eitaa logo
ImArticles
177 دنبال‌کننده
1 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب «آمریکای کوچک» ارتباط ایران در دورۀ پهلوی‌ها با رژیم صهیونیستی یکی از رازآلوده‌ترین موضوعاتی است که قابل بحث است. موضوعات مختلفی در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی و... وجود دارد که شواهد نشان می‌دهد که در تمامی این موضوعات ارتباط عمیقی بین این دو رژیم جنایتکار وجود داشته است. کتاب «آمریکای کوچک» اثری است که با درک اهمیت روابط رژیم پهلوی و اسرائیل و اثرات آن در منطقه، سعی کرده است تا بدون پرداخت‌های اضافه شرح موجزی برای مخاطبان ارائه کند. این کتاب توسط انتشارات مؤسسۀ مطالعات تاریخ معاصر ایران در 108 صفحه به‌قلم رضا زارع فاروقی منتشر شده است. فصل ششم یکی از مهم‌ترین مباحث این کتاب است و در آن موضوع روابط فرهنگی ایران و اسرائیل مدنظر نویسنده است. در این بخش از کتاب، به روش‌های اسرائیل برای ایجاد انس و پیوند بیشتر با ایران اشاره می‌کند و چگونگی بزرگ‌نمایی تاریخ باستان ایران در آن دوره را توضیح می‌دهد. در این فصل به برخی فعالیت‌های فرهنگی اسرائیل در ایران همچون: کانون کورش کبیر، خانۀ کورش، موضوع اسرائیل و یهود در جشن 2500 سالۀ و... اشاره شده است. در فصل پایانی این کتاب که با عنوان آمریکای کوچک و شیطان کوچک مطرح شده است، به دلایل نگاه شاه به اسرائیل به‌عنوان آمریکای کوچک و نگاه انقلاب اسلامی به اسرائیل به‌عنوان شیطان کوچک مورد توجه بوده است. در بخشی از این کتاب آمده است: روابط سی سالۀ ایران و اسرائیل به اندازه‌ای ناشناخته است که می‌توان آن را از اسرارآمیزترین و ناشناخته شده‌ترین روابطی دانست که با هیچ‌یک از کشورهای دیگر خاورمیانه قابل مقایسه نیست. یعقوب نیمرودی به‌عنوان یکی از فعال‌ترین نمایندگان اسرائیل در تهران که به مدت سیزده سال در ایران بوده است و این دوران را شادترین دوران زندگی‌اش می‌داند، در این‌باره اظهار می‌کند: « اگر روزی به تو اجازه دهند از کارهایی که ما در تهران انجام داده‌ایم، آگاه شوی، از آنچه می‌شنوی وحشت خواهی کرد و حتی نمی‌توانی آن را تصور کنی» http://www.rajanews.com/news/334215/%D8%A7%DA%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A2%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B4%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D9%86%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%8C-%D9%88%D8%AD%D8%B4%D8%AA-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C  
روابط امنیتی - اطلاعاتی ایران و اسرائیل نویسنده: رضا زارع اسرائیل به لحاظ موقعیت و وضعیت خاص خود، به ویژه فقدان عمق استراتژیک و آسیب پذیری ناشی از تهدیدات امنیتی و در راستای تحقق اصل راهبردی امنیتی خود مبنی بر برتری نظامی بر سایر کشورهای منطقه، نیاز بسیار شدیدی به ایجاد ارتباط امنیتی و اطلاعاتی با کشوری در منطقه داشت که به اتکای آن بتواند خواسته ها و اهداف خود را تامین کند. ایران به عنوان یکی از کشورهای همجوار و همسایه با کشورهای عربی خاورمیانه و با برخورداری از تعداد قابل توجهی از اتباع یهودی به ویژه آزادی عمل آنها در فعالیتهای مذهبی، فرهنگی، اقتصادی و نفوذ در نظام حکومت محمدرضا پهلوی، مناسب ترین مکانی بود که اسرائیل می توانست در آنجا به هر گونه فعالیت اطلاعاتی و عملیاتی به منظور تأمین امنیت خود دست یازد. این بستر به وسیله آمریکاییها و با کم رنگ شدن حضور سازمان سیا در ساواک فراهم شد. با سوق دادن ساواک به سمت موساد، سازمان اطلاعات جاسوسی اسرائیل جایگزین سازمان سیا در ساواک شد. http://ensani.ir/fa/article/82989/%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84
