📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۹۷
🔰 ادامه روشنفکری لیبرال در ایران...
متأسّفانه جریان روشنفکری با اینکه به دردها و دغدغههای اصلی ایران؛ یعنی انحطاط و نسبت دین و دنیای مدرن و استبداد و... به خوبی پیبرده بود، ولی هیچگاه نتوانست به تولید علم و اندیشه و تئوریپردازی دست یابد.
برخلاف روشنفکران غربی که با توجّه به چالشهای فکری و رفتاری توانستند نهضت نرمافزاری و تولید علم را تحقّق بخشند.
بسیاری از روشنفکران ایران مانند: محمّدعلی فروغی و تقیزاده با همراهی دولت و حکومت، مدل جدیدی از استبداد را برای مردم به ارمغان آوردند و هیچ گامی در رفع انحطاط ایران برنداشتند.
♦️روشنفکران دیگری همچون: جلال آل احمد، شریعتی و... نیز گرچه با نظام سیاسی استبداد همراهی نکردند، ولی تنها توانستند با روش احیای سنّتهای دینی، آنهم بهوسیله بومیسازی برخی اندیشههای غربی، نوعی غربستیزی و استبدادستیزی را به فرهنگ عمومی تبدیل کنند، امّا نسخه درمانی برای دردهای انحطاط و استبداد ارایه نکردند.
روشنفکری متجدّد دینی و غیر دینی پس از انقلاب و جنگ تحمیلی نیز چاره ایجابی نیندیشید و تنها پروژه بومیسازی برخی اندیشههای غربی را دنبال کرد و تازه غربستیزی دوره گذشته را نیز کمرنگ ساخت.
🔹البته مبنای بیشتر روشنفکران دینی متجدّد با تأثیرپذیری از گفتمان و انگارههای شریعتی این بود که میتوان با پذیرش گزینشی از زوایای مثبت سنّت و مدرنیته و رها ساختنجنبههای منفی این دو جریان به مسئله انحطاط مسلمین پایان داد، ولی تثبیت حکومت دینی و جمهوری اسلامی، به تدریج گفتمان دیگری از روشنفکری، یعنی روشنفکری لیبرال، امّا با مدلی متفاوت از دوران قاجار و پهلوی را پدید آورد. این مدل از روشنفکری لیبرال با انگارههای شریعتی هم کنار نمیآید و ایدئولوژی دینی را باور ندارد و با حکومت دینی مخالفت میورزد. عقلانیت و علم مدرن را تنها راه نجات جامعه میداند، امّا جامعه ای که به دین حداقلی باور دارد.
تمام اجزای این گفتمان با مبانی فلسفه انتقادی و پسامدرنیته شکل میگیرد.
🔸دورههای روشنفکری لیبرال در ایران
مهمترین چهرههای روشنفکری لیبرال را میتوان در پنج دوره تاریخی معرفی کرد:
ـ دوره اوّل، روشنفکرانی مانند میرزا عسگرخان افشار ارومی، میرزا ابوالحسنخان ایلچی، میرزا صالح شیرازی، فرخخان امینالدّوله غفاری، حسینخان آقا هستند که در اوایل قرن سیزدهم هجری با امضای قرارداد گلستان و ترکمنچای و واگذاری هرات و افغانستان به انگلیس و طرح و توسعه فرهنگی غرب مدرن و سکولار چهره منفوری از خود بهجا گذاشتند. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#پرونده_ویژه
#بازگشت_از_نیمه_راه (4)
✡️ تخریب ولایت با ردای مرجعیت
♨️ در سال ۱۳۵۸ با تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی و به ویژه بعد از طرح و تصویب اصل ۱۱۰ که تصریح بر #ولایت_فقیه و اختیارات قانونی آن میکرد، آیتالله شریعتمداری در مصاحبههای مکرر به مخالفت آشکار با اصل مذکور پرداخت و آن را مخالف اصل حاکمیت ملت دانست.
♨️ در نظر او كاركرد ولایت فقیه به صورت «دخالت در حكومت» منحصر به زمانهایی بود كه حكومتی وجود نداشت و فقیه با ولایت خود حكومتی را تعیین میكرد. پس از آن كه نهادهای حكومتی شكل گرفتند كاركرد ولایت فقیه در مواجهه با انحراف در حكومت فقط ارشاد و اعتراض است و نمیتواند به تعویض حكومت بپردازد.
♨️ امام خمینی(ره) نیز در راستای وحدت بین روحانیت، بارها به آقای شریعتمداری توسط افرادی پیغام فرستاد و حتی خود به دیدار او رفت اما شریعتمداری دست از فتنه انگیزی برنداشت.
♨️ حضرت امام خمینی (ره) نیز در اول آذر 58 در سخنرانی بسیار صریحی در جواب شریعتمداری و حزبش چنین فرمود: «...شما كوچكتر از آن هستید كه این نهضت را منحرف كنید...شما قلدر هستید. رضاخان با سرنیزه حكومت میكرد شما با قلم میخواهید حكومت كنید، سر نیزه او شكست، قلم شما هم میشكند».
♨️ در حقیقت شریعتمداری مقام ولایت فقیه را مناسب قامت خود میدانست. شریعتمداری وقتی که متوجه شد ولایت فقیه به او نمیرسد، در صدد برآمد جلوی تصویب قانونی آن و نهایتاً تعلق قانونی آن به حضرت امام را بگیرد و به این ترتیب در روز 11 آذر 58، فتوای شرعی به عدم شركت در انتخابات قانون اساسی و دادن رأی مثبت به آن را صادر كرد.
#حسین_کاظمی
@antisecular_ir
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۴۴
🔰 تحولات و فعالیت سازمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی...
بلافاصله پس از انشعاب، رهبران اکثریت نزد آیتالله بهشتی رئیس دیوان عالی کشور و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی رفتند تا به ایشان بگویند که حکومت جمهوری اسلامی را دربست قبول ندارند، ولی معتقدند در چارچوب اشکال غیر قهرآمیز میتوان با آن مبارزه کرد و مبارزات ضدامپریالیستی را پیش برد. آنها همچنین به آیتالله بهشتی گفتند که معتقدند امام خمینی ضدامپریالیست و رهبری مبارزه هنوز به دست ایشان است. اکثریت که معتقد بودند در صورت سقوط حکومت جمهوری اسلامی یک حکومت آمریکایی جای آن را خواهد گرفت، خود را حامی «خط امام» دانسته، ضمن حمایت از مواضع ضدامپریالیستی امام به تعمیق آن پای می فشردند.
