فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدیو_تایم
توضیحات مفهوم ایستائیسم از زبان حامد زمانی ..
"وقتی ئیسم پسوند کلمه ای شود نشان دهنده ی یک مکتب است .."
#حامد_زمانی
#ایستائیسم
@ISTA_ISTA
HamedZamani-MaheAsalTitraj_1395-3-26-13-17.mp3
7.16M
#موزیک_تایم
دستمو بگیر ..
نذار اشتباه برم ..
جز در خونه ات ..
تو بگو کجا برم ..
#ماه_رمضان
#دستمو_بگیر
@ISTA_ISTA
هر روز یک نام از نامهای خداوند را با نگاه زیباشناسانه بررسی معنایی میکنیم؛
امروز به نام #جبار پروردگار میپردازیم کوتاه اما خواندنی......⚘🥀👇👇👇👇
جبار؛
جبران کننده به نیکوترین وجه، #شکسته_بند....
این واژه در قرآن مجید در ده مورد به کار رفته که نه مورد آن در باره افراد ظالم و گردنکش و مفسد است، و تنها یک مورد آن در باره خداوند قادر متعال میباشد.
بنا بر این؛ این اسم هر گاه در مورد خداوند استعمال شود هم به معنای "بسیار چیره و غالب"و هم به معنای "بسیار ترمیم کننده و جبران کننده دلهای شکسته" است.
راغب در مفردات میگوید؛
اصل جبر، اصلاح کردن چیزی است با نفوذ غلبه و قدرت.
#دل_نوشت؛
با وجود شکسته بند و جبران کننده ای چون تو به دنیا بگو قلبم را بیش ازین بشکند تا تو به بهتر از آنی که بود جبرانش کنی ....
و اینست که ما با هر شکستن آبادتر میشویم !
🥀@ISTA_ISTA
#منبریستا ⚜
⚖️ قوانین خوب هستند، اما خوب اجرا نمیشوند
🔹متاسفانه در برخی موارد قوانین خوب هستند ولی خوب اجرا نمیشوند، ما مامورین اجرای خوب در این موارد کم داریم. اگر مامورین اجرا افراد صالح و واردی باشند، دیگر سر و صدای کسی در نمیآید. برای این امر هم باید فکری کرد
📅 امام خمینی(ره) | ۲۷ فروردین ۱۳۶۰
#عشقیعنےایستادگے✌️🏻💥
"""""
@ISTA_ISTA
•| عشقیعنیایستادگی |•
جبار؛ جبران کننده به نیکوترین وجه، #شکسته_بند.... این واژه در قرآن مجید در ده مورد به کار رفته که نه
من به این زخمها نمک گیرم ..
اگه زخمی بشم نمیمیرم ...💔
🌙 #منبریستا
خداوند در هر شبِ #ماه_رمضان میگويد:
«به عزّت و جلالم سوگند، به فرشتگان فرمان داده ام درهاى آسمان ها را بر روى بندگان دعا كننده من بگشايند». ❤
فضائلالأشهرالثلاثة،ص۹۹📚
#عشقیعنےایستادگے
#ماه_رمضان
..
@ISTA_ISTA
نماز و روزه همه ایستاده های عزیز قبول😍😍😍😍😍
موقع دعا مدیر و ادمینا عزیز فراموش نکنین🌟⚘🥀❤
#التماس_دعا
#مدیر_ادمین_نوشت
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمت_سی وسوم🔻
👈این داستان⇦《دلت می آید؟》
🍁نهار رسیدیم سبزوار ... کنار یه پارک ایستادیم ... کمک مادرم وسایل رو برای نهار از توی ماشین در آوردم ... وضو گرفتم و ایستادم به نماز ...🍃🌸
سر سفره نشسته بودیم ... که خانمی تقریبا هم سن و سال مادرم بهمون نزدیک شد ... پریشان احوال ... و با همون حال، تقاضاش رو مطرح کرد ...😕
- من یه دختر و پسر دارم ... و ... اگر ممکنه بهم کمکی کنید ... مخصوصا اگر لباس کهنه ای چیزی دارید که نمی خواید ...😟
پدرم دوباره حالت غر زدن به خودش گرفت ...😏
- آخه کی با لباس کهنه میره سفر؟😔 ... که اومدی میگی لباس کهنه دارید بدید ...☹️
سرش رو انداخت پایین که بره ... مادرم زیرچشمی ... نگاه تلخ معناداری به پدرم کرد ... و دنبال اون خانم بلند شد ...
-😐 نگفتید بچه هاتون چند ساله ان؟ ...
با شرمندگی سرش رو آورد بالا ... چهره اش از اون حال ناراحت خارج شد ... با خوشحالی گفت ...☺️
- دخترم از دخترتون بزرگ تره ... اما پسرم تقریبا هم قد و قواره پسر شماست ...😌
نگاهش روی من بود ... مادرم سرچرخوند سمت من ... سوئیچ ماشین رو برداشت و رفت سر ساک و پدرم همچنان غر می زد ...
سعید خودش رو کشید کنار من ...
- واقعا دلت میاد لباسی رو که خودت می پوشی بدی بره؟😏... تو مگه چند دست لباس داری که اونم بره؟ ... بابا رو هم که می شناسی ... همیشه تا مجبور نشه واست چیزی نمی خره😕 ... برو یه چیزی به مامان بگو ... بابا دوباره باهات لج می کنه ها ...🤔
#ادامــــه_دارد....🌸🌼
#ادمین_نوشتـــــ