| بعد از جنگ هیبریدی
🔰آنچه در دورههای قبل «خط مقدم» و «پشت جبهه» نامیده میشد دیگر وجود ندارد. در این گستره پرتنش، اگر نخبگان و سرمایهداران و رانتخواران بر انباشتن ثروت شخصی متمرکز شوند و جامعه در حالت افسرده و بیش از حد آرام و بی اطلاع رها شود، وضعیت کشور بدتر میشود، که بهتر نمیشود. از این رو ضروری است که جمهوری اسلامی ایران از لحاظ سیاسی پایدارتر، از نظر اقتصادی کارآمدتر، از نظر اجتماعی عادلانهتر و از نظر اخلاقی سالمتر بازسازی شود.
🔸واضح است که در زمینه سیاست خارجی، مهمترین هدف تقویت استقلال ایران بهعنوان یک تمدن و بهعنوان یک بازیگر مهم مستقل جهانی، فراهم کردن سطح قابل قبولی از امنیت و ایجاد شرایط مساعد برای توسعه همهجانبه در زمینه های نامبرده است. برای دستیابی به این هدف در شرایط فعلی که پیچیدهتر و دشوارتر از ادوار گذشته است، نیاز به یک راهبرد یکپارچه کارآمد سیاسی، نظامی، اقتصادی، فناوری، اطلاعاتی و فرهنگی وجود دارد.
🔸نکته اصلی که باید قبل از هر چیز در نظر داشت این است که هیچ راهبردی بدون مجموعهای از ذهنیتها، سودمند نیست. بر پایه ارزشهایمان باید به خودمان رجوع کنیم، و به سوالات اساسی پاسخ دهیم و به پاسخها آگاهی داشته باشیم؛ آگاهی از اینکه چه کسی هستیم، از کجا آمدهایم و برای چه چیزی تلاش میکنیم. راهبرد در خلأ تئوریک معنای کاملی ندارد. سیاست خارجی که با سیاست داخلی پیوند تنگاتنگی دارد، بر پایههای آگاهی ما از این پاسخها بنا دارد.
🔸باید به پاسخ این سوالها برسیم تا محتوای راهبردی برای تصمیم گیری شکل بگیرد و آماده ورود به دورانی شویم که میتواند مهلکهای برای ما باشد تا ایران را به زمین سوخته و به بنبست رسیده تبدیل کند. جنگ هیبریدی فعلی به راحتی از مرز تبلیغات و رسانه میگذرد و دشمنان به صورت فیزیکی داخل مرزهای ایران حرکت خواهند کرد. اروپا با ایران اتمام حجت نمود و با تحریم سپاه به عنوان حافظ جان فیزیکی ایرانیان این پیام را داد که از جانب ما (اروپا) مصون نخواهید بود و نقشه های بعدی به مرحله اجرا خواهند گذاشته شد.
🔸حال توپ در زمین ماست، آیا میخواهیم منفعل باشیم و ببینیم دیگران چه کار میکنند تا ما هم راهحلی برای مواجهه با آن پیدا کنیم، یا میخواهیم فعال باشیم و بر پایه ارزشهایمان به سمت فتح موفقیتها حرکت کنیم.
@جلال الدین فنایی
| آیا ایران واقعا نظم بین المللی لیبرال را دوست ندارد؟
🔰با توجه به سیاستهای ایران از دورههای گذشته تا به امروز می توان اینطور برداشت کرد که ایران احساس میکرد یا میکند که از بازوی اقتصادی نظم بین المللی لیبرال سود میبرد. یکی از شواهدی که این گزاره را تایید میکند آن است که ایران امتیاز امنیتی میدهد تا غرب امتیاز اقتصادی بدهد. این نشان میدهد که بسیاری از سیاستمداران ایرانی نسبت به غرب حسن نیت دارند. این حسن نیت میتوانست سادهلوحانه نباشد، اما هست.