♦️جریان اکثریت، تسخیر سفارت آمریکا و سقوط دولت بازرگان را فاز دوم انقلاب و فرار بنیصدر در سال ۶۰ را «تجلی اراده خلقهای ستمدیده ایران» و فاز سوم انقلاب خواند.
ضمن اینکه در انتخابات ریاست جمهوری که پس از برکناری بنیصدر برگزار شد، به خاطر مواضع ضدامپریالیستی محمدعلی رجایی از وی حمایت کردند.
یکماه بعد انشعاب دیگری در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران (اکثریت) رخ داد. سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) که در نهایت به پیمودن راه وحدت با حزب توده ایران و انتخاب مشی سیاسی دست زده بود، در درون خود دچار انشعابی دیگر گردید و در آذرماه ۶۰ انشعاب کنندگان کلمه اکثریت را حذف کرده و سازمانی به نام سازمان فداییان خلق ایران(اقلیت) ایجاد کردند.کتاب ماهی سیاه کوچولو، اثر صمد بهرنگی مدتها نقش مانیفست و بیانه غیر رسمی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران را بازی میکرد
🔹در سال ۶۱ با افشای فعالیتهای غیرقانونی حزب توده و جاسوسی آن به نفع شوروی، «سازمان فداییان خلق ـ اکثریت» که با حزب روابط بسیار نزدیکی داشت نیز ضربه خورد. روز پس از دستگیریِ رهبران حزب توده، سازمان در جلسهای تصمیم به خروج از کشور به مقصد شوروی گرفت. در فروردین ۶۵ جلسهای در سطح سران سازمان برگزار شد که آغازی بود بر پایان آن. فداییان اعتراف کردند که حمایتشان از جمهوری اسلامی بر پایه نیرنگ بوده است.
همچنین اظهار داشتند که باید هنگامی که بخش وسیعی از مناطق جنوب و غرب کشور در اشغال رژیم بعث بود بر طبل صلح میکوبیدند و جمهوری اسلامی را به تکدی برای بازپسگیری زمینهای اشغالی خود دعوت میکردند.
🔸آنان در حالیکه از همکاری سازمان مجاهدین خلق(منافقین) با رژیم تجاوزکار بعث آگاه بودند، به توصیه تئوریسینهای حزب کمونیست شوروی خواستار همکاری با آن شدند و در پایان جلسه به براندازی جمهوری اسلامی، صرفنظر از شیوههای آن رأی دادند و در نهایت جریان اکثریت نیز در در اوایل سال ۱۳۶۲ پیوند خود را با اقلیت اعلام کرده و به صورت آشکار، نبرد مسلحانه خود را رسما با جمهوری اسلامی آغاز کردند. ادامه دارد....
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۹۸
🔰 ادوار روشنفکری لیبرال در ایران...
دوره دوم روشنفکری را باید روشنفکری مشروطه نامید که به تفصیل بیشتری توانستند به توسعه و گسترش مدرنیته در ایران بپردازند. این دوره در سالهای پایانی ۱۲۷۰ قمری آغاز گردید و تنوّع و پیچیدگی بیشتری یافت. شخصیتهایی مانند: جلالالدین میرزا، آخوندزاده، میرزا حسینخان سپهسالار، میرزا یوسفخان مستشارالدّوله، محمّدحسن اعتمادالسّلطنه، میرزا علیخان امینالدّوله، میرزا آقاخان کرمانی، احمد روحی، امینالسّلطان، میرزا ملکمخان ناظمالدّوله، زینالعابدین مراغهای، صنیعالدّوله، میرزا نصرالله مشیرالدّوله، میرزا عبدالرحیم طالبوف، حاج سیّاح و وثوقالدّوله، نمونهای از دوره دوم روشنفکری لیبرال و سکولار ایران هستند که در کسوت جهانگردی، بازرگانی، دلالی، مدیریتی، سیاسی و حزبی، به غربزدگی و رویکرد ضدّ دینی دامن زدند. این دوره تا کودتای ۱۲۹۹ شمسی و با روی کارآمدن قزّاق بیسوادی به نام رضاخان یا سردارسپه ادامه یافت.
♦️دوره سوم روشنفکری را باید با حاکمیت پهلوی اوّل توصیف کرد که با مدل روشنفکری رضاخانی توانستند استبداد جدیدی را برای مردم ایران به ارمغان بیاورند، این دوره که با شخصیتهایی همچون: سلیمان میرزا اسکندری، محمّدعلی فروغی، حسن تقیزاده، احمد کسروی، احمد متین دفتری و... ظاهر شد، وارد مرحله جدیدی از التقاط دینی و تفکّر لیبرالیستی و شبه مدرنیته گشت.
🔹دوره چهارم روشنفکری لیبرال، با حاکمیت پهلوی دوم؛ یعنی با اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ شمسی و خروج رضاشاه از ایران آغاز میشود و گرایشهای التقاطی و ناسیونالیستی و سلطنتطلبی در جریانهای جبهه ملّی و سوسیال لیبرال و کانون نویسندگان ایران و احزاب گوناگونی چون حزب مردم، حزب ملیّون، حزب ایران نوین، حزب رستاخیز به رهبری افرادی همچون: علی امینی، محمّد مصدق، کریم سنجابی، محمّد مسعود، داریوش همایون، فریدون آدمیّت، حسنعلی منصور، امیرعباس هویدا، شجاعالدّین شفاء، لیلی امیرارجمند و غیره پدید میآید.
البته در این دوره، روشنفکری سیوسیالیستی یا مارکسیستی توسط افرادی همچون: محمّد نخشب، امیرمختار پورشیرازی، خلیل ملکی و غیره نیز دنبال شد و جریانهای التقاطی دیگری مانند سازمان مجاهدین خلق و سازمان چریکهای فدایی خلق ایران را بهوجود آورد.
🔸روشنفکری دوره پنجم را باید در بعد از دوره انقلاب و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران دانست. این دوره که توسط افرادی همچون: عبدالکریم سروش، محمّد مجتهد شبستری و... رهبری میشد، با تحوّلات جهانی و آشنایی با فلسفههای معاصر غرب بهویژه فلسفه تحلیلی و هرمنوتیک، در عرصه جدیدی از اندیشه سیاسی و اجتماعی قرار گرفت و التقاط اسلامی و جریان لیبرالیسم و سکولاریسم را با سبک جدیدی دنبال کرد. ادامه دارد...
🆔 @Jarianshenasi
#پرونده_ویژه
#بازگشت_از_نیمه_راه (5)
✡️ پدر حزب آشوب
⚡️ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، #شریعتمداری که خود را رقیب #امام_خمینی(ره) می دید، سعی کرد از همه ابزارها برای گسترش نفوذ و افزایش دامنه اعتبارش استفاده کند.
