eitaa logo
معارف اسلامی
580 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
239 فایل
@drhosseins برای ارتباط با مدیر کانال از این آی دی استفاده کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
تفاوت و 👇👇👇👇🌳 * * آقای دکتر که با جمعی از دانشجویان با مرحوم حاج آقا اصفهانی دیدار کرده‌است، خاطره آن ملاقات را چنین بازمی‌گوید: سال یکهزار و سیصد و سی دو شمسی بود، من و عده‌ای از جوانان پرشور آن روزگار، پس از تبادل نظر و بحث و مشاجره، به این نتیجه رسیده بودیم که چه دلیلی دارد نماز را به عربی بخوانیم؟ چرا نماز را به زبان فارسی نخوانیم؟ عاقبت تصمیم گرفتیم نماز را به فارسی بخوانیم و همین کار را هم کردیم. والدین کم‌کم از این موضوع آگاهی یافتند و به فکر چاره افتادند. آن‌ها، پس از تبادل نظر با یکدیگر، تصمیم گرفتند با نصیحت ما را از این کار بازدارند و اگر مؤثر نبود، راهی دیگر برگزینند. چون پند دادن آن‌ها مؤثر نیفتاد؛ ما را نزد یکی از روحانیون آن زمان بردند. آن روحانی وقتی فهمید ما به زبان فارسی نماز می‌خوانیم، به شیوه‌ای اهانت‌آمیز نجس و کافرمان خواند. این عمل او ما را در کارمان راسخ تر و مصرتر ساخت. عاقبت یکی از پدران، والدین دیگر افراد را به این فکر انداخت که ما را به محضر حضرت آیت‌الله حاج آقا رحیم ارباب ببرند و این فکر مورد تأیید قرار گرفت. آن‌ها نزد حضرت ارباب شتافتند و موضوع را با وی در میان نهادند. او دستور داد در وقتی معیّن ما را خدمتش رهنمون شوند. در روز موعود ما را که تقریباً پانزده نفر بودیم، به محضر مبارک ایشان بردند. در همان لحظه اول، چهره نورانی و خندان وی ما را مجذوب ساخت؛ آن بزرگمرد را غیر از دیگران یافتیم و دانستیم که با شخصیتی استثنایی رو به رو هستیم. آقا در آغاز دستور پذیرایی از همه ما را صادر فرمود. سپس به والدین ما فرمود: شما که به فارسی نماز نمی‌خوانید، فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید. وقتی آن‌ها رفتند، به ما فرمود: بهتر است شما یکی یکی خودتان را معرفی کنید و بگویید در چه سطح تحصیلی و چه رشته‌ای درس می‌خوانید. آنگاه، به تناسب رشته و کلاس ما، پرسش‌های علمی مطرح کرد و از درس‌هایی مانند جبر و مثلثات و فیزیک و شیمی و علوم طبیعی مسائلی را پرسید که پاسخ اغلب آن‌ها از توان ما بیرون بود. هر کس از عهده پاسخ برنمی‌آمد، با اظهار لطف وی و پاسخ درست پرسش رو به رو می‌شد. پس از آن که همه ما را خلع سلاح کرد، فرمود: والدین شما نگران شده‌اند که شما نمازتان را به فارسی می‌خوانید، آن‌ها نمی‌دانند من کسانی را می‌شناسم که ـ نعوذ بالله ـ اصلاً نماز نمی‌خوانند. شما جوانان پاک اعتقادی هستید که هم اهل دین هستید و هم اهل همت. من در جوانی می‌خواستم مثل شما نماز را به فارسی بخوانم؛ ولی مشکلاتی پیش‌آمد که نتوانستم. اکنون شما به خواسته دورانی جوانی ام جامه عمل پوشانیده‌اید، آفرین به همت شما. kkk
