eitaa logo
🏴پورتال امام حسین علیه السلام
9.9هزار دنبال‌کننده
663 عکس
1.2هزار ویدیو
40 فایل
خادم کانال @hooyahadi ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: 👈ایتا: eitaa.com/imamhusaynportal 👈بله: ble.ir/imamhusaynportal 👈تلگرام t.me/ImamHusaynPortal 👈آپارات: www.aparat.com/imamhusaynportal
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه از پست بالا 🔺 عایشه می‌گوید: روزی فاطمه زهراء(س) نزد پیامبر اکرم(ص) آمد. حضرت(ص) به دخترش خوشامد گفت و او را کنار خود نشاند؛ سپس رازی در گوش او گفت که فاطمه(س) گریان شد. بار دیگر رازی به او گفت که آن حضرت خندان شد. وقتی پیامبر(ص) از دنیا رفت، از آن راز سؤال کردم. حضرت صدیقه طاهره(س) جواب داد: «بار اول پیامبر(ص) به من فرمود "جبرئیل هر سال یک بار قرآن را بر من عرضه می‌داشت، امسال دو بار عرضه داشت. دلیلش را جز این نمی‌دانم که اجل من نزدیک شده و تو اولین نفر از اهل‌ بیتم خواهی بود که به من ملحق می‌شوی." من از اندوه این سخن گریه کردم. سپس فرمود: "أما ترضین أن تکوني سیدة نساء أهل الجنة و نساء المؤمنین؟" یعنی: "آیا راضی نمی‌شوی که بانوی بانوان اهل بهشت و زنان با ایمان باشی؟" هنگامی که این سخن را شنیدم شاد و خندان شدم». وقتی كه بيماری بر حضرت رسول(ص) سنگين شد و زمان رحلت او نزديک گرديد خطاب به حضرت اميرالمؤمنين علی(ع) فرمود: «يا علی! سر مرا در دامن خود گذار كه امر خداوند فرا رسيده است.» و وصیت کرد: «چون جان من بيرون آمد، اول تو بر من نماز كن و از من جدا مشو تا مرا به قبر بسپاری» و سپس بيهوش شد. محدثان نقل کرده‌اند: آخرين جمله‌ای كه پيامبر اکرم(ص) در زندگی خود فرمود جملهٔ «لا، مع الرفيق الاعلی» بود. گويا فرشتهٔ وحی آن حضرت را در هنگام قبض روح، مخيّر ساخته بود كه بهبودی يابد و بار ديگر به اين جهان بازگردد و يا پيك الهی، روح او را قبض كند و به سرای ديگر بشتابد؛ و پيامبر با گفتن آن جمله، سفر به سرای ديگر و لقاء الهی را برگزيد... ديدگان خون گريه كند و دل‌ها بسوزد برای مظلوم‌ترين پيامبر، كه می‌رفت در حالی كه می‌دانست پس از وی با دختر و جگر گوشه‌اش چه خواهند كرد، و چگونه اهل بيتش را به خون خواهند كشيد... فَأوْلَئِكَ مَعَ الّذِينَ أنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقينَ وَالشُّهَداء وَالصّالِحينَ وَحَسُنَ أولَئِكَ رَفِيقا... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✓ منابع اصلی: ۱. شيخ عباس قمی؛ منتهی الآمال؛ با كوشش و تلخيص آيةالله رضا استادی؛ قم: دفتر نشر مصطفی، ۱۳۸۰ ش. ۲. آیت‌الله جعفر سبحانی؛ فرازهايی از تاريخ پيامبر اسلام(ص)؛ تهران: نشر مشعر، ۱۳۷۷ ش. ۳. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاري، قاهره: وزارت اوقاف مصر، ۱۴۱۰ ق. ---------- 🍀 اخلاق و اعتدال ؛ کانال سید علیرضا حسینی (عارف) در پیام‌رسان ایتا @alirezahoseiniaref