⚡️ یکی از خطرناکترین اقداماتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی زیر چتر حمایت شریعتمداری انجام گرفت، تأسیس «حزب جمهوری خلق مسلمان» و غائله آذربایجان بود.
⚡️ به دنبال اعلام موجودیت حزب جمهوری اسلامی(1357/11/19) که از حمایت مؤثر امام خمینی(ره) برخوردار بود، در روز 1357/12/24، حزب جمهوری خلق مسلمان که حمایت شریعتمداری را پشت سر خود داشت، اعلام موجودیت کرد.
⚡️ این حزب به فعالیتهای ضدانقلابی و جداییطلبانه در آذربایجان مشغول بود. از جمله اقدامات حزب خلق مسلمان در تقابل با جمهوری اسلامی میتوان به مخالفت این حزب با همهپرسی قانون اساسی سال 1358 اشاره کرد.
⚡️ آنها در این مسیر #شریعتمداری را نیز حامی خود میدیدند، به گونهای که پس از برگزاری رفراندوم قانون اساسی و حضور مردم در این همهپرسی، اعضای حزب، به بهانه دفاع از پدر معنوی خود به ایجاد #آشوب و اغتشاش در آذربایجان دست زدند.
⚡️ آشوب گران، دامنه فعالیتهای خود را به شهرهای قم، مشهد و تهران نیز گسترش دادند. در مهم ترین اقدام، صدا و سیمای آذربایجان به تصرف این حزب درآمد و سایر نهادهای دولتی را نیز تهدید و یا تصرف کردند.
⚡️ پس از این غائله، شریعتمداری با وجود سیل اعلامیهها و نامههایی که از او انحلال حزب را خواستار بودند، حاضر نشد این حزب را محکوم کند.
#حسین_کاظمی
#آنتی_سکولار
@antisecular_ir
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۴۵
🔰 پایان کار سازمان چریکهای فدایی خلق در ایران
از سال ۱۳۶۲ به بعد که سازمان به صورت آشکار وارد تقابل مسلحانه با جمهوری اسلامی شد، آشکارا بر طبل جنگ میکوبیدند و مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی را تبلیغ میکردند، اما با وجود همه هیاهوی خود برای «سازماندهی مسلح تودهها» و جنگ چریکیِ شهری، فاقد توانایی لازم هم در تئوری و هم در نیرو بودند.
و کردستان تنها نقطهای بود که می توانست وفاداری آنان به تئوری هایشان را نشان دهد.
♦️چریکهای فدایی خلق که از ابتدای غائله کردستان در آن نقشآفرینی میکردند، تا سال ۶۴ در مناطق کردنشین تحرکاتی داشته و دست به عملیاتهایی میزدند. این گروه طی مدت حضور در کردستان ایران تلاش میکرد روابط خود با رژیم بعث را از نگاه نیروهای نظامیاش مخفی دارد، اما پس از حضور در کردستان عراق، ناگزیر شد به روابط خود با رژیم بعث آشکارا اعتراف کند. بنابراین مسئولین سازمان با صراحت اعلام کردند که «هرگونه کمکی را از جانب هر کسی بدون قبول قید و شرط میپذیریم.»!
با وجود این، شکستهای بیوقفه، انشعابات و خروجهای پیدرپی و ناتوانی در سازماندهی، گروه را در آستانه تلاشی قرار داد. در کردستان عراق نیز دو تن از افراد باسابقه گروه از آن جدا شدند.
🔹گروهک "راه کارگر" یکی دیگر از انشعاب های سچفخا بود که به رهبری "مرتضی یزدی" در آبان ۱۳۵۸ صورت گرفت. علت انشعاب انتقاد به مشی چریکی و نحوه ی حاکمیت سازمان بود.
گروهک "اشرف دهقان" نیز که در گذشته از آن سخن به میان آمد، و در اردیبهشت ۱۳۵۸ از سچفخا منشعب شده بود، فعالیت عمده اش در کردستان انجام می گرفت و کار عمده ی آنان در داخل و خارج از کردستان، سرقت بانک ها و ادارات و ترور افراد و شخصیت های اسلامی و پاسداران بوده است و در بیشتر شهرهای کردستان، دفتر و مقر مستقل داشته و در تشنج آفرینی ها و کشتارهای بی رحمانه چون مثله کردن و کندن پوست سر و صورت پاسداران، نقش عمده ای داشته است که بعد از پاکسازی شهرها از لوث وجود گروهک ها، این گروه نیز به کوهها و روستاهای آزاد نشده پناه بردند، به ویژه در منطقه آلان و سردشت که در آنجا مقر جداگانه داشتند و در عملیات مشترک نظامی با حزب دموکرات شرکت می کردند. از این گروه نیز، گروهی به نام "حرمتی پور" انشعاب یافتند که سران این گروه و خود حرمتی پور در جنگل های شمال توسط برادران بسیج و سپاه به درک واصل شدند.
🔸با سریعتر شدن تحولات شوروی و حرکت به سمت فروپاشی در پایان دهه ۸۰ میلادی، بسیاری از اعضای سازمان به سرعت به اروپا به ویژه آلمان پناه بردند و به انجام برخی فعالیت های تبلیغاتی دست زدند که دیگر نمی توان آن را زندگی یک سازمان چریکی نامید، خصوصا که کمونیسم نیز در صحنه بین المللی مرده است. و به این ترتیب سازمان با مارکسیسم و تمامی آموزههای آن وداع کرد.
در نخستین کنگره سازمان در سال ۶۹، فداییان با مشاهده شکست سوسیالیسم و دیکتاتوری طبقه کارگر، از مارکسیسم ـ لنینیسم اعلام برائت کردند و ضمن نفی خشونت، شعار «سرنگونی جمهوری اسلامی» را به «پایان بخشیدن به جمهوری اسلامی» تغییر دادند، چرا که سرنگونی متضمن اعمال خشونت بود که آنها مایل بودند از آن فاصله بگیرند. این مسئله اما نه به خاطر خصلتهای انسانی بلکه به خاطر ناکارآمدی اعمال خشونت بود. فداییان برای نیل به اهداف خود یعنی گذار به «جمهوری پارلمانی» حتی مایل به همکاری با سلطنتطلبان نیز بودند. امروزه آنان که بهزعم خود برای برقراری دموکراسی تلاش میکنند روشن نمیسازند که چگونه میتوان دیکتاتوری طبقه کارگر را که اندیشه آنان را مدتها به خود مشغول ساخته به مردم سالاری تبدیل کرد. ادامه دارد....
