هدایت شده از آیه گرافـی 🇵🇸
🌷🌷🌷
👇جوانی موبایلش را که کنار قران گذاشته بود یادش رفت با خودش ببره و رفت بیرون از منزل " قران سوالی ازموبایل میکنه "
* چرا اینجا انداختنت ؟
📱موبایل:این اولین بار است که منو فراموش میکنه
📖قرآن : ولی من که همیشه فراموش میکنه
📱موبایل: من همیشه با اون حرف میزنم ،اونم با من
📖قرآن:منم همیشه بااون حرف میزنم ولی ان نه گوش میده ونه بامن حرف میزنه *
📱موبایل:آخه من خاصیت پیام دادن و پیام گرفتن دارم..
📖قرآن:منهم پیام و بشارتهای دارم و وعده های زیبا دادم ولی فراموشم میکنند*
📱موبایل:از من امواج و مطالب زیادی خارج میشه که ممکنه به عقل انسان ضرر بزنه ولی با این همه ضررباز هم منو ترک نمیکنه..
📖قرآن: ولی من طبیب روحها و نفسها و جسم "ها هستم با این همه درمان ،از من دوری میکنه
📱موبایل:از کیفیت من پیش دوستاش تعریف میکنه
📖قرآن:من بزرگترین مصدر کیفیت هستم ولی روش نمیشه از من پیش دوستاش تعریف کنه..
دراین بین صدای پا ی جوان امد که " موبایلم یادم رفه "
📱موبایل: با اجازه شما ،اومد منو ببره،من که گفتم بدون من نمیتونه زندگی کنه....
📖 "" منهم قیامت به خدایم شکایت میکنم وعرضه میدارم "یارب ان قومی اتخذو هذا القران مهجورا "
ای مسلمانان والله قرآن محجور مانده... در نشر این پبام کوشا باشید..
🌷🌷🌷
🆔 @ayegeraphy❣
هدایت شده از آیه گرافـی 🇵🇸
🍃🌸
#تلنگــر
✍وقتی خدا خواست یوسف را از زندان
نجــات دهــد صاعـقهای نــفرستـاد
تـا درِ زنـــدان را از جـای بــکند
بلکه در آرامش شـب درحالیکه
پـادشــاه خـواب بــود رؤیایی
بسوے او روانه کرد
پس بـه خدایت اطمینان
داشـــته باش
اِنّ مـَعَ العـُسْرِ یـسْراً
همانا پس از سختی آسانی است
❄️♡
هدایت شده از آیه گرافـی 🇵🇸
🌸🍃🌸🍃
#تبديل_سيئات_به_حسنات
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود : چهار چیز سیئات را تبدیل به حسنات میکند :
«أرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَکَانَ مِنْ قَرْنِهِ إلَی قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَها اللهُ حَسَناتٍ»
1️⃣ «الصِّدْقُ» راست گفتن. خدا از انسان راستگو خوشش میآید؛ چون خدا خودش مظهر صدق است، مظهر سلام است، مظهر امنیت است.
2️⃣ «وَالحَیاءُ» شرم. اگر کسی حیا داشته باشد خداوند گناهانش را میبخشد و سیئاتش را از بین میبرد و به جای آن حسناتش را مینویسد.
3️⃣ «وَحُسْنُالخُلْق» خوش اخلاقی. انسان دلش میسوزد برای کسانی که نمازشان، روزهشان، کمک کردنشان، دینشان خوب است؛ اما با زن و بچهشان خیلی بد اخلاقند و بد برخورد میکنند. این اخلاق بدشان به آن اعمال خوبشان لطمه ميزند،
4️⃣ «وَالشُّکر» شکر نعمات را به جا آوردن؛ یکی از مواردی که اصل جبران در آن است.
@DastaneRastan_ir
هدایت شده از آیه گرافـی 🇵🇸
🌸🍃🌸🍃
#تبديل_سيئات_به_حسنات
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود : چهار چیز سیئات را تبدیل به حسنات میکند :
«أرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَکَانَ مِنْ قَرْنِهِ إلَی قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَها اللهُ حَسَناتٍ»
1️⃣ «الصِّدْقُ» راست گفتن. خدا از انسان راستگو خوشش میآید؛ چون خدا خودش مظهر صدق است، مظهر سلام است، مظهر امنیت است.
2️⃣ «وَالحَیاءُ» شرم. اگر کسی حیا داشته باشد خداوند گناهانش را میبخشد و سیئاتش را از بین میبرد و به جای آن حسناتش را مینویسد.
3️⃣ «وَحُسْنُالخُلْق» خوش اخلاقی. انسان دلش میسوزد برای کسانی که نمازشان، روزهشان، کمک کردنشان، دینشان خوب است؛ اما با زن و بچهشان خیلی بد اخلاقند و بد برخورد میکنند. این اخلاق بدشان به آن اعمال خوبشان لطمه ميزند،
4️⃣ «وَالشُّکر» شکر نعمات را به جا آوردن؛ یکی از مواردی که اصل جبران در آن است.
