرف نمی‌زنید، چه لزومی داره همش من بگم
نگید که شماهم نمی‌خواید عیدی بدید؟
هدایت شده از وَلو
بچه‌ها سیده، بریزین سرش
هدایت شده از وَلو
به مام عیده نداده، ولی شما ازش بگیرین
من اصلا ایشون رو نمی‌شناسم حتی شماروهم نمی‌شناسم