5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥ینی یدونه از فیلم هاییه که باید ببینی🔥
یه جوون بوشهری
یه عصر جدید دیگه رو با 🔥 #حاج_قاسم 🔥 رقم زده ...
#متفرقه_زیبا
#ادمین_نوشتـــــ
#حاج_قاسم
@ISTA_ISTA
#پروفایل
عطر گلای یاس می پیچه..
اونجا که لاله واژگون میشه!
#حامد_زمانی
Ds: @mansayyari.istaism5
@ista_ista
#داستان.دنباله.دار.نسل.سوخته🔻
👈قسمت⇦بیستوچهارم۲۴
👈این داستان⇦ #انتظار
ـ~~~~~~~~~~~~~~
💠⚡️توی راه برگشت ... توی حال و هوای خودم بودم که یهو مادر صدام کرد ...😳
- خسته شدی؟ ...
سرم رو آوردم بالا ...
- نه ... چطور؟ ...
- آخه چهره ات خیلی گرفته و توی همه ...😐
- مامان ... آدم ها چطور می تونن #با_خدا_رفیق بشن؟😊 ... خدا صدای ما رو می شنوه و ما رو می بینه ... اما ما نه ...
چند لحظه ایستاد ...😢
- چه سوال های سختی می پرسی⁉️ مادر ... نمی دونم والا... همه چیز را همه گان دانند ... و همه گان هنوز از مادر متولد نشده اند ... بعید می دونمم یه روز یکی پیدا بشه جواب همه چیز رو بدونه ...👌
⭕️این رو گفت و دوباره راه افتاد ... اما من جواب سوالم رو گرفته بودم ... از مادر متولد نشده اند ... و این معنای " #و_لم_یولد " خدا بود ... نا خودآگاه لبخند عمیقی صورتم رو پر کرد ...😊
- #خدایا ... می خوام باهات #رفیق بشم ... می خوام باهات حرف بزنم و صدات رو بشنوم ... اما جواب سوال هام رو فقط خودت بلدی ... اگر تو بخوای من صدات رو می شنوم ...😊🌸
ده، پانزده قدم جلو تر ... مادرم تازه فهمید همراهش نیستم... برگشت سمتم ...
- چی شد ایستادی؟ ...😳❓
و من در حالی که شوق عجیبی وجودم رو پر کرده بود ... دویدم سمتش ...😍
هر روز که می گذشت ... منتظر شنیدن صدای خدا و جواب خدا بودم🌹 ... و برای اولین بار ... توی اون سن ... کم کم داشتم طعم شک رو می چشیدم ...😢
👈هر روز می گذشت ... و من هر روز ... منتظر جواب خدا بودم ...☹️
#ادامــــــه_دارد....🌸🌼🌸
#ادمین_نوشتـــــ
.
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمت_بیستوپنج۲۵
👈این داستان⇦ حبیب الله
ـ-----------------------------
💠گاهی عمق شک ... به شدت روی شونه هام سنگینی می کرد ... تنها ... در مسیری که هیچ پاسخگویی نبود ... به حدی که گاهی حس می کردم ... الان ایمانم رو به همه چیز از دست میدم ... اون روزها معنای حمله شیاطین رو درک نمی کردم ... حمله ای که داشتم زیر ضرباتش خورد می شدم ...
🌸آخرین روز رمضان هم تمام شد ... و صبر اندک من به آخر رسیده بود ... شب، همون طور توی جام دراز کشیده بودم ولی خوابم نمی برد ... از این پهلو به اون پهلو شدن هم فایده ای نداشت ...
🌼گاهی صدای اذان مسجد تا خونه ما می اومد ... و امشب، از اون شب ها بود ... اذان صبح رو می دادن و من همچنان دراز کشیده بودم ... 10 دقیقه بعد ... 20 دقیقه بعد ...
🌹و من همچنان غرق فکر ... شک ... و چراهای مختلف ... که یهو به خودم اومدم ...
- مگه تو کی هستی که منتظر جواب خدایی؟ ... مگه چقدر بندگی خدا رو کردی که طلبکار شدی؟ ... پیغمبر خدا ... دائم العبادت بود ... با اون شان و مرتبه بزرگ ... بعد از اون همه سختی و تلاش و امتحان ... حبیب الله شد ...
با عصبانیت از دست خودم از جا بلند شدم ... رفتم وضو گرفتم و ایستادم به نماز ... نمازم که تموم شد آفتاب طلوع کرده بود ... خیلی از خودم خجالت می کشیدم ... من با این کوچیکی ... نیاز ... حقارت ... در برابر عظمت و بزرگی خدا قد علم کرده بودم ... رفتم سجده ... با کلمات خود قرآن ...