در آن روزگار، نخستین مشکل من ترجمه صحیح سوره حمد بود که لابد شما آن را حل کرده‌اید. اکنون یکی از شما که از دیگران مسلط تر است، بگوید بسم الله الرحمن الرحیم را چگونه ترجمه کرده‌است. یکی از ما به عادت دانش آموزان دستش را بالا گرفت و برای پاسخ دادن داوطلب شد. آقا با لبخند فرمود: خوب شد طرف مباحثه ما یک‌نفر است؛ زیرا من از عهده پانزده جوان نیرومند برنمی‌آمدم. بعد به آن جوان فرمود: خوب بفرمایید بسم الله را چگونه ترجمه کردید؟ آن جوان گفت: طبق عادت جاری به نام خداوند بخشنده مهربان، حضرت ارباب لبخند زد و فرمود: گمان نکنم ترجمه درست بسم الله چنین باشد، در مورد «بسم» ترجمه «به نام» عیبی ندارد. اما «الله» قابل ترجمه نیست؛ زیرا اسم علم (خاص) خدا است و اسم خاص را نمی‌توان ترجمه کرد؛ مثلاً اگر اسم کسی «حسن» باشد، نمی‌توان به آن گفت «زیبا». ترجمه «حسن» زیبا است؛ امّا اگر به آقای حسن بگوییم آقای زیبا، خوشش نمی‌آید. کلمه الله اسم خاصی است که مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق می‌کنند، نمی‌توان «الله» را ترجمه کرد، باید همان را به کار برد. خوب «رحمن» را چگونه ترجمه کرده‌اید؟ رفیق ما پاسخ داد: بخشنده. حضرت ارباب فرمود: این ترجمه بد نیست، ولی کامل نیست؛ زیرا «رحمن» یکی از صفات خدا است که شمول رحمت و بخشندگی او را می‌رساند و این شمول در کلمه بخشنده نیست؛ «رحمن» یعنی خدایی که در این دنیا هم بر مؤمن و هم بر کافر رحم می‌کند و همه را در کنف لطف و بخشندگی خود قرار می‌دهد و نعمت رزق و سلامت جسم و مانند آن عطا می‌فرماید. در هر حال، ترجمه بخشنده برای «رحمن» در حد کمال ترجمه نیست. خوب رحیم را چطور ترجمه کرده‌اید؟ رفیق ما جواب داد: «مهربان». حضرت آیت‌الله ارباب فرمود: اگر مقصودتان از رحیم من بودم ـ چون نام وی رحیم بود ـ بدم نمی‌آمد «مهربان» ترجمه کنید؛ اما چون رحیم کلمه‌ای قرآنی و نام پروردگار است، باید درست معنا شود. اگر آن را «بخشاینده» ترجمه کرده بودید، راهی به دهی می‌برد؛ زیرا رحیم یعنی خدایی که در آن دنیا گناهان مؤمنان را عفو می‌کند. پس آنچه در ترجمه «بسم الله» آورده‌اید، بد نیست؛ ولی کامل نیست و اشتباهاتی دارد. من هم در دوران جوانی چنین قصدی داشتم؛ اما به همین مشکلات برخوردم و از خواندن نماز فارسی منصرف شدم. تازه این فقط آیه اول سوره حمد بود، اگر به دیگر آیات بپردازیم، موضوع خیلی پیچیده‌تر می‌شود. اما من معتقدم شما اگر باز هم بر این امر اصرار دارید، دست از نماز خواندن به فارسی برندارید؛ زیرا خواندنش از نخواندن نماز به‌طور کلی بهتر است. در این‌جا، همگی شرمنده و منفعل و شکست خورده از وی عذرخواهی کردیم و قول دادیم، ضمن خواندن نماز به عربی، نمازهای گذشته را اعاده کنیم. ایشان فرمود: من نگفتم به عربی نماز بخوانید، هر طور دلتان می‌خواهد بخوانید. من فقط مشکلات این کار را برای شما شرح دادم. ما همه عاجزانه از وی طلب بخشایش و از کار خود اظهار پشیمانی کردیم. حضرت آیت‌الله ارباب، با تعارف میوه و شیرینی، مجلس را به پایان برد. ما همگی دست مبارکش را بوسیدیم و در حالی که ما را بدرقه می‌کرد، خداحافظی کردیم. بعد نمازها را اعاده کردیم و از کار جاهلانه خود دست برداشتیم. بنده از آن به بعد گاه به حضور آن جناب می‌رسیدم و از خرمن علم و فضیلت وی خوشه‌ها برمی‌چیدم.
