- ژیپسوفیلا '
داستانِ شب جمعه و دلتنگی ..
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستانِ شب جمعه و دلتنگی ..
- ژیپسوفیلا '
بسم الله الرحمن الرحیم. معمولا وقتی کسی را از دست میدهی قدرش را بیشتر میدانی، من شمارو از دست نداده
و همیشه تهش به این میرسم که اگر الآن حرم بودم، حالم بهتر بود.
[ تکرار توهم ]
داشتم زندگیام را میکردم.
ظرف های روی هم تلنبار شده را میشستم و سینک آشپزخانه را تمیز میکردم.
یک دفعه دلتنگیات به سراغم امد. مثل آمدن و رفتن هایت بی مقدمه بود
جا خوردم، توقع نداشتم
فورا موسیقی غمگین را عوض کردم و جای آن را به آهنگی شاد دادم و با دستمال خیس به جانِ گاز افتادم.
مثل احمق ها هر کاری کردم تا شاید ذهنم به موضوعی دیگر منحرف شود، اما نشد. کار خودت را کرده بودی، سر زده به سراغِ قلب خستهام آمدی و آن را هوایی کردی.
خسته بودم از جنگیدن با این قلب زبان نفهم، بیخیال میشوم و نظارهگر، میخواهم ببینم تا کجا پیش میروی ..
#نطق
هدایت شده از - پژواکسبـ🌱ــز°
"... میخواهم ببینم تا کجا پیش میروی"
داره هی پیشروی میکنه و من توان جلوگیری ازشو ندارم. مثل ریشه خودشو میدَوونه تو گلدونِ زندگی من .. و حالا میدونی قسمت بد ماجرا چیه؟
اینکه حالا که درخت شده باید قطعش کنم و این هرس هم برای من درد داره، هم برای تنه ی زخمیِ اون.
هدایت شده از - پژواکسبـ🌱ــز°
من و زینب ساعت دوازده و نیم شب وقتی تاحالا یه محبوب هم از نزدیک نداشتیم:
هدایت شده از - کافهشعر .
کافهشعر- نِنِهعباس -.mp3
زمان:
حجم:
5.7M
حداقل الان مطمئنُم نِنِهعباس راست میگفت ، کسی که عاشقِ کشورش نباشه بیشرفیه که معلومنی از کجا اومده !
#بندرعباس
با نوایِ علیرضا ،
و قلمِ ترمه .