بررسی مناسبات سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) در دوران پهلوی با سازمان اطلاعاتی اسرائیل(موساد) نویسندگان: عیسی مولوی وردنجانی و داوود فیض افرا با تشکیل اسرائیل غاصب در فلسطین و ایجاد سازمان امنیتی برای انجام عملیات های اطلاعاتی- امنیتی در کشورهای ضدصهیونیستی، موساد تبحر خاصی در امور اطلاعاتی - امنیتی کسب نمود. از سوی دیگر رژیم پهلوی که بدنبال تقویت و سازماندهی سازمان امنیتی خود بود، بیش از پیش این ضعف را احساس می نمود و این درحالی بود که حوادث منطقه نیز، منافع دو رژیم ایران و اسرائیل را مورد تهدید قرار می داد. بر اساس بررسی اسناد باقی مانده از ساواک، مقاله حاضر در تلاش است به این پرسش ها پاسخ دهد که سازمان های امنیتی اسرائیل و ایران چه ارتباطی با یکدیگر داشتند و اصولاً روی آوری موساد به ساواک بر اساس چه اهدافی بوده و این روی آوری چه پیامدهایی داشته است؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که موساد براساس برنامه ها و اهداف تعیین شده از سوی اسرائیل، سلسله فعالیت های اطلاعاتی را در ایران و در کشورهای منطقه در پوشش ساواک به ثمر می رسانده است؛ افزون بر این که از حضور و موقعیت یهودیان ایران در جهت اهداف اطلاعاتی خود بهره می بردند. رویکرد روش شناسانه تحقیق، تبیین و تحلیل داده های قطعی تاریخی است که بر اساس آن، اسناد، خاطرات مسئولین رژیم و تألیفات مربوط به ساواک، مورد کاوش قرار می گیرد. http://ensani.ir/fa/article/423841/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84-%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%AF-
ساواک و القای حضور همه جافراگیر «در سال ۱۳۵۴، سر آنتونی پارسونز، سفیر انگلیس در ایران که از دانشگاه تهران بازدید می‌کرد، نفرت دانشجویان را نسبت به رژیم شرح می‌دهد. همچنین خاطرنشان می‌کند که حضور اتومبیل لندرور ساواک «جزئی از منظره همیشگی بود». حضور ساواک در ادارات در کلیه سطوح جامعه محسوس و جزئی از زندگی روزمره در شهرهای بزرگ شده بود.» علاوه بر نیروهای رسمی ساواک که بدون هیچ ابایی خود را وابسته به این سازمان معرفی کرده و آشکارا وظایف خود را اجرا می‌کردند، این سازمان با توجه به انگیزه‌هایی چون ترس، پول و … نیروهایی را به عنوان خبرچین در خدمت خود می‌گرفت. نیروهایی که برخلاف نیروهای رسمی ساواک پنهانی عمل می‌کردند و با القای حضور همه‌جاگیرشان ترس و واهمه را در شئون مختلف زندگی و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی و حتی حرف و سخن‌های خصوصی نهادینه کرده بودند. کریستین دلانوا نویسنده کتاب ساواک در این رابطه می‌گوید: «ساواک ایرانیان را به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا کرده است. بخشی از جمعیت بخاطر ترس از ساواک از سیاست حرف نمی‌زند، بخش دیگر چون از سیاست حرف می‌زند متهم به ساواکی بودن است!» https://www.iran-pedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9
تصویب لایحه تشکیل ساواک در مجلس و مخالفت برخی نمایندگان به پیشنهاد مشاوران آمریکایی شاه و درجهت تضمین بقای حکومت سلطنتی، تشکیل دو سازمان اطلاعات خارجی و امنیت داخلی مانند سازمان سیا (سازمان اطلاعات خارجی آمریکا) و اف.بی. آی (سازمان امنیت داخلی آمریکا) در دست مطالعه قرار گرفت. قرار بر این بود که دو سازمان وظیفه کشف توطئه‌های داخلی و خارجی علیه حکومت شاه را برعهده بگیرند اما درنهایت شاه با ایجاد یک سازمان موافقت کرد. هسته اولیه این سازمان در فرمانداری نظامی تهران تشکیل شد و روز ۱۱ مهر ماه ۱۳۳۵ خبر آن در مطبوعات به اطلاع عموم رسید. چندی بعد لایحه تشکیل «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» که بعدها به اختصار ساواک نام گرفت، توسط دولت تهیه و به مجلس سنا فرستاده شد. در ۲۳ اسفند ۱۳۳۵ قانون تشکیل ساواک تصویب و در فروردین سال بعد تأسیس شد. در مجلس سنا عده‌ای از سناتورها با لایحه مذکور مخالفت کردند. یکی از سناتورها به نام سناتور خواجه‌نوری این قانون را ظالمانه‌ترین قانون دولت خواند. وی با اشاره به ظلم و ستم‌هایی که از سوی مأموران نظامی با استفاده از این قانون می‌تواند صورت