eitaa logo
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
1.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
346 فایل
«پریدن یادمون داده همون که ما رو باور داشت..!» ❤️ کانال ناشناسمون: @Ista_nashenas ••• تـبادلات: @Razaqi48 ••• ارتباط با مدیریت: @Razaqi48 ••• شرایط ِ کپی و..: @Sharayeet 🗓 Channel Created: 1397/12/27
مشاهده در ایتا
دانلود
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
#قسمت_سوم #حبط #انقلابیگری_و_ویژگی_های_انقلابی یکی از مفاهیم اصلی که حضرت امام از آن سخن گفتند" ا
؟ انقلاب ها را می توان از نظر اهداف و آرمان ها به سه دسته تقسیم نمود: نخست: انقلاب هایی که آرمان عالی و اولیه آنها نیل به یک جامعه بی طبقه است؛ جامعه ای که در آن مساوات اقتصادی نمود کامل داشته باشد. تحولات انقلابی رخ داده در کشورهای مارکسیستی را می توان در این قسمت قرار داد. دوم: انقلاب هایی که تأسیس یک جامعه مبتنی بر آزادی فردی و رفاه شخصی را به عنوان آرمان متعالی خود برگزیده اند و در این راستا هر آنچه را که به گونه ای در تقابل با این آزادی افسار گسیخته باشد، به کناری می نهند. جوامع به اصطلاح لیبرال، چنین فرآیندی را پشت سر گذاشته اند و هم اکنون سعی دارند در قالب شعارهای انسان دوستانه، کالاهای فرهنگی خود را به دیگر کشورها صادر نمایند. سوم: انقلاب هایی که اصل را بر تربیت «انسانهای الهی» گذارده اند و تأسیس یک جامعه خداپسند را آرمان عالی خود قرار داده اند. در این انقلاب ها فقط تأمین معاش دنیوی و آسایش عمومی ملاک نیست، بلکه غرض اصلی به کارگیری این ابزار برای تحقق یک وضعیت متعالی تر در درون جامعه است و آن اینکه جامعه ای صالح و پاک ایجاد شود که افراد در درون آن بتوانند به تکامل معنوی خویش نایل آیند. انقلاب بزرگ حضرت رسول اکرم (صلّی ا... علیه و آله) در صدر اسلام، نمونه عالی این دیدگاه است و در عصر حاضر «انقلاب اسلامی ایران» نیز در نوع خود منحصر به فرد می باشد. شاید بتوان گفت آزادی از استبداد فصل مشترک همه انقلاب های عصر حاضراست. از این منظر آزادیخواهی آرمان انقلاب های فرانسه، چین، روسیه، نیکاراگوئه، الجزایر و انقلاب اسلامی ایران بوده است. با این حال اسلام خواهی و نفی استعمار همزمان با نفی استبداد در قرن اخیر از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی را به انقلابی تمام عیار و خاص بدل ساخته است. از نظر رهبر انقلاب آرمان های متعالی انقلاب اسلامی: تحقق عدالت اجتماعی، پیشرفت علمی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور و سعادت ملت، مقابله با ظالم و دفاع از مظلوم، استقلال و تسلیم نشدن در برابر زورگویی و باج خواهی آمریکا (۱۳۹۲/۱۱/۲۸) بوده است. در نوشتار حاضر به طور مختصر به اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی ایران پرداخته شده است. @ISTA_ISTA
🔺🔸🔺 🔻 🔻 این داستـــان👈 .....🔻 دویدم داخل اتاق و در رو بستم ... تپش قلبم شدید تر شده بود ... دلم می خواست گریه کنم اما بدجور ترسیده بودم ... الهام و سعید ... زیاد از بابا کتک می خوردن اما من، نه ... این، اولین بار بود ... دست بزن داشت ... زود عصبی می شدو از کوره در می رفت ... ولی دستش روی من بلند نشده بود... مادرم همیشه می گفت ... - خیالم از تو راحته ... و همیشه دل نگران ... دنبال سعید و الهام بود ... منم کمکش می کردم ... مخصوصا وقتی بابا از سر کار برمی گشت ... سر بچه ها رو گرم می کردم سراغش نرن ... حوصله شون رو نداشت ... مدیریت شون می کردم تا یه شر و دعوا درست نشه ... سخت بود هم خودم درس بخونم ... هم ساعت ها اونها رو توی یه اتاق سرگرم کنم ... و آخر شب هم بریز و بپاش ها رو جمع کنم ... سخت بود ... اما کاری که می کردم برام مهمتر بود ... هر چند ... هیچ وقت، کسی نمی دید ... این کمترین کاری بود که می تونستم برای پدر و مادرم انجام بدم ... و محیط خونه رو در آرامش نگهدارم ... اما هرگز فکرش رو هم نمی کردم ... از اون شب ... باید با وجهه و تصویر جدیدی از زندگی آشنا بشم ... حسادت پدرم نسبت به خودم ... حسادتی که نقطه آغازش بود ... و کم کم شعله هاش زبانه می کشید ... فردا صبح ... هنوز چهره اش گرفته بود ... عبوس و غضب کرده ... الهام، 5 سالش بود و شیرین زبون ... سعید هم عین همیشه ... بیخیال و توی عالم بچگی ... و من ... دل نگران... زیرچشمی به پدر و مادرم نگاه می کردم ... می ترسیدم بچه ها کاری بکنن ... بابا از اینی که هست عصبانی تر بشه... و مثل آتشفشان یهو فوران کنه ... از طرفی هم ... نگران مادرم بودم ... بالاخره هر طور بود ... اون لحظات تمام شد ... من و سعید راهی مدرسه شدیم ... دوید سمت در و سوار ماشین شد ... منم پشت سرش ... به در ماشین که نزدیک شدم ... پدرم در رو بست ... - تو دیگه بچه نیستی که برسونمت ... خودت برو مدرسه ... سوار ماشین شد و رفت ... و من مات و مبهوت جلوی در ایستاده بودم ... من و سعید ... هر دو به یک مدرسه می رفتیم ... مسیر هر دومون یکی بود ... @modafehh