حسین‌؏بہ‌علۍاکبرت‌منودم‌محرمۍببخش.. نذارشرمنده‌بشم..:)😔💔 میخوام‌این‌محرم‌نوکرخوبۍبرات‌باشم..💔

باورم‌اینہ‌کہ‌برکت‌هیئت‌هامون،صدقہ‌سر قسمت‌خانوم‌هاست!! اگہ‌ماسینہ‌زن‌اربابمون‌شدیم،واسہ‌اینہ‌کہ بچگیامون‌مامانامون‌ما‌روبغل‌میکردن‌میبردن هیأت،بایِ‌عالمہ‌خوراکۍواسباب‌بازی‌سرمون‌ُ گرم‌میکردن،کلۍاذیت‌میشدن‌وازروضہ‌و عزاداریشون‌میفتادن،تاماروعاشق‌امام‌حسین؏ باربیارن..💔:)

💔'!

یه‌وقتام‌که‌بی‌خوابی‌میزنه‌به‌سرمون یِ‌تسبیح‌دست‌بگیریم واسه‌دلایی‌که‌شکستیم حرفایی‌‌که‌پشت‌سرکسی‌زدیم تهمتایی‌که‌زدیم‌وقضاوتایی‌که‌کردیم این‌ذکروبگیم : خدایاغلط‌کردم،تکرارنمیشه..💔 #آره‌خلاصه‌کارسازه!

خیلۍسخته‌اون‌لحظات..! وقتۍطرف‌میخوادشهیدبشه‌خداازش‌میپرسه ببرم‌یانبرم..؟! کنده‌شدی‌ازدنیا..؟! اون‌وقته‌که‌مثلِ‌فیلم‌تمام‌لحظات‌شیرین‌زندگۍاز جلوی‌چشمات‌ردمیشه...! شهیدمحمدخانۍمیگفت:)💔

میومدم ‌گلزارشُهدا راه میرفتم ما بینِ قبراشون.. با خودم میگفتم خب الحمدالله یِ هفت سال از این کوچیڪ‌ترم رد میشدم میگفتم یِ هفت نُه سال از این کوچیڪ‌ترم کمش‌ یِ پنج سال از این کوچیڪ‌ترم🚶‍♂..

الان میام تو گلزار نگاه میکنم میبینم ، یه هشت سال از این بزرگ‌ترم یِ نُه سال از این بزرگ‌ترم..:)💔

جـٰامانده‌ڪ‌باشۍ،دیگرجـٰامانده‌ای!🚶‍♂💔:)

از بابام شنیدم کہ حال و هواشون خیلی آسمونی بوده(:💔 سنم قد نمیده به زمان جنگ،🚶‍♂ ولی دیدم آدمای با حال و هوای رزمنده‌ های جنگ.. ولی خودمونیم بچه‌ها شهدا خیلی هم آدمای عجیب غریبی نبودناا.. فقط پاڪ زندگی کردن و بلد بودن:)💔