🌹💧🌷 💧 (ع)💧 به کسی که کرده بود: ✍...چون به دست آوردى به مردم كردى و هر چه از اموالى كه براى و نهاده بودند ربودى، مثل گرگی تيزچنگ که بره مجروح را مى‌ربايد. اموال را با دلى آسوده ربودی، بدون آنكه خود را در اين اختلاس گناهكار پندارى. واى بر تو! چنان مى‌پنداشتی كه ميراث پدر و مادرت را مى‌برى. سبحان الله؛ آيا به ايمان نداری؟ آيا از بيمناک نیستی؟ چگونه آشاميدن و خوردن بر تو گواراست در حالی که آنچه مى‌خورى و مى‌نوشی از حرام است. از خداوند بترس و اموال اين قوم را بازگردان كه اگر چنين نكنى و خداوند مرا بر تو پيروزى دهد، با اين شمشير، كه هر كس را ضربتى زده‌ام به دوزخش فرستاده‌ام، تو را نيز خواهم زد. به خدا سوگند، اگر از حسن و حسين نیز چنين عملى سر مى‌زد، نه با ايشان مدارا و مصالحه مى‌نمودم و نه هيچ‌يك از خواسته‌هایشان را برآورده می‌کردم، تا آنگاه كه حق را از ايشان بستانم. به خدا سوگند كه آنچه تو به حرام از اموال مسلمانان برده‌اى، اگر به حلال به دست من مى‌رسيد، دلم نمى‌خواست براى بازماندگانم به ميراث نهم!! 📚نامه ۴۱ 🌷💧🌹
💎 رده بندی 💠 از تا درجه یک ⏫ ❓شما در کدام رده قرار دارید؟
🔴اشاعه فحشا 🖊احمدحسين شريفي 🔸اشاعه فحشا (=شايع کردن زشتي‌ها و بدي‌ها) يکي از بدترين رفتارهاي اجتماعي است؛ که متأسفانه با توجه به امکانات و ابزارهاي جديد، بسيار فراگير شده است! اشاعة فحشا، از گناهان کبيره‌اي است که وعدة عذاب دردناک دنيوي و اخروي به آن داده شده است. قرآن کريم مي‌فرمايد: «إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» (نور، 19) مصاديق اشاعه فحشا: يک. جعل اخبار دروغين دربارة‌ عيوب ديگران و انتشار آن در ميان مردم؛ که هم مصداق دروغ و تهمت است و هم اشاعة‌ فحشا. دو. انتشار عيوب واقعي کسي در ميان مردم؛ از بارزترين مصاديق اشاعة فحشا است. سه. هنجارشکني‌هاي آشکار، از ديگر مصاديق اشاعة فحشا است؛ مثلاً کساني که با لباس‌هاي زننده يا آرايش‌هاي نامناسب در مجامع عمومي ظاهر مي‌شوند؛ يا با صداي بلند در وسايل نقليه خود موسيقي‌هاي مبتذل گوش مي‌دهند. اين کارها هم به خودي خود حرام‌اند و هم مصداق اشاعة فحشا هستند. زيرا ترويج عملي گناه در سطح جامعه‌ هستند. چهار. بازنشر دادن گناهان شنيده شده از ديگران. پيامبر اکرم(ص)، در آخرين خطبه‌اي که براي مردم مدينه ايراد کردند، فرمودند: «مَنْ سَمِعَ فَاحِشَةً فَأَفْشَاهَا كَانَ كَمَنْ أَتَاهَا؛ کسي که گناهي را از ديگران بشنود و آن را منتشر کند، مثل کسي مي‌ماند که خود مرتکب آن گناه شده است» دو نکته: 1.اشاعة‌ فحشا، قبح فعلي دارد؛ به همين دليل دائر مدار نيت نيست؛ بنابراين، حتي اگر نيت اشاعة فحشا را نداشته باشد، اما عمل آن را انجام دهد، از مصاديق اشاعه فحشا خواهد بود. 2.اگر مصلحت اهمي بر انتشار گناه بار باشد، در آن صورت اشاعة فحشا معصيت نيست؛ هر چند تشخيص مصلحت اهمّ کار هر کسي نيست.