گیرد، این قانون را موجب محروم شدن مردم از تمام حقوق دمکراتیک و آزادی‌هایشان دانست. عباسقلی گلشائیان، وزیر دادگستری وقت، ضمن ردّ گفته‌های خواجه‌نوری به دفاع از لایحه مذکور پرداخته و تأکید کرد که این لایحه از ترکیب و هماهنگی قوانین گذشته به وجود آمده است و چیز جدیدی نیست. سپهبد احمد امیر احمدی نیز در دفاع از آن لایحه به حوادث ناگواری که در گذشته، امنیت کشور را به خطر انداخته بود اشاره کرد. او یادآور شد که لایحه تشکیل ساواک برای جلوگیری از این حوادث می‌باشد. سناتور جمال امامی، یکی دیگر از نمایندگان مجلس سنا بود که به مخالفت با لایحه پرداخت و با اشاره به سخنان امیراحمدی، قانون تشکیل ساواک را عاملی برای بروز حوادث ذکر کرد و در ادامه گفت: «امروز باید تمام کوشش‌مان را بکنیم که مردم را راضی نگه داریم، توی سر مردم نزنیم، تا وقتی که مردم تخطی نکردند با آنان برخورد نکنیم، همه می‌دانیم که مردم ایران سرشتشان این است که خطاکار نیستند، ولی وقتی کارد به استخوانشان رسید جنب و جوش می‌کنند؛ کارد را به استخوانشان نرسانید.» پس از سخنان جمال امامی، سرلشکر وثوق، وزیر جنگ وقت، به دفاع از لایحه پرداخت. او نیز متذکر شد که لایحه تشکیل ساواک، فعالیت‌های دستگاههای مختلف امنیتی ـ اطلاعاتی مانند رکن ۲ ارتش و دایره سیاسی شهربانی و… را در یک دستگاه متمرکز می‌کند. لایحه مذکور، با وجود مخالفت‌هایی که ذکر شد در شور اول به تصویب رسید و پس از بررسی مجدد در کمیسیون شماره یک مجلس سنا، در شور دوم مطرح شد. قانون تشکیل ساواک با اکثریت آراء به تصویب سناتورها رسید. لایحه مذکور پس از آن در مجلس شورای ملی مطرح شد و بدون هیچ‌گونه اعتراضی به تصویب رسید. به این ترتیب، ساواک فعالیت خود را رسماً از اوایل سال ۱۳۳۶ به ریاست تیمور بختیار، فرماندار نظامی تهران، آغاز کرد. https://www.iran-pedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9
روایتی از اختناق در دوران شاه  اختناق و فشار دو کلیدواژه‌­ای است که می‌­توان در توصیف عصر پهلوی آن­ها را به کار برد. در این دوره با اعمال فشار ساواک، علاوه بر امور سیاسی، در حوزه فرهنگ نیز زوال و ناباروری مشاهده می­‌شد. فریدون هویدا برادر امیرعباس هویدا نخست‌­وزیر معروف شاه در خاطراتش با اشاره به اختناق در دوران پهلوی می­‌گوید: ساواک فقط اِسما وابسته به نخست­‌وزیری بود وگرنه مستقل کار می‌­کرد و دستورات خود را نیز مستقیماً از شاه می‌­گرفت. ساواک که کلیه فعالیت­‌هایش جنبه محرمانه و پنهانی داشت تمام سعی خود را به کار می­‌گرفت تا محیطی آکنده از ترس به وجود بیاورد و با این کار چنان جو مسمومی بر تمام جامعه از صدر تا ذیل حکم‌فرما کرده بود که هیچکس واقعا جرات نداشت در حضور دیگران سخنی به زبان بیاورد... برقراری سانسور توسط ساواک تا بدان حد پیشرفت کرده بود که گاه اتفاق می­‌افتاد جلوی انتشار کتاب­‌هایی را که قبلا بارها چاپ شده بود می­‌گرفتند.یا مثلا از انتشار نمایشنامه­‌هایی مثل "هملت" یا "مکبث" فقط به این دلیل جلوگیری می­‌کرد که در آن‌ها شاه یا شاهزاده‌­ای کشته می‌شد. ساواک فیلم­‌ها را به میل خود زیر قیچی سانسور می‌­برد و حتی یکبار از نمایش فیلم ساخته یکی از دوستانم به نام ابراهیم گلستان که داستان مرد تازه به ثروت رسیده‌­ای را مطرح می­‌کرد و به نظر ساواک مشاهده چنین ماجرایی می‌­توانست قضیه شاه بعد از بالا رفتن قیمت نفت را در ذهن بیننده تداعی کند جلوگیری شد. درمورد دیگر نیز نویسنده‌­ای فقط به این بهانه چند روز به زندان ساواک افتاد که چرا یکی از مخالفین رژیم عبارت مندرج در یکی از کتاب­‌های وی را در نامه خود نقل کرده است!! وزارت فرهنگ فرهنگ و هنر که همواره در اختیار شوهر خواهر شاه قرار داشت رفتاری در پیش گرفت که نتیجه­‌اش جز خفه کردن اندیشه­‌های خلاق نداشت... http://irdc.ir/fa/news/5815/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%82-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9-%DA%86%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA
ارتشبد نصیری، رئیس ساواک، در دادگاه انقلاب نصیری که اولین متهم این دادگاه بود با صدایی گنگ و خفه به سؤالات پاسخ‌ گفت. وی کلیه‌ی اتهامات وارده به‌خود را رد کرده و تنها به چند قتل اعتراف‌کرد. اما پذیرفت که مأموران ساواک صدها جوان تحصیل‌کرده را زیر شکنجه به شهادت رسانده‌اند. نصیری همچنین از توبه‌ خودداری کرده و در جریان محاکمه‌ی چند باری خود را باخت و به گریه افتاد. مرحوم خلخالی در خاطرات خود به جزئیات بیشتری در زمینه‌ی این محاکمه اشاره کرده‌است. به‌گفته‌ی وی نصیری که 15 سال ریاست ساواک را برعهده داشت گفته‌بود: «من در این یکی دو روز که در زندان هستم پی برده‌ام که قبل از انقلاب زندانیان سیاسی را شکنجه می‌کردند!» اما این دروغگویی نصیری با رو در رو‌شدن او با جعفرقلی صدری رئیس شهربانی وقت کشور رنگ باخت. وی در جلسه‌ی محاکمه‌ی نصیری تصریح‌ کرد که به اقتضای شغلش تلفن‌های نصیری را شنود کرده و متوجه شده او دستورات فراوانی برای دستگیری و شکنجه‌ی مخالفان حکومت پهلوی صادر کرده‌است. به گفته‌ی وی جنازه‌ی مقتولان شکنجه‌ها یا به پزشکی قانونی منتقل‌ شده و التزام گرفته‌می‌شد که جریان افشا نشود یا مستقیماً به‌عنوان مجهول‌الهویه به سالن تشریح بیمارستان فرستاده شده یا دفن می‌گردید. http://irdc.ir/fa/news/6629/%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%AF-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B3%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%DA%A9-%D8%AA%D8%A7-%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%B5%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86
صحبت هایی در مورد فساد مالی بنیاد پهلوی در یکی از گزارش‌های سفارت آمریکا مربوط به خرداد 1351، درباره فساد موجود در بنیاد پهلوی آمده است: «این سازمان مالک هتل‌‌ها، رستوران‌‌ها و سهام‌های بسیاری در شرکت‌‌های متعددی می‌‌باشد. از میان مسائل یاد شده نقش آن در بخش‌‌های دارویی (مؤسسه رفاهی داروپخش) و کارخانجات پنبه نسوز و سیمان بیشتر است. این بنیاد 50 درصد تولیدات سیمان را کنترل می‌کند... بنیاد درآمد فزاینده‌ای دارد که ظاهراً صرف امور خیریه‌‌ای که بنیاد مدعی بود به خاطر آن تشکیل یافته است می‌‌شود ولی رقمی در حدود 20 تا 40 درصد این درآمد به اعضای خانواده سلطنتی می‌رسد.» آنتونی پارسونز، سفیر وقت انگلیس در ایران درباره فسادهای مالی بنیاد پهلوی می‌گوید: «یکی دیگر از سازمان‌‌‌های نیمه ‌دولتی که نقش مهمی در حیات ملی ایفا می‌‌‌نمود و سوژه‌ای برای افتراها و اتهامات سیاسی هم به ‌شمار ‌می‌آمد، «بنیاد پهلوی» بود. این تشکیلات نیز که مستقل از دولت مرکزی بود، به بسیاری از حوزه‌‌‌های اقتصادی، چه در داخل کشور و چه خارج از آن، چنگ انداخته بود... در اصل این بنیاد به همراه بانک خود (بانک عمران)، به منظور استفاده‌‌ بهینه از سود حاصل از فروش املاک سلطنتی به ‌وجود آمده بود، اما بعدها بنیاد زمینه‌‌ فعالیت‌‌‌های خود را گسترش داده و در امور صنعتی، هتل ‌‌سازی، خانه ‌‌سازی و خدمات‌‌ رسانی سرمایه‌‌ گذاری کرد و علی ‌الظاهر سود حاصل از این فعالیت‌‌ها را به خدمات اجتماعی، کمک به دانشجویان بورسیه‌‌ دانشگاه‌‌های خارج از کشور و این قبیل کارهای خوب اختصاص داده بود... غیرممکن است دریابیم که بنیاد دقیقاً چگونه عمل می‌کرد و چه انتقاداتی بر آن وارد بود. تردیدی نیست که این بنیاد بعضی کارهای خوب هم انجام داده و باید عده‌‌ زیادی از فعالیت آن سود برده باشند.» با اوج‌گیری انقلاب، سوءاستفاده‌های مالی بنیاد پهلوی آشکارتر شد و دربار نیز کوشید تا آن فسادهای مالی را کماکان سرپوشیده نگاه دارد. بخش فارسی رادیو صدای ملی در 27 شهریور 1357 با اشاره به مراودات پنهانی شرکت ملی نفت ایران و بنیاد پهلوی، بخشی از این فسادهای مالی را افشا کرد. این رسانه همچنین اعلام نمود: «از زمانی که