5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴سردار معروفی: تبدیل جنگ نابرابر به دفاع مقدس هنر امام بود
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@IavaranGolnarges
🌸🍃🇮🇷🇮🇷
10.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ولادت رسول اکرم و هفته وحدت وآغاز هفته دفاع مقدس
مبارک#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@IavaranGolnarges
🌸🍃🇮🇷🇮🇷
13.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 پاسخ
به اظهارات نسنجیده آقای مسعود پزشکیان در خصوص مسئله "حجاب" و "پلیس امنیت اخلاقی"
📣 #نشر_حداکثری
#حجاب و عفاف
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@IavaranGolnarges
🌸🍃🇮🇷🇮🇷
هدایت شده از ✅گلچین سیاسی و اجتماعی
فکر میکنید فقط ما دلمون برای شهید رئیسی تنگ شده؟
🔻یکی از کاربران عرب که از قضا سنی و اهل الجزایره توی تیک تاک از شهید داره ویدیو میذاره و حسابی داره ویو میخوره
🔻هنوز هم که هنوزه مسلمانان جهان در سوگ و فراقش هستند. کامنت برخیشون خیلی عجیبه که داخل پست میتونید ببینید و هزاران کامنت از عراق و الجزایر و سوریه و ترکیه و روسیه و.... هست که توی چندتا اسکرین شات نمیشه آوردشون
🔻موضوع خیلی عجیب تر این که صاحب این اکانت که گفتم سنی هستش گفته که اصلا امام رضا رو نمیشناخته و توی الجزایر اصلا در مورد امام رضا صحبتی نمیشه و به عشق شهید رئیسی(خادم الرضا) رفته در مورد امام رضا مطاله کرده و عاشق امام رضا شده و برای اولین بار میخواد بیاد مشهد زیارت امام رضا
و احتمال شیعه شدنش به خاطر همین موضوع هم هستش.
🔻و خب ما چقدر بیچاره ایم که گیر یه سری ... افتادیم که این سید خدا رو به خاطر. قدرت و پول صبح تا شب تخریب کردن و میکنن و کاری جز لجن مال کردن نداشتند...خدا ازشون نگذره...
🇮🇷 گلچین سیاسی عضو شوید👇
🆔 @Golchinseyasy
هدایت شده از مدرسه علمیه (جانبازان) حضرت ابوالفضل علیه السلام
🌺به یاد دوران دفاع مقدس‼️
👈یاد باد آن روزگاران، یاد باد👇
📚یاد جبهه بخیر که دانشگاه خود سازی بود و کنکورش صداقت و اخلاص و متون آن را انتشارات شهادت در کربلا با مرکب خون به چاپ میرساند.
🌺یاد موقعیت هایی بخیر که کسی به فکر موقعیت نبود وقرارگاههایی که دل را بی قرار میکرد.
🌴یاد سنگر بخیر که به غار ثور میماند و ایستگاه صلواتی که محل استراحت ملائک بود.
🔻یاد جاده بخیر که ترجمه صراط المستقیم بود و به تفکر چپ و راست مهر باطل شد میزد.
🔻یاد معبر بخیر که به پل صراط میماند و به سنگر کمین که فاصله بین دنیا و آخرت بود.
🌹یاد آبادان بخیر که به آبادی دل میپرداخت،
🌹یاد خرمشهر که خرم به خون شهیدان شد،
🌹یاد بستان که مزرعه عشق بود،
🌹یاد سوسنگرد که با لاله و سوسن انس گرفت
🌹یاد هویزه که حسین علم الهدی را تربیت کرد،
🌹یاد دهلران که مردمانش دلهرهای نداشتند،
🌹یاد موسیان که قوم موسی را به سخره گرفت،
🌹یاد مهران که بوی مهربانی میداد.
🌹یاد کله قندی که مرگ در آن از عسل شیرینتر بود.
🌹یاد قلاویزان که نردبان عروج بود.
🌹یاد مجنون که داستان لیلی را بهتر بازگو میکرد.
