هدایت شده از کانال میز معارف
#شرح_احادیث_اخلاقی_در_بیان_مقام_معظم_رهبری
موضوع : 🔅 جلب دلها با اخلاق حسنه و خصال نیک🔅
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
🔰متن و شرح :
عَن الصّادِقِ جَعفَرِ بنِ مُحمّدٍ عَن أَبیه عَن آبائِهِ عَلَیهِمُالسّلام قَال قَالَ رَسُولُ الله صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه إنَّکُم لَن تَسَعُوا النَّاسَ بِأَموالِکُم فَسِعُوهُم بِأَخلَاقِکُم (۱)
یعنی شما این ظرفیت را ندارید که همهی مردم را [با اموالتان] در حیطهی محبّت خود و در حیطهی ارتباط با خود نگه ندارید؛ با مال این کار را نمیتوانید بکنید اما یک وسیلهای دارید برای اینکه بتوانید دلهای همه یا اکثر مردم را به خودتان نزدیک کنید. آن چیست؟ آن «اخلاق» است.
اگر شما تواضع بورزید، اگر آدم صادقی باشید، اگر علیه این و آن حرکت مخرّبی انجام ندهید، اگر کسی باشید که بر روی حرف خودتان میایستید -اینها صفاتی است که مردم این صفات را دوست میدارند- پس میتوانید با این خُلق خوب، با این اخلاق حسنه و خصال نیک، دل مردم را به طرف خودتان جذب کنید.
۱) الامالی شیخ صدوق، صفحهی ۶۲
📌نشانی اینترنتی: http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=30402
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی_قم
#شرح_احادیث_اخلاقی_در_بیان_مقام_معظم_رهبری
موضوع : 🔅ضرورت توجه به #گذر_عمر و نزدیک شدن #اجل🔅
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
#حدیث
🔰متن و شرح :
فِی الکَافِی عَنِ الصّادِقِ عَلَیهِالسّلام(۱): «إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ» إلَی قوله «تَعْمَلُونَ»
حضرت، آیهی مبارکهی سورهی جمعه را تلاوت کردند که «قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ»(۲) و در ذیل آیه میفرمایند که:
قال یُعَدُّ السِّنِین
زندگی انسان اول به سال شمرده میشود؛ [میگویند] آقا! [فلانی] چند سالش است؟ چهل سال، پنجاه سال، هفتاد سال. سالها شمرده میشود.
ثم یُعَدُّ الشُّهُور
بعد انسان به مرحلهای از بیماری یا فرتوتی میرسد که ماهها را میشمرند؛ دیگر بحث سال نیست؛ بحث ماه است. گاهی پزشک به کسی میگوید که آقا! شما شش ماه دیگر زنده هستید، چهار ماه دیگر زنده هستید. ماهها را میشمرند.
ثُمَّ یُعَدُّ الأیّام
بعد به مرحلهای میرسد انسان که دیگر ماه هم مطرح نیست؛ بحث این نیست که به ماه بعد برسد؛ بحث سر روز است. ده روز مانده، پنج روز مانده، پانزده روز مانده، اینجوری محاسبه میکنند.
ثُمَّ یُعَدُّ السّاعَات
بعد حال انسان به جایی میرسد که دیگر روز هم معنی ندارد؛ در شرف رفتن است؛ ساعتها را میشمرند. پنج ساعت مانده، سه ساعت مانده، اینجوری گذر زمان زندگی انسان را حساب میکنند.
ثُمَّ یُعَدُّ النَّفَس
بعد نفسها شماره میشود. این در حالی است که انسان در آن نفسهای آخر است، انسان میفهمد و میبیند که این نفسها دیگر دارد شمرده میشود و از کسی هم در آن دور و بر کاری ساخته نیست.
این را باید بهعنوان تذکر همهی ما به یاد داشته باشیم.
۱) الشافی، صفحهی ۸۷۶
۲) سورهی مبارکهی جمعه، آیهی ۸
بگو: بىتردید آن مرگى که از آن مىگریزید با شما ملاقات خواهد کرد، سپس به سوى داناى نهان و آشکار بازگردانده مىشوید، پس شما را به آنچه (در دنیا) عمل مىکردید آگاه خواهد نمود.
#شرح_احادیث_اخلاقی_در_بیان_مقام_معظم_رهبری
موضوع : 🔅 آثار سخن نیکو🔅
متن و شرح :
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
متن و شرح :
حَدَّثَنا أَبُوحَمزَة الثُّمالِی عَن عَلِیِّ بنِ الحسین علیهالسلام: القولُ الحَسَنُ یُثرِی المالَ
[ابوحمزهی ثمالی از حضرت امام سجاد علیهالسلام روایت میکند که] حضرت فرمود: سخن نیکو مال دنیا را برای انسان زیاد میکند.