مبارزات مردم اوج گرفته، دارایی‌های نامشروع دربار به خطر افتاده و شاه برای نجات آنها به تکاپو افتاده و از جمله چنانکه گفتیم پای شرکت ملی نفت را نیز به میان کشیده است.» این رادیو اضافه کرد: «مقامات درباری شرکت نفت واقعیت را از مردم پنهان می‌کند و معاملاتی را انجام داده و مبالغی را که به دربار پرداخته‌اند منتشر نمی‌سازند و فقط برای رد گم کردن ادعا می‌کنند که شرکت ملی نفت ایران گویا برای افزایش درآمد خویش در رشته‌های غیر نفتی نیز سرمایه‌گذاری می‌کند. این رشته‌های غیر نفتی بهانه‌ای است برای گرفتن جای بنیاد پهلوی تا دارایی‌های شاه آزاد شده و به خارج انتقال پیدا کند.» به گزارش بولتن محرمانه ساواک، بخش فارسی رادیو میهن پرستان نیز درباره فسادهای مالی بنیاد پهلوی گفت: «یکی از مؤسسات هیولای غارتگر بنیاد پهلوی است. این مؤسسه به ظاهر خیریه در حقیقت چیزی جز اژدهای اقتصادی نیست که باند سرمایه‌دار و استعمارگر پهلوی آن را علم کرده‌اند و چنگ‌هایش را در بسیاری از مؤسسات اقتصادی کشور دوانده‌اند.» این گزارش سپس فهرستی از دارایی‌های بنیاد پهلوی را برشمرد. http://irdc.ir/fa/news/6509/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D9%81%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%90-%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C
نگاهی کوتاه به فسادهای مالی بنیاد پهلوی بنیاد پهلوی از معروف‌ترین نهادهای حکومتی در دوره سلطنت پهلوی است. این بنیاد در سال 1337 به طور رسمی فعالیت خود را در پوشش یک مرکز خیریه آغاز کرد اما در واقع محلی برای زد و بندهای اقتصادی شخص شاه و خانواده سلطنتی بود. به تعبیر نویسنده کتاب چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران؛ «بنیاد پهلوی‌ ظاهراً یک‌ بنیاد خیریه‌ بود و چند کار هم‌ مانند کمک‌ هزینه‌ به‌ دانشجویان ‌خارج‌ از کشور، احداث‌ چند خانه‌‌ مسکونی‌ برای‌ معلولان‌، تأمین‌ پوشاک‌ و اطعام‌ فقرا و ... انجام‌ می‌داد؛ ولی‌ در واقع‌ همه‌‌ این‌ ظاهرسازی‌ها‌ برای‌ پوشش‌ دادن‌ به‌ اقدامات‌ اقتصادی‌ شاه‌ و خانواده‌‌ وی‌ بود. بنیاد با سرمایه‌گذاری‌ در کارخانجات‌ سیمان‌، قند، بیمه‌، بانک‌، کشتیرانی‌، هتل‌سازی‌، خانه‌سازی‌، کازینوهای‌ قماربازی‌ و کاباره‌ها سود سرشاری‌ را عاید خانواده‌‌ پهلوی‌ نمود.» بنیاد پهلوی‌ در اصل سه‌ هدف‌ اساسی‌ را دنبال‌ می‌کرد: یافتن‌ منابع‌ مالی‌ برای‌ شرکت‌ تجاری‌ متعلق‌ به‌ شاه‌ کنترل‌ اقتصاد کشور از طریق‌ سرمایه‌گذاری‌ در زمینه‌های‌ مختلف‌ حمایت‌ مالی‌ از افراد وفادار به‌ سلطنت در سال 1340 با توجه به وجود حساسیت در مورد ثروت شخصى شاه، او دارایى‌هاى عمده‌ خود را که ارزش آن بالغ بر 135 میلیون دلار بود، به بنیاد پهلوی منتقل کرد. شخص محمدرضا پهلوی به عنوان  نفر اولِ بنیاد، دو و نیم درصد از درآمد خالص بنیاد پهلوی را کسب می‌کرد. سهام عمده‌ هفده بانک و شرکت بیمه، بیست و پنج کارخانه‌، هشت شرکت استخراج معدن، ده کارخانه‌ مصالح ساختمانى،  چهل و پنج شرکت مقاطعه‌کارى راه و ساختمان و بسیارى مؤسسات دیگر در ایران به بنیاد پهلوى و اعضاى خانواده‌ شاه تعلق داشت. و مهم‌تر این که 20 تا 40 درصد از درآمدهاى بنیاد، مستقیماً به حساب اعضاى خاندان سلطنتی واریز می‌شد. هزینه‌های‌ بنیاد پهلوى به طور پنهانى از خزانه‌ مملکت تأمین مى‌شد و بنیاد سالانه بیش از 40 میلیون دلار کمک مالى دریافت مى‌کرد که محل مناسبى براى زد و بند و فرار از مالیات بود. برخی برآوردها، درآمد ماهیانه بنیاد پهلوی را 12 میلیون دلار تخمین می‌زد. شاه قسمتى از پول حاصل از فروش سالانه‌ نفت و نیز وام‌هاى دریافتى از آمریکا و بانک جهانى را به حساب بنیاد پهلوى منتقل مى‌کرد. این بنیاد به ظاهر خیریه، در واقع پوششی براى چپاول ثروت ملی و تاراج دارایى‌هاى کشور و انتقال آن به خارج بود. بنیاد پهلوى منبع مهم اعمال نفوذ در بخش‌هاى مهم اقتصادى کشور و منبع پاداش به حامیان رژیم نیز محسوب