🔸آمریکا میتوانست از موقعیت و قدرت خود برای شکلدهی و تقویت نظم بینالمللی لیبرال به شیوههایی استفاده کند که به نفع همه کشورها در نظام بینالملل باشد و حتی از این طریق پایداری نظم بینالمللی لیبرال را تضمین کند. در عوض، آمریکا مسیر خودخواهانهای را انتخاب کرد و احساس کرد که اکنون زمان مناسبی است تا از ضعف موقت دیگران برای تثبیت جایگاه خود در جهان استفاده کند. بنابراین در سرتاسر جهان نفوذ نرم و سخت خود راگسترش داد و تهدیدات امنیتی مهیبی را متوجه بقا ایران نمود.
🔸با این حال میتوان اعتراف کرد که ایران تاحدودی در فرآیندها و ساختارهای اقتصادی نظم بین المللی لیبرال ادغام شده است و حتی به دنبال یکپارچگی بیشتر است. امروز نیز، دستکم آن چیزی که ما میبینیم، ایران نیت یا ابتکاری برای ایجاد نظم جدید اقتصادی ندارد، چنانکه تحت هیچ شرایطی حاضر نیست محوریت دلار را از اقتصاد خود بزداید؛ برخلاف روسیه که دلار و یورو را کنار گذاشت.
🔸اما از سوی دیگر ایران به صورت طبیعی در برابر بازوی سیاسی نظم بینالمللی لیبرال مقاومت کرده، به این دلیل ساده که شکل داخلی حکومت در یک کشور را نمیتوان از بیرون تحمیل کرد. شکل داخلی هر دولت برآمده از یک پشتوانه تاریخی پیچیده است و تکامل آن تحت تاثیر مجموعهای از عوامل مانند جغرافیا، مذهب، فرهنگ و تاریخ روابط با کشورهای همسایه بوده است. این عوامل از نظر تاریخی ماهیت یک حکومت را از پیش تعیین میکنند. برای همین است که تحمیل اشکال حکمرانی بیگانه به یک کشور منجر به هرج و مرج داخلی میشود. تحولاتی از این دست در بهار عربی و انقلابهای رنگی اتفاق افتاد.
🔸اقتصاد ایران اگر از اشغال دلار و سیاستهای پولی بانک جهانی آزاد شود، احتمال عبور از این معضلات مزمن اقتصادی هم بوجود میآید. خلاقیت به همراه زدودن حسن نیت، همون راهی که نیروهای نظامی ما با توسل به آن به موفقیتهایی چشمگیری دست یافتند. نسخه اقتصادی را هم باید همانگونه بدست آورد، یعنی خارج از چارچوب متداول باید فکر کنند (thinking out of the box). چطور با چوب پنبه توانستیم موشک های اگزوست فرانسه را مهار کنیم، با مین دریایی قراضه آمریکا رو از معرکه دور کردیم، با پهپاد چند دلاری سامانه های میلیاردی را خنثی کردیم.
@جلال الدین فنایی
|داستانی برای عبرت گرفتن
🔰روسیه اساسا خود را یک فرهنگ و تمدن اروپایی و غربی میداند، اما تحولات سیاسی در قرن ۱۹ و ۲۰ باعث فاصله گرفتن روسیه از سایر کشورهای اروپایی شد. در دوره معاصر سیاستمداران مختلفی از روسیه درصدد نزدیکی و ادغام در غرب برآمدند. گورباچف با پیوستن به جبهه غربی معتقد بود که می توان دوباره در غرب ادغام شد. او معتقد بود که پایان دادن به جنگ سرد بر اساس شرط و شروط غرب، بلیط ورود روسیه به جامعه غربی را فراهم میکند. بهایی که روسیه باید می پرداخت، مستلزم به رسمیت شناختن برتری غرب در همه چیز بود، از جمله نظم سیاسی و اقتصادی غرب؛ یعنی درجه ای از زیردست بودن و فرعی بودن را قبول کند. با این حال روسیه آماده پذیرش رهبری آمریکا آن گونه که برای قدرت مسلط جهان سزاوار است بود. پذیرش هژمونی آمریکا لازمه اش پذیرش تغییراتی تمدنی در خود روسیه بود که میتوانست بازنمایی فرهنگ، هویت و موقعیت روسیه را تضعیف کند، که صد البته روسیه زیر بار اینگونه تضعیف نمی خواست برود.
