eitaa logo
- Innate Domain🇵🇸.
78 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
419 ویدیو
2 فایل
من؟طومارِ طولانیِ‌ انتظار! و اینجا؟مجموعه‌ ناممکناتِ خفته در گلو. . . ⁹⁹`‌⁹`²⁴ •| https://daigo.ir/secret/61047177 https://harfeto.timefriend.net/17323912106447|•
مشاهده در ایتا
دانلود
- Innate Domain🇵🇸.
میتونم بگم جذاب ترین چیزی که از مشهد خریدم این کتابای شعر بوده*-*
عصر جدید خیلی چرت شده/=
- Innate Domain🇵🇸.
عصر جدید خیلی چرت شده/=
اصلا با ژاله صامتی و کارن همایونفر حال نمیکنم
کاملا مشخصه دارم زبان میخونم یا نه؟
- Innate Domain🇵🇸.
کاملا مشخصه دارم زبان میخونم یا نه؟
هردفعه زبان میخونم به خودم که میام دستم شده دفتر زبان/=
چه همه خوابن/= حوصلم رفت ته جوب🤌🏻
ظهرتون بخیر
امضارو بستم چه خوبه:")
تا دو و ده دیقه مدرسه موندن اونم با زبون روزه واقعا شوخی بزرگیه که دارن باهامون میکنن
داشتم پیامای قبلی کانال و میخوندم و به این پی بردم که چقدر بی خیال شدم نسبت به یه سری از مسائل. نمیدونم اقتضای سنمه،اثر اتفاقاتیه که برام افتاده یا چی. فقط میدونم بی حس تر شدم.حتی بی ذوق تر شدم. اونروز یکی.از دوستای نزدیکم اومده بود پی ویم و داشتیم باهم حرف میزدیم گفت چقدر عوض شدی گفتم چرا گفت بی حس تر و بی خیال تر و بی عاطفه تر شدی.اونروز باهاش بحث کردم سر اینکه نه بی عاطفه تر شدم نه بی حس تر فقط نشونشون نمیدم اما الا که پیامام و خوندم و به رفتارای قبلیم فکر کردم دیدم نه واقعا اینجوری شدم. نمیدونم خوبه یا نه نمیدونم چه ثمره ای از این بی حسی میگیرم ولی اگر بخوام حال الا با این بی حسی توصیف کنم میگم که کلافم.کلافه از اینکه چیزایی که قبلا عمیقا خوشحال میشدم براشون دیگه اهمیت ندارن برام.نسبت به چیزایی که علاقه داشتم بهشون کاملا بی حس شدم.خوشحالیم لحظه ایه تو عمق وجودم خوشحال نمیشم.یادم رفته چجوری از ته دلم بخندم و این داره دیوونم میکنه.از اینکه نه آیندم برام مهمه نه درسم کاملا کلافم.میترسم از اینکه این بی حسی و کلافگی انقدر ادامه پیداکنه که بشم یه آدم خشک یه آدمی که همه ازش میترسن:) نمیدونم چجوری خودم و از این منجلابی که گیر کردم توش دربیارم عمیقا حسرت حال دوسال پیشم و میخورم.عمیقا حسرت میخورم که هم شاد بودم هم درسم و میخوندم هم این کلافگی تو وجودم نبودم.
- Innate Domain🇵🇸.
داشتم پیامای قبلی کانال و میخوندم و به این پی بردم که چقدر بی خیال شدم نسبت به یه سری از مسائل. نمید
میدونم حسرت خوردن برای گذشته دردی و دوا نمیکنه ولی یه موقع هایی مثل الا نمیتونم حسرتش و نخورم.حسرت اون دل شاد و کوچیکی که داشتم.با تموم دردا و غمایی که داشتم بازم شاد بودم بازم میخندیدم انگاری یهو همه ی اون خنده ها و شادیا از دلم رفت. فقط دلم میخواد برای چنددقیقه بشم همون دختر شاد و سرزنده ای که قبلا بودم:)