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🌷 علیهاالسلام🌷 بسم الله الرحمن الرحیم السلام علي آدم صَفوةالله، السلام علي نوح نبي الله، السلام علي ابراهيم خليل الله، السلام علي موسي كليم الله، السلام علي عيسي روحِ الله؛ السلام عليك يا رسولَ الله، السلام عليك يا خيرخلقِ الله، السلام عليك يا صفيّ الله، السلام عليك يا محمد بن عبدالله خاتم النبيين؛ السلام عليك يا أميرالمؤمنين عليّ بن أبي طالبٍ وصيَّ رسول الله؛ السلام عليكِ يا فاطمةُ سيّدةَ نساءالعالمين؛ السلام عليكما يا سبطَيْ نبِيِّ الرحمةِ و سيِّدَيْ شبابِ أهل الجنّةِ؛ السلام عليك يا عليّ بن الحسين سيدِالعابدين و قُرَّة عَينِ النّاظرين؛ السلام عليك يا محمد بن عليٍ باقرَالعلم بعدالنبيِّ؛ السلام عليك يا جعفر بن محمدٍ الصادقَ البارَّ الأمين؛ السلام عليك يا موسي بن جعفرٍ الطاهرَالطُهْرَ؛ السلام عليك يا عليَّ بن موسي الرضاالمرتضي؛ السلام عليك يا محمّد بن عليٍّ التقيَّ، السلام عليك يا عليَّ بن محمدٍ النقيَّ الناصحَ الأمينَ؛ السلام عليك يا حسين بن عليٍّ؛ السلام علي الوصيِّ من بعده؛ اللهمّ صل علي نورك و سراجك و وليِّ وليِّكَ و وصيِّ وصيك و حجتك علي خلقك. السلام عليكِ يا بنتَ رسول الله؛ السلام عليكِ يا بنتَ فاطمةَ و خديجةَ؛ السلام عليكِ يا بنتَ أميرالمؤمنين؛ السلام عليكِ يا بنت الحسن و الحسينِ؛ السلام عليكِ يا بنتَ وليِّ اللهِ؛ السلام عليكِ يا أختَ وليِّ اللهِ؛ السلام عليك يا عَمَّةَ وليِّ اللهِ؛ السلام عليك يا بنتَ موسي بن جعفرٍ؛ و رحمةُ اللهِ و بركاته. السلام عليكِ عَرَّفَ اللهُ بيننا و بينكم في الجنّةِ؛ و حَشَرنا في زمرتكم؛ و أَوْرَدَنا حَوضَ نبيكم؛ و سقانا بكأسِ جَدِّكُم من يد عليِّ بن أبي طالبٍ؛ صلواتُ اللهِ عليكم. أسئل اللهَ أن يُرِيَنا فيكُمُ السُّرور و الفرج؛ و أن يجمعنا و أياكم في زمرة جدّكم محمدٍ صلي اللهُ عليه و آله؛ و أن لايسلبنا معرفتكم إنه وليٌّ قديرٌ. أَتَقَرَّبُ ألي اللهِ بحبكم، والبرائةِ مِن أَعْدائِكُمْ، والتسليمِ إلي الله، راضياً به غَيْرَ مُنْكَرٍ وَ لا مُسْتَكْبِرٍ، وَ عَلَي يقينِ ما أتي به محمدٌ و به راضٍ؛ نطلب وجهك يا سيدي و رضاك والدارالآخرة، يا فاطمةُ اشْفعي لي في الجنَّةِ؛ فإن لكِ عنداللهِ شأناً مِنَ الشّأنِ. اللهمّ إنّي أسئلُكَ أَنْ تختمَ لي بالسعادة، فلا تَسْلُبْ مِنِّي ما أَنَا فيه، ولاحول و لا قوّةَ إلاَّ بالله العليِّ العظيمِ. اللهمّ اسْتَجِبْ لنا، و تَقَبَّلْهُ بكرمكَ و عزّتكَ، و برحمتك و عافيتك؛ و صلي اللهُ علي محمدٍ و آله أجمعين، و سَلَّمَ تسليماً يا أَرْحَمَ الرَّاحمين. التماس دعا
ی به علیه السلام و جواب آن حضرت- تقدیم به بانو سلام الله علیها به مناسبت روز ایشان.
به نام خدا ابیاتی از سروده (صفا) یکی دانه در باغ ما کاشتیم صبورانه در فکر برداشتیم کسی را که اصلش ندانم کجاست؟ زند داد: «من میوه خواهم، کجاست؟!» یکی دانه را باید آبی دهد زمان می برد تا گلابی دهد گلابی برجام کار خداست توان گفت کارش ز حکمت جداست؟! گهی «کن فکان» است امر خدا گهی منتفی گردد آید «بدا» «کری» میوه را گر همه برد خورد و یا باغ را جملگی آب برد و یا میوه ها را تبه کرد باد کند نقد ما را بجز بی سواد؟!
💥 «مطالعات روایی و ، به‌خصوص برای طلبه‌ها، یک و است. 💠 : «هدف از کار کردن با معارف اهل بیت علیهم السلام، توسل به اهل بیت علیهم السلام و یک با ائمه است و اگر زمینه‌های آشنائی با معارف اهل بیت و با معارف اهل بیت آماده شده باشد می‌تواند بستر رشد انسان و انسان و معنوی انسان هم بشود. نفسِ کار کردن با معارف، این نیست که ما بخواهیم یک پیدا کنیم، بلکه غرض این است که به معصوم مقرّب شویم و جایگاه ما به معصوم نزدیک‌تر شود و طبیعتاً در همین مسیر تحت حمایت و ولایت معصوم قرار بگیرم و نتایجی در این راه برای ما ان‌شاء‌الله فراهم شود. مطالعه روایات و کار کردن روی معارف اهل بیت علیهم السلام برای یک طلبه در واقع یک برنامه ریاضتی است و نه فقط برای طلبه بلکه برای همه باید اینطور باشد؛ به‌خصوص برای یک طلبه‌ای که شاگرد مکتب امام صادق علیه‌السلام است یکی از عبادات و یکی از ریاضات است. همان‌طور که انسان می‌تواند بیدار بماند و تهجد کند و این است، کار کردن با معارف اهل بیت علیهم السلام را هم باید جزو مناسک عبادی خودمان و جزو ریاضات خودمان به حساب بیاوریم و به هیچ وجه . کار کردن با معارف اهل بیت ما را نزدیک به مقام معصوم می‌کند و نورانی می‌کند ما را چنانچه فرمودند «وَ بِالدِّرَايَاتِ لِلرِّوَايَاتِ يَعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَى أَقْصَى دَرَجَاتِ الْإِيمَان». بنابراین یک برنامه تربیتی و سلوکی است که از طریق انس با معارف اهل بیت و نورانی شدن با معارف اهل بیت حاصل می‌شود. همان‌طور که ذکر و به نوعی انس با معصوم و انس با خدای متعال را ایجاد می‌کند، معصومین علیهم‌السلام و تأمل و تدبر و تفکر در کلمات معصومین هم اگر با زمینه‌های لازم باشد خود این کار یکی از بهترین عبادات و عامل تقرب و نورانیت است، که در روایات کتاب العلم از آن مفصلاً بحث شده است که چطور می‌شود این زمینه‌ها را فراهم کرد.» ☑️ @mirbaqeri_ir
معارف اسلامی
#مثنوی #نامه ی #عمر به #امام_علی علیه السلام و جواب آن حضرت- تقدیم به بانو #حضرت_معصومه سلام الله عل
وَ اسْتُعْجِمَ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ وَ نَازَعَ عَبْدَ الرَّحْمَنِ فَكَتَبَا إِلَيْهِ أَنْ يَتَجَشَّمَ‏ بِالْحُضُورِ فَكَتَبَ إِلَيْهِمَا: «الْعِلْمُ يُؤْتَى وَ لَا يَأْتِي» فَقَالَ عُمَرُ هُنَاكَ شَيْخٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ وَ أَثَارَةٌ مِنْ عِلْمٍ يُؤْتَى إِلَيْهِ وَ لَا يَأْتِي فَصَارَ إِلَيْهِ فَوَجَدَهُ مُتَّكِئاً عَلَى مِسْحَاةٍ فَسَأَلَهُ عَمَّا أَرَادَ فَأَعْطَاهُ الْجَوَابَ، فَقَالَ عُمَرُ: «لَقَدْ عَدَلَ عَنْكَ قَوْمُكَ وَ إِنَّكَ لَأَحَقُّ بِهِ» فَقَالَ (ع)‏: «إِنَ‏ يَوْمَ‏ الْفَصْلِ‏ كانَ‏ مِيقاتاً» (ابن شهرآشوب، مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ج‏2، ص31)