🔸علاوه بر این، روسیه در پایان جنگ سرد هرگز خود را یک کشور شکستخورده نمیدانست و از این رو شکست را مانند آلمان و ژاپن نپذیرفته بود. روسیه به دنبال حفظ اختیارات سیاسی برای داخل کشور خود بود. از طرف دیگر موقعیت مهم آن و قدرت زیاد و پهناور بودن سرزمینش، سنتهای تاریخی متفاوت با غرب و آرمانهای استقلالطلبانه بهعنوان موانعی برای پذیرش روسیه در غرب به حساب میآمدند.
🔸بعد از آن ولادیمیر پوتین دستور کار جدید ایجاد یک اروپای بزرگ را مجدداً فرمولبندی کرد. او روسیه را تا حد بسیار زیادی در نظام سیاسی و اقتصادی غرب ادغام کرد و توافقات متعددی در زمینههای راهبردی با غرب منعقد کرد و در بسیاری از امور همکاری خود را اعلام نمود، اما ظاهرا غرب انتظار تغییر شکل بیشتری از روسیه داشت و عقبنشینی های روسیه موثر واقع نیافتاد.
🔸روسیه اصلا نمیخواست نظم جهانی تحت رهبری غرب را متزلزل کند. از آنجایی که روسیه نشانههایی از تضعیف نظم جهانی را میدید، میخواست از این افول برای رهایی از ترتیبات پسا جنگ سرد استفاده کند و از این ضعف برای جا کردن خود در زمره کشورهای غربی استفاده کند. روسیه بارها این موضوع را به اشکال مختلف به صورت دوستانهای مطرح کرد، اما غرب بر این عقیده بود که روسیه هیچ حق مشروعی برای مطالبه چیزی فراتر از جایگاهی که برایش تعیین شده بود ندارد. همزمان هم ناتو به صورت بیرحمانهای خود را به مرز روسیه رساند.
🔸روسیه پس از چندین دهه تلاش مسالمتآمیز برای اصلاح و نه تخریب نظام تحت رهبری غرب و یافتن جایگاه مناسب در آن، مجبور شد به سلاح روی آورد؛ قبل از آنکه غرب به مرحله تکمیل آمادگی برای تجزیه و نابودی روسیه برسد.
❇️ این سرگذشتی ست آموزنده برای کسانی که می خواهند پند بگیرند.
@جلال الدین فنایی
|محور ترکیه-آذربایجان
🔰نفوذ فزاینده ترکیه در قفقاز جنوبی و اتحاد این کشور با آذربایجان، ایران را در وضعیت بغرنجی قرار داده. از حدود دو سال پیش و پس از جنگ قره باغ آنکارا موقعیت خود را در قفقاز جنوبی به طور قابل توجهی افزایش داده. نفوذ بیشتر در جمهوری باکو دروازهای را برای آنکارا فراهم میکند تا دامنه خود را فراتر از قفقاز، به سمت دریای خزر و آسیای میانه، بهویژه ترکمنستان گسترش دهد. اردوغان و علیف همکاریهای سیاسی و اقتصادی جدیدی را برای تقویت روابط با کشورهای آسیای میانه امضا کردهاند، و هر از چندی خبرهایی در این زمینه منتشر میشود، مانند بسته شدن تنها مسجد شیعیان در قرقیزستان با اصرار الهام علیف.
🔸اکنون آنچیزی که ایران میبیند اتحاد کشورهای همسو با ترکیه در امتداد مرزهای خود است. ترکیه یکی از اعضای ناتو است و با اسرائیل روابط نزدیکی دارد. با گشایش سفارت آذربایجان در اسرائیل یک اتحاد غیررسمی سه جانبه بین این سه کشور ایجاد شده. این اتحاد فراتر از یک ابتکار دیپلماتیک معمولی است و تاثیرات عینی آن در حال بروز است. به عنوان مثال در آذر ماه ترکیه و آذربایجان یک سری مانور نظامی در چندین منطقه آذربایجان نزدیک مرز ایران برگزار کردند، همچنین باکو تبدیل به انباری بزرگ از مهمات اسرائیلی شده. (جایگاه و اهمیت کمیت و میزان ذخایر مهمات در جنگ اوکراین کاملا روشن است. انباشت فوقالعاده زیاد مهمات توسط اوکراینیها موجب بهم ریختن محاسبات روسیه شد و باعث توقف و یا کندی پیشروی روسیه شد.)
