خودمو اونقدری مشغول کردم که حتی پنج دقیقه وقت پیدا نکنم که بخوام بهت فکر کنم، ولی امان از اون سیثانیهیِ قبل از بیهوشی، همینجوری که از فرطِ خستگی تنم غش میره تورو به یاد میارم و پلک رویِ هم میزارم : )
باران که میبارد
دلم برایت تنگ تر میشود
راه می افتم بدون چتر
من بغض میکنم، آسمان گریه :)
ای که شعرِ دیگران را ساده از بَر میکنی
شعرهای من برای توست، باورمیکنی؟
در تمام عمر دارم حسرت شش گوشه را ..
طول هفته یک طرف، شب های جمعه یک طرف