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
❇️ این #انقلاب به خواست خدای تبارک و تعالی شکست نخواهد خورد
♦️امام خمینی(ره): این انقلاب به خواست خدای تبارک و تعالی شکست نخواهد خورد. گو اینکه همه #قدرتهای_بزرگ دنیا با انقلاب ما دشمن باشند، گو اینکه همه #رسانههای_گروهی دنیا بر ضد این نهضت قلمفرسایی کنند و دروغپردازی؛ آنچه حقیقت است، روشن خواهد بود و روشن خواهد شد.
🔸آن روزی هم که حضرت #سید_الشهدا را مظلوم شهید کردند، بعضی از اشخاصی او را به اسم خارجی و اینکه در حکومت حق وقت، قیام کرده است، این طور معرفی کردند. لکن نور خدا میدرخشد و خواهد درخشید و عالم را خواهد از نور پر کرد.
📚۲۵مهر۱۳۶۱
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۹۹
🔰 ادوار تاریخی لیبرالیسم در ایران
از آنچه پیش از این آوردیم روشن شد که لیبرالیسم تجسّم نفسانیت بشر جدید و ایدئولوژی ترویج و توجیه سرمایهسالاری و اباحیت بوده است و هسته مرکزی تفکّر سیاسی جدید غربی را تشکیل داده و جزء لازم آن بوده است. این ایدئولوژی مظهر خودبنیادی و اعراض از حق در تمدّن غربی است.
اگر لیبرالیسم رکن اصلی و لاینفکّ تاریخ تمدّن غرب در عصر جدید بوده، در نسبت با تاریخ ما پدیدهای کاملاً وارداتی بهشمار میرود. شواهد تاریخی گواه بر این امرند که ایدئولوژی لیبرالیسم در ایران از دل مجامع فراماسونری در لندن و تهران پدید آمده و نقش و وظیفه تاریخی آن برقراری نظام غارتگرانه سرمایهسالاری و تعمیق غربگرایی بوده است.
♦️به بیان دیگر، لیبرالیسم، سرپل ایدئولوژیک وابستگی تمامعیار ما به بیگانگان بوده است. دو عامل اساسی در تعیین زمینهها و شرایط جذب فرهنگ لیبرالیسم غرب در میان قشرها و گروههای مختلف اجتماعی نقش داشتند:
۱. آشنایی و برخورد با غرب؛
۲. غیبت تفکّر و معرفت دینی و ضعف یقین و بهدنبال آن فطور و سستی در ایمان و اعتقاد به سنّتهای الهی و آسمانی.
در اغلب جوامع غیر غربی، بهویژه در جوامع اسلامی و از جمله در ایران، دو عامل یادشده بیشتر در میان رجال سیاسی و دربار، حضور داشت و بعد از رجال سیاسی، دیگر قشرهای شهری و قبل از همه بازار در مواجهه با غرب قرار میگیرد؛ زیرا بازار در کار تجارت بوده و از امکانات مالی و رفاهی مناسب نیز برخوردار است.
🔹رجال سیاسی به جهت تماس با غرب، مناسب ترین افراد برای لژهایی بودند که قصد جذب نیرو داشتند، مانند: سفیران، وزیران امور خارجه، اشرافزادگان و درباریانی که برای اوّلینبار جهت کسب مهارتها و علوم غربی راهی غرب میشدند. از سوی دیگر نقشی که رجال سیاسی در اجرای سیاستهای غربی میتوانستند برعهده گیرند، عامل دیگری بود که نظر لژها را قبل از همه به خود جلب میکرد.
نخستین مروّج لیبرالیسم و غربزدگی در ایران در زمره اوّلین ایرانیان بودند که به عضویت فراماسونری در آمدند.
ادوار تاریخی حیات لیبرالیسم در ایران را میتوان اینگونه فهرست کرد:
ـ لیبرالیسم عهد مشروطه (دوره اوّل)؛
ـ لیبرالیسم عهد پهلوی (دوره دوم)؛
ـ لیبرالیسم پس از انقلاب اسلامی (دوره سوم).
🔸لیبرالیسم عهد مشروطه
لیبرالها در دوره مشروطه اصلیترین نمایندگان و حامیان استعمار انگلیس و روس در ایران بوده و نقش تاریخی ایشان ایجاد زمینههای ترویج مدرنیسم و غربزدگی در ایران، سوارشدن بر جنبش اعتراضی و عدالتخواهانه مردمی در مشروطه و تبدیل آن به ابزاری جهت محدودکردن نفوذ اسلام و روحانیون بوده است.
جریان منورالفکران لیبرال، بیشترین همت خود را دراین دوره به تغییر نگاه به دین و ایجاد نگاه مثبت به غرب به کار گرفت . تعداد قابل توجهی از این منورالفکران را ملاحظه می کنیم که با استفاده از روشهای مختلف، مخصوصا تدوین ونشرکتاب، ایجاد روزنامه ها و نوشتن مقالات، تشکیل انجمن ها و محافل فرهنگی و سیاسی ، انتشار شبنامه ها و رواج اتهامات مختلف، بردن شاهان به سفرهای اروپایی، حضور در مناصب قدرت مخصوصا درصدر اعظمی و وزارت دربار و خارجه و معارف، به دنبال تحقق این هدف بودند. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#پرونده_ویژه
#بازگشت_از_نیمه_راه(6)
✡️ مرجعی به دنبال کودتا
⛔️ یکی دیگر از خیانتهای #شریعتمداری بعد از پیروزی انقلاب، همکاری با عوامل #کودتای_نقاب (نوژه) در تابستان 1359 بود.
⛔️ در جریان کودتا قرار بود از بمب های خوشه ای و 750 پوندی برای قتل عام مردم استفاده شود. کودتاچیان درصدد حذف امام و ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی بودند.
⛔️ اگر این اتفاق می افتاد، وحشتناک ترین کشتار در قرن بیستم و کل تاریخ جهان رقم می خورد. زیرا کودتاگران پیش بینی کرده بودند در جریان عملیات نظامی، یک میلیون تا 5 میلیون نفر کشته شوند.
⛔️ شریعتمداری در مرحله اول باید برای اطمینان خاطر افراد شرکت کننده در کودتا از لحاظ ایدئولوژیک و دینی، به تأیید کودتا می پرداخت.
⛔️ کودتاگران مطمئن بودند در صورتی که شریعتمداری به عنوان یک #مرجع_تقلید پیام بدهد و از کودتا حمایت کند، ارتش انگیزه ای برای مقاومت ندارد و به سرعت تسلیم می شود.
