eitaa logo
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
1.5هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
81 فایل
- به‌نام ِ‌خدای‌ِچشمانِ‌جهاد ؛ 💙 . . • - اینجا گوشه‌ای دنج از عاشقانه‌هایِ منو عزیزِبرادرم ؛ #جھاد‌جـٰان‌ : ) . . - اگر تو اینجایی بدون بی‌دلیل نیست ؛ قطعا دعوتِ خود شهیدجهادی . 🌱 ' • - شروطِ‌کانال : @jahad319 . . - گردان‌کانال : @jahad29 . .
مشاهده در ایتا
دانلود
هی شهدآ از اون بالابالاها واسه ما پادرمیونی میکنن هی ما از این پایین پایینا با گناه خرابش میکنیم..! شرمنده ایم😔 ♥️ @Jahad1370313
تو آقا زاده بودی رفیق... اما تنها رانتی که خوردی گلوله های داغ سُربی بود... تو پسر حاجی بودی و آقا زاده اما بر خلاف آقا زاده های ما، بر خلاف ساشا سبحانی، نه دنبال دختر بازی بودی نه دنبال لایو گرفتن از زندگیِ لاکچری و نه دنبال اینکه با صدای گازِ ماشین گرون قیمتت از دخترا دل ببری... تفریحت هیئت بود و حسینیه،یا تو میدون تیر بودی یا تو میدون رزم با نامردای صهیونیستی.... رفیق تو آقا زاده بودی اما بین مردم بودی،حرفاشونو می‌شنیدی و هواشونو داشتی،شبانه و ناشناس به فقرا کمک میکردی، درست عین مولا و پیشوات حضرت امیرالمؤمنین علی(ع)... با بچه شهیدایی که باباهاشون تو جنگ با اسرائیل در کنارت جنگیدن می نشستی و دست به سرشون میکشیدی تا احساس غربت نکن... تو پسر حاج رضوان بودی اما جایِ اینکه بورسیه شی و بری خارج از کشورت درس بخونی تو بهترین دانشگاه کشورت اونم نه به خاطر موقعیت پدرت بلکه به خاطر رتبه ی بالا و استعدادت درس خوندی و یه ترم به فارق التحصیلیت هم شهید شدی... تو زیبا و مردونه زندگی کردی و زیبا هم از دنیا رفتی،برا همینه که وقتی اسمتو میاریم، نمیگیم ج.م بلکه با افتخار میگیم جهاد عماد مغنیة❤️ @Jahad1370313
🍃 دیدی رفیق ؛ این جانی که داریم چقدر برایمان عزیز است یک ویروس اینطور ترس به دل ها انداخته ؛ تازه معلوم نیست حتما جانت را بگیرد! حالا میفهمی سختی از گذشتن را ؟ شهدا از عزیز ترین چیزی که داشتند گذشتند! @Jahad1370313
جهادی😍 شهید❣❣❣❣❣❣
شهادت❤️ خاندان مغنیة را خاندان شهادت نامیده اند،چرا که این خانواده تمام فرزندانش را در راه ایمان و عقیده فدا کرده است.... این خانواده بیش از سه دهه است که نامش با نهضت امام خمینی «ره» گره خورده است پیش از حاج رضوان«عماد مغنیة» دو تن از برادرانش به نام های جهاد و فواد توسط سرویس های تروریستی رژیم اسرائیل،بخش موساد که مربوط به عملیاتهای تخصصی ترور اشخاص میباشد،به شهادت رسیدند... «جهاد فائز مغنیة🌹»، برادر حاج رضوان در تاریخ (21 خرداد سال 1363 شمسی) در جریان بمب گذاری رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه ی «بئرالعبد»،واقع در ضایحه ی جنوبی به شهادت رسید. «فواد فائز مغنیة🍃» هم در تاریخ (1دی 1373 شمسی) توسط رژیم صهیونیستی ترور شد و به برادرش پیوست.... «عماد فائز مغنیة🌺» فرمانده ی کل شاخه ی نظامی حزب الله لبنان و معاون جهادی حزب الله،نفر دوم مقاومت اسلامی لبنان،این اَبَر مجاهد اسلام و شیعه درست 13سال بعد از شهادت برادرش فواد در تاریخ (23 بهمن 1386) در عملیات مشترک تروریستی اسرائیل و آمریکا و مزدوران منطقه ای آنان و همکاری اطلاعاتی چند کشور اروپایی از جمله آلمان و.... در سوریه پس از جلسه ای سری هنگامی که در حال سوار شدن بر خودروی میتسوبیشی پاژیروی نقره ای رنگ خود بود بر اثر انفجار بمبی که در خودروی شخصی اش تعبیه شده بود آسمانی شد.... و اما ❤️جهاد❤️..... «جهاد عماد مغنیة❤️»،فرزند حاج رضوان که نام عموی شهیدش را بر او نهاده بودند،در تاریخ «28 دی ماه 1393شمسی» در حالی که به همراه گروهی از نیروهای حزب الله در حال بازدید از شهر «مزرعة الامل» در منطقه ی قنیطره در سوریه بود هدف حمله موشکی بالگرد رژیم نفرین شده ی صهیونیستی قرار گرفت و آسمانی شد.... «مصطفی بدر الدین🌸 »،فرمانده ی مقاومت اسلامی پس از حاج رضوان در سوریه و داماد حاج رضوان،پنجمین شهید این خانواده ی عاشورایی و مجاهد است که در تاریخ(21 اردیبهشت 1395 شمسی) به یاران شهیدش پیوست.... @Jahad1370313
. .🍃شُہــدا بِہتَـریݩ میـزبانانند.. ڪـۅچہ ۍ عآشِـــقۍِ دِݪَـــت را بزݩ بہ نامِ یِـڪ شَہیــد، ۅ منتظــرِ معجــــ😍ــــزه ۍ رِفاقَـٺ آنہـا بآش..🌱❤️ ❤️ @Jahad1370313
🔴دستگیری یکی از عوامل انفجار تروریستی حرم امامین عسکریین(ع) 🔵خبرگزاری رسمی عراق (واع)، نیروهای امنیتی این کشور تروریست معروف به «عباس عنیده» را که یکی از عوامل انفجار تروریستی در حرم امامین عسکریین(ع) در سال ۲۰۰۶ بود، بازداشت کردند. 🔵بر اساس این گزارش، فرماندهی عملیات سامراء با صدور بیانیه ای بازداشت این عنصر تکفیری را تأیید کرده است. 🔵این تروریست بازداشت شده در عملیات ترور «اطوار بهجت» گزارشگر شبکه العربیه در عراق نیز مشارکت داشته است. 🔵گفتنی است، در سال ۲۰۰۶ میلادی یک انفجار تروریستی در حرم امامین عسکریین(ع) به وقوع پیوست که به تخریب گنبد این حرم مطهر منجر شد. پیشتر شماری از عوامل بازداشت شده این جنایت اعدام شده بودند.
