از استرس و ناراحتی دستام یخ زده و نفسم بالا نمیاد
کاش امشب تموم شه فقط تموم شه..
همراه کش اومدن زمان قلب منم آروم آروم ذوب میشه و باید وایسم تا تموم شدنش رو ببینم
دارم سعی میکنم تو این بلبشوی فکری و بیرونی دلداری بدم و چقد ضعیفم تو دلداری دادن..
نیاز دارم سرم و بکنم تو آب یخِ یخ و چندین دقیقه سرم و نگه دارم تا مغزم خالیِ خالی شه
اینکه بخوام انرژی بزارم و حالم و خوب کنم من و از حال بدمم خسته تر میکنه
بیست روز بین فاطمیه اول و دوم این شکلیه که نمیدونی آهنگ گوش بدی گوش ندی،لباس رنگی بپوشی نپوشی تو یه بلاتکلیفی خاصی به سر میبری
تو مدرسه چیزای مختلفی میاد تو ذهنم که بیام اینجا بگم ولی وقتی میرسم خونه همشون بلااستثنا یادم میره-_-
قانون مورفی؟بله قانون مورفی
ایتا هرلحظه قابلیتای منحصربه فردش و بیشتر به رخم میکشه
واقعا ازش سپاسگزارم که نمیزاره حوصلم سربره