⛔️ او در مرحله دوم کودتا نقش مهمتری را برعهده دارد. زمانی که #امام_خمینی(ره) از صحنه سیاست حذف شد، شریعتمداری باید به صورت مستقیم وارد عمل می شد و رهبری کشور را در دست می گرفت.
⛔️ کودتای نوژه به لطف خدا شکست خورد و خائنان به سزای عمل خود رسیدند اما شریعتمداری به علت اینکه به صورت مستقیم در کودتا دست نداشت، تحت تعقیب قرار نگرفت.
⛔️ کودتاگران در بازجویی ها و مصاحبه تلویزیونی خود به ارتباط کودتا با بیت شریعتمداری اعتراف کرده بودند اما این بخش از اعترافات و مصاحبه ها به دلایل امنیتی و سیاسی حذف شد و به اطلاع عموم نرسید.
#حسین_کاظمی
#آنتی_سکولار
https://eitaa.com/antisecular_ir
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۴۶
🔰اتحادیه کمونیستهای ایران
یکی دیگر از تشکلهای مارکسیستی در ایران اتحادیه کمونیستهای ایران بود که در اواخر سال ۱۳۵۵ در پی اتحاد و ادغام دو گروه کمونیستی که عبارت از "سازمان انقلابیون کمونیست" که سازمانی مائوئیست در خارج از کشور بود و «گروه پویا» که اعضایش بعضاً برای آموزش جنگ چریکی به فلسطین رفته بودند، تشکیل شد.
"سازمان انقلابیون کمونیست" در سال ۱۳۴۸ در یک محفل دانشجویی خارج از کشور تشکیل شد و ۶۰-۵۰ نفر از دانشجویان ایرانی را با ایدئولوژی مارکسیستی به عضویت درآورد. و "گروه پویا" نیز شاکله اصلی اش از اعضای محفل گروه فلسطین بودند که پس از خروج از کشور مدتی در عراق و سپس در لبنان به سر بردند و اکثر اعضای آن دانشجویان ایرانی در آمریکا بودند که مخالف شاه بوده و علیه رژیم فعالیت سیاسی- فرهنگی مینمودند. اعضای این گروه در ماههای آخر پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ به ایران آمده و به «اتحادیه کمونیستهای بخش داخل» معروف گشتند.
از جمله فعالان شناخته شده این اتحادیه در خارج، از سیامک زعیم، عبدالرحمان آزمایش، حسین ریاحی و فرید و وحید سریع القلم می توان نام برد.
♦️اتحادیه کمونیستها، پس از پیروزی انقلاب اسلامی
این اتحادیه، در ابتدا نظام جمهوری اسلامی ایران را متشکل از جریانهای متفاوتی میدانست که اعتقاد داشتند نمیتوان در برابر همه آنها رفتار یکسانی اتخاذ نمود. از جمله این جریانها، جریان لیبرال بود که از نظر آنها حکومت را به سمت غرب کشانده و خواهان سرکوب آزادیهاست و از طرف دیگر خط امام میباشد که بایستی از آن پشتیبانی نمود؛ لذا برخلاف سایر گروههای چپ تندرو ضمن مخالفت با اسلامی بودن نظام و پایبندی به اصول مارکسیستی در ابتدا از نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل شعار استقلال، آزادی و رویارویی با غرب و آمریکا با نظام جمهوری اسلامی ایران حمایت می نمود.
🔹حمایت از اشغال لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، شرکت درجبهههای جنگ (هرچند با توجه به اسناد، متهم به ربودن اسلحه از مناطق جنگی و پنهان نمودن آنها میباشند) وحمایت از نهادهای انقلابی همچون سپاه، مخالفت با گروههای تندرو از جمله این موارد میباشد.
از سوی دیگر برگزاری جلسات برای معرفی خود و اندیشههایشان، جمعآوری اعضای گروه که از خارج آمده بودند، فرستادن هستههای تبلیغی به شهرهای مختلف، چاپ نشریات همچون ستاد، تشکیل اکیپهایی با نام «داس» به منظور آموزش نظامی اعضاء و هواداران به منظور مقابله با کودتا، تشکیل جمعیت زنان مبارز و تشکیلات پیشمرگان زحمتکشان در کردستان از دیگر اقدامات آنان بود.
🔸رودررویی با انقلاب اسلامی
این اتحادیه در ادامه راه خود با جریان اصیل انقلاب اسلامی و نهضت امام و یاران ایشان به مقابله برخاست. به خصوص از زمان تشکیل حزب جمهوری اسلامی، این اتحادیه در کنار نیروهای مخالف نظام همچون: سازمان مجاهدین خلق ایران، فدائیان خلق، کومله، سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و... که رئیس جمهور، بنیصدر، در راس آن قرار داشت، حمایت نموده و تشکیل حزب جمهوری اسلامی را کودتایی در کشور و امام و یاران ایشان را جبهه ارتجاع نامید ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۰۰
🔰 ادوار تاریخی لیبرالیسم در ایران
ادامه لیبرالیسم عهد مشروطه...
بیشترین تعداد و اقدامات منورالفکران لیبرال را ما در این مقطع از تاریخ قاجاریه ، که زمینه ساز نهضت مشروطه می باشد شاهد هستیم.
عموم مورخان که از لحاظ فکری هم مشرب این منورالفکران هستند ، نقش آنان را در زمینه سازی تغییر نظام سیاسی و فکری ایران یعنی مشروطیت ، نقش برجسته و تعیین کننده دانسته و آنان را بیدارگر ملت (در جهت خواسته های خودشان) دانسته اند. فریدون آدمیت از جمله کسانی است که تلاش کرده با برداشتهای روشنفکرانه از تفکرات و اقدامات این منور الفکران، اقدامات آنها را یکسره خدمت به ملت ایران و بیداری توده ها معرفی کند و از کنار بسیاری از خیانت ها و وابستگی های آنان به بیگانگان به خاطر فرهنگ مورد علاقه خود یعنی غرب گرایی، عبور کند.
♦️سایر مورخان از جمله ناظم الاسلام ، یحیی دولت آبادی ، کسروی ، ملک زاده کوشیده اند تا با تحلیل غیرصادقانه از این حوادث ، و توجه به گفتارهای غیر مستند و شنیده ها ، منورالفکران لیبرال را ناجی ملت قلمداد کرده و از کنار ده ها وطن فروشی آنان ، چه در جنگهای سرزمینی و چه قراردادهای مالی و اقتصادی و چه حوادث سیاسی به راحتی بگذرند تا با اشاره مختصر و غیر پیگیرانه ، موضوع را کم اهمیت جلوه دهند .