در سوگ ۲۸ صفر - 2⃣ 🕋 روضهٔ شهادت امام حسن مجتبی(ع) پس از آنكه به دليل اهمال مسلمين سپاه ایمان تضعیف شد و امام حسن بن علی بن ابی طالب(ع) مجبور گردید تا برای حفظ خون شيعيان وفادار و اندكی كه حافظان قرآن و سنت بودند، با معاويه صلح کند، از كوفه به مدينه بازگشت. از آن زمان - بنا بر حديث شريف نبوی كه فرمود: "الحسن و الحسين إبناي إمامان قاما أو قعدا" ـ دوران قعود امام مجتبی(ع) آغاز شد و مدت ده سال به طول انجامید. پس از اين سالها، معاويه تصميم گرفت كه برای استمرار پادشاهی در خاندان بنی اميه، کم‌کم مقدمات وليعهدی فرزندش يزيد را فراهم سازد تا خلافتِ او محقق گردد. اين امر، برخلاف شرايط صلح نامه با امام حسن(ع) بود. مطابق معاهدهٔ صلح، معاويه بايد پس از مرگ خويش، حكومت را به امام حسن(ع) و در صورت نبود او به امام حسين(ع) می‌سپرد. بنابراين وی در صدد قتل امام مجتبی(ع) برآمد و نقشه مسموم كردن آن حضرت را كشيد تا اولین مانع را برطرف کند! او برای آنكه اين نقشه حتماً عملی شود و هيچ درصد خطايی نداشته باشد، پيكی به پادشاهی روم ـ كه در همسايگی شام قرار داشت ـ فرستاد و از امپراتور آن سرزمين یک زهر قوی طلبيد. سپس آن زهر را به همراه صد هزار درهم برای «جعدة» دختر اشعث بن قيس (از منافقان كوفه) كه در همسری امام(ع) قرار داشت فرستاد و وعده داد كه اگر امام را مسموم كند و به شهادت برساند، وی را به ازدواج يزيد در خواهد آورد. جعدة فريب آن پول و آن وعده‌ها را خورد و تصميم به انجام آن خيانت گرفت. در يكی از روزهاي بسيار گرم كه امام حسن مجتبی(ع) روزه بود و تشنگی بر آن حضرت اثر كرده بود، در وقت افطار، همسرش زهر را با شربتی مخلوط كرد و آن را برای حضرت آورد. چون حضرت آن شربت را آشاميد و احساس مسموميت كرد، فرمود: «إنا لله و إنا إليه راجعون» سپس خداوند را حمد كرد و روی به جعدة نمود و گفت: "ای دشمن خدا! مرا كشتی ولی بدان كه معاويه تو را فريب داد و پس از من جانشينی نخواهی يافت. خداوند تو و او را با عذاب خود خوار فرمايد". آنگاه امام(ع) در بستر بيماری افتاد. «جنادة بن ابي اميه» مي گويد: در بيماری امام حسن(ع) خدمت او رفتم. در مقابل حضرت طشتی گذاشته بودند كه گهگاه قی می‌کرد، و جگر مباركش و لخته‌های بزرگ خون، پاره پاره در آن طشت می‌ریخت. گفتم: مولای من چرا خود را معالجه نمی‌کنید؟ فرمود: "مرگ را به چه چيز می‌توان علاج كرد؟" گفتم: إنا لله و إنا إليه راجعون. سپس امام(ع) رو به من كرد و گفت: "رسول خدا به ما خبر داد كه بعد از او دوازده خليفه و امام خواهند بود كه يازده نفر از ايشان از فرزندان علی و فاطمه هستند. همه اين ۱۲ خليفه به تيغ يا به زهر شهيد می‌شوند". پس گفتم: ای پسر رسول خدا ! مرا موعظه كن. امام فرمود: "برای سفر آخرت آماده شو و زاد و توشهٔ خويش را مهيا ساز، قبل از آنكه مرگت فرا رسد ... و بدان كه در حلال دنيا حساب است، و در حرام دنيا عقاب، و مرتكب شدن به شبهه‌های آن، موجب عتاب؛ پس دنيا را همچون مرداری بدان و از آن مگير مگر به اندازه‌ای كه تو را ضرورت و كفايت باشد... و اگر خواهی كه بدون داشتن قوم و قبيله و ياور، عزيز باشی و بدون داشتن سلطنت، هيبت داشته باشی، از ذلت گناه به سوی عزت اطاعت خدا خارج شو". امام مجتبی(ع) چند روزی را در بستر بيماری بود و زجر فراوان كشيد. زمانی كه نفَس مباركش به شماره افتاد و رنگ صورتش زرد شد و معلوم گشت كه آخرين ساعات حيات را سپری می‌کند، برادرش امام حسين(ع) سر حضرت را در آغوش گرفت و پيشانی وی را بوسيد و با يكديگر سخنانی طولانی گفتند. پس امام(ع) برادر را وصی خود گرداند، اسرار امامت را به او گفت و ودايع خلافت را به او سپرد؛ و روح مقدسش به رياض قدس پرواز كرد. ادامه در پست بعد 🔻