@DastaneRastan_ir
هدایت شده از آیه گرافـی 🇵🇸
༻🌸༺
⛔️ کلمــــــــــاتی کــــــــه اگــــــــر
در نمـــــــــاز غــــــــلط اداء شــــــوند
معـــــــانی آنهـــــــا تغییـر می کنـــــد:
✓معنى درست: الرَّحمنِ الرَّحيم (بخشنده و مهربان)
✘معنى غلط: اَلرَّهمنِ الرَّهيم (مرهم گذار)
✓درست:الحمدللّه (ستايش مخصوص خداست)
✘غلط: الهمد: (هلاك و خاموشي)
✓درست: اَلعالَمين (جهانيان)
✘غلط: اَلعالِمين: (دانشمندان)
✓درست: نَستَعين (ياري مي جوييم)
✘غلط: نَستئين (طلب وقت مي كنيم)
✓درست: نَعبُد (عبادت مي كنيم)
✘غلط: نئبُد (هميشه مي مانيم)
✓درست: اَنعَمت (نعمت دادي)
✘غلط: اَنئَمت (ناله ضعيف درآوردي)
✓درست: مُستَقيم (راست)
✘غلط: مُستَغيم (طلب ابري شدن آسمان)
✓درست: اَحَد (یگانه)
✘غلط:اَهَد (زمين گود)
✓درست: المَغضُوب (غضب شده)
✘غلط: المَقضُوب (شاخه بريده شده)
✓درست: عَلى (بر)
✘غلط: اَلا (آگاه باش)
✓درست:اَلضّالين (گمراهان)
✘غلط:ذالین (خوارشدگان)
✓درست: صالِحین (شايستگان)
✘غلط:سالِحین (غلط كنندگان)
✓درست:قل (بگو)
✘غلط: غل (بگیر. هلاک کن)
✓درست:مُحَمّد (ستوده)
✘غلط: مُهَمّد (هلاك شده)
✓درست: صَمد (بى نياز)
✘غلط: سمَد (ايستاده متحير)
✓درست: صلّ (درود بفرست)
✘غلط: سلّ (شمشیر بكش)
✓درست: سُبحان (منزه)
✘غلط: سُبهان (عقل او را بخاطر پیریش می گیریم)
✓درست: بِحَمدِه (به ستايش او)
✘غلط: بِهَمدِه (به هلاك كردن او)
✓درست: عَظيم (بزرگ)
✘غلط:عَزيم (اراده كننده)
════༻🌸༺════
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
فرشتگان در حال خواندن اسامی جهنمیان بودند...
که ناگهان نامش خوانده شد...
"چگونه می توانند مرا به جهنم ببرند؟
دو فرشته او را گرفتند و به سوی جهنم بردند...
او تمام اعمال خوبی که انجام داده بود،را فریاد می زد...
نیکی به پدرش و مادرش،روزه هایش،نمازهایش،خواندن قرآنش و...
التماس میکرد ولی بی فایده بود.
او را به درون آتش انداختند.
ناگهان دستی بازویش را گرفت و به عقب کشید.
پیرمردی را دید و پرسید:
"کیستی؟"
پیرمرد گفت:
"من نمازهای توام".
مرد گفت:
"چرا اینقدر دیر آمدی؟
چرا در آخرین لحظه مرا نجات دادی؟
پیرمرد گفت:
چون تو همیشه نمازت را در آخرین لحظه میخواندی!
آیا فراموش کرده ای؟
در این لحظه از خواب پرید.
تا صدای اذان را شنید وضو گرفت و به نماز ایستاد.
نمازت را سر وقت، چنان بخوان كه گویا آخرین نمازی است که میخوانی.
خدا ميفرماید:
من تعهدى نسبت به بنده ام دارم كه اگر نماز را در وقتش بپا دارد او را عذاب نكنم و او را به بهشت ببرم
.
.
خدا دوستت دارم💕
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
•┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
امام سجاد (علیه السلام) درحال نماز بود، قسمتی از خانه حضرت آتش گرفت، اهل خانه آتش را خاموش کردند، بعد از نماز به امام سجاد علیه السلام گفتند: آیا متوجه نشدید که خانه آتش گرفت؟
حضرت فرمود: نه متوجه نشدم، من مشغول خاموش کردن آتش جهنم بودم.
📚 بحار الانوار
.
.
خدا دوستت دارم💕
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
•┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
✅شوخی با نامحرم
ابوبصیر می گوید: در کوفه برای زنی قرآن می خواندم،
یک بار در موردی با او شوخی کردم. بعد از مدّتی خدمت امام باقر (علیه السلام ) رسیدم، امام مرا مورد مؤاخذه و سرزنش قرار داد
و فرمود: «کسی که در خلوت مرتکب گناه شود خداوند به او نظر لطف نمی کند، چه سخنی به آن زن گفتی؟!»
وی گوید: از شرم و خجلت سر در گریبان افکندم و توبه کردم.
امام باقر ( علیه السلام ) فرمود:«شوخی با زن نامحرم را تکرار نکن.»
احادیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم):
دست دادن به نامحرم
هر کس با یک زن نامحرم دست بدهد، روز قیامت در غل و زنجیر به محشر وارد میشود و خداوند دستور میدهد که او را به آتش جهنم بیفکنند.
هزار سال حبس برای شوخی با نامحرم
هرکس با غیر همسر خویش شوخی و مزاح کند به اندازه هر کلمه ای که در دنیا سخن گفته باشد، خداوند هزار سال او را در زندان دوزخ نگاه خواهد داشت.
📚بحار الانوار
قصه های چهارده معصوم(ع)
.
.
خدا دوستت دارم💕
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
•┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
بخونید قشنگه واقعا
مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید:
«چه کسی بر مرده های شما نماز می خواند؟»
چوپان گفت: «ما شخص خاصی را برای این کار نداریم؛ خودم نماز آنها را می خوانم»
مرد گفت: «خوب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان!»
چوپان مقابل جنازه ایستاد و چند جمله ای زمزمه کرد و گفت : «نمازش تمام شد!»
مرد که تعجب کرده بود گفت: این چه نمازی بود؟
چوپان گفت: بهترازاین بلد نبودم
مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت.
شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد.
از پدر پرسید: «چه شد که این گونه راحت و آسوده ای؟»
پدرش گفت: «هر چه دارم از دعای آن چوپان دارم!»
مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست
تا بگوید در کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده؟
چوپان گفت: «وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد،
با خدا گفتم : « خدایا اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش
زمین می زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار می کنی ؟ »
به نام خدای آن چوپان ...
گاهی دعای یک دل صاف،از صدنماز یک دل پرآشوب بهتراست...😊
.
.
خدا دوستت دارم💕
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
•┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
هدایت شده از سدید | کانال رسمی علی جعفری آذر
آفرین بر آقای ظریف بابت این همه هوشمندی ، صلابت ، قوت قلب ، پیش بینی دقیق و اطمینان بخشی بی نظیرش !
دنیا قاعده دارد ! ؟ اگر آمریکا تخلف کند ، کسی همراهی نمی کند !؟ مبنای مقبولیت اش نابود می شود !؟
((برچشم بد لعنت))
@sadid_azar
هدایت شده از ⚽️ ️خبر ورزشی 🏈
⚽️ ۶ بند فدراسیون فوتبال در قرارداد مربی جدید تیم ملی
۱.سرمربی تیم ملی برای مصاحبه با رسانهها باید هماهنگی لازم را با فدراسیون فوتبال انجام دهد و خارج از ان مصاحبه نکند.
۲.سرمربی تیم ملی اجازه ندارد درباره باشگاهها مصاحبه کند و اگر این کار را انجام دهد جریمه خواهد شد.
۳.سرمربی جدید تیم ملی باید به فوتبال پایه نظارت داشته باشد و رابطه خوبی بین او و مربیان تیم های پایه وجود داتشه باشد.
۴.غیر از دو مربی خارجی، بقیه اعضای کادر فنی تیم ملی باید ایرانی باشند.
۵.سرمربی تیم ملی باید در ماه ۳ بازی لیگ برتر را از نزدیک تماشا کند.
۶. سرمربی تیم ملی باید در طول لیگ حداقل سه جلسه هم اندیشی با مربیا داشته باشد.
@varzesh_et
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
در بنی اسرائیل زنی زناکار بود، که هرکس با دیدن جمال او، به گناه آلوده می شد! درب خانه اش به روی همه باز بود، در اطاقی نزدیک در، مشرف به بیرون نشسته بود و از این طریق مردان و جوانان را به دام می کشید، هرکس به نزد او می آمد، باید ده دینار برای انجام حاجتش به او می داد!
عابدی از آنجا می گذشت، ناگهان چشمش به جمال خیره کننده زن افتاد، پول نداشت، پارچه ای نزدش بود فروخت، پولش را برای زن آورد و در کنار او نشست، وقتی چشم به او دوخت، آه از نهادش برآمد که ای وای بر من که مولایم ناظر به وضع من است، من و عمل حرام، من و مخالفت با حق! با این عمل تمام خوبی هایم از بین خواهد رفت!!
رنگ از صورت عابد پرید، زن پرسید این چه وضعی است. گفت: از خداوند می ترسم، زن گفت: وای بر تو! بسیاری از مردم آرزو دارند به اینجایی که تو آمدی بیایند.
گفت: ای زن! من از خدا می ترسم، مال را به تو حلال کردم مرا رها کن بروم، از نزد زن خارج شد در حالی که بر خویش تأسف و حسرت می خورد و سخت می گریست!
زن را در دل ترسی شدید عارض شد و گفت: این مرد اولین گناهی بود که می خواست مرتکب شود، این گونه به وحشت افتاد؛ من سال هاست غرق در گناهم، همان خدایی که از عذابش او ترسید، خدای من هم هست، باید ترس من خیلی شدیدتر از او باشد؛ در همان حال توبه کرد و در را بست و جامه کهنه ای پوشید و روی به عبادت آورد و پیش خود گفت: خدا اگر این مرد را پیدا کنم، به او پیشنهاد ازدواج می دهم، شاید با من ازدواج کند! و من از این طریق با معالم دین و معارف حق آشنا شوم و برای عبادتم کمک باشد.
بار و بنه خویش را برداشت و به قریه عابد رسید، از حال او پرسید، محلش را نشان دادند؛ نزد عابد آمد و داستان ملاقات آن روز خود را با آن مرد الهی گفت، عابد فریادی زد و از دنیا رفت، زن شدیداً ناراحت شد. پرسید از نزدیکان او کسی هست که نیاز به ازدواج داشته باشد؟ گفتند: برادری دارد که مرد خداست ولی از شدت تنگدستی قادر به ازدواج نیست، زن حاضر شد با او ازدواج کند و خداوند بزرگ به آن مرد شایسته و زن بازگشته به حق پنج فرزند عطا کرد که همه از تبلیغ کنندگان دین خدا شدند!.
📚عرفان اسلامی اثر استاد حسین انصاریان.
برچسبها: داستانهای زیبا
.
.
خدا دوستت دارم💕
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
•┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
"داستان بسیارزیبا"
✅تاآخربخوانید
زن زیبایی به عقد مرد زاهد و مؤمنی در آمد.
مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه ساده زیستی را نداشت.
روزی تاب و توان زن به سر رسید و با عصبانیت رو به مرد گفت: حالا که به خواسته های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن می روم تا همگان بدانند که تو چه زن زیبائی داری و چگونه به او بی توجهی می کنی، من زر و زیور می خواهم!
مرد در خانه را باز کرد و روبه زن می گوید: برو هر جا که دلت می خواهد!
زن درکمال ناباوری از خانه خارج شد، زیبا و زیبنده!
غروب به خانه آمد...
مرد خندان گفت: خوب! شهر چه طور بود؟ رفتی؟ گشتی؟ چه سود که هیچ مردی تو را نگاه نکرد!!
زن متعجب گفت: تو از کجا می دانی؟
مرد جواب داد: و نیز می دانم در کوچه پسرکی چادرت را کشید!