می‌شد. بنیاد پهلوی‌ با استفاده‌ از موقعیت‌ و اقدامات‌ غیرقانونی‌ در مدت‌ کوتاهی‌ توانست‌ صاحب‌ یا سهام‌‌دار بیش‌ از ده‌ها بانک‌ و شرکت‌ سرمایه‌گذاری‌، شرکت‌ بیمه‌، ده‌ها هتل‌ و کازینو، ده‌ها شرکت‌ تجاری‌، شرکت‌های‌ ساختمانی‌ و صنعتی‌ و شرکت‌های‌ کشت‌ و صنعت‌ شود. عاقبت‌ چنان‌ شد که‌ بنیاد در سال‌ 1352 توانست‌ یک‌ ساختمان‌ 50 طبقه‌ را در نیویورک‌ خریداری‌ کند. فعالیت‌ اقتصادی‌ غیرقانونی‌ بنیاد چنان‌ چشمگیر شده‌ بود که‌ احسان‌ نراقی‌، یکی‌ از مشاوران‌ فرح‌، معتقد بود: «فعالیت‌های‌ شک‌ برانگیز بنیاد موجبات‌ اضمحلال‌ سلطنت ‌را در ایران‌ پدید می‌آورد.» اختلاس‌ دربار توسط‌ بنیاد پهلوی‌ چنان ‌آشکار شده‌ بود که‌ یک‌ مجله‌‌ نیروهای‌ مسلح‌ آمریکا نوشت‌: «بنیـــاد پهلوی‌ به‌ یک‌ وسیله‌‌ قانونی‌ برای‌ افزودن‌ ثروت‌ خانواده‌ ‌سلطنتی‌ ایران‌ تبدیل‌ شده‌ است‌.» آنچه روشن است این ‌که بنیاد پهلوی تنها منبع درآمد خاندان سلطنتی نبود. این بنیاد یکی از صدها درگاهی بود که شاه و خانواده‌اش با سوءاستفاده از آن، اقتصاد کشور را هدف قرار داده بودند. به تعبیر آنتونی پارسونز، سفیر وقت انگلیس در ایران: «همان ‌طور که در رابطه با خاندان سلطنتی شایعاتی وجود داشت، بنیاد [پهلوی] هم شدیداً متهم به فساد بود؛ متهم به این که یک بودجه‌‌ ریخت ‌و پاش و کارچاق ‌کنی دمِ‌‌دست برای شاه و طفیلی‌‌‌های دور و برش بود.» http://irdc.ir/fa/news/6509/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D9%81%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%90-%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C
جزئیات همکاری مشترک موساد و سیا در حذف صدها دانشمند و شخصیت برجسته عراقی ترور دانشمندان و نخبگان علمی عراقی به‌دست جوخه‌های مرگ موساد رژیم صهیونیستی از همان ابتدای اشغال عراق به‌دست آمریکا آغاز شد و شمار زیادی از دانشمندان عراقی به‌ویژه آنهایی که در زمینه‌های هسته‌ای فعالیت می‌کردند، با همکاری اشغالگران ترور شدند. به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، از سال 2003 ترور نخبگان علمی عراقی تا به امروز به‌عنوان پدیده خطرناک جریان داشته است و صدها دانشمند و استاد دانشگاه و افراد برجسته در عراق به‌دست عوامل رژیم صهیونیستی ترور شده‌اند. در گزارشی که در اکتبر 2015 از سوی رسانه عراقی «ساسه پست» منتشر شد، از ترور 53 دانشمند عراقی و ناپدید شدن 27 نفر دیگر در آن سال خبر داده شد. درباره ترور این دانشمندان بر اساس اطلاعاتی که منابع عراقی منتشر کرده‌اند، ردپای آمریکا و رژیم صهیونیستی مشهود است. در سال 2002 «مارک کلایتون» در روزنامه «کریستین ساینس مانیتور» فهرستی از دانشمندان عراقی را که در آمریکا آموزش دیده بودند، منتشر و آنها را خطرناکتر از سلاح جنگی عراق توصیف کرد و به بازرسان بین‌المللی توصیه کرد فقط به‌دنبال سلاح کشتار جمعی نباشند و افرادی را که به تولید این سلاحها می‌پردازند، شناسایی کنند. این اولین هشدار نبود و وزارت دفاع آمریکا فهرستی از 52 دانشمند عراقی منتشر کرد که میان آنها نام دانشمندان هسته‌ای و بیولوژیک قرار داشت. پژوهشگران دانشگاه جورجیا پس از آن تأیید کردند که از سال 1990 تا 1999، حدود 1215 مدرک دکتری در علوم و مهندسی به دانشجویان از پنج کشور در لیست کشورهایی اعطا شده که آمریکا آنها را در فهرست تروریسم گنجانده است و سهم عراقیها 112 دکترای در علوم و مهندسی از جمله 14 دانشجوی علوم هسته‌ای و شیمیایی و بیولوژیک بوده‌اند. 3 رویکرد آمریکایی‌ها در قبال دانشمندان عراقی پس از اشغال عراق پس از اشغال عراق با این فهرستی که آمریکایی‌ها داشتند سه رویکرد را در پیش گرفتند؛ نخست، گزینه آلمانی که سوق دادن دانشمندان عراقی به افشای اطلاعات به غربی‌ها بود، این در حالی بود که قبل از اشغال عراق به‌دست آمریکا، سنای این کشور در پاییز سال 2002 قانونی را که به دانشمندان عراقی گرین کارت آمریکا می‌داد، تصویب