لیبرالهای این دوره به دو بخش لائیک و به ظاهر مذهبی تقسیم میشدهاند که البته ماهیت هر دو یکسان بوده و تنها در برخی ظواهر با یکدیگر اختلاف داشتهاند. وجه غالب لیبرالهای ایندوره گرایشهای توأمان لائیک و به اصطلاح مذهبی بوده است که به نمونههایی از آنها اشاره خواهیم کرد:
🔹میرزا عسکرخان افشار ارومی
او از نخستین ایرانیانی است که در فرانسه به عضویت لژهای ماسونی درآمد. وی در دستگاه عباس میرزا (نایب السلطنه) در تبریز بود که از سرکردگان سپاه ایران به حساب می آمد.
او دومین فرستاده ایران به فرانسه و حامل نامه ی فتحعلی شاه به ناپلئون در سال (۱۲۲۴ ه ق) است . وی با سفر به دربار ناپلئون ماموریت یافت به عنوان سفیر میان ایران و فرانسه ، علیه دشمن مشترک شان ، یعنی روسیه اتحاد برقرار کند و بتواند با جلب نظر ناپلئون، جلوی تجاوزات روسیه به ایران را بگیرد.
🔸لژ فراماسونری انگلیس در فرانسه، به دلیل اینکه انگلیس متّحد روسیه و با ناپلئون درگیر بود، از طریق ارتباطی که با میرزا عسکرخان برقرار کرد، او را با فعالیت لژ بهعنوان مرکز اصلی تمدّن غرب آشنا کرد و در ۲۴ نوامبر ۱۸۰۸ در پاریس به عضویت لژ (فیلو سوفیک فرانسه) درآورد. این لژ پیرو لژ بزرگ اسکاتلند بود.
او در این باره می گوید :
در آن شب ، به نور طریقت ماسونری منور گردیدم و از عالم تاریکی پا به عالم روشنایی گذاشتم !
در همان جلسه، شمشیر جواهرنشان خود را که دارای تیغه ی آبدیده ی دمشقی بود، از کمر باز کرده و روی میز استاد لژ می گذارد و می گوید :
برادران ! سروران و یاران ! دوستی، صداقت، وظیفه شناسی، امانت، فضائل اخلاقی، درایت، نوع پرستی و وفاداری به مقام سلطنت، همه ی اینها وظایفی است که در مغز من جای گرفته است و در مورد آنها قسم یاد کرده ام . اجازه می خواهم شمشیری را که در ۲۷ جنگ ! در راه وطن، در خدمت من بوده است، به عنوان گروگان تقدیم یاران و برادران کنم. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#پرونده_ویژه
#بازگشت_از_نیمه_راه(7)
💥سقوط از مقام مرجعیت
💢در اوایل سال 1361 کودتای جديدی کشف شد که در پی #براندازی جمهوری اسلامی بود.کودتاگران سعی داشتند با انجام یک کودتای نظامی،امام را به شهادت رسانده و نظام اسلامی را ساقط کنند.
💢بعد از کشف کودتا معلوم شد،#صادق_قطب_زاده با همراهی #شريعتمداری رهبری اين کودتا را برعهده داشتند.اين بار دخالت شريعتمداری درکودتا به صورت مستقيم بود.
💢 قطبزاده در بازجوییهای خود میگوید«در بین مراجع فقط با واسطه با شخص آیتالله شریعتمداری،مسئله در میان گذاشته شده بود.به نقل از آقای[عبدالرضا]حجازی ایشان گفتند که«من قبل از انجام برنامه، کاری نمیتوانم بکنم و بعد از انجام برنامه، بنده خود ایشان را تأیید میکنم و اقدام میکنم».
💢 شریعتمداری 500 هزار تومان به کودتاگران کمک کرده و اعتراف کرده بود که در جريان کودتا بوده ولی اقدامی در جهت جلوگيری از آن به عمل نياورده است.
💢 بعد از انتشار اعترافات متهمین،خشم مردم برانگیخته شد و #جامعه_مدرسین_حوزه_علمیه_قم شریعتمداری را از مرجعیت خلع کرد و دیگر تقلید از او را جایز ندانست. شریعتمداری با صدایی لرزان و ظاهری مضطرب در صفحه تلویزیون ظاهر شد و ضمن استغفار،تعهد کرد که دیگر در امور مشابه شرکت نداشته باشد.
💢 شریعتمداری تاپایان عمر یعنی فروردین 1365 که به علت سرطان کلیه درگذشت، در انزوا و #حصر بود.امروز شریعتمداری به عنوان یک #عبرت و تجربه تلخ د مورد عواقب دنیازدگی، جاه طلبی روحانیت و همچنین #نفوذ از طریق فرزندش(حسن)و ارتباط با بیگانه،مطرح است.
#حسین_کاظمی
#آنتی_سکولار
@antisecular_ir
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۴۷
🔰 قیام مسلحانه در واقعه آمل
با برکناری بنیصدر از فرماندهی کل قوا توسط حضرت امام(ره) و سپس رای مجلس مبنی بر بیکفایتی وی و عزل او از ریاست جمهوری در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ و درگیریهای به وجود آمده نقطه آغازی در ایجاد تنش بین ائتلاف گروههای ضد انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران به وجود آمد.
♦️از همین زمان بود که اتحادیه کمونیستها به این نتیجه رسید که نظام به صورت یکدست در آمده است و با این دلیل که با وجود جریان لیبرال در دولت، نظام دچار انحراف گردیده و با جدایی تدریجی از مردم به بیگانگان مرتبط خواهد شد و بیگانگان نیز جز اختناق و استبداد چیز دیگری برای ملت به ارمغان نخواهند آورد، بر این اساس رهبری و اعضای اتحادیه تصمیم به «قیام مسلحانه فوری»، آگاهسازی مردم از این انحراف و دعوت مردم به قیام علیه نظام گرفتند از نظر آنان سازمان مجاهدین خلق نیز همین هدف را داشته اما شیوه آنان که ترور و... میباشد اشتباه است.
🔹علت قیام در آمل
به علت کم بودن احتمال موفقیت در تهران، شهرستان آمل به علت موقعیت طبیعی، استراتژیک، سیاسی و انسانی، گذرگاه ارتباطی بودن تهران به شرق و غرب مازندران و همچنین همسایگی استانهای شمالی ایران با شوروی سابق به عنوان قطب اصلی کمونیسم و فعالیت سابقهدار کمونیستها در این منطقه، این شهر به عنوان نقطه شروع قیام فوری انتخاب گردید
تصرف یک شهر مهم و توسعه تصرفات در عملیاتهای بعدی؛ جلب نظر افکار عمومی و گروههای سیاسی داخل کشور؛ حفظ حضور سیاسی در عرصه سیاسی کشور؛ قویتر نشان دادن خود در مقایسه با سایر گروهها و تشکیلات سیاسی بزرگتر؛ جلب حمایتهای خارجی؛ تقویت جبهه هواداران؛ ایجاد رعب در نیروهای هوادار نظام و آزادی شهرها به دست خود مردم از دست رژیم از جمله اهداف عملیات نظامی به شهر آمل به شمار میآید.
🔸حمله غافلگیرانه
این گروه از اواخر شهریور ۱۳۶۰ جمعیتی در حدود ۱۸۰ نفر از اعضا را از سراسر کشور به جنگل فراخوانده و در پایگاهی در حوالی «منگل دره» در ۲۰ کیلومتری آمل به طور مخفیانه مستفر شدند آنان قصد حمله غافلگیرانه به شهر در ۱۸ آبان ۱۳۶۰ را داشتند اما به علت درگیریهای متعددی که در مقاطع مختلف زمانی بین آنان و نیروهای نظامی به وقوع پیوست این عملیات به تعویق افتاد در نتیجه حدود ۸۰ نفر از اعضا که وعده پیروزی را شکست خورده میدیدند از گروه جدا گشتند از سوی دیگر نیروهای انقلابی از وجود افرادی در جنگل اطلاع یافتند.
در نهایت در تاریخ پنجم بهمن ماه ۱۳۶۰، ساعت ۱۱ و ۴۵ دقیقه، اعضای ۱۱۰ نفره اتحادیه کمونیست های ایران، با نام «سربداران جنگل» با پوشش لباسهای نظامی تحت عنوان عملیات «اسب تروا» با شلیک گلوله آرپی جی هفت در شهر آمل با ایجاد درگیریهای پراکنده به این شهر حمله نموده و قصد تسخیر آن را داشتند. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۰۱
🔰 میرزا عسکرخان افشار ارومی...
لژ در مدت کوتاهی مرتبه استادی را به او اعطا میکند و بدین ترتیب، مراتبی که درون لژ در طول چند سال باید طی شود، او در زمان کوتاهی میپیماید و در مقابل، صندوقچهای مرصّع به لژ تقدیم میکند.
تقدیم شمشیری که تا آن زمان در خدمت وطن بکار رفته بود، نماد گویایی از نقش لژها در خلع سلاح کردن کسانی است که در حکم محافظان وطن باید در برابر هجوم استعمار غرب مقاومت کنند. همچنین تقدیم صندوقچهای که محلّ نگهداری و حفظ اسرار و اشیای قیمتی است، نشانهای آشکار از خیانت کسانی است که با عضویت در لژهای ماسونی، مملکت خویش را به بیگانه تقدیم میکنند.
در حقیقت کسی که از فرهنگ و تمدّن خود بریده و به لژ وارد شده است، دیگر سر و رازی ندارد تا نیازمند به صندوقچهای برای حفظ آن باشد و نیز وطنی ندارد تا نیازمند به شمشیر جهت حراست از آن باشد؛ پس همان به که شمشیر و گنجینه گوهرین او نیز به لژ واگذار شود.
♦️اسماعیل رائین در این باره می نویسد :
سازمان فراماسونری انگلستان، به وسیله لژ مادر (اسکاتلند) در پاریس ، عسکرخان را با عجله و شتاب و تشریفات خاصی به عضویت سازمان خود در آورد. شاید کارگردانان لژ برای این که از وجود او و اطلاعات و ماموریتی که داشت به نفع دولت بریتانیا استفاده کنند در مدت کوتاهی که از ۲۱ روز نمی گذشت به او مقام و رتبه ی استادی دادند و بدین ترتیب مراتبی که درون لژ درطول چندین سال باید طی شود، در زمان کوتاهی به وی اعطاء گردید که این امر درسوابق لژهای فراماسونی با قاعده، بی سابقه و کم نظیر بود ....
🔹کارگردانان و اعضاء کرسی لژ (فیلوزوفیک فرانسه) که موفق شدند، این خدمت بزرگ را به استاد اعظم خود در (اسکاتلند) انگلستان نمایند به پاس خدماتی که (روبلو) عضو کرسی، برای وارد کردن عسکرخان به لژ نموده بود درهمان روز طی تشریفاتی به او یک نشان قیمتی دادند ....
بدین ترتیب آشکار می شود که ارزش عضویت عسکرخان در لژ ماسونیک انگلیسی نه تنها به قدری زیاد بوده که به خود او در مدتی کوتاه مقام استادی داده اند بلکه به (دوبلو) یعنی کسی که او را وارد لژ کرده و برای وی سخنرانی تهیه نموده بود نیز نشان (استاد اعظم) اعطاء نمودند .
🔸او علت این اقدام عجولانه را چنین می نویسد :
در آن روزگار انگلیسی ها از ایران به کلی رانده شده بودند و همه ی عمال دولتی و تجاری آن ها بنا به خواهش ژنرال گاردان فرانسوی از این کشور اخراج گردیده بودند. بنابر این تنها راهی که برای کسب اطلاع از چگونگی رابطه ایران و فرانسه و اتحادی که با کمک (ناپلئون – فتحعلی شاه) در شرف تکوین بود، وجود داشت، استفاده از میرزا عسکر خان سفیر فوق العاده ایران در دربار فرانسه بود که آن هم با کمال راحتی و در کمترین مدت انجام گردید. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#پرونده_ویژه
#بازگشت_از_نیمه_راه(8)
💢 لاهوتی و سرآغاز انحراف
🔶 یکی از روحانیون پیاده شده از قطار انقلاب #حسن_لاهوتی_اشکوری بود. او پدر شوهر #فائزه و #فاطمه هاشمی رفسنجانی است.
🔶 او در سال ۱۳۴۱ به دستور امام خمینی، برای تبلیغ به شهر گرمسار رفت و در این شهر مقیم شد. لاهوتی تا تابستان ۱۳۴۹ در گرمسار ماند. سپس در ابتدای تابستان ۱۳۴۹ به تهران آمد و به جمع جامعه روحانیت تهران پیوست.
🔶 با فراگیرشدن تب مبارزه مسلحانه در ابتدای دهه ۵۰، لاهوتی با اصرار و پیگیریِ #اسدالله_تجریشی که از مبارزان فعال بود، به #سازمان_مجاهدین_خلق وصل شد و امکاناتش را در اختیار این گروه قرار داد.