زن باز هم متعجب گفت: مگر مرا تعقیب کرده بودی؟
مرد به چشمان زن نگاه کرد و گفت: تمام عمر سعی بر این داشتم تا به ناموس مردم نگاه نیاندازم، مگر یکبار که در کودکی چادر زنی را کشیدم!
#برادیگران_بفرستید
.
.
خدا دوستت دارم💕
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
•┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
✨﷽✨
✅ داستان واقعی پدر آیتالله سیستانی رحمه الله علیه
👈 حکایت شنیدنی خانمی که امام زمان عج در تشییع جنازه ش حاضر شدند
💠 اسمش سید علی بود، سید علی سیستانی، پدر همین آیتالله سیستانی خودمان، ساکن مشهدالرّضا،با تقوا و پرهیزکار، نیت کرده بود چهل بار در چهل مسجد بصورت سیار زیارت عاشورا بخواند تا مولایش را ببیند،ختم زیارت را شروع کرد، گذشت و گذشت، هفته ی سی و نهم رسید، او اما به مرادِ دلش نه...
🔰آخرهای زیارتِ هفته ی سی و نهم یا چهلم بود، حین زیارت متوجه نوری شد در یکی از خانه های اطراف مسجد، نوری نه از جنسِ این نورهایی که ما می شناسیم،بلند شد و از مسجد بیرون آمد، ردِّ نور را گرفت، رسید به خانه ای که درب آن باز بود،يا الله یا الله گفت و داخل شد، جنازه ای وسط اطاق روبه قبله خوابانده بودند،همین که وارد اطاق شد امام زمانش را دید، در بین آنهایی که اطراف میت ایستاده بودند، چشم در چشم شدند با حضرت، آقا با اشاره ی دست حالی اش کردند که صدایش را در نیاورد،که امام زمانش را دیده است...
💚 رفت سمت مولا، ایستاد کنارشان ،شانه به شانه، سلام و احوال پرسی کردند، آقا آرام در گوشش گفتند: «لازم نیست برای دیدن ما خودتان را به زحمت بیاندازید، مثل این خانم باشید، ما خودمان به دیدارتان می آییم، این خانم (اشاره کردند به جنازه ای که وسط اطاق بود) هفت سال در دوران کشف حجاب رضا خان از خانه بیرون نیامد تا یادگار مادرم فاطمه ی زهرا سلام الله علیها روی سَرش بماند...»
نگاهم کرد و لرزیدم خجالت می کشم از او
بگوئید عاشقت گفته: نگاهِ محشری داری...
📚روایتی داستان گونه از تشرف آیت الله سید علی سیستانی
#نشرمستحب
.
.
خدا دوستت دارم💕
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
•┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
#حڪـایــت
🔰چشم برزخی❗️
💠 دکتر حاج حسن توکلی نقل می کند :روزی من از مطب دندان سازی خود حرکت کردم که جایی بروم.
🚌 سوار اتوبوس شدم. میدان فردوسی یا پیش تر از آن ماشین نگه داشت.
‼️جمعی آمدند بالا، سپس دیدم راننده زن است، نگاه کردم دیدم همه زن هستند
⭕️همه یک شکل و یک لباس. دیدم بغل دستم هم زن است!
💢خودم را جمع کردم و فکر کردم اشتباهی سوار شده ام. این اتوبوس کارمندان است
🔴اتوبوس نگه داشت و خانمی پیاده شد. همه مرد شدند
⚪️ با اینکه بنا نداشتم پیش شیخ ( مرحوم رجبعلی خیاط ) بروم ولی از ماشین که پیاده شدم
🔸رفتم پیش مرحوم شیخ رجبعلی خیاط
🔷 قبل از اینکه من حرفی بزنم شیخ فرمود:
👀 دیدی همه ی مردها زن شده بودند! چون آن مردها به آن زن توجه داشتند!
🔹بعد گفت :
👁 وقت مردن هر کس به هر چه توجه دارد همان جلوی چشمش مجسم می شود
❤️ولی محبت امیر المومنین علی علیه السلام باعث نجات می شود.
✅ چقدر خوب است که انسان محو جمال خدا شود ...
👌تا ببیند آنچه دیگران نمی بینند،
و بشنود آنچه دیگران نمی شنوند.
📔 کیمیای محبت
.
.
خدا دوستت دارم💕
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
•┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
هدایت شده از اعجازهای الهی
🌟💠﷽💠🌟
💌 @eejazelahi
🌸 #🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ
(قسمت ۱۶)
#قسمت_شانزده
به سوی آتش!
در حالیکه از شدت وحشت و اضطراب به خود میلرزیدم، پرسیدم به کجا؟
گناه به کوه سمت چپ اشاره کرد و گفت: پشت این کوه وادی باصفایی است که دوست دارم تا قیامت در آنجا بمانی. .
میدانستم لجاجت و طفره رفتن من بی فایده است پس به همان راهی که اشاره کرده بود قدم نهادم.
گناه با عجله و شادی کنان جلو میرفت. .
هراز گاهی بر میگشت و مرا تشویق به ادامه راه میکرد.
با اینکه از گناه خیری ندیده بودم، اما مژدههای مکرر و شادمانی بی سبب او مرا نیز به وجد آورده بود و امیدوارانه به مسیر ادامه میدادم. .
از نیمه کوه گذشته بودیم که نالههایی از دور به گوشم خورد.از ترس و دلهره بر جای ایستادم و به گناه گفتم: این چه صدایی است که به گوش میرسد؟ .
گناه گفت: من صدایی نمیشنوم، شاید هلهله و شادی اهالی آنجاست که غرق نعمتند.
گفتم: ولی صدایی که من میشنوم به ناله و فغان بیشتر شباهت دارد تا هلهله و شادمانی کردن. .