و یُنَمِّی الرّزقَ
رزق انسان را زیاد میکند و نماء میدهد.
و ُینسِئُ فی الأجل
اجل انسان را به تأخیر میاندازد.
و یُحَبِّبُ إلى الأهل
انسان را در میان اهل خود و خانوادهی خود محبوب میکند.
اینها همه آثار دنیایی سخن نیکو و قول حسن است؛ یعنی سخنی که هم با موازین شرع منطبق است [مانند] اسم خدا و پیغمبر و قیامت و دنیا و حدیث و زندگی دینی و سعادتمندانه و ضمناً با روی خوش [بیان شود]؛ قول حسن طبعاً لازمهاش این است که با روی خوش و با زبان خوش ادا بشود. آثار دنیویاش اینها است.
و ُیدخِلُ الجَنّة
این هم اثر اخرویاش است که انسان را به بهشت میکشاند.
۱) الامالی شیخ صدوق، صفحهی 50
📌نشانی اینترنتی: http://farsi.khamenei.ir
#شرح_احادیث_اخلاقی_در_بیان_مقام_معظم_رهبری
موضوع : 🔅 پرهیز از معصیت🔅
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
📝متن و شرح :
فِی الکافی عَنِ الصَّادِقِ عَلیهِالسَّلام کَتَبَ رَجُلٌ إِلَی أَبِیذَرٍّ (۱)
[حضرت امام صادق علیهالسلام] میفرمایند: یک نفری در نامهای به جناب ابیذر نوشت:
یَا أَبَاذَرٍّ أَطرِفنِی بِشَیءٍ مِّنَ العِلم
از دانش و معرفتی که داری سخن طرفه و تازهای برای ما بیان کن.
فَکَتَبَ إِلَیه: إِنَّ العِلمَ کَثِیرٌ؛ إِن قَدَرتَ لَا تُسِیءَ إِلَی مَن تُحِبُّهُ، فَافعَل
[جناب ابیذر برای او نوشت: برای تو میگویم و آن این است:
اگر بتوانی به کسی که او را دوست میداری بدی نکنی، این کار را بکن.
یعنی سعی تو این باشد به کسی که او را دوست میداری بدی نکنی.
قَال فَقَالَ لَهُ: وَ هَل رَأَیتَ أَحَداً یُسیءُ إِلَیٰ مَن یُحِبُّه؟
آن شخص به جناب ابیذر گفت -لابد در نامهی بعدی نوشته- که:
جناب ابیذر! این هم شد حرف!؟ که به کسی که دوست داری بدی نکن!
آیا تا حالا دیدی کسی را که کسی را دوست بدارد در عین حال به او بدی بکند!؟ این چه حرفی است!؟
فَقَالَ لَه: نَعَم نَفسُکَ أَحَبُّ الأَنفُسَ إِلَیک فَإِن أَنتَ عَصَیتَ اللهَ تَعَالَیٰ فَقَد أَسَأتَ إِلَیهَا
جناب ابیذر در جواب او فرمود: بله، دیدیم؛ خود تو محبوبترین موجودات و انسانهای عالم پیش خودت هستی؛ خودت را خیلی دوست میداری؛ از همه بیشتر خودت را دوست میداری؛
وقتی معصیت میکنی، به این محبوب خودت که نفس خودت و شخص خودت است بدی کردهای.
پس ببین که میشود انسان چیزی را دوست بدارد و به آن بدی بکند که آن عبارت است از نفس انسان.کلمهی سوم، #حدیث
۱) الشافی، صفحهی 867
📌نشانی اینترنتی: http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=30016
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
#شرح_احادیث_اخلاقی_در_بیان_مقام_معظم_رهبری
موضوع : 🔅ملاک پیروی از گفتهها🔅
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
📝متن و شرح:
«عَنْ أَبُو جَعْفَرٍ ع یَا صَالِحُ اتَّبِعْ مَنْ یُبْکِیکَ وَ هُوَ لَکَ نَاصِحٌ وَ لَا تَتَّبِعْ مَنْ یُضْحِکُکَ وَ هُوَ لَکَ غَاشٌّ وَ سَتَرِدُونَ عَلَی اللَّهِ جَمِیعاً فَتَعْلَمُون»
فی الکافی و التّهذیب، عن الباقر (علیهالسّلام): [حضرت امام محمدباقر علیهالسلام فرمودند: «اتّبع من یبکیک و هو لک ناصح»؛ [از] آن کسی که حرفهائی به تو میزند که آنقدر تلخ است که تو را به گریه میآورد، اما خیرخواه توست؛ حرف او را قبول کن. «اتّبع» یعنی حرف او را گوش کن، بپذیر؛ [اگرچه] تلخ است، لیکن به نفع توست.
