eitaa logo
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
1.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
346 فایل
«پریدن یادمون داده همون که ما رو باور داشت..!» ❤️ کانال ناشناسمون: @Ista_nashenas ••• تـبادلات: @Razaqi48 ••• ارتباط با مدیریت: @Razaqi48 ••• شرایط ِ کپی و..: @Sharayeet 🗓 Channel Created: 1397/12/27
مشاهده در ایتا
دانلود
درد به درد بخور تهش آهه .. بی صدا .. @ISTA_ISTA
🙃💓🍃 همین الان به نیت سلامتی و ظهور یوسف گم گشته زهرا حضرت بقیه الله(عج) یک صفحه قرآن از سوره یوسف تلاوت کن🎆🌅 😍☄⭐🌟
ما از صدا فریاد می‌سازیم .. با زخم مادرزاد می‌سازیم .. DS: @MANSURE_S_H @ISTA_ISTA
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
اگر استقبال کنید بخش های دیگه ای از کتاب هم میزارم تازه هنوز عاشقانه های امام زمانی مونده ❣ ارسال ن
اعضای خوبمون ! به خاطر درخواست هاتون بخش های دیگه ای از کتاب هم میزاریم * ولی چون تایپ کردنش زیاد وقت میگیره ، از صفحات کتاب عکس میفرستم (:
#بهانه_بودن صفحه 87
#بهانه_بودن صفحه 88
#بهانه_بودن صفحه 89
·•| |•· •شهیـدمرتضےمطهرۍ: این نهایتِ بدبختے ماست ڪه در خیابان که راه میرویم چشم در اختیار ما نباشد و ما در اختیار چشم باشیم یکۍ از خاصیتهای قطعی عبادت واقعے تسلط انسان بر شهواتش است.✅ 😉 @ISTA_ISTA
📿 🔵 امام باقر (ع): 🔻آیا گمان میکنی خداوند تنها یک جهان آفریده است و انسانی جز شما را خلق نکرده است؟! به خدا سوگند خداوند هزار هزار عالم و هزار هزار نوع انسان آفریده است و شما در آخرین جهان و آخرین انسان ها هستید. 📚 توحید صدوق ص277 @ISTA_ISTA
💎 •|دنیا‌در‌التهاب‌وآتش‌جنگ‌جهانی اول‌مے‌سوخت.ایران‌در‌اشغال‌بے صدا.اما‌پر‌آسیب‌روس‌وانگلیس‌بود. نگران‌بود‌که‌مبادا‌کشور‌از‌دست برود..شبے‌درحال‌توسل‌و‌گریـہ‌با ناراحتے‌بہ‌خواب‌رفت. در‌خواب،‌دیوارے‌پر‌از‌ترک‌دید‌کہ‌در حال‌فروریختن‌بود.‌دیوار‌شبیہ.نقشہ ے‌ایران بود.‌تعدادے‌زن وکودک‌نیز زیر‌دیـواربودند.‌بیـم‌ریختن‌آوار،‌هر لحظه‌اضطراب‌مے‌آفرید. فریاد‌زد:«خدایا‌این‌وضع‌بہ.کجا میےکشد؟!» حضرت،‌حضور‌یافتند.انگشت مبارکشان‌را‌بـہ.دیوار‌گرفتند.آن‌رابلند کردند‌و‌سرجایش‌گذاشتند. فرمودند:«اینجا‌شیعہ.خانه ماست‌مے‌شکند.‌خم‌می‌شود.خطر هست،‌ولی‌ما نمیگذاریـم‌سقوط‌کند.ما‌نگهش داشتہ.ایم» |• |ملاقات‌با امام عصـر(عج)‌ص‌136 (ملاقات‌مرحوم‌نائینے) @ISTA_ISTA
🔻 ۱۹ 👈این داستان ⇦ 🤔 ــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠⚡️من سعی می کردم با همه تیپ ... و اخلاقی دوست بشم👌... بعضی رفتارها خیلی برام آزاردهنده بود🙁 ... اما به همه چیز، به چشم تمرین نگاه می کردم ...😊 🎋 تمرین برای برقراری ارتباط ... تمرین برای قرار گرفتن در موقعیت های مختلف و برخوردهای متفاوت ➰... تمرین برای صبر ... تمرین برای مدیریت دنیایی که کم کم وسعتش برام بیشتر می شد ... شناخت شخصیت ها ... منشا رفتارها ... برام جالب بود ... اگر چه اولش با این فکر شروع شد ...🌸 - چرا بعضی ها دست به میزنن؟😰 ... چه چیزی باعث تفاوت فکر و انتخاب انسان ها ... حتی در شرایط مشابه میشه؟ ...☹️ و بیشترین سوال ها رو هم ... تفاوت رفتاری و شخصیتی من با پدرم ... برام درست کرده بود ... خیلی دلم می خواست بفهمم به چی فکر می کنه و ... من خیلی راحت با دوست شده بودم😊 ... برای یه عده سخت بود که اون به وسایل شون دست بزنه ... مادر احسان، گاهی براش ساندویچ های🌯 کوچیکی درست می کرد ... ما خوراکی هامون رو با هم تقسیم می کردیم👌... و بعضی ها من رو سرزنش می کردن ... حرف هاشون از سر دوستی بود ... اما همین تفاوت های رفتاری ... بیشتر من رو به فکر می برد ...🤔 و من هر روز با احسان بیشتر گرم می گرفتم ... ... و می خواستم ... این بت فکری رو بین بچه ها بشکنم ... اما دیدن همین رفتارها و تفکرها ... کم کم این فکر رو در من ایجاد کرد ... تا چه اندازه میشه روی دوستی و ثبات ارتباط بین آدم ها حساب کرد؟ ...🤔🌸 ❣بچه هایی که تا دیروز با احسان دوست بودن ... امروز ازش فاصله می گرفتن ... و پدری که تا چند وقت پیش ... علی رغم همه بدرفتاری هاش ... در حقم پدری می کرد ... کم کم داشت من رو طرد می کرد ...💠 و غمی که از فشار زندگی ... و رفتارهای پدرم در وجودم ایجاد شده بود ... با این افکار ... از حس دلسوزی برای خودم ... حالت منطقی تری پیدا می کرد ... اما به عمق تنهاییم بیشتر از قبل اضافه می شد ... از راه رسید ... و من با دنیایی از سوال ها ❗️❓... که جوابی جز سکوت یا پاسخ های سطحی ... چیز دیگه ای از دیگران نصیب شون نمی شد ... به مهمانی خدا وارد شدم ... . ....🔅 @modafehh