🔸این روابط پرتنش خطری واقعی برای ایران به همراه دارد.ارمنستان تحت فشار ترکیه خود را مجبور به موافقت با برقراری کریدور تورانی یا اصطلاحا زنگزور میداند. این امر عملا تنها مسیر زمینی دسترسی ایران به قفقاز جنوبی، اروپا و روسیه را مسدود میکند و مقدرات کشور را به نظر امثال علیف و اردوغان معلومالحال گره میزند، چیزی که آیندگان، هرگز ما را بخاطر آن نخواهند بخشید. ضمن آنکه این دو کشور به صراحت و به دفعات اعلام کرده اند که به بخش های وسیعی از خاک ایران چشم طمع دارند.
🔸ایران و ترکیه تجربه مدیریت اختلافات خود در سوریه و همچنین در امتداد مرز مشترک خود را دارند. با این حال، میتوان انتظار داشت که رقابت بیسروصدا در قفقاز جنوبی تشدید شود، بهویژه با افزایش قدرت ترکیه به نسبت ایران، که از نظر اقتصادی ضعیف است.
🔸ایران محکوم به آن است که دنبال متعادل کردن محور ترکیه-آذربایجان باشد. بعد از فروپاشی شوروی در سال ۱۳۷۱، ایران نسبت به کشورهای استقلال یافته از شوروی کاملا سردرگم بود؛ امروز نتایج آن سردرگمی را تجربه می کنیم. ایران مجبور است که سیاست خود را تعیین کند و عزم خود را جزم کند.
@جلال الدین فنایی
|به بهانه تعلیق روسیه از Fatf
🔰همه نهادهای برقرار کننده نظم غربمحور از دادگاه کیفری بینالمللی گرفته تا سازمان تجارت جهانی و سازمان بهداشت جهانی، درباره کارایی خود دچار تردیدهای جدی شدهاند. سازمان ملل متحد شاید برجستهترین مظهر نظم بینالمللی است که بر پایه برابری حاکمیت قدرت های بزرگ در تلاش برای حفظ صلح بینالمللی بنا شده است؛ اما ظرفیت آن برای ایفای این مسئولیت و رسیدن به اهداف دیگرش، که شامل حفاظت از حقوق بشر و ارائه کمک به گشورهای نیازمند میشود در سالهای اخیر به شدت محدود شده است.
🔸غیر از کاهش شدید قدرت این نهادها، تعارض ساختاری آنها نیز هویدا شده است. قدرت واقعی در سازمان ملل در اختیار پنج عضو دارای حق وتو در شورای امنیت است و آنها از مواضع خود برای محدود کردن دخالت این نهاد در درگیری های مهم اخیر، از جمله جنگهای سوریه و یمن استفاده کردهاند. مضحک ترین وضعیت در این مقوله آن چیزی است که در جنگ روسیه و اوکراین شاهد هستیم. چون روسیه خود دارای رای وتو است، تمام تلاشهای سازمان ملل و شورای امنیت برای محکوم یا مداخله کردن در این جنگ بی حاصل است.
🔸ضعف نظم موجود در کنفرانس امنیتی مونیخ بیشتر آشکار شد. یکی از ابزارهای تعیین خطوط امنیت غرب محور کنفرانس امنیتی مونیخ است. این کنفرانس با شعار «گفتوگو» برگزار شد، اما با دعوت نکردن از ایران و روسیه عملا گفتوگویی هم صورت نگرفت و کشورهای همپیمان و همسو گرد هم آمدند و یکدیگر را تایید کردند. نماینده چین هم در این کنفرانس آمد تا به دیگران گوشزد کند که دست از تایوان برنمیدارد. دیگر کمتر کسی هست که معتقد باشد چیزی به عنوان اجماع جهانی وجود دارد.
🔸مثال دیگر تعلیق روسیه از Fatf است .این همان پیمانی است که غربیها و طرفدارانشان اصرار عجیبوغریبی برای عضویت ایران در آن باوجود تحریمهای کمرشکن داشتند. این نهاد مالی بهجای عمل به مواردی که خود را متعهد به آن میداند، در عمل ابزار دیگر غرب برای سیطره بر جهان است. با تعلیق روسیه در این نهاد اثبات شد که اصرار برای حضور ایران در این نهاد برای آن بوده است که در مواقع حساس ایران را از آن اخراج کنند تا دشواری های داخلی و خارجی ایران زیادتر شود.