گناه گفت: من چیزی نمیشنوم، بی جهت وقت را تلف نکن و زودتر به راهت ادامه بده.
.
دریافتم که گناه مطلبی را از من پنهان میکند و بی جهت خود را به ناشنوایی میزند...اما چاره ای نبود.
.
در کشاکش کوه و با شک و تردید به دنبال گناه در حرکت بودم که ناگهان صدای نیک را شنیدم، فریاد کشید: خودت را کنار بکش.
.
با عجله خودم را به کناری کشیدم، ناگهان سنگ سیاه بزرگی با شدت تمام به فرق گناه🔥 فرود آمد و او را به پایین کوه پرتاب کرد.
.
پس از آن نیک را دیدم که با عجله از قله کوه به طرفم آمد و مرا در آغوش گرفت. من نیز صورت بر شانه مهربانش گذاردم و زار زار گریستم..
.
نیک در حالی که اشکهایم را پاک میکرد گفت: دوست من اینجا چه میکنی؟ هیچ میدانی اینجا کجاست؟ گفتم: نه. .
نیک سری تکان داد و گفت: تو در چند قدمی وادی عذاب هستی. اینجا جایگاه افرادی است که توان عبور از برهوت را ندارند و روز قیامت نیز قدرت عبور از پل صراط را نخواهند داشت و سرانجام به قعر جهنم سقوط میکنند. .
نیک پس از آن مرا دلداری داد و خواست تا برای رفع خستگی اندکی استراحت کنم. .
🔵عذاب یکی از بزرگان برزخ!
.
در همین میان و در لا به لای فریادهای اهل عذاب صدای ناله ای را شنیدم که به ما نزدیک میشد.
پس از لحظه ای صدا واضح تر شد. و شنیدم که صاحب صدا با ناله ای جگر خراش از تشنگی شکایت میکرد. .
با وحشت رو به نیک کردم و پرسیدم: این دیگر چه صدایی است؟
.
نیک نگاه مهربانانه اش را به صورت من دوخت و گفت: به بالای کوه بنگر و آرامشت را حفظ کن..
ادامه دارد...
💌 @eejazelahi
°۩﴿اَعجازٔ اِلَهي﴾۩°
🌟💠🌓💠🌟
هدایت شده از اعجازهای الهی
🌟💠﷽💠🌟
💌 @eejazelahi
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ
(قسمت۱۷)
#قسمت_هفده
با وحشت رو به نیک کردم و پرسیدم: این دیگر چه صدایی است؟
.
نیک نگاه مهربانانه اش را به صورت من دوخت و گفت: به بالای کوه بنگر و آرامشت را حفظ کن.
.
وقتی به اوج قله نگریستم شخصی را دیدم که در گردنش غل و زنجیر آویخته اند و دو مرد زشت رو و قوی هیکل سر زنجیر را به دست گرفته اند.
آن شخص در حالیکه مرتب از تشنگی مینالید به این سو و آن سو نگاه میکرد.
.
پس از دیدن ما با عجله به طرفمان حرکت کرد؛ من از ترس خودم را به نیک رساندم و آهسته پرسیدم:
این شخص کیست؟ نیک گفت: صاحب ناله یکی از سرشناسان برهوت است که در دشت عذاب معذب است. .
.
آن شخص همانطور که به ما نزدیک میشد دستهایش را مانند گدایی به سمت ما دراز کرده بود و طلب آب میکرد.
وقتی به چند قدمی نیک رسید، مامورانش با کشیدن زنجیر از نزدیک شدن او به ما جلوگیری کردند، او در حالی که اشک میریخت با التماس از نیک درخواست یک قطره💧 آب کرد، اما نیک امتناع ورزید. او همچنان التماس میکرد..
.
نیک از او پرسید: مگر تو از داشتن دوستت نیک محرومی؟
سر به زیر افکند و گفت: چه دوستی، چه نیکی، دوست من گناه من است که در همان لحظات اول مرا به دست این ماموران عذاب سپرد و رفت. .
حال باید تا روز قیامت از این تشنگی عذاب آور رنج ببرم و در قل و زنجیر محبوس باشم.
نیک با کنایه گفت: پس دعا کن هر چه زودتر روز قیامت بر پا شود تا از این عذاب رهایی یابی.
.
.او به ناگاه سر بلند کرد و با تمام قوی فریاد برآورد: نه، نه، نه، ما اهالی دشت عذاب هرگزنمی خواهیم قیامت برپا شود، عذاب اندک برزخ ما را به ستوه آورده تا چه رسد به عذاب جهنم که...🔥 اما ماموران با گرزهای آتشینی که همراه داشتند به جان او افتادند. آن شخص ناگهان از جا پرید و در حالیکه صدای شتری میداد که داغ شده باشد، شروع به جست و خیز کرد.
آتش🔥 از پیکرش زبانه میکشید و صدایش زمین را میلرزاند...
.
همان طور که مسیر را میپیمودیم، جریان ناراحتی و لاغر شدن گناه را به نیک گفتم.
نیک خندید و گفت: گناه حق دارد ناراحت شود چون هیکل او پیش از این در دنیا، بزرگ و عجیب بود که البته سختیهایی که در دنیا دیدی و صبر کردی زجری که هنگام مرگ کشیدی از قد و قواره او کاست.
.
هر چند یادآوری بلاها و سختیهای دنیا برایم طاقت فرسا بود اما از آنجا که از قدرت گناهم کاسته بود راضی و خوشحال بودم.
.
رشته کوهی که در دامنه آن حرکت میکردیم سر بر دامن کوهی بلند داشت که به آسمان آتشین ختم میشد و چون سدی مرتفع راه را بر هر عابری بسته بود.