🌹یاد هور العظیم که عظمت اسلام را به نمایش گذاشت،
🌹یاد کارون که بارها به رنگ خون در آمد،
🌹یاد اروند که روند جنگ را تغییر داد
🌹یاد فاو که کلاس وفاداری بود،
🌹یاد دریاچه نمک که دل را به شور میانداخت،
🌹یاد کانال ماهی که به زیبایی آکواریوم پایان داد.
🌹یاد شلمچه که تکرار اُحُد و عاشورا بود،
🌹یاد طلائیه که ارزش طلا را شکست.
🌹یاد کلاه آهنی بخیر که نگهبان سجده گاه ملائک بود،
🌹یاد چفیه که سجاده عبادت بود،
🌹یاد پلاک که شماره پرواز را نشان میداد.
🌹یاد لباسهایی که هیچ درجه ای نداشت،
🌹یاد لباسهایی که ساده و بی اتو بودند
🌹یاد پوتین هایی که بدون واکس بودند و هیچگاه بر پدال بنز و پورشه و لامبورگینی قرار نگرفتند.
🌹یاد آفتاب جبهه که به گرمی میتابید،
🌹یاد ماهش که شرمنده ماههای زمینی بود
🌹یاد ستارگانش که به ستاره های زمینی چشمک میزد
🌹یاد عطرش که بوی باروت میداد.
🌹یاد گلوله هایی که قاصد وصال بودند،
🌹یاد ترکش هایی که امر به معروف
میکردند.
🌹یاد گونه هایی که برآن اشک استغفار میغلتید،
🌹یاد محاسنی که بر آن غبار تبرک مینشست،
🌹یاد دعای کمیلی که پایانش پاکی بود
🌹یاد قنوتی که در آن توفیق شهادت طلب میشد،
🌹یاد جهان آرا که به آرایش جهان پرداخت،
🌹یاد نامجو که به دنبال نام ونشان نبود،
🌹یاد کلاهدوز که از نمد انقلاب کلاهی برای خود نساخت،
🌹یاد چمران که معلم اخلاق بود،
🌹یاد زین الدین که زینت دین بود،
🌹یاد باکری که مجسمه اخلاق بود
🌹یاد خرازی که بجز با خدا معامله نمیکرد
🌹یاد آبشناسان که کسی او را نشناخت
🌹یاد صیاد که دلها را شکار میکرد.
🌹یاد پیکرهایی که هیچگاه برنگشت،
🌹یاد مادرانی که بی صدا میگریستند
🌹یاد بچه هایی که هیچ گاه پدرانشان را ندیدند.
🌹یاد لبخندهایی که قهقهه شهادت بود،
🌹یاد دستانی که به عباس اقتدا کردند
🌹یاد پاهایی که زودتر به بهشت پیوستند.
و ما ماندیم....
ما ماندیم و درد فراق یاران❗️
ما ماندیم و بار مسئولیت❗️
ما ماندیم و شرمندگی❗️
#هفته_دفاع_مقدس گرامی باد
ا🌺💐🌹🌴🌷
✅ کانال مدرسه علمیه حضرت ابوالفضل علیه السلام «جانبازان» قم
به کانال ما بپیوندید👇
🆔 @H_janbazan
هدایت شده از ✅گلچین سیاسی و اجتماعی
*عبرتی شگفت انگیز از گردش روزگار*
گویا یکی از معشوقه های صدام در خاطرات خود آورده است که:
در زمان به قدرت رسیدن صدام در عراق، از جمله احزاب مخالف صدام، حزب سوسیالیست بود که صدام دستور قلع و قمع اعضای آن را به برادر ناتنی خود *برزان تکریتی* سپرده بود.
یکی از دستگیر شدگان این حزب، *میاده* زن جوان ۲۲ ساله و شوهرش بودند که هر دو به اعدام محکوم شدند.
*میاده* نُه ماهه باردار بود و روزهای آخر بارداری خود را طی مینمود که قبل از اعدام نامهای برای *برزان تکریتی* برادر صدام مینویسد، و از او در خواست میکند که اعدامش را تا زمان تولد بچه به تأخیر بیاندازند.