🔸دروضعیت کنونی قواعد بینالمللی تضعیف شده و امنیت کشورها به مخاطره افتاده است. معاهدات بینالمللی که ایران متعهد شده باید همگی بازنگری شوند و با احتیاط بیشتری در نهادهای بینالمللی حضور پیدا کند. تغییر نظم جهانی در برابر دیدگان همه است و آرام آرام به سمت مرحله خشونتآمیز کشیده میشود.
🔸برجام به عنوان چاقوی برندهای که خودمان ساختیم و تحویل غربیها دادیم، در این مرحله خشن، احتمالا یکی از سلاحهای غرب علیه ما خواهد بود. ایران به جای افتخار به آنکه دندانهای نیش خود را کشیده و تحویل غرب داده و آژانس هم او را هشت مرتبه تایید کرده، باید فکری به حال وضعیت بازدارندگی و تهاجمی خود بکند تا میان کشاکش قدرتهای بزرگ و حتی همسایگانش بلعیده نشود.
@JalaleddinFanaei
| توافق ایران و عربستان
🔰داستان از انفجار تاسیسات نفتی آرامکو شروع میشود. جایی که سعودیها انتظار داشتند که سامانههای هشدار و پدافند حمله هوایی مدرنشان جلوی تسلیحات یمنی (از قبیل پهپاد شاهد) را بگیرد، اما نگرفت. سعودیها منتظر ماندند که ائتلاف غربی پاسخی مناسب به ایران بدهد، اما هیچ اتفاقی نیافتاد. حالا دیگر سعودیها واقعا از غرب دلگیر و دلزده شده بودند. از طرفی هم پولهای کلانی به غرب پرداخته بودند و هم وعده تامین امنیت از سوی غرب پوچ از آب درآمده بود.
🔸بعد از چندی خبر از چیزی به نام پیمان ابراهیم مطرح شد. به سمتش رفتند، اما آنها آنقدر سادهلوح نبودند که به این راحتی گول پیمان ابراهیم را بخورند. کمکم فهمیدند که پیمان ابراهیم برای آن است تا اسرائیل خط مقدم خود را جلو بکشد و کشورهای عرب را سیبل تلافی ایرانیها قرار بدهند و در نهایت جنگ به داخل اسراییل کشیده نشود. سعودیها که دیگر از اینجا رانده و از آنجا مانده تنها یک راه برای خود پیدا کردند: توافق با ایران، همان ایرانی که تا چند وقت پیش آن را «سر مار» می خواندند و به کمتر از نابودی و تجزیه آن رضایت نمیدادند و میخواستند جنگ را به داخلش بکشانند و برای حمله به آن لابی میکردند.
🔸سعودیها غرور خود را در دست گرفتند و به زمین کوبیدند؛ چون آنها میدانستند که در عالم سیاست هیچ دوستی و دشمنی دائمی وجود ندارد بلکه ژئوپلتیک و منافع هست که باید در صدر امور قرار گیرد. ایرانی که شب و روز در حال فحش دادن به آن بودند، یک روزه تغییر میکند و آهسته آهسته تیترهای ضد ایرانی از خبرگزاریهایشان حذف میشود.
🔸عفو گسترده رهبری و راهپیمایی 22 بهمن که هزاران برابر پرجمعیتتر از اغتشاشات مخالفان بود برای ناظر سعودی نشان از آن داشت که نظام جمهوری اسلامی کاملا کشور را در اختیار دارد و نگران براندازی نیست. برداشتی که خارجیها از این عفو گسترده گرفتند روشن بود، ایران کشوری نیست که با تهدید و ارعاب، کشتن چند مامور و فحش به رهبرش بتوان آن را شکست داد.
