هدایت شده از عجم علوی | مهدی مولایی
بعد از شهادت زهـرا، امشب علی اول بار است که پس از سالها بالاخره لبخند زده. طفل قنداقپیچ را به آغوش کشیده؛ در گوشش اذان زمزمه کرده؛ گلویش را بوییده و بازوهایش را بوسیده. زنان بنیکلاب شنیدهاند. آمدهاند به خوشباش. آمدهاند به دیدن طفل. به دستهای سپید مرمریناش که نقل گعدههای قبیله شده. زنان بنیکلاب برایش بازوبند آوردهاند. زنان بنیکلاب حسودند. از همان اول، چشم دیدن امالبنین را در بیت علی نداشتند. حالا او برای علی، شیرپسری زیبا و سیاهچشم آورده. ماه کامل انگار. درخشان. کشیده ابرو. سرخ گونه. زنان بنیکلاب پچپچ میکنند. امالبنین بیاهمیت، میخندد. رسم عرب است که دستهای نوزاد را حنا بگذارند. برای امان از گرمای بادیه. گذاشتهاند. دستهای پسرک سرخ سرخ است. سرخ حنا. دستهای پسرک خضاب شده. زنان بنیکلاب شورچشماند. پچپچه میکنند و به گوشه چشم نگاهش میکنند و زیرلب، وردهای تاریک میپراکنند. دیدی چه دستهای سرخی داشت. دیدی چه گلوی برفگونهای. بازوان علی بود گویی. چشمهای ابوطالب انگار. زنان بنیکلاب میروند. پسر میزایند. یک به یک. پشت به پشت. به بغض علی. به حسادت عباس. پسران قد کشیدند و مرد شدند. لشکری شدند. لشکر بزرگ قبیله. به عراق رفتند. آخرالامر مردی از همین بنی کلاب در عراق، راه آب به عباس بست. شمر نام. گفت که به گلویش آب نرسد. گفت که چشمان سیاهش تاریک شود. گفت که بازوهای مرمریناش را بیاورید که سالها فخر طایفه ماست. پسرک حالا کنار شط افتاد. پسران زنان بنیکلاب بالای سرش پچپچه میکنند. چه گلوی برفگونهای. چه دستان سرخ خضاب شدهای...
«مهدی مولایی»
Hossein TaheriHossein Taheri - Avalan Delavar Dovoman Alamdar 128.mp3
زمان:
حجم:
3.2M
پهلوان ابوالفضل ، قهرمان ابوالفضل ..
Hossein Sotode موزیکدلHossein Sotode-Abadan Abadan -musicdel.ir 128.mp3
زمان:
حجم:
3.1M
از تو دست بکشم؟ ابدا ابدا ..
عاشقِ تو میشن، عشق و عاشقی بلدا
با غم مهربون باشید.
غم یک پیرمردِ تنها و بی سرپناه ست که بعضی از شب ها، پناه میبرد به دلهایی که خیلی وقت است کسی به آنها پناه نبرده.
بعد از تو فرمِ سفر به ماه را پُر كردم، زندگى ما شروع شده بود؛ در صداى تو سوييتى اجاره كردم و كارمند وقت شناس چشمهات شدم..
با دستهات چند سالى مدير عاملِ شرابِ شيراز مىشدم، با رقصِ موهات در باد بر صورتم رئيس هيئت مديرهى عاشقان شهر!
درآمدمان بد نبود، با سياه مستىِ عاشقى زندگى مىچرخيد؛
زمين عاشق تو شد!
با بوسه اى تو را بلعيد و من فرم سفر به ماه را پُر كردم..
-سجادافشاريان
هدایت شده از عجم علوی | مهدی مولایی
از اولین اللّهاکبر عالم که پیش از خلقت بشر، علی در بام عرش گفت و بعد ملائکه آموختند که چگونه تکبیر بگویند، تا اللّهاکبرهای سپاه اسلام بعد از هر فرود ذوالفقار بر پیکر کفر و هر اللّهاکبر حسین بعد از خونآلود شدن یارانش در کربلا؛ از نخستین فریاد اللّهاکبر سید روحاللّه بر منبر فیضیه قم در سال ۴۲ تا تکبیرهای واپسین روزهای بهمنماه ۵۷ و تا هر اللّهاکبر رزمندگان فکه و شلمچه تا حلب و دمشق؛ از اللهاکبر یحیی وقتی که آن ردای خاکآلود را میان آوارها به سر کشیده بود و گام برمیداشت و تا آخرین اللهاکبر سیدحسن در آن گودال عمیق ضاحیه و هر الله اکبر سیدعلی خامنهای در نماز جمعه نصر زیر تهدید موشکباران تهران. تا فریاد اللّهاکبر حضرت موعود(عج)، میان رکن و مقام کعبه به هنگامهی ظهورش؛ همیشه خدای جبهه حق بزرگتر از مکر جبهه کفر بوده. همیشه فریاد اللّهاکبر گویان مستضعف، قویتر از ستونهای کاخ سلاطین و جابران بوده. و همیشه ارادهی خداوند بر این بوده که ندای اقتدار اللّهاکبرش بر صدای وسوسهآلود و دلفریب ابلیسها غالب باشد؛ وَ لَو کَرِهَ المُشرِکون. پس به امتداد حنجرهی علی؛ اللّهاکبر، اللّهاکبر، اللّهاکبر!
هدایت شده از Backstage
تا دیروز پزشکیان هیچ چیزی از رهبری نمی گفت، الان که دلار کشیده بالا: ما با توصیه های رهبری پیش میرویم ملت هم خر هستند باور می کنند خدانگهدار