🚨دهه‌هفتادی‌ها و هشتادی‌ها جای شهدا را پر می‌کنند... 💬حاج حسین یکتا: اعتقاد دارم بعد از جنگ جای رفیقان ما با نسل جدید پر شد و همیشه به نسل جدید و دهه هفتادی‌ها و هشتادی‌ها می‌گویم خدا خیلی ما را دوست داشت که بعد از جنگ شما را به ما داد و جای رفقای جنگ را اینها پر می‌کنند. @Jahadog

#دخترانه‌هاےآرام 🌿 #ز_تبار_زهرا🌿.• تنـفـس بــرگ‌ها از برڪٺ قدم‌های پاڪ تـوسٺ• و ســبــزے جــهــاݧ تـمامـش رنــگ چـادر تـوسـتـ

🌱 اين ديده نيست قابل ديدار روی تــو چشمي دگر بده که تماشا کنم تو را😍 تو در ميان جمعي و من در تفکّرم😔 کاندر کجا روم و پيدا کنم تو را . . . سهم شما جهت تعجیل در ظهور وسلامتی مولا💚 (ده) #صلوات #اللهم_عجل_لولیک_الفرج °•°

#طنز_جبهه مثل مأموران سرشماری، چند نفر از بچه های گردان با دفتر و دستک، راه افتاده بودند سنگر به سنگر از سایر رزمنده ها راجع به تعداد خانوار و اهل و عیالشان می پرسیدند، فرق نمی کرد چه سن و سالی داشته باشد، پدر باشد یا پسر. همه کنجکاو بودند بدانند قضیه از چه قرار است. نام، نام خانوادگی، شغل، محل سکونت، تعداد افراد خانواده، پسر یا دختر و به این ترتیب تا آخر. مدتها این روشی بود مثل خیلی از روشهای دیگر برای وقت خوش کردن و مشغول کردن ذهن و دل تازه واردها و در نهایت وقتی از این مأموران قلابی! سؤال می شد این اطلاعات را برای چه می خواهید می گفتند: هر خانواده که پنج پسر یا مرد داشته باشد، خمس بدهد. خمس اولادش را و از هر پنج نفر یک نفر باید چهار چرخش برود هوا و شهید بشود!😂

⚠️• #تلنگرانہ •⚠️ واسه‌سرگرمی،کارهنرے،جنگ‌نرم‌و... بایدبدونـی‌اینجا‌ازفضاے‌حقیقـی‌حقیقی‌تره.

ثواب_یهویی😊🌸 براے شادی دل امام زمانمون یه لبخند بزن😁

🍃🌸 یک تلنگر... یک شخص... و گاهی یک نگاه می تواند مسیر زندگی را تغییر دهد... و تو کسی بشوی که پیش از آن نبوده ای! از زمان تغییرمان چقد می گذرد؟ یک هفته؟! یک ماه؟! یک سال؟! از کجا دنبال #شهادت دویدیم؟ و حالا کجاییم؟ دنبال زمان و مکان نیستم... اما... از وقتی که تصمیم گرفتی گناه نکنی... از وقتی که تصمیم گرفتی بنده واقعی باشی چقدر میگذرد؟ حالا کیستی؟! مهم حرکت است... اگر همه تغییرمان در حرف بگنجد خبری از تغییر نیست... میشویم مانند حالا: کسی که هنوز لایق #شهادت نشده... #کجای_کاریم؟!

❤️مثال پدرو پسری❤️ #آخرین_دیدار تا جهاد داخل اتاق شد، حاج قاسم از جايش بلند شد او را محكم بغل كرد، جهاد هم با لحن شيرين و هميشگی‌اش كه حاج قاسم را عمو خطاب ميكرد و لبخندی كه هميشه زمان ديدن حاج قاسم بر لب داشت با صدای بلند گفت: "خسته نباشيد عمو! و شانه‌ی حاج قاسم را بوسيد، خم شد تا دست حاج قاسم را ببوسد اما حاج آقا ممانعت كرد." جهاد هم با صدای آرام رو به سمت او گفت: "آخر من آرزو به دل می‌مانم." جهاد لبخندی زد و باز شانه‌ی حاج قاسم را بوسيد و دستش را بر روی شانه ايشان گذاشت و گفت: "عمو جان من به فدای شما؛ حاج قاسم هم نگاهی پراز عشق و محبت به جهاد كرد و همينطور كه به جهاد نگاه ميكرد رو به سمت آن برادر مسئول گفتن:"مراقب پسر من باشيد خدا خيرتان دهد...!: آن لحظه همه حاضران در آن جمع عمق عشق و محبت پدر و پسری را بين جهاد و حاج قاسم فهمیدند... 🌟✨🌟✨🌟✨🌟✨🌟✨🌟✨

#روزه_امروز📿 به نیابت از شهـید مدافع حرم حسین معزغلامی✨ هدیه‌به‌حضرت‌رقیـہ[س]💜

🎥 از مجید لاته توی قهوه‌خانه تا شهید مدافع حرم شدن در خان‌طومان! روایت شنیدنی مادر و پدر شهید #مدافع_حرم "مجید قربان‌خانی" از تغییرات فرزندشان که با شهادت به سرانجام رسید🕊🌹