🔸متن مذاکرات منتشر نشده، اما ظاهرا در این توافق ایران در موضع قدرت نشسته و بنسلمان در جایگاه بازنده و شکست خورده قرار دارد. به هر روی، این توافق که آغاز روابط دیپلماتیک بعد از هفت سال است به خودیخود محتوای خاصی ندارد. سیاستهای بعدی عربستان سعودی درباره کیفیت ارتباط با اسراییل، آتشبس نظامی در یمن، وضعیت و شکل نفوذشان در لبنان و عراق، نوع تعامل با شیعیان عربستان و ... نشان دهنده چیستی و معرف این توافق خواهد بود.
@جلال الدین فنایی
| رقیب نهایی
🔰 ترکیه و ایران دارای سابقه طولانی رقابت هستند که به قرنها قبل باز میگردد. رویارویی بین ایران و عثمانی اغلب خشن و خونین بود و هر دو طرف متحمل تلفات سنگینی می شدند. درگیری ها بر سر قلمرو، منابع و قدرت سیاسی صورت میگرفت و اختلافات عمدتا فرهنگی بین دو امپراتوری نیز بر آن دامن میزد. بیشتر جنگهای عثمانی و صفوی در سالهای ۱۰۰۱-۱۰۱۷ شمسی رخ داد که بیش از ۱۶ سال طول کشید و عمدتا بر سر کنترل مناطقی انجام می شد که امروزه عراق و آذربایجان نام دارند.
🔸 عثمانیان مدرن بودند و از تاکتیکها و تسلیحات نظامی بهروز بهره میبردند. بااین حال ایرانیها قافیه را نباختند. صفویان از طریق ترکیبی از استراتژی نظامی، اتحاد با سایر قدرتها و ارتباطات دیپلماتیک موفق به مقاومت و حتی در مواردی شکست عثمانیها شد. یکی از تاکتیکهای صفویان بهرهمندی از زمین بود، به این صورت که اغلب در مناطق کوهستانی میجنگیدند که سواره نظام عثمانی در آن کارایی کمتری داشت. صفویان همچنین با دیگر قدرتها مانند امپراتوری گورکانیان در هندوستان و قبایل ازبک در آسیای میانه برای ایجاد موازنه قوا در برابر عثمانی اتحاد برقرار کردند. علاوه بر این، روابط دیپلماتیک با قدرت های اروپایی مانند انگلیس و فرانسه داشتند که به آنها کمک می کرد تا به فناوریها و سلاحهای جدید دسترسی پیدا کنند.
🔸امروز، نفوذ فزاینده ترکیه در منطقه، به ویژه اتحاد این کشور با آذربایجان، موجب نگرانی ایران شده است. آنکارا موقعیت خود را در قفقاز جنوبی به طور قابل توجهی افزایش داده است. نفوذ بیشتر در آذربایجان دروازهای را برای آنکارا فراهم میکند تا دامنه خود را فراتر از قفقاز، به سمت دریای خزر و فراتر از آن به آسیای میانه گسترش دهد.
🔸 ایران رقیبی را میبیند که چندان روی حسن همسایگی و برادری او نمی توان حساب کرد. بر ارس، دجله و فرات چنان سدهایی زده که نفس همسایگان را به تنگ آورده. برای پیشبرد اهدافش از گروه های تروریستی همچون داعش و النصره حمایت می کند و علنا چشم طمع به خاک همسایگان دارد. این نگرانکننده است، به ویژه از آنجا که نفوذ فزاینده ترکیه ممکن است به نفع غرب ترجمه شود؛ چون ترکیه یکی از اعضای ناتو است و با اسرائیل رابطه گرمی دارد. افتتاح سفارت آذربایجان در اسرائیل هم در همین پازل دیده میشود و به صورت بالفعل اتحادی سه جانبه میان این سه کشور ایجاد شده است. این تعاملات فراتر از ابتکارات دیپلماتیک است و حالا دیگر جنبه عملی پیدا کرده، به صورتی که جسورانه مانورهای نظامی در مرزهای ایران برگزار میکنند.
🔸کشورهای عربی و همسایگان دیگر ما ممکن است رقیب ایران به حساب بیایند، اما رقابت با این دولتها موقتی است. رقیب اصلی و نهایی ایران، ترکیه است. برای آن روز که با این واقعیت به وضوح رو در رو شویم، باید دستان ایران پر باشد. اگر ایران قفقاز را به رقیب ترک واگذار کند، آن روز دیگر ترکیه رقیب ما نیست، چون ایران بالکل از گردونه بازیگران مهم خارج میشود و در حد کشوری فرعی و احتمالا تجزیه شده در منطقه تعریف خواهد شد.