بقیه از پست بالا 🔺 از جمله وصايايی كه امام حسن(ع) به برادرش كرد اين بود كه: "مرا در كنار جدم رسول الله دفن كن. اما اگر «آن زن» مانع از اين كار شد، تو را به حق قرابت خويش سوگند می‌دهم كه مانع از درگيری شوی و نگذاری كه قطره‌ای خون به اين خاطر بر زمين بريزد. در اين صورت، بدن مرا در بقيع دفن كنيد تا اينكه پيامبر(ص) را ملاقات كنم و نزد او مخاصمه نمايم و از آنچه بعد از وی از اين مردم كشيدم شكايت كنم". چون حضرت به عالم بقا رحلت فرمود، امام حسين(ع) و تعدادی از بنی هاشم بدن مبارکش را غسل دادند و به سوی روضهٔ منورهٔ حضرت رسول(ص) حركت كردند تا بدن را در آنجا دفن نمايند. «مروان بن حكم» كه از جريان مطلع گرديد بر استر خويش سوار شد و به نزد عايشه رفت و گفت: حسين، برادر خود را آورده است تا كنار پيامبر دفن كند. بيا و مانع شو. او پاسخ داد: چگونه مانع شوم؟ مروان از استر به زير آمد و او را سوار كرد و به نزد قبر حضرت رسول(ص) آورد. عده‌ای از خاندان ابوسفيان نيز جمع شده و فرياد می‌زدند: عثمان مظلوم، در بدترين مكانها در بقيع دفن شود و حسن در کنار رسول خدا؟ اين اتفاق هرگز نخواهد افتاد مگر آنكه نیزه‌ها و شمشيرها شكسته شوند و جعبه‌ها از تير خالی گردد! امام حسين(ع) و بنی‌هاشم نيز پاسخ آنان را می‌دادند. «عبدالله بن عباس» می‌گوید: در همين سخنان بوديم كه ناگاه صدايي شنيديم و عايشه را ديديم كه بر استری سوار است و با همراهان بسيار می‌آید و آنان را تشويق به جنگ می‌کند. چون نگاهش بر من افتاد گفت: ای ابن عباس! شما بر من جرأت را تمام کرده‌اید و هر روز من را آزار می‌کنید و می‌خواهيد كسی را داخل خانهٔ من كنيد كه من او را دوست ندارم! به او گفتم: ای وای از این بدی! يک روز بر «جمل» سوار می‌شوی و يک روز بر استر؟! می‌خواهی نور خدا را خاموش کنی و با دوستان خدا بجنگی و بین رسول الله و حبيب او حائل شوی؟ در اين هنگام عایشه خود را نزد قبر پیامبر(ص) رساند و خويش را از استر بر زمين افكند و فرياد زد: به خدا سوگند كه تا يک تار مو در سرم هست نمی‌گذارم حسن را در اينجا دفن كنيد! در روايت ديگر آمده است كه در اين هنگام، جنازهٔ امام حسن(ع) را تيرباران كردند آنگونه كه ۷۰ تير از بدن مطهر بيرون كشيدند. بنی هاشم كه اينگونه ديدند خواستند شمشير بكشند و بجنگند، اما سيدالشهداء(ع) فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم كه وصيت برادرم را ضايع ننماييد و كاری نكنيد كه خونی ريخته شود. سپس روی به دشمنان كرد و گفت: اگر وصيت برادرم نبود می‌دیديد كه چگونه دماغ شما را بر خاک می‌ماليدم و بدن او را نزد جدش دفن می‌کردم. سپس جنازهٔ مطهر را برداشتند و به جانب بقيع حركت دادند و در آن مكان دفن كردند. از ابن عباس روايت شده است كه رسول اكرم(ص) فرمود: "چون فرزندم حسن را به زهر شهيد كنند ملائكه هفت آسمان بر او گريه كنند ... و هر كه بر او بگريد، روزي كه دیده‌ها كور شوند چشمانش نابينا نخواهد شد... و هر كه بر مصيبت او اندوهناک شود روزی كه دلها غمگین شوند محزون نگردد ... و هر كه در بقيع او را زيارت كند روزی كه قدم‌ها لرزان است پایش بر صراط ثابت گردد". ألا لعنة الله علی الظالمين؛ و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✓ منابع اصلی: ۱. محمد بن يعقوب كلينی؛ اصول كافی؛ ترجمه و شرح سيد جواد مصطفوی؛ تهران: انتشارات ولی عصر(عج)، ۱۳۷۷ ش. ۲. شيخ عباس قمی؛ منتهی الآمال؛ با كوشش و تلخيص آيةالله رضا استادی؛ قم: دفتر نشر مصطفی، ۱۳۸۰ ش. ▪️▫️▪️▫️▪️ 🍀 اخلاق و اعتدال ؛ کانال سید علیرضا حسینی (عارف) در پیام‌رسان ایتا @alirezahoseiniaref