🕌 قدس خرمشهر دیگر می شود‼️ ✅ پيروزی و شكست اسلام، به فراوانی و كمی طرفداران آن نبود، اسلام دين خداست كه آن را پيروز ساخت، و سپاه اوست كه آن را آماده و ياری فرمود... و ما بر وعده پروردگار خود اميدواريم كه او به وعده خود وفا می كند، و سپاه خود را ياری خواهد كرد. 📚 ، فرازی از خطبه۱۴۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mohamadi Panah-Golchin Moharam1396-0010.mp3
4.4M
🎼 بر دلها جز غم تو بی تاثیره، عشق تو مال همه ست عالم گیره ✌️
بِہش گفٺم: خیلۍ دۅسِٺ دارم... برگشٺ بهم گفٺ: ببین اۅن مۅقع کہ تۅ هنۅز بہ دُنیا نَیومدہ بۅدۍ مَن فداٺ شُدم:)))♥️ 🌵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز گلزار🌹شهدا🌹 تهران😭😭😭😔😔😔😢👇👇👇
قطعه 24 شهید علی خلیلی 🌹🌹 ساعت تقریبا هفت و پنج دقیقه
رفیقم داداش مجید هوا بچه های کانال داشته باشیا🌹🌹🌹
به وقته رمان 😍😍😍
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 پارت هجدهم رمان ❤️عاشقانه تنها میان داعش ❤️ که مثل همیشه نبود؛ اصالً مهربان و برادران
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 پارت نوزدهم رمان ❤️عاشقانه تنها میان داعش ❤️ که خاطره شهادت پدرم بیتابش کرده بود، یک چشمش به عباس که مدام سوالپیچش میکرد و احساس می- کردم قلب نگاهش پیش من است که دیگر در برابر بارش شدید احساسش کم آوردم. به بهانه جمع کردن سفره بلند شدم و با دستهایی که هنوز میلرزید، تُنگ شربت را برداشتم. فقط دلم میخواست هرچهزودتر از معرکه نگاه حیدر کنار بکشم و نمیدانم چه شد که درست باالی سرش، پیراهن بلندم به پایم پیچید و تعادلم را از دست دادم. یک لحظه سکوت و بعد صدای خنده جمع! تُنگ شربت در دستم سرنگون شده و همه شربت را روی سر و پیراهن سپید حیدر ریخته بودم. احساس میکردم خنکای شربت مقاومت حیدر را شکسته که با دستش موهایش را خشک کرد و بعد از چند روز دوباره خندید. .... @Jahad1370313
جـھـٰاد‌ابـن‌العـمـٰاد‌ .
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 پارت نوزدهم رمان ❤️عاشقانه تنها میان داعش ❤️ که خاطره شهادت پدرم بیتابش کرده بود، یک
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 پارت بیستم رمان ❤️عاشقانه تنها میان داعش ❤️ صورتش از خنده و خجالت سرخ شده و به گمانم گونههای من هم از خجالت گل انداخته بود که حرارت صورتم را بهخوبی حس میکردم. زیر لب عذرخواهی کردم، اما انگار شیرینی شربتی که به سرش ریخته بودم، بینهایت به کامش چسبیده بود که چشمانش اینهمه میدرخشید و همچنان سر به زیر میخندید. انگار همه تلخیهای این چند روز فراموشش شده و با تهمتی که به عدنان زده بود، ماجرا را خاتمه داده و حاال با خیال راحت میخندید. چین و چروک صورت عمو هم از خنده پُر شده بود که با دست اشاره کرد تا برگردم و بنشینم. پاورچین برگشتم و سر جایم کنار حلیه، همسر عباس نشستم. زنعمو به دخترانش زینب و زهرا اشاره کرد تا سفره را جمع کنند و بالفاصله عباس و حلیه هم بلند شدند و به بهانه خواباندن .... @Jahad1370313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا