10.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠با خدا
تمام دورها نزدیکند
و ناممکنها ممکن...
سلام صبح به خیر 🌤
بندگان صالحسرشت🌿
📚❄️
- مهم نیست امام مرا بشناسد. مهم این است که ایشان در میدان عمل سربازانی فهیم و توانمند داشته باشد. غرور کمر بسیاری را خرد کرده است. من به دنبال کارهای مفیدم، نه کارهای مهم.
📚 سفر سرخ
✍🏻 نصرتالله محمودزاده
🌷 شهید حسین علمالهدی
🎓 شهدای دانشجو
╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮
@In_heaventime
╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
🌿 مرحوم آیتالله سیدمهدی بحرالعلوم در رسالهای که منسوب به ایشان است بیانی به این مضمون دارد که: شیطان در اوایل راه، ما را عددی حساب نمیکند، لذا معمولاً سربازان ضعیفش را میفرستد.
🌿 او اصلاً ارزشی برای افراد عادی قائل نیست تا به خود زحمت دهد و وارد میدان شود. به تناسب اینکه انسان در ماه رجب و شعبان جلو میآید، او سربازان قویتر خود را میفرستد و هنگامی که آنها شکست خوردند، بالآخره خود وارد میدان میشود.
🌿 شیطان وقتی زمین بخورد، یعنی کفر زمین خورده است. لذا اگر در معرکهای در مقابل یکی از جنود شیطان پیروز شدیم، نباید مغرور شویم؛ بدانیم که یکی از سربازان ضعیف او را زمین زدهایم، منتظر سرباز بعدی باشیم، منتظر پاتک دشمن باشیم.
🌿 لذا واجب است که همیشه در حال مراقبه باشیم. عمدهٔ دستورات در ماه رجب، استغفار است؛ یعنی مراقبه و طلب آمرزش از خداوند.
📚 اسرار ماه رحب
✍🏻 استاد فیاضبخش
سلام🌿
صبحتون به خیر ☕️
╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮
@In_heaventime
╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
آمده بود جلو و وسط جمعیت پرسیده بود: «شما طیالارض دارید؟»
همه منتظر بودند ببینند آقا چی جواب میدهد؛
«نه» دروغ بود و «آره» با مرامش جور درنمیآمد.
بعد از چند ثانیه گفت: «آن وقتی که ما نجف بودیم، بقالهای نجف هم طیالارض داشتند!».
نفسها آزاد شد، لبخند نشست کُنج لبها.
📚 به شیوه باران
✍ اعظم ایرانشاهی
خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت
سلام 🌤
صبحتون به خیر ☕️
╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮
@In_heaventime
╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
📚#معرفی_کتاب
✂️کتاب#باغخونی
طراح: خانم زهرا شهسواری
اذان مغرب را گفتند دست نماز گرفتم و کنار آقا ننه ایستادم به نماز از روزی که آقا ننه مطمئن شد آقا جان را توی گوهرشاد تیر زدهاند دیگر نتوانست کمر راست کند و ایستاده نماز بخواند کثیرالشک هم شده بود هر رکعت نمازش را ۱۰ نوبت سهو میکرد و از نو میخواند برزو میگفت هول به جانش نشسته...
#بریده_کتاب
📚#معرفی_کتاب
✂️کتاب#باغخونی
طراح: خانم زهرا شهسواری
حوصله پاسخ دادن نداشتم دوباره سرم را گذاشتم روی پشتی مبل و چشمم را بستم سعی کردم به چیز خوبی فکر کنم یاد آن زن افتادم کارمند ارشد وزارت خارجه در تهران زن با نفوذی بود همیشه توی مهمانیها میدیدمش تا اینکه به هم نزدیک شدیم و فهمیدم خرش خیلی میرود مشکلم را بهش گفتم و قول کمک داد
#بریده_کتاب
📚#معرفی_کتاب
✂️کتاب#باغخونی
طراح: خانم زهرا شهسواری
حاضر نبودم جا بمانم از جوی بیرون آمدم چادر و بقیه رختهایم خیس شده بود و توی گالنهایم پر آب بود گالشها را درآوردم و آبش را خالی کردم دوباره پوشیدم پایین دامن و چادرم را هم چالوندم و دولا دولا به طرف در باغ رفتم پشت چناری قایم شدم نور کم شده بود و درست نمیدیدم باید سر در میآوردم که جنازه آقا جانم را کجا میخواهند ببرند
#بریده_کتاب
بچهها داشتند توی کوچه بازی میکردند. از دور گرد و خاکی پیدا شد. مأمون بود که داشت به شکار میرفت.
همه بچهها فرار کردند؛ اما یکیشان سر جایش ایستاده بود.
مأمون جلوتر آمد: «تو چرا فرار نکردی؟»
_ فرار مال گناهکار است، من گناهکار نبودم. راه هم تنگ نیست که من جلوی راه تو را گرفته باشم. بیشتر نگاهش کرد.
با تعجب پرسید: «تو کی هستی؟»
_ «من محمدم، پسر علیبنموسی.»
📚 وسعت آفتاب
✍🏻 اکرم کریمزاده
سلام🌿
صبحتون به خیر ☕️
📚❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯🥀
سلام بر بانویی که قلبش از جا کنده شد برای حسین . . .
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ام_المصائب
╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮
@In_heaventime
╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