✍ادامه دارد..
💌 @eejazelahi
°۩﴿اَعجازٔ اِلَهي﴾۩°
🌟💠🌓💠🌟
هدایت شده از اعجازهای الهی
🌟💠﷽💠🌟
💌 @eejazelahi
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ
(قسمت ۱۸)
#قسمت_هجده
🔵نور ایمان ✅رشته کوهی که در دامنه آن حرکت میکردیم سر بر دامن کوهی بلند داشت که به آسمان آتشین ختم میشد و چون سدی مرتفع راه را بر هر عابری بسته بود.
.
با دلهره و اضطراب خود را به نیک رساندم و گفتم دوست من ظاهراً به بن بست برخوردیم، راه عبورمان بسته است،
.
نیک همانطور که میرفت گفت: ناراحت نباش و با من بیا، در قسمتهایی از این کوه غارهای کوتاه و یا درازی وجود دارد که باید از یکی از آنها عبور کنیم تا به قدرت ایمان خود پی ببری.
.
با تعجب پرسیدم: قدرت ایمان؟! گفت: آری. گفتم: چگونه؟
گفت: بدان که در روز قیامت، هر کس به اندازه ایمانش سعادتمند میشود و در اینجا ذرهای از سنجش قدرت ایمان رخ میدهد که در هر صورت دیدنی است نه گفتنی.
.
چیزی نگذشت که غاری تنگ و تاریک و بی روزنه پدیدار گشت، چون وارد غار شدیم از تاریکی🌑 بیش از حد آن به وحشت افتادم.
پس از چند قدم از حرکت ایستادم و به نیک گفتم :راه رفتن در این تاریکی، وحشت آور و غیرممکن است.
.
به راستی اگر گناه در این تاریکی به سراغم آید و مرا از پا درآورد چه؟
نیک نزدیکتر آمد و گفت: از آمدن گناه آسوده خاطر باش زیرا ضربهای که بر او فرود آوردم باعث شد به این زودیها به ما نرسد به خصوص که هر لحظه ضعیفتر نیز میشود.
.
از اینکه برای مدتی از شر گناه راحت شدیم خوشحال بودم اما فکر تاریکی مسیر دوباره مرا به خود آورد به همین جهت از نیک پرسیدم: در این تاریکی چگونه پیش خواهیم رفت؟ .
.
نیک گفت: اکنون به واسطه قدرت ایمانت نوری پدیدار خواهد شد که چراغ راهمان میباشد.
چندی نگذشت که از صورت نیک نوری درخشید که تا شعاع چند متری را روشن میکرد.
.
.با خوشحالی تمام همگام با نیک حرکت را آغاز کردم. گاه به گودالهای عمیقی میرسیدم که تنها در پرتو نور ایمانم میتوانستم از کنار آنها به سلامت بگذرم. .
.
هنوز راه زيادي نپيموده بوديم که در دل تاريکي ضجه و فريادهايي به گوشم رسيد. وقتي دقت کردم صداي چند نفري را شنيدم که التماس کنان از ما ميخواستند که نور ايمان را به سمت آنها هم بگیریم..
ادامه دارد...
💌 @eejazelahi
°۩﴿اَعجازٔ اِلَهي﴾۩°
🌟💠🌓💠🌟
هدایت شده از اعجازهای الهی
🌟💠﷽💠🌟
💌 @eejazelahi
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ
(قسمت ۱۹)
#قسمت_نوزده
هنوز راه زيادي نپيموده بوديم که در دل تاريکي ضجه و فريادهايي به گوشم رسيد. وقتي دقت کردم صداي چند نفري را شنيدم که التماس کنان از ما ميخواستند که نور ايمان را به طرف آنها هم بگيريم تا در پرتو نور ما حرکت کنند. .
.
نيک همانطور که جلو ميرفت مرا صدا زد و گفت: گوش به حرفشان نده، اينها باقي مانده منافقين و کافران هستند که تا اينجا پيش آمدهاند
.
اما دريغ از يک نور ضعيف که بتوانند در پرتو آن حرکت کنند
و سرانجام نيز در يکي از همين چاههاي وحشتناک غار سقوط خواهند کرد. .
چون با اصرار آنها روبرو شديم نيک ايستاد و خطاب به آنها گفت: اگر محتاج نور ايمانيد برگرديد به دنيا و از آنجا بياوريد. .
يکي از آن ميان رو به من کرد و گفت: هان اي بنده خدا! مگر ما با هم در يک دين نبوديم، مگر ما و شما روزه نميگرفتيم و نماز نميخوانديم؟
. چرا حالا ما را به بازگشتن به آن سراي جواب ميدهيد که ميداني امکانش نيست؟!
.
در حالي که از خشم دندانهايم را به هم مي ساييدم، پاسخ دادم: بله با ما بوديد اما براي ريشه کن کردن دين ما و نه ياري آن، همواره براي ضربه زدن به دين و آيين اسلام در کمين نشسته بوديد و اکنون دريافتيد که از فريب خوردگان بودهايد...
. حرفهايم که تمام شد خودم را به نيک نزديک کردم و گفتم: زود برويم تا دوباره وبال گردنمان نشدهاند.
نيک گفت: اگر تمايل داري مشاجره و نزاعشان را با يکديگر بشنوي، پس خوب دقت کن.
.
وقتي گوش سپردم صداي آنها را در دل تاريکي شنيدم که چند تن از آنها خطاب به گروهي ديگر ميگفتند: اگر شما نبوديد ما مؤمن ميشديم و حالا از نور و روشنايي ايمان برخوردار بوديم.
.
آنها هم در جواب گفتند: مگر ما راه را براي شما بستيم؟ ميخواستيد ايمان بياوريد.
.