*برزان* قبول نکرد و در جواب نامهی *میاده* نوشت:
جنین داخل شکمت هم باید بمیرد و با تو دفن گردد ....
*میاده* که روزهای آخر بارداری را طی میکرد، در روز موعود به پای چوبهی دار رفت و التماسهای او تاثیری در تاخیر حکم اعدامش نداشت.
خانم *میاده* در حین اعدام، بالای دار وضع حمل کرد و فرزند پسری با بند ناف به روی تخته، به پایین افتاد.
*رضیه* زنِ زندانبان، با اشارهی رییس زندان، طفل را در لباسهای مادرش پیچیده و به گوشهای منتقل کرد!!!
آقای *برزان* برادر ناتنی صدام پس از اجرای حکم اعدام از رییس زندان، حال و روز خانم *میاده* و جنینش را جویا شد و گزارش خواست.
رییس زندان نیز در گزارش نوشت:
جنین با مادر در چوبهی دار ماند تا مُرد ...
رییس و پزشک زندان و *رضیه* زنِ زندانبان، با هم، همقسم شدند که همدیگر را به *برزان تکریتی* نفروشند و توافق کردند که *رضیه* نوزاد را به خانهاش ببرد و با راضی کردن شوهرش شناسنامه برای کودک بگیرد.
از آن پس، همه نوزاد را *ولید* میخواندند.
سالها گذشت و *ولید* بزرگ شد.
برادر خانم *میاده* (دایی واقعی ولید) در آلمان زندگی میکرد و سالها پیشتر، خبرهایی دربارهی خواهرزادهاش *ولید* از *رضیه* زنِ زندانبان دریافت کرده بود.
او در سال ۲۰۰۳ میلادی و پس از سقوط رژیم بعثی صدام به عراق برگشت تا یادگار خواهرش *میاده* را پیدا و با خود به آلمان ببرد و از روی آدرس و نشانیهایی که *رضیه* داده بود او را یافت.
*ولید* قبول نکرد که، به آلمان مهاجرت کند و گفت:
*رضیه* مثل مادرم هست، او جان مرا نجات داده و زحمت بسیاری برای من کشیده، هرگز تنهایش نمیگذارم.
این اتفاق زمانی بود که *رضیه* بازنشسته شده بود.
خانم *رضیه* با خواهش از مسوولین، *ولید* را به جای خود، به عنوان زندانبان و مأمور زندان استخدام میکند.
ملت عراق ، افراد حزب بعث را یکی پس از دیگری دستگیر میکردند، از جمله دستگیر شدگان *برزان تکریتی* برادر ناتنی صدام بود.
از قضای الهی، *ولید* پسر خانم *میاده* ، مسئول مستقیم سلول *برزان تکریتی* شد و همانجا بود که قصهی مادر و فرزند درون شکمش را برای *برزان* تعریف کرد و گفت: حال آن فرزند من هستم!.
آقای *برزان* با شنیدن این داستان از زبان *ولید* ، از خود بیخود شد و به زمین افتاد ...
پس از صدور و تأیید حکم اعدامِ *برزان* ، *ولید* به عنوان زندانبان، مأمور اجرای اعدام او شد و با دست خود *طناب دار* را بر گردن *برزان* انداخت.
بدینسان دست حق و عدالت، ستمگر بیرحم را از جایی که گمان نمیکرد، به سزای اعمالش رساند.
برگرفته از نوشتههای *پاریسولا لامپوس* معشوقهی صدام حسین رئیس جمهور معدوم عراق.
*آنقدر گرم است بازارِ مکافات عمل*
*چشم اگر بینا بود، هرروز، روز محشر است*
((صائب تبریزی))
🇮🇷 گلچین سیاسی عضو شوید👇
🆔 @Golchinseyasy
هدایت شده از بیداری ملت
🔴#فوری| حزبالله رسماً شهادت فرمانده بزرگ حاج ابراهیم عقیل و ۱۲ نفر دیگر از همراهان وی را اعلام کرد
✍ متأسفانه اکثر فرماندهان یگان ویژه رضوان حزبالله لبنان به شهادت رسیدند...
#نفوذ
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat