eitaa logo
جانان 🌱
578 دنبال‌کننده
121 عکس
41 ویدیو
4 فایل
🦋 به نام خدای بسیار بخشنده و بسیار مهربان 🦋 ⚪ داستان‌های واقعی و عرفانی، 🟣 حکایات و روایات، 🟢 رمان‌های مذهبی تأثیر گذار 🔘 کپی برداری حرام است 🔘 تبلیغات ارزان و پربازده : https://eitaa.com/joinchat/1106640988Cd9a90c39b5
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 برگزیده ای از صحیفه ی سجادیه به مناسبت ماه مبارک رمضان 🌙 3️⃣ روز چهارم : 📜 بخشش نامه 🔻موْلَايَ ارْحَمْ كَبْوَتِي لِحُرِّ وَجْهِي وَ زَلَّةَ قَدَمِي ، وَ عُدْ بِحِلْمِكَ عَلَى جَهْلِي وَ بِإِحْسَانِكَ عَلَى إِسَاءَتِي ، فَأَنَا الْمُقِرُّ بِذَنْبِي ، الْمُعْتَرِفُ بِخَطِيئَتِي ، وَ هَذِهِ يَدِي وَ نَاصِيَتِي ، أَسْتَكِينُ بِالْقَوَدِ مِنْ نَفْسِي ، ارْحَمْ شَيْبَتِي ، وَ نَفَادَ أَيَّامِي ، وَ اقْتِرَابَ أَجَلِي وَ ضَعْفِي وَ مَسْكَنَتِي وَ قِلَّةَ حِيلَتِي 💠مولاى من! 🌀بر به رو افتادنم با تمام رخسارم، 💠و بر لغزش گام‏هايم ، 🌀 رحم كن. 💠و با بردبارى‏ات بر نادانى ‏ام، 🌀 و با احسانت بر بدكردارى ‏ام ، 💠 تلافى كن. 🌀زيرا من به گناه خود، اقرار داشته ، 💠و به خطاى خويش، اعتراف مى‏ كنم. 🌀و اين دست من و موى جلوى سرم است. 💠 براى قصاص خويش، فروتن مى‏ شوم، 🌀بر پيرى ‏ام ، 💠 و به آخر رسيدن روزهايم ، 🌀و نزديك شدن مرگم ، 💠و ناتوانى ‏ام، 🌀 و نيازمندى‏ ، 💠و بيچارگى ام رحم كن. 📚صحیفه سجادیه ✍️ دعای 53 بند 4 💫 💫💫 @Shadana
جانان 🌱
*از روزه گرفتن تا شهادت در سوریه🕊️* *شهید محمد اسدی*🌹 تاریخ تولد: ۳۰ / ۶ / ۱۳۶۴ تاریخ شهادت: ۱۷ / ۳ / ۱۳۹۵ محل تولد: مشهد محل شهادت: حلب/ سوریه 🌹همرزم← او برای رفتن به سوریه *۴۰ روز در منزل پدری چله نشینی کرد و روزه گرفت.*💫 بعد از اعزام به سوریه آنجا هم در گرماگرم مبارزه و هوای گرم آن *80 روز روزه گرفت*💫 طوری که آخرین عکس های به جا مانده از او کاملا شرایط جسمی و روحی اش را مشخص می کند🥀همرزم پاکستانی اش از دوربین، پیکر چند شهید را بین نیروهای خودی و دشمن میبیند⭕ در همان لحظه فرمانده محمد، سر می رسد و می گوید *مادران این شهدا چشم انتظار فرزندانشان هستند*🌷 و به همراه چند نفر دیگر از نیروها، داوطلب می شوند که پیکرهای شهدا را برگردانند.💫 *رفت که پیکر شهدا را بیاورد و پیکر خودش جاماند و در اول ماه رمضان با دهان روزه به شهادت رسید*🕊️ اسم جهادی او در سوریه «غلام عباس» بود به راستی او شبیه به آقایش ابوالفضل(ع) به شهادت رسید🥀 و طبق آرزوی خود که به همرزمش گفته بود: *«دوست دارم من هم مثل مادرم فاطمه الزهرا(س) پیکرم در اینجا نزد عمه جانم زینب، مجهول المکان بماند.»*🥀 *یک سال و نیم دور از وطن و بدون کفن بر خاک های سوریه مفقود ماند*🖤 و بعد از آن به وطن بازگشت🕊️🕋 *شهید محمد اسدی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات 🍃🌹 @Shadana 🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قطعا شهادت🌹گل رز زیبایی است که هنگامی که فکرمان به آن نزدیک می شود آن را داریم… ای برادرانم! باید هر کدام از شما عنصر فعالی باشید تا پایان زندگی تان با شهادت خاتمه یابد.✌️🏻 را همه می توانند تصاحب کنند، اما را فقط با 👈🏻(اعمال نیک)👉🏻 می توان تصاحب کرد…. من این مسیر را طی کردم که بسیاری فکر می کنند سخت است، اما اگر از به آن بنگریم، چیزی به جز در آن نمی بینی و من این مسیر را برای رسیدن به خدا و نزدیکی به او طی کردم. این راه امتداد مسیر کربلاست و ادامه دهنده این راه هستم و در این مسیر گام خواهم برداشت. به جوانان توصیه می کنم که خود را اول وقت بخوانید، بخوانید؛ زیرا که ✨بسیار مهم✨ است. به ! اینکه مواظب خود باشید که این مهم ترین چیز است. زینبی برخورد کنید… چرا ما داریم به سراغ بدعت ها می رویم. برخی حجاب دارند ولی بدن نما… عده ای بر سر دارند ولی همراه با مدل های جدید یا صورت ها را می کنند… ✨حضرت صاحب الزمان (عج)! خدا به شما صبر دهد، زیرا او منتظر ماست نه اینکه ما منتظر او باشیم. هنگامی می شود گفت منتظریم که خود را کنیم.✨ 🍃🌹 @Shadana 🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جانان 🌱