🌷- خدایا ... این بنده یاغی و طغیان گرت رو ببخش ... این بنده ناسپاست رو ...
⚡️پدرم بر عکس همیشه که روزهای تعطیل ... حاضر نبود از جاش تکان بخوره ... عید فطر حاضر شد ما رو ببره سر مزار پدربزرگ ... توی راه هم یه جعبه شیرینی گرفتیم ...
💐شیرینی به دست ... بین مزار شهدا می چرخیدم ... و شیرینی تعارف می کردم که ...
چشمم گره خورد به عکسش ... نگاهش خیلی زنده بود ... کنار عکس نوشته بودن ...
🌸- من طلبنی وجدنی ... و من وجدنی عرفنی ... و من عرفنی ...
هر کس که مرا طلب کند می یابد ... هر کس که مرا یافت می شناسد ... هر کس که مرا شناخت ... دوستم می دارد.. هر کس که دوستم داشت عاشقم می شود ... هر کس که عاشقم شود عاشقش می شوم ... و هر کس که عاشقش شوم ... او را می کشم ... و هر کس که او را بکشم ... خون بهایش بر من واجب است ... و من ... خود ... خون بهای او هستم ...
#ادامــــــه_دارد...🌸
#ادمین_نوشتـــــ
.
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمت_بیستوپنج۲۵
👈این داستان⇦ حبیب الله
ـ-----------------------------
💠گاهی عمق شک ... به شدت روی شونه هام سنگینی می کرد ... تنها ... در مسیری که هیچ پاسخگویی نبود ... به حدی که گاهی حس می کردم ... الان ایمانم رو به همه چیز از دست میدم ... اون روزها معنای حمله شیاطین رو درک نمی کردم ... حمله ای که داشتم زیر ضرباتش خورد می شدم ...
🌸آخرین روز رمضان هم تمام شد ... و صبر اندک من به آخر رسیده بود ... شب، همون طور توی جام دراز کشیده بودم ولی خوابم نمی برد ... از این پهلو به اون پهلو شدن هم فایده ای نداشت ...
🌼گاهی صدای اذان مسجد تا خونه ما می اومد ... و امشب، از اون شب ها بود ... اذان صبح رو می دادن و من همچنان دراز کشیده بودم ... 10 دقیقه بعد ... 20 دقیقه بعد ...
🌹و من همچنان غرق فکر ... شک ... و چراهای مختلف ... که یهو به خودم اومدم ...
- مگه تو کی هستی که منتظر جواب خدایی؟ ... مگه چقدر بندگی خدا رو کردی که طلبکار شدی؟ ... پیغمبر خدا ... دائم العبادت بود ... با اون شان و مرتبه بزرگ ... بعد از اون همه سختی و تلاش و امتحان ... حبیب الله شد ...
با عصبانیت از دست خودم از جا بلند شدم ... رفتم وضو گرفتم و ایستادم به نماز ... نمازم که تموم شد آفتاب طلوع کرده بود ... خیلی از خودم خجالت می کشیدم ... من با این کوچیکی ... نیاز ... حقارت ... در برابر عظمت و بزرگی خدا قد علم کرده بودم ... رفتم سجده ... با کلمات خود قرآن ...
🌷- خدایا ... این بنده یاغی و طغیان گرت رو ببخش ... این بنده ناسپاست رو ...
⚡️پدرم بر عکس همیشه که روزهای تعطیل ... حاضر نبود از جاش تکان بخوره ... عید فطر حاضر شد ما رو ببره سر مزار پدربزرگ ... توی راه هم یه جعبه شیرینی گرفتیم ...
💐شیرینی به دست ... بین مزار شهدا می چرخیدم ... و شیرینی تعارف می کردم که ...
چشمم گره خورد به عکسش ... نگاهش خیلی زنده بود ... کنار عکس نوشته بودن ...
🌸- من طلبنی وجدنی ... و من وجدنی عرفنی ... و من عرفنی ...
هر کس که مرا طلب کند می یابد ... هر کس که مرا یافت می شناسد ... هر کس که مرا شناخت ... دوستم می دارد.. هر کس که دوستم داشت عاشقم می شود ... هر کس که عاشقم شود عاشقش می شوم ... و هر کس که عاشقش شوم ... او را می کشم ... و هر کس که او را بکشم ... خون بهایش بر من واجب است ... و من ... خود ... خون بهای او هستم ...
#ادامــــــه_دارد...🌸
#ادمین_نوشتـــــ
#منبریستا ♥️
#إِمامعَلیع:
ایمانِتان را با صَدَقِہ حِفظ کُنید،
وَ أَموالِتان را با زَکاتدادَن نِگَہ دارید،
وَ أَمواجِبَلا را با دُعا دور سازید...
{نَهجُالْبَلاغِہ،حِکمَتِ۱۴۶}
إِلتِماسِدُعا...🌹🍃
#عشقیعنےایستادگے
@ISTA_ISTA
#منبریستا💡
..
⛔️آمریکا حتی به امثال دکتر مصدق هم راضی نیست
⚠️اینها نوکر و سرسپردهای مثل محمدرضا پهلوی میخواهند
رهبر انقلاب:
🔹آمریکا حتی به آنهایی که به او امید بستند و برای کمک گرفتن به سراغش رفتند هم رحم نکرد؛ مثل #دکتر_مصدق که برای آنکه جلوی انگلیسیها بایستد به سراغ آمریکاییها رفت و به آنها اعتماد کرد؛ و بعد، #کودتای۲۸مرداد، نه بهوسیلهی انگلیس که بهوسیلهی آمریکا انجام شد.
🔺یعنی اینها حتی به امثال مصدق هم راضی نیستند؛ اینها نوکر میخواهند، سرسپرده میخواهند، توسریخور میخواهند، مثل محمدرضای #پهلوی. ۹۶/۸/۱۱
#نفوذ
@ISTA_ISTA
#ناب
|حتماخوندهشه|
.
اینکه یه مشروب خور رو طوری جذب کنیم که #مشروب رو بذاره کنار این درسته!👌
ولی اگه کاری کنیم که هم مشروبشو بخوره، هم مسجدشو بیاد و هم این سبک زندگی متناقضش رو تبلیغ کنه #مسجد رو جذب مشروب کردیم!😏
.
اگه کاری کنیم طرف #بی_ناموسی رو بذاره کنار،
هرزگی و هیزی رو بذاره کنار این درسته!
ولی اگه کاری کنیم طرف پر روتر از قبل با ادعای کشف نوعی گوگولی تر از اسلام، خانوم بازی و هیزی و هرزگیشو ادامه بده، #اسلام رو جذب خانم بازی کردیم!
.
اگه کاری کنیم که جوون بی نمازی، نماز رو با عشق و علاقه بخونه این درسته
ولی اگه کاری کنیم طرف بگه نماز نمیخونم یا اگه بخونم فارسی میخونم و از این دست مزخرفات رایج، نماز رو فقط #استحاله کردیم!
.
#دین خدا اگه قرار بود طبق علایق و عادات شخصی هر نفر انعطاف و انحراف پیدا میکرد که الان هفت میلیارد نوع اسلام داشتیم!
قرار نیست چون عاشق #هایده و #حمیراییم اسلام رو هم عاشق هایده و حمیرا و صدای آواز زن جلوه بدیم!
صب تا شب علی علی میکنی و عادات حکومتداری #یزید و معاویه رو دلت میخواد؟
.
قرار نیست چون #سگ بازی دوس داریم، سگ نجس نباشه!
قرار نیست چون دلمون خانم بازی میخواد،
اسلام هم با خانم بازی مخالف نباشه!
.
قرار نیست چون هنوز از کثافت سیر نشدی، و عُرضه توبه نداری، نصف دین خدا یعنی عذاب متجاوزین و گناهکاران رو پاک کنی!
.
تنها حسی که با شنیدن این اراجیف #گشادملا ها به یه جوون دست میده، ایجاد حاشیه امن برای دفع از دینه نه جذب!
بیشتر از اینکه بترسه و بخواد توبه کنه
به خودش فرصت میده تا بیشتر غرق بشه!
.
این همه طرفدار هم که میبینی دور و بر این اسلام گوگولی ها جذب میشن
واسه همین راحتی و گشاد بازی هاشونه!
#دین_من_انسانیت_من_است و این ادا اصول ها هم صرفا سرپوشیه بر گشادی و بی عرضگی در عمل به احکام الهی!
.
یه نکته هم به دوستانی عرض کنم که تو هر مساله ای دوس دارن متفاوت باشن!
همونا که واسه ارضای متفاوت نمایی به #زینب_ابوطالبی حمله کردن!
همونایی که میگن گیر ندین به #آقامیری و...
همونایی که میگن اول #اختلاس بعد #حجاب و...
بزرگواران!
قایق اسلام به راست میره و قایق ضد اسلام به چپ!
بخوای هر پاتو تو یه قایق بذاری و از مزیت های هر دوتاش استفاده کنی فقط خشتکت جر میخوره عزیز👊
.
پ.ن؛
چرا همش حس میکنم نفوذی های مملکت یه آتویی چیزی از این گشادملاها دارن که مجبورشون میکنن اینطور واو به واو مواضع اونا رو بیان کنن..
.
#معین_ثائر
#گشادمذهبی!
@ISTA_ISTA