کرد و وعده‌های بسیاری به آنها داد و سپس قطعنامه 1441 با اصرار واشنگتن تصویب شد که بندی از آن بر بازجویی از دانشمندان عراقی استوار بود. گزینه دوم، حذف و ترور دانشمندان یا گزینه السالوادوری که کشتار السالوادور با نظارت سیا در آمریکای لاتین بود و طی آن دانشمندان ترور شدند. آمریکاییها پس از 2003 با فهرستی که در اختیار داشتند دانشمندان عراقی را بازداشت می‌کردند یا به‌قتل می‌رساندند. گزینه سوم، هدف قرار دادن مستقیم یا غیرمستقیم، این در واقع تلفیقی از دو گزینه بالایی یعنی آلمانی و جذب دانشمندان به‌نفع منافع آمریکا یا گزینه السالوادوری و حذف هرکسی بود که با مشوق‌های آمریکایی مخالفت می‌کرد. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/09/09/2399631/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AC%D8%B2%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DA%A9-%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D8%B0%D9%81-%D8%B5%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%DB%8C
ترور بیش از ۵۰۰ دانشمند هسته‌ای و نخبه اسلامی عربی توسط رژیم‌صهیونیستی از سال ۱۹۵۰ که سازمان جهنمی موساد به عنوان یک سازمان اطلاعاتی جاسوسی به دستور «دیوید بن گوریون»، نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی تأسیس شد، ۳ مجموعۀ تروریستی حرفه‌ای تحت عنوان کیدون، سیرت متکال و گروه ۸۳۰۰ مستقیماً زیر نظر نخست‌وزیر و تحت اشراف موساد فعالیت تروریستی خود را آغاز کردند. این ۳ مجموعه که از زبده‌ترین تروریست‌های آموزش‌دیده با ابزارهای روز تروریستی تشکیل می‌شوند چند هدف را در دستور کار قرار دادند؛ نخست ترور رهبران میدانی فلسطینی، عربی و اسلامی مخالف رژیم صهیونیستی در داخل و خارج، دوم حملۀ تروریستی به پایگاه‌های هسته‌ای و نظامی کشورهای اسلامی مخالف رژیم صهیونیستی و سوم ترور اندیشمندان و متفکران اسلامی و فلسطینی و در نهایت ترور دانشمندان و نخبگان نظامی ضد صهیونیست در جهان اسلام بخشی از مأموریت‌های تعریف شدۀ موساد بوده است. این سازمان تروریستی دارای واحد مانیتورینگ است که به صورت شبانه‌روز و از طریق پایش رسانه‌های هدف و اطلاعات میدانی، تحرکات اندیشمندان و مقامات نظامی مخالف رژیم صهیونیستی را در سراسر جهان رصد می‌کند. شیوه‌های ترورهای سازمان‌یافته موساد هم کاملاً متفاوت است و بر اساس اهمیت شخصیت مورد نظر و جایگاه اجتماعی و بین‌المللی وی شکل می‌گیرد. عموماً ترور بی‌صدا و بیولوژیکی، ترور با اسلحه، انفجار و عملیات تخریب علیه اماکن حساس کشورهای هدف، بخشی از فعالیت گروه‌های تروریستی زیر مجموعۀ موساد تلقی می‌شود. بیش از ۷ هزار نیروی زبده ثابت و ۱۴ هزار نیروی موردی و مأمور به خدمت در سازمان تروریستی موساد فعالیت دارند که از توان جسمی بالایی برای انجام عملیات پیچیده برخوردارند؛ ترورهایی که معمولاً از حساسیت بالایی برخوردارند و مستقیماً زیر نظر نخست‌وزیر، وزیر جنگ و رئیس موساد و با شبیه‌سازی‌های دقیق و ضریب خطای پایین انجام می‌شود. سازمان موساد در طول ۷۰ سال اخیر بیش از ۲۷۰۰ عملیات تروریستی برون‌مرزی موفق علیه شخصیت‌های ضد‌صهیونیستی در سراسر جهان انجام داده که در مجموع بیش از ۲۸ هزار نفر از نخبگان جهان اسلام و فلسطینی توسط تروریست‌های موساد به قتل رسیده‌اند. گفته می‌شود بیش از ۵۰۰ دانشمند هسته‌ای و نخبه نظامی اسلامی و عربی در دهه‌های گذشته توسط تروریست‌های موساد کشته شده‌اند که معمولاً این ترورها در سکوت مطلق مسئولان رژیم صهیونیستی انجام‌گرفته است. متأسفانه سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و غرب تمام امکانات اطلاعاتی و لجستیکی خود را در اختیار تروریست‌های موساد قرار می‌دهند و این نوع ترورهای سازمان‌یافته کاملاً با هماهنگی رژیم صهیونیستی و سازمان‌های جاسوسی غرب و آمریکا انجام می‌شود. یکی دیگر از فعالیت‌های موساد استفاده از پوشش هیئت‌های دیپلماتیک است تا در این راستا عناصر جاسوسی مزدور برای همکاری با موساد جذب شوند؛ ضمن اینکه سفارتخانه‌های رژیم صهیونیستی در سراسر جهان به لانۀ جاسوسی علیه کشورهای هدف تبدیل‌شده‌اند. بودجۀ موساد سالانه به ۳ میلیارد دلار بالغ می‌شود که بر اساس تشخیص نخست‌وزیر، این بودجه در صورت نیاز و برای انجام عملیات ویژه تروریستی در اماکن پرخطر و کاملاً امنیتی به دو برابر افزایش می‌یابد. در طول ۴ دهۀ گذشته به دلیل سکوت سازمان ملل، کشورهای اروپایی و آمریکا، عملیات تروریستی موساد روندی صعودی داشته و بیشترین ترورها متوجه اندیشمندان اسلامی بوده است. دلیل این امر این است که رژیم صهیونیستی هرگز نمی‌خواهد کشورهای اسلامی و عربی به ویژه کشورهای ضد صهیونیستی در زمینۀ فناوری‌های هسته‌ای و نظامی به جایگاه قابل اتکایی برسند. برتری فناوری هسته‌ای و نظامی، حفظ امنیت پایدار رژیم صهیونیستی، تضعیف کشورهای محور مقاومت و مقابله با جنبش‌های ضد صهیونیستی فلسطین و جهان اسلام، بخشی از راهبردهای امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی تلقی می‌شود. با این حال موساد در جریان ترور برخی شخصیت‌های تأثیرگذار فلسطینی، عربی و اسلامی با ناکامی‌هایی مواجه بوده زیرا شیوه‌های تروریستی موساد برای برخی سازمان‌های اطلاعاتی منطقه کاملاً روشن و آشکار شده است. https://sndu.ac.ir/fa/news/2229/%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%DB%B5%DB%B0%DB%B0-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%88-%D9%86%D8%AE%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%B5%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C
برنامه موساد و سیا برای نفوذ در انتخابات ۱۳۹۶ بوسیله تلگرام اعضای موساد و سیا با برخی از ادمین های کانال های تلگرامی برای تاثیر گذاری بر انتخابات ریاست جمهوری ایران دیدار داشته اند. تاریخ انتشار : 1396/2/11 منبع : جهان نیوز سایت روسی (تهنووار) از دیدار عوامل موساد و سیا با هدف اثرگذاری بر انتخابات ریاست جمهوری ایران، در مالزی دیداری محرمانه با برخی از ادمین‌های کانال‌های تلگرامی از جمله (روح‌الله زم) و (بابک اجلالی) داشته‌اند. این سایت روسی نوشت: شبکه اجتماعی تلگرام امروزه به یک شبکه اجتماعی تبدیل شده است که کاربران زیادی در سراسر دنیا از جمله ایران دارد، بنابراین می توان استفاده های زیادی از ان کرد. در ادامه نوشته شده است که در فوریه سال ۲۰۱۷ روزنامه تایمز او اسراییل اعلام کرد که برخی از اعضای ارتش اسراییل جلساتی در راستای تاثیرگذاری بر انتخابات اخیر ایران داشته اند. همچنین موساد، سرویس امنیتی اسراییل تلاش های بسیار زیادی در راستای تاثیرگذاری بر انتخابات ایران با همکاری سازمان اطلاعات ترکیه، انجام داده است چراکه ترکیه همسایه نزدیک ایران است و کار را برای ان ها راحت تر می کند. این گزارش با اشاره به همه گیر بودن تلگرام و تاثیر ان بر مردم ایران گفت که اعضای موساد و همچنین سازمان امنیت و اطلاعات امریکا، موساد با برخی از ادمین های کانال های تلگرامی پر طرفدار در مالزی دیدار داشته اند و از ان ها خواسته اند تا با نفوذی که پیام رسان تلگرام در میان مردم دارد بتوانند در انتخابات ریاست جمهوری ایران تاثیر بگذارند. از جمله ادمین های کانال های تلگرامی معروف روح الله زم و بابک اجلالی هستند که ادمین دو کانال تلگرامی پر طرفدار و مخالف نظام ایران هستند. این سایت در پایان این گزارش نوشت، باید تا ۱۹ می ۲۰۱۷ ( ۲۹ اردیبهشت) صبر کنیم تا ببینیم ایا ان ها می توانند بر انتخابات ریاست جمهوری ایران تاثیر بگذارند یا نه؟! https://hawzah.net/fa/News/View/102790/%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%81%D9%88%D8%B0-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%84%D9%87-%D8%AA%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85?SearchText=%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%AF