*شهیدی که حقش را گرفت*☑️ *شهید داوود عابدی*🌹 تاریخ تولد: ۷ / ۱ / ۱۳۴۲ تاریخ شهادت: ۲۲ / ۱۱ / ۱۳۶۳ محل تولد: دخر آباد مزار: تهران محل شهادت: عملیات بدر 🌹همرزمش میگوید← داوود گفت می خوام دم آخری روضه مادرم زهرا(س) رو بخونم🏴یکی یکی بچه ها آمدند و دورمان جمع شدند💫 شاکی شدم و گفتم: «بابا، چه خبره؟ یواش‌تر. الان همه‌مون لو میریم.»❌ آخرش داوود شعری خواند، همه‌مان گریه کردیم🥀. به دلم افتاد داوود رفتنی است. واقعا آسمانی شده بود. از رخش پیدا بود.💫 نگاهش کردم. *دیدم شانه‌اش رو از جیبش در آورد و موهایش رو شونه کرد* گفتم: «داوود، انگار ملاقاتی داری؟؟.»💫 گفت: *« سید امشب می خوام حقم رو بگیرم !»💫*🕊️ دور و بر ساعت 12، تو سکوت کامل و به ستون راه افتادیم. پاهایم درد داشتو بچه ها از من دور تر شدند🥀 وقتی رسیدم دیدم چند نفر حلقه زدند دور یک نفر🥀 *رفتم جلو و دیدم داوود است*🥀 سر داوود روی قبضه بود و نمی توانست بلندش کند. فقط گفت: *«یا علی، سید، دیدی من مسافر شدم؟»*🕊️ گفتم:«سلام منو به مادرم فاطمه زهرا (س) برسون🌷، گفت منتظرتم سید💫.. بغلش کردم و ماچش کردم. *او بلند شد دست به سینه گذاشت تعظیم کرد و بعد به شهادت رسید*🕊️ او طی عملیات بدر بود *که با تیری به پهلو*🖤شربت شهادت را نوشید🕊️🕋 *شهید داوود عابدی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات 🍃🌹 @Shadana 🌹🍃
جانان 🌱
*شهیدی که آرزویش شهادت در سجده بود"* *۳۰ روز، روزه گرفتن در گرمای شدید*🕊️ *شهید یوسف شریف*🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۲ تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱۱ / ۱۳۶۴ محل تولد: جیرفت محل شهادت: فاو 🌹همرزم← *در هور گرما بیشتر از پنجاه درجه بود*☀️ آن‌ها که در هور بودند می‌دانند فقط عاشقان تحمل ماندن در آنجا را دارند🌷. یکی از بچه‌های مخابرات آنجا گفت: تا بحال چند بار به برادر شریف اصرار کرده‌اند که برای تجدید روحیه از اینجا برود🥀 اما او گفته حداقل یک ماه به من فرصت بدهید تا روزه‌ام را بگیرم💫 *او ۳۰ روز در گرمای شدید هور روزه گرفت*💫میگفت *« دوست دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم »*🕊️ همرزم ← در حال عکس گرفتن بودم *که دیدم یک نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته است* 🌷فکر کردم نماز می خواند📿 اما دیدم هوا کاملاَ روشن است و وقت نماز گذشته🥀جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم. دستم را که روی کتف او گذاشتم ، به پهلو افتاد🥀 *دیدم گلوله ای از پشت به او اصابت کرده و به قلبش رسیده*🖤 ۱۵ روز بعد از شهادتش *خودم را روی سینه اش انداختم بوی عطر و گلاب میداد🌷 مردم التماس میکردند که صورت نورانی اش راببینند*💫 در نهایت او *با گلوله ای بر سینه‌اش برخاک سجده کرد تا به آسمان برسد*💫و چه زیبا به آرزویش رسید🕊️🕋 *سردار شهید یوسف شریف* *شادی روحش صلوات*💙🌹 🍃🌹 @Shadana 🌹🍃
📝شلوار یخ زده و پاهاے خونے 🔸آخرین مسئولیتش فرمانده دسته بود. در والفجر۸ از ناحیه دست و شڪم مجروح شد، اما ڪمتر ڪسے میدانست ڪه او مجروح شده است. 🔹اگر ڪسے درباره حضورش در جبهه سوال میڪرد، طفره میرفت و چیزے نمیگفت. 🔸یڪدفعه در منطقه خواستیم از یڪ رودخانه رد شویم. زمستان❄️ بود و هوا به شدت سرد بود. رو به بقیه ڪرد و گفت: "اگر یڪ نفر مریض بشود بهتر از این است ڪه همه مریض شوند." یڪے یڪے بچه ها را به دوش ڪشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر ڪار متوجه شلوار او شدیم ڪه یخ زده بود و پاهایش خونے شده بود. 🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات 🍃🌹 @Shadana 🌹🍃