ناگهان صداي رهبرشان بلند شد که ميگفت: مگر نميبينيد من هم مثل شما گرفتارم؟ چگونه توان آن را دارم که شما را نجات دهم؟
.
وقتي حرف رهبرشان به اينجا رسيد، پيروانش مأيوسانه لب به نفرين گشودند و گفتند:
خدايا ما گناهي نداريم زيرا در دنيا او ما را رهبر و راهنما بود، پس عذابش را دوچندان کن.
هنوز مشاجره مجرمان به پايان نرسيده بود که نيک مرا به خود آورد و گفت: حرکت کن، دعوايشان پاياني ندارد. آنها در جهنم نيز هميشه⚔ با يکديگر نزاع خواهند داشت.
.
پس از برداشتن چند قدم ناگهان صداي دلخراشي به گوش رسيد، علت را از نيک جويا شدم، گفت: صداي يکي از مجرمان بود که سرانجام در يکي از چاههاي عميق سقوط کرد...
ادامه دارد..
💌 @eejazelahi
°۩﴿اَعجازٔ اِلَهي﴾۩°
🌟💠🌓💠🌟
هدایت شده از 🌟سیرسلوک تاخدا🌟
ملاک قبولی نماز:
✨کلام گهربار امام صادق(ع):
خداوند متعال فرمودند نماز کسی را می پذیرم که:
▪️درمقابل عظمت من خاضع باشد
◽️ازخواسته های نفسانی بخاطر من خود را دور کند.
▪️روزش را با یاد من به پایان برد
▫️بر بندگانم بزرگی نفروشد
▪️به گرسنه غذا دهد
▫️برهنه را بپوشاند
▪️به مصیب دیده مهربانی کند
▫️غریب را پناه دهد
@seiro_solook_ta_khoda
هدایت شده از 🌟سیرسلوک تاخدا🌟
آیت الله ناصری:
برای کسانی که خواهان تقرب به خدا و ساحت مقدس امام زمان علیه السلام هستند میتوان موارد زیر را که متخذ از روایات هستند، توصیه کرد. این موارد در حقیقت، قدمهای اولیة خودسازی و سلوک معنوی هم محسوب میشوند.
* اول توبهای از اعمال گذشته بکند و تصمیم بگیرد که در آینده گناه نکند، مبارزة با حق ننماید و شیطان را پیروی نکند.
* ملتزم بشود که نمازهایش را اول وقت بخواند.
* تسبیح حضرت زهرا علیها السلام را بعد نمازها حتماً بخواند.
* هر صبح، دعای عهد را بخواند.
* اغلب اوقات با وضو باشد.
* همین طوری که در روایت آمده است، روزی صد بار استغفار کند.
* روزی پنجاه آیة قرآن بخواند.
* موقع خواب، با وضو باشد و مقداری قرآن بخواند.
انجام این اعمال، بسیار مفید است و سبب زوال یا کمرنگ شدن این حجابها میشود و در نتیجه، انسان از انوار قدسی حضرت بیشتر بهره میبرد.
@seiro_solook_ta_khoda
هدایت شده از 🌟سیرسلوک تاخدا🌟
✅پیری و ملکات
♦️علمای اخلاق گویند: «هر صفتی که در انسان ملکه شود، بیرون کردن آن بسیار مشکل است».
پیرمردی با ریش سفید گریه میکرد و میگفت: «با اینکه شهوت از من رفته، امّا نمیتوانم به زنان نامحرم نگاه نکنم»!!
♦️ملهبی گوید: «نزد منتصر، خلیفه عباسی (م 248) بودم که پیرمرد فرتوتی به نام جمّاز وارد شد. خلیفه به من گفت: از او بپرس که در وجود او چیزی برای زنان باقی مانده است؟ من این مطلب را از او پرسیدم.
♦️پیرمرد گفت: آری، گفتم: آن چیست؟ گفت: دلّاکیشان را بنمایم. منتصر از این سخن او چنان خندید که به پشت افتاد».
📚بوستان کشمیری؛ استاد سید علی اکبر صداقت
@seiro_solook_ta_khoda
هدایت شده از 🌟سیرسلوک تاخدا🌟
✅رزق چیست🤔
✅حتما بخوانید
🍃رزق کلمه ای است بسیار فراتر از آنچه مردم می دانند🔰
✍ زمانی که خواب هستی و ناگهان،به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار میشوی رزق است.چون بعضیها بیدار نمیشوند.
✍زمانی که با مشکلی رو به رو می شوی خداوند صبری به تو میدهد که چشمانت را از آن بپوشی،این صبر، رزق است.
✍زمانی که در خانه لیوانی آب به دست پدرت میدهی این فرصت نیکی کردن ، رزق است.
✍گاهی اتفاق می افتد که در نماز حواست نباشد (مقیم اتصال نباشی) ناگهان به خود می آیی و نمازت را با خشوع می خوانی (متصل میشوی) این تلنگر، رزق است.
✍یکباره یاد کسی میفتی که مدتهاست ازو بی خبری و دلتنگش میشوی و جویای حالش میشوی، این رزق است.
✍رزق واقعی این است.. رزق خوبی ها،
نه ماشین نه درآمد،اینها رزق مال است که خداوند به همه ی بندگانش میدهد،اما رزق خوبیها را فقط به دوستدارانش میدهد.
ودر اخر همینکه عزیزانتان هنوز در کنارتان هستند و نفسشان گرم است و سلامت این بزرگترین رزق خداوند است
زندگيتان پر از رزق باد🙏
@seiro_solook_ta_khoda
هدایت شده از 🌟سیرسلوک تاخدا🌟
✨﷽✨
🔶چهار علت نمازهای روزانه از زبان رسول خدا(صلےاللهعلیهوآله):
✅ چرا نماز صبح مۍخوانیم؟
«صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان مےماند.»
