eitaa logo
فی‌البداهه.
86 دنبال‌کننده
276 عکس
46 ویدیو
0 فایل
پیام نده ولی خب @efain_8420
مشاهده در ایتا
دانلود
فی‌البداهه.
ارکبوا فلک الحسین ایها الغرقی...
ای صفای قلب زارم هرچه دارم از تو دارم..
هدایت شده از الف‌لام‌میم
مصیبت کربلا، برای من، یک کلمه است: «حسین، دستِ غریبی به روی زانو زد». در بعضی صحنه‌ها این یک کلمه پررنگ‌تر می‌شود. یکی از اوج‌های این یک کلمه برای من این‌جاست. «میگن که با زانو رسید». همین‌جا. من نمی‌فهمم. داغ پسر را من نمی‌فهمم. شب قبلش برای حرم ساقی بوده. احتمالا، حسین، فخر می‌فروشد به شجاعت پسرش. دل به فرات زده و آب آورده. یحتمل با همان طهارت به جا مانده از شب بناست نماز بخوانند. ذوق دارد. حاصل عمرش را صدا کرده تا اذان بگوید. صوت داوودی در دل صحرا پیچیده. شهادت می‌دهد که محمد رسول خداست. ابی عبدالله شهادت می‌دهد که پسرش اشبه الناس به محمد بوده، رسول بوده. به دل میدان بزند. بحبوحه میدان و گرم ناورد. برگردد. هم پسر می‌داند، هم پدر می‌داند. عرضه تشنگی بهانه دیدار است. مرد که به زبان نمی‌آورد. کار می‌رسد به این‌جا. به این عکس. بخت، همراهِ عقاب-اسب جناب شهزاده- نیست. خون چشمش را گرفته. به جای خیام، راهی به دل سپاه دشمن می‌زند. از حقد و کینه‌ی دشمن به نام علی چیزی شنیده‌اید؟ این‌جا غم کربلا پررنگ می‌شود. معنی می‌سراید:«چه معجزی است تو را در بریدن از علی اکبر/به روی خاک نشستی و ز آفتاب گذشتی». پررنگ می‌شود. غمِ بی پسری، غمِ تنهایی است. «حسین دست غریبی به روی زانو زد».
خبریه تا میام یچیزی می‌گم همه لفت می‌دن؟ فکر کنم باید درواقع هیچی نگم اینجا.