🔸برخورد قاطع با علیف در قالب بازپسگیری نخجوان برای قطع ارتباط مستقیم ترکیه با آذربایجان و همچنین بازپسگیری تالش برای متعادل کردن سهم ایران در دریای خزر، می تواند از جمله راههایی باشد که مانع قرار گرفتن ایران در تنگنای ژئوپلتیک و در راستای محافظت از منافع حیاتی ایران باشد.
🔸مقابله ایران و عثمانی مجموعهای پیچیده و چند وجهی از تعاملات و درگیریها بود که نظم غربآسیا را برای قرن ها شکل داد. امروز نیز در این منطقه نظم جدیدی در حال شکل گرفتن است که تدبیر سیاستمداران ایران را میطلبد.
@JalaleddinFanaei
| روز قدس - روز همستگی برای آزادی فلسطین 🇵🇸
روز جهانی قدس که یادگار امام راحل است، رویدادی است که برای ابراز حمایت از مردم فلسطین و دعوت به آزادی قدس از اشغال صهیونیسم برگزار میشود. در ایران و بسیاری از کشورهای دنیا این روز با شور و حرارت زیادی برگزار میگردد. ترویج این روز و شرکت در این راهپیمایی ثمرات مهمی برای آزادی #قدس و حل مسئله فلسطین دارد، از جمله:
🔸افزایش آگاهی: راهپیمایی روز قدس آگاهی مردم را در مورد مصائب مردم فلسطین افزایش می دهد. در بعد بینالمللی، راهپیمایی روز قدس به عنوان یک کنش دیپلماسی عمومی موجب آشنایی و آموزش مردم در سراسر جهان از تاریخ مسئله فلسطین و مسائل مرتبط به آن میشود که میتواند منجر به حمایت بیشتر از فلسطین و مبارزه فلسطینی ها علیه اسرائیل شود.
🔸همبستگی و اتحاد: راهپیمایی روز قدس می تواند عاملی برای وحدت مسلمانان باشد. مسئله فلسطين و آزادی قدس از نقاط مشترک میان مسلمانان است که میتواند حس جمعی و وحدت اسلامی ميان مسلمانان را تقویت کند. این روز به عنوان بستری برای مسلمانان و غیرمسلمانان است تا گرد هم بیایند و همبستگی خود را با مردم فلسطین اعلام کنند. در برخی کشورهای غربی، غیرمسلمانان زیادی در حمایت از فلسطین فعالیت میکنند. چنین اتحادی این پیام را به جامعه بینالمللی ارسال میکند که مسئله فلسطین از حمایت گستردهای برخوردار است که می تواند به تقویت آرمان فلسطین کمک کند و دولتها و سازمانهای بینالمللی را تحت فشار قرار دهد تا در حمایت از حقوق فلسطینیان اقدام کنند.
🔸تقویت روحیه مبارزان فلسطینی: راهپیمایی روز قدس میتواند به تقویت روحیه فلسطینیهایی که تحت اشغال زندگی میکنند کمک کند؛ به ویژه برای فلسطینیهایی که ممکن است در مبارزه خود برای عدالت و آزادی احساس انزوا و به حاشیه رانده شدن کنند، مهم باشد.
✳️آزادسازی قبله نخست و حرم دوم مسلمانان جهان، تنها برای تسهیل زیارت و سفر به این مکان شریف نیست. امروز خطر اسرائيل متوجه همه سرزمينهای اسلامی است و برنامهریزی برای مقابله با اسرائیل برای حفظ اسلام و مسلمانان ضروری است. البته تنها شرکت در چنین راهپیماییهایی جهت ایجاد تغییرات معنادار برای فلسطینیان کافی نیست. این راهپیمایی تنها بخشی از یک راهبرد بزرگتر است که اشکال دیگری از کنشگری مانند اقدامات دیپلماتیک، سازماندهی مخالفان اسرائیل و اقدام مستقیم را نیز شامل میشود.
@JalaleddinFanaei