معارف اسلامی
#سرعت در #پاسخگویی #امتیاز #امام_علی علیه السلام #حسین_صفره #شعر
باسمه تعالی عِكْرِمَةُ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ‏ أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ قَالَ لَهُ: «يَا أَبَا الْحَسَنِ إِنَّكَ لَتَعْجَلُ فِي الْحُكْمِ وَ الْفَصْلِ لِلشَّيْ‏ءِ إِذَا سُئِلْتَ عَنْهُ» قَالَ: «فَأَبْرَزَ عَلِيٌّ كَفَّهُ وَ قَالَ لَهُ كَمْ هَذَا؟» فَقَالَ عُمَرُ: «خَمْسَةٌ» فَقَالَ: «عَجِلْتَ يَا أَبَا حَفْصٍ» قَالَ: «لَمْ يَخْفَ عَلَيَّ» فَقَالَ عَلِيٌّ: «وَ أَنَا أُسْرِعُ فِيمَا لَا يَخْفَى عَلَيَ»‏ (ابن شهرآشوب، مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ج‏2، ص31) عکرمه از ابن عباس نقل می‌کند که عمر بن خطاب به امام علی علیه السلام گفت: «ای ابا الحسن وقتی از تو سؤال می‌شود، در بیان حکم و فصیله دادن به امور عجله می‌کنی و شتاب می ورزی.» گوید: امام علی علیه السلام کف دست خود را به او نشان داد و فرمود: «این چند تاست؟!» عمر بلافاصله گفت: «پنج تا.» امام فرمود: «عجله کردی ای ابا حفص!» عمر گفت: «بر من پوشیده نبود.» امام فرمود: «من نیز در آنچه بر من پنهان نیست، شتاب می‌ورزم.»
/نگارش: در ادامه گفتگوی دوستان دکتر شبیر درباره خواستگاری، نوبت به آقا محسن رسید وی گفت: روز پنجشنبه ۲۲ خرداد سال ۱۳۷۶ ساعت ۱۱ صبح استاد قاری زاده به منزل ما زنگ زد و فرمود: «خانمی با فامیلی شعبانی که خود سرپرستی چند خواهرشان را به عهده دارند، در مدرسه‌ای کار می‌کنند. یکی از خواهرانشان که لیسانس گرفته و کار می‌کند دارای شرایط مطلوب شماست. ان شاء الله.» وی افزود: «خانواده خوبی هستند. یکی از خواهرانش همکلاسی دختر ما در مدرسه هاجر است. شماره مدرسه را به ما داده و فرمود: «تماس بگیرید.» خواهرم با خواهر بزرگ خانم شعبانی تماس گرفت. ایشان گفتند: «لیسانس کامپیوتر دارد و کارمند شرکت گاز است از نظر جسمانی ریز هستند و عینک به چشم می‌زند.» قرار ملاقات: بعد از نماز جمعه در دانشگاه تهران، روبروی دانشکده دندانپزشکی. خانم شعبانی که اسمش صفورا بود با یکی از خواهران خود می‌آید من هم با خواهرم تا تقدیر چه باشد. روز جمعه بیست و سوم خرداد ۱۳۷۶ پس از اقامه نماز جمعه و نماز عصر، طبق قرار قبلی همراه خواهر به سوی محل قرار، مقابل دانشکده دندانپزشکی روبروی پارک لاله رفتیم. وی به همراه خواهرش آمده بود که در دانشگاه رازی درس می‌خواند. چند دقیقه مکث کردیم، خواهرم از اینکه برود از آنها سؤال کند، امتناع می‌کرد، بالاخره خواهر خانم شعبانی پیش آمد و گفت: «شما با خانم شعبانی کار دارید؟ من خواهرشان هستم.» پس از احوالپرسی ما با هم و خواهرانمان نیز با هم به سوی پارک لاله حرکت کردیم. از ابتدای حرکت با بسم الله الرحمن الرحیم صحبت را آغاز کردیم، از معرفی خود تا وضعیت شغلی، تحصیلی خانوادگی و مانند آن همه را طی حرکت با هم در میان گذاشتیم. در اثنای حرکت قدری نشستیم و ‌ دوباره حرکت کردیم. پس از آن وی با خواهرانمان برای استراحت میان چمن‌های پارک رفتند و من هم از بوفه داخل پارک مقداری بستنی تهیه کرده و برای آنان بردم و خود نیز در نقطه‌ای دیگر به استراحت و خوردن بستنی مشغول شدم. پس از آن خداحافظی کردیم. روز یکشنبه نزدیک ساعت ۱۱ ظهر خواهرم به خواهر خانم شعبانی زنگ زد و از نتیجه صحبت‌ها پرسید، او گفته بود: نظرش مثبت است، می‌گوید: «نقطه‌ی منفی در او ندیدم.» نظر اخوی شما چیست؟ خواهرم گفته بود: «او هم نظرش مثبت است.» قرار ملاقات دوباره در منزل آنها روز پنجشنبه ۲۹ خرداد ۷۶ تعیین شد. به دفتر کار ایشان زنگ زدم، گفتند: «به منزل رفته است.» روز پنجشنبه ۲۹ خرداد ۷۶ طبق قرار ساعت حدود چهار بعد از ظهر به منزل آنها رفتیم از پیش خاله و شوهر خاله خود را دعوت کرده بودند، پس از نیم ساعت یک زن و مرد همکار نیز به منزل آنان آمدند. صحبت‌ها را با سؤال و جواب شروع کردیم. از معیار ازدواج و برنامه زندگی و میزان پایبندی به مسائل عرفی و شرعی سؤال کردند و جواب کافی دریافت نمودند. سپس به اطاق دیگر رفته و با خانم شعبانی صحبت‌ها را ادامه دادیم. ایشان گفتند: «من هر روز صبح زود از خانه خارج می‌شوم و تا ساعت چهار بعد از ظهر کار می‌کنم. و وقتی به خانه برمی‌گردم ساعت پنج شش بعدازظهر است، جز روزهای پنجشنبه. و در برخی ایام، ممکن است تا ساعت ۱۰ شب کار کنم. در ضمن ۸۰ درصد ارباب ‌رجوع من مرد هستند.» پرسید: «میزان جهیزیه همسر چقدر برای شما اهمیت دارد؟» جواب دادم: «هیچ!» ادامه داستان در فایل پی دی اف👇👇👇
👥❤️👥 1) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه‏ علیه السلام قَالَ: رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْسَنَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ زَوْجَتِهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ مَلَّكَهُ نَاصِيَتَهَا وَ جَعَلَهُ الْقَيِّمَ عَلَيْهَا. (من لا یحضره الفقیه، ج3، ص443) حضرت صادق علیه السلام فرمود: خدا رحمت كند بنده‏ اى را كه رابطه ميان خود و همسرش را نيكو می سازد، زیرا خداوند عزّ و جلّ اختیار آن زن را به دست او سپرده و وى را قيّم همسرش نموده است. 2) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله:‏ خَيْرُ الرِّجَالِ‏ مِنْ‏ أُمَّتِي‏ الَّذِينَ لَا يَتَطَاوَلُونَ عَلَى أَهْلِيهِمْ وَ يَحِنُّونَ‏ عَلَيْهِمْ‏ وَ لَا يَظْلِمُونَهُمْ. (مکارم الاخلاق، ص216-217) رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: بهترين مردان امّت من كسانى هستند كه به اهل خانه خود تعدّى روا ندارد، بر آنها رحم کرده، ستم نمی كنند. 3) قَالَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله:‏ عِيَالُ الرَّجُلِ أُسَرَاؤُهُ، وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَحْسَنُهُمْ صَنِيعاً إِلَى أُسَرَائِهِ‏. (مكارم الأخلاق، ص217) رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: عيال يك مرد اسيران او هستند، و محبوب ترين بندگان نزد خدا كسى است كه با اسيرانش نیکوترین رفتار را داشته باشد. 4) قَالَ الْكَاظِمُ علیه السلام:‏ إِنَّ عِيَالَ الرَّجُلِ أُسَرَاؤُهُ فَمَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ نِعْمَةً فَلْيُوَسِّعْ عَلَى أُسَرَائِهِ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ أَوْشَكَ أَنْ تَزُولَ عَنْهُ تِلْكَ النِّعْمَة. (من لا یحضره الفقیه، ج4، ص402) حضرت علیه السلام فرمود: يك مرد اسيران اويند، پس هر کس که خداوند به او نعمتى دهد، باید بر اسيرانش وسعت دهد، و اگر این کار را انجام ندهد، بیم آن می رود که آن نعمت از آن مرد زائل شود. 5) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله:‏ مَا مِنْ عَبْدٍ يَكْسِبُ ثُمَّ يُنْفِقُ عَلَى عِيَالِهِ إِلَّا أَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ دِرْهَمٍ يُنْفِقُهُ عَلَى عِيَالِهِ سَبْعُمِائَةِ ضِعْفٍ‏. (مکارم الاخلاق، ص216) صلّی الله علیه و آله فرمود: هيچ بنده ‏اى نیست که کسب روزی کند و سپس بر عیالش انفاق نماید، مگر آن که خداوند به هر درهمی که بر عیالش انفاق نموده است، هفتصد برابر به او عطا می کند. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌸🌸🌸🌸🌸🌹🌹🌹🌹 کُلَینی و ابن بابویه از حضرت علیه السلام روایت کرده اند که: جبرئیل نزد حضرت یوسف علیه السلام آمد در زندان، و گفت: بعد از هر نماز بگو:  «اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ ارْزُقْنِی مِنْ حَیْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیْثُ لَا أَحْتَسِب‏ وَ احْرُسْنِی مِنْ حَیْثُ أَحْتَرِسُ وَ مِنْ حَیْثُ لَا أَحْتَرِسُ. " اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ سَلِّمْ تَسْلِیماً کَثِیراً کَثِیرا» خدایا! در کار من گشایشى قرار ده و مرا هم از آنجایی که گمان توانم برد، و هم از آنجا که گمان ندارم روزى ده  و در مواردی که نگهبان خود هستم و جاهایی که مراقب خویش نیستم، نگهبانم باش. "خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود و سلام بسیار فرست» ، جلد ۲، ص ۵۴۹
 ✅از در خواسته شده است که برای حفظ دینشان، دعای مختصر و مشهور به *« »* را مداوم بخوانند: *🌹یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِك‏* ☀️(بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۴۸)☀️ *👈🌸انسان باید مواظب باشد تا در این طوفان‌های شبهات و گردبادهای سهمگین شک و تردید گرفتار نگردد و همیشه این دعای غریق را برای نجات و عاقبت به خیری خود زمزمه کند.
✍️ (ص): هر كه خداوند عزّ و جلّ را فقط در خوراك يا نوشيدنى يا پوشاك ببيند، بى گمان عملش كوتاه و عذابش نزديك باشد 📚 ج۱۲ ص۲۸۸