✅چرا نماز ظهر میخوانیم؟
ظهر، همه عالم تسبیح خدا مےگویند زشت است که امت من تسبیح خدانگوید. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که در این ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه مےشود.
✅چرا نماز عصر مۍخوانیم؟
«عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم.»
✅چرا نماز مغرب میخوانیم؟
«مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم.»
✅چرا نماز عشا میخوانیم؟
«خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرارداد.»
📚علل الشرایع ص ۳۳۷
@seiro_solook_ta_khoda
هدایت شده از 🌟سیرسلوک تاخدا🌟
دو چیز انسان را نابود میکند
👌مشغول بودن به گذشته
👌مشغول شدن به دیگران
✨🌹هر کس در گذشته بماند آینده را از دست میدهد!
و هر کس نگهبان رفتار دیگران باشد، نصفی از آسایش و راحتی خود را از دست میدهد!
بهترین انتقام در زندگی این است که با توکل به خدا و تلاش، به راه خود ادامه دهید و اتفاقات بد را فراموش کنید.
به هیچکس اجازه ندهید از تماشای رنج شما لذت ببرد!
شاد بودن را سرمشق زندگی خود قرار دهید که بدون توکل به خدا میسر نیست.
@seiro_solook_ta_khoda
هدایت شده از ارزانسرای کفش و صندل کیانی 👠
#بهجت_واختلاس_گر_معروف_شهرام_جزایری
یکی از اعضای سابق دفتر حضرت آیتالله بهجت (ره) نقل می کند که روزی شهرام جزایری، بر اساس ارتباطهایی که ایجاد کرده بود از فرزند آیتالله بهجت درخواست ملاقات با آقا را داشت. اما وقتی این جریان به اطلاع حضرت آیتالله بهجت رسید وی مخالفت کرد» شهرام جزایری با طرح ترفندی، روزی به مقابل مسجد حضرت آیت الله بهجت در قم می رود تا وقتی که حضرت آقا از نماز فارغ می شوند، از فرصت استفاده کند و وارد دفتر یا منزل آقا شود و ملاقاتی انجام دهد. به همین منظور بیرون مسجد منتظر میماند تا نماز تمام شود و آقا از مسجد بیرون بیایند. حضرت آیت الله بهجت همیشه سرشان پایین بود و به کسی نگاه نمیکردند . وقتی از مسجد خارج شدند، یکی از دوستان و نزدیکان شهرام جزایری به آیت الله بهجت نزدیک شد و به آقا گفت: حضرت آیت الله؛ آقای شهرام جزایری از تجار خیـّر تهران هستند و فعالیتهای خیریه فراوانی انجام میدهند و برای عرض ارادت و دستبوسی خدمت رسیدهاند، در این هنگام آقا سر مبارک را بالاگرفتند و به شهرام جزایری نگاهی کردند و فرمودند: «برو و از کارهای خیری که انجام داده ای توبه کن!
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
هدایت شده از ارزانسرای کفش و صندل کیانی 👠
#اینو_حقیرم_بعنوان_خادم_کانال
#از_آیت_الله_بهجت_سوال_کردم
◾️ #اسیر_عشق_زمینی
پرسشها و پاسخها از محضر آیتالله بهجت قدسسره🌺
سؤال: چندی است که اسیر محبت به شخصی شدهام و عنان از کفم ربوده شده، چه کنم؟
پاسخ: عاقل، به اکمل(کاملتر) و اجمل(زیباتر) و انفع(سودمندتر) و ادوم(بادوامتر) محبت پیدا میکند و ترجیح میدهد محبت او را بر محبت غیر؛ با اینکه محبتِ اکمل، دافع شرور و بلیات است، بهخلاف محبتِ غیر.(مراد، محبت پیداکردن سوی خداوند متعال است)
📚 بهسوی محبوب، ص۶۹
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
هدایت شده از انگشتر و حرز امام جواد اسرارالشفاء
#احکام #فالگیری
💠سوال الف): آیا فالگیری برای خود ما یا دیگران اشکال دارد؟
💠سوال ب): آیا می توانیم شرعاً برای گرفتن فال به دیگران مراجعه کنیم؟
✅جواب الف): آیا درآمد، از این راه حلال است؟
✅جواب ب): فالگیری شرعاً اعتباری ندارد؛ و کسب درآمد از این طریق جایز نیست.
@Esteftaate_rahbar کانال استفتا رهبر
هدایت شده از انگشتر و حرز امام جواد اسرارالشفاء
🔹آسیب بدنی بخاطر نجات جان🔹
💠سوال: در برخی ازحوادث غیرمترقبه مثل زلزله و تصادف که اشخاص زیر آوار قرار میگیرند، ما مجبوریم برای نجات آنها، با دست یا ابزار، آنها را بیرون بکشیم ولی در بین عملیات به بدن آنها آسیب وارد میشود. حال سؤال این است که آیا باید دیه آنها را بدهیم (البته در این موارد در حدّ معمول، دقت را انجام دادهایم)؟
✅جواب: در فرض سؤال که نجات جان مستلزم آن بوده و کوتاهی نکرده، ضامن نیست.
@Esteftaate_rahbar کانال استفتائات رهبر
هدایت شده از انگشتر و حرز امام جواد اسرارالشفاء
#احکام #بانکی
💠سوال: گذاشتن پول در بانک های جمهوری اسلامی به منظور گرفتن سود بانکی چه حکمی دارد؟
✅جواب: عملیات بانکی که بانکها بر اساس قوانین مصوّب مجلس شورای اسلامی و مورد تأیید شورای محترم نگهبان انجام می دهند، بی اشکال است.
@Esteftaate_rahbar کانال استفتائات رهبر