«و لا تتّبع من یضحکک و هو لک غاش»؛ ولی گوش نکن، پیروی نکن از حرف آن کسی که حرفهای شیرینی میزند که خوشت میآید و لبهای تو را به تبسم باز میکند، اما «و هو لک غاش»؛ فریبگر است، غش میکند با تو، خیرخواهی ندارد، از روی بددلی و بدخواهی است، [ولی] حرفی میزند که تو خوشت بیاید؛ از این شخص پرهیز کن. «و ستردّون الی اللَّه جمیعا فتعلمون»؛ وقتی پیش خدای متعال رفتید، آنگاه حقایق دلهای یکدیگر را آنجا خواهید فهمید.
1)کافی، ج 2، ص 683
📌نشانی اینترنتی: http://farsi.khamenei.ir/hadis-content?id=10799
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی
#شرح_احادیث_اخلاقی_در_بیان_مقام_معظم_رهبری
موضوع : 🔅 #طرد_نکردن دیگران به علت #عیوبشان🔅
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
📝متن و شرح:
«فِی الکافی عَن مَسعَدَةِ بنِ صَدَقَة، قالَ سَمِعتُ أباعَبدِالله عَلَیهِ السَّلام یَقولُ لِأصحابِهِ یَوماً: لا تَطعَنوا فی عُیوبِ مَن أقبلَ إلَیکُم بِمَوَدَّتِهِ»
یک کسی است با شما اظهار دوستی میکند، به سمت شما میآید و اظهار علاقهای به شما میکند، دست رد به سینهی او نزنید؛ با ذکر عیوبی که شما در او مشاهده میکنید. خیلی دستور مهم، بزرگ و عمومیای است. یک کسی میآید پیش ما، اظهار علاقهی به ما میکند، ما فوراً برویم سراغ آن اشکالاتی که در او وجود دارد و روی آنها تکیه کنیم و طعن بر آنها بزنیم.
میفرمایند، مضمون این حدیث این است که، محبت کسی را که به شما اظهار محبت میکند قبول کنید، بپذیرید محبت او را، ولو حالا یک عیبی هم در او سراغ دارید؛ لزومی ندارد که طعن در آن عیب بکنید و این را موجب این قرار دهید که دست رد به سینهی او بزنید. «وَ لا توقِفوهُ عَلی سَیِّئَةٍ یَخضَعُ لَها» اگر کار خلافی دارد، گناهی دارد، عیبی دارد، لازم نیست او را به خاطر این عیب طرد کنید، رد کنید، متوقف کنید، یعنی جلوی او را بگیرید، [البته] منافاتی ندارد با نهی از منکر، منافاتی ندارد با «أحَبُّ أصحابی مَن أهدی إلیَّ عُیوبی»، با این منافاتی ندارد. لکن رشتهی پیوند محبت را حفظ کنید، بعد البته انسان برای نهی از منکر، یا برای اهدای عیوب دوستش و مرآت بودن برای مؤمن، فرصتهایی دارد، میتواند از این فرصتها استفاده کند و این کار را انجام بدهد. اما اینجور نباشد که به مجرد اینکه یک ایرادی را در او سراغ دارید، یک عیبی را در او سراغ دارید، این موجب بشود که شما محبت او را و خودِ او را طرد کنید و قبول نکنید. این یکی از آن شاه بیتهای برخوردِ در روابط اجتماعی است.
بعد فرمود: «فَإنَّها لَیسَت مِن أخلاقِ رَسولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ لا مِن أخلاقِ أولیائِهِ» این جزو اخلاق و رفتار پیغمبر و اولیایش نیست، یعنی آنها کسانی را که سراغشان میآمدند، عیوبی هم داشتند، اشکالاتی داشتند، دست رد به سینهی آنها نمیزدند؛ جذبشان میکردند، نگهشان میداشتند، البته در اصلاح آنها هم میکوشیدند، امر به معروف هم میکردند، نهی از منکر هم میکردند.
این یک قاعدهی کلی است که به اندک بهانهای افرادی را طرد کردن و رد کردن و آنها را از مرز دوستی خود خارج کردن؛ این مخالف با آن چیزی است که در این حدیث به ما دستور داده شده است.
الکافی، ثقة الاسلام کلینی، ج۸، ص۱۵۰. #حدیث
📌نشانی اینترنتی: http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=24053
#پژوهشگاه_فرهنگ_و_معارف_اسلامی