7.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 ویدیو/ محل‌های استراحت و پذیرایی به شکل موکب‌های اربعینی در بارگاه امام رضا(ع) که از امروز تا جمعه به شکل رایگان در اختیار زائران است بفرستید برای زائران 📲 ✨✨✨✨✨✨✨ 🚩 پورتال امام حسین (علیه السلام) 💠 @imamhusaynportal
📸 حضور رییس جمهوری در مسیر پیاده‌روی زائران به مشهد مقدس حسینی‌نیوز/ سرویس اخبار آستان قدس رضوی: دکتر «مسعود پزشکیان» رئیس جمهوری اسلامی ایران که در آستانه سالروز شهادت امام رضا(ع) به مشهد مقدس سفر کرده است، در بدو ورود، در مسیر نیشابور به مشهد حضور یافت. وی صبح امروز سه‌شنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ (۲۹ صفر ۱۴۴۶ ق.) و همراه با زائرانی که با پای پیاده برای حضور در مراسم شهادت امام هشتم عازم این شهر هستند به راهپیمایی پرداخت. رئیس جمهوری ضمن دیدار و گفتگو با زائران، در بخشی از مسیر با ایشان همراهی نموده و از پذیرایی موکب داران نیز استفاده کرد. husayninews.com/?p=2095 ✨✨✨✨✨ 🕌 حسینی‌نیوز ؛ مرجع اخبار آستان‌های مقدس
23.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نور باشد سائلی در ظل دیوار شما کور بینا می شود با یاد دیدار شما با کلاف جان به بازار محبت بسته صف گشته صدها یوسف مصری خریدار شما می فروشد ناز دوزخ بر گلستان بهشت گر نسیمی آیدش از طرف گلزار شما از چه بنشستید با ما فرشیان تیره روز ای چراغ عرشیان خورشید رخسار شما چند روزی داشت هر کس نوبت جولان، ولی تا خدائی خدا، گرم است بازار شما سر خط آزادی خلق است در دست کسی کز دو عالم پا کشید و شد گرفتار شما نی عجب گر با همه خواری عزیزم کرده اید بوده از آغاز بنده پروری کار شما آسمان بر کف گرفته کاسه از خورشید و ماه گشته سرگردان گدای پشت دیوار شما بر شما آل محمّد (ص) تا صف محشر درود از همه خلق جهان و زحی دادار شما این کرامت بس که شسته دست از دار جهان گشته «میثم» خاک پای میثم دار شما * امام رضا … ای صفای قلب زارم هرچه دارم از تو دارم تا قیامت ای رضا جان سر ز خاکت بر ندارم 😭😭😭😭😭 منم خاک درت، غلام و نوکرت مران از در مرا، به زهرا مادرت رضا جانم رضا … رضا جانم رضا رضا جانم رضا … رضا جانم رضا ✨✨✨✨✨✨✨ 🚩 پورتال امام حسین (علیه السلام) 💠 @imamhusaynportal
20.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علیه السلام ویژگی های شیعیان در بیان امام رضا علیه السلام ✨✨✨✨✨✨✨ 🚩 پورتال امام حسین (علیه السلام) 💠 @imamhusaynportal
7.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زمزمه (علیه‌السلام) توسط رهبرانقلاب | مرداد ۱۳۹۵ ✨✨✨✨✨✨✨ 🚩 پورتال امام حسین (علیه السلام) 💠 @imamhusaynportal
1_11267009659.mp3
5.86M
🎙 🔹 (ع)، قربون کبوترات یه نگاهی ام بکن به زیر پات من اومدم، پیش تو زانو زدم خودمم خوب میدونم چقدر بدم خبر دارم از همه دل می‌بری دلای شکسته رو خوب می‌خری قرارمی، صاحب اختیارمی واس من همین بسه کنارمی میخوام بگم که تویی پناه من کَرَمت بیشتره از گناه من بذار تا یک دل سیر نگات کنم اومدم از ته دل صدات کنم ✨✨✨✨✨✨✨ 🚩 پورتال امام حسین (علیه السلام) 💠 @imamhusaynportal