🔶 در همین حال اسدالله تجریشی واسطه #حسن_ابراری_جهرمی از اعضای سازمان مجاهدین خلق با شیخ حسن لاهوتی بود. به موازات شیخ حسن لاهوتی، فرزندش #وحید_لاهوتی نیز بدون اطلاع پدر به عضویت سازمان مجاهدین خلق درآمده بود.
🔶 شیخ حسن لاهوتی پس از آزادی از زندان، کمکهایش به سازمان مجاهدین خلق را افزایش داد و بسیاری از وجوهاتی را که از مردم دریافت میکرد، به سازمان میداد. اسدالله تجریشی در این باره میگوید:
🔶 «ما در بازار آقای لاهوتی را پیشنماز یک مسجد کرده بودیم که مردم را برای پرداخت وجوهات به او معرفی کنیم و او هم وجوهات را دریافت کند و به ما بدهد تا به سازمان بدهیم. ایشان هم پذیرفته بود و همین کار را میکرد.»
🔶 همچنین شیخ حسن لاهوتی به همراه روحانیونی همچون #هاشمی_رفسنجانی و آیتالله #سید_محمود_طالقانی نامههایی به امام نوشتند و خواستار تأیید موضع این گروه از سوی امام خمینی شدند...
#حسین_کاظمی
#آنتی_سکولار
@antisecular_ir
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۴۸
🔰 مقاومت انقلابیون در واقعه آمل
در تهاجم پنجم بهمن به آمل، کمونیست ها قصد حمله به مقر سپاه، بسیج، دادگاه انقلاب، بستن جاده هراز در مدخل شهر، تصرف محله اسپه کلا و دعوت مردم به قیام را داشتند که به فرماندهی قرارگاه ابوالفضل (ع) در چالوس و امداد از نیروهای سپاه و بسیج شهرهای بابلسر، محمودآباد، لاریجان و بابل با مقاومت روبرو شدند.
♦️شهر هزار سنگر
این درگیری که حدود دو روز به طول انجامید سرانجام با مقاومت نظامیان و مردم که بدون همکاری طاقتفرسای آنان امکانپذیر نبود، منجر به شکست عملیات اتحادیه کمونیستها گردید. مردم آمل و مناطق اطراف به محض اطلاع از حمله به شهر درسنگر سازی، تدارکات، امداد رسانی، شناسایی دشمن ومحل استقرار آنان و همکاریهای اطلاعاتی به یاری نیرو های انقلابی شتافتند.حتی مردمی که سلاح نداشتند، با وسایلی همچون: داس، تیرکمان، سنگ، تفنگ ساچمهای و شکاری به مقابله با مهاجمان پرداختند. اقشار مختلف مردم از کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان و حتی بچههای زیر ۱۰ سال که با کف دست شن آورده و گونیها را به منظور سنگرسازی پر مینمودند نیز در این بحبوحه ی نبرد به چشم میخوردند. و مردم روستاها و شهرهای دور و نزدیک به کمک مردم مقاوم شهر هزار سنگر آمل شتافتند.
🔹سرانجام حادثه
سرانجام عصر روز چهارشنبه ۱۳۶۰/۱۱/۷ نیروهای مهاجم عقبنشینی نموده و پاکسازی شهر آغاز گشت. با فرار مهاجمان و باقی ماندن ۲۸ نفر از آنان در جنگل، طی روزها و ماههای بعد درگیریهایی بین آنها و نیروهای انقلابی رخ داد که مهمترین آنها در روز دوازدهم اسفند ماه بود که به منظور بردن اسلحههای مخفی شده به جنگل آمده بودند.
این واقعه به شهادت ۴۰ نفر در شهر، ۲۰ نفر در درگیریهای متفرقه و زخمی شدن نزدیک به ۲۰۰ نفر از مردم عادی، نیروهای بسیج و نظامی منجر گردید.
از نیروهای اتحادیه نیز ۶۰ نفر کشته، زخمی و گروهی اسیر شدند. اعضای دستگیر شده در دادگاه انقلاب محاکمه گردیدند. برخی به جرم محاربه، اعدام و عدهای به زندان محکوم گردیدند سایر اعضا هم در طول سال و سالهای آتی شناسایی و دستگیر شدند.
🔸بازتابهای واقعه آمل
با وجود همکاری مردم با نیروهای بسیج و نظامی در مقابل نیروهای مهاجم، «رادیو صدای آزاد ایران» این جریان را معکوس نشان داده و آن را قیام مردم آمل معرفی نمود که به وسیله سلطنت طلبان ایران تحت کنترل چند ساعته قرار گرفت همچنین سایر خبرگزاریها از جمله فرانسه ضمن تکرار این مطلب آن را رویارویی شدیدی دانستند که تکرار آن میتواند برای رژیم اسلامی خطرناک باشد. این در حالی بود که با توجه به اعتراف یکی از اعضا، در این مدت حتی نفر از مردم هم به قیام فوری نپیوست. این مساله از این لحاظ حائز اهمیت است که روشنسازی و جذب مردم علیه نظام یکی از اهداف این عملیات بود.
♦️بیانات امام در مورد واقعه آمل
از سوی دیگر نیروهای انقلابی و مسؤولان نظام از اقدام هوشیارانه مردم تقدیر به عمل آوردند امام خمینی (ره) در یکی از بیانات خود میفرمایند: «جمهوری اسلامی پس از پیروزی به تمام افراد و گروهها فرصت داد تا آزادانه هر عملی را میخواهند انجام دهند و هر روزنامهای که خواستند منتشر کنند ولی دیدید که اینها چگونه عمل کردند اینها با اسلحه به جان مردم افتادند و رسما علیه اسلام قیام کردند امروز تبلیغات میکنند که تنها صدی شش و یا صدی ده از مردم طرفدار جمهوری اسلامی میباشند تمام آمال و آرزویشان شمال بود و معتقد بودند که شمال صد در صد با جمهوری اسلامی مخالفند.»
و در جایی دیگر میفرمایند: «اگر این عدهای که در جنگل بودند اسلام را فهمیده بودند حمله به آمل نمیکردند... لکن فهماند به این دستههای غیرانسانی که این طور نیست که شما خیال میکنید که اگر یک صدایی بلند کنید مردم با شما هستند چطور یک مردم مسلمانی که دل بستهاند به اسلام و... به قرآن، و شهادت را برای خودشان افتخار «میدانند»... چطور امکان دارد... چند تا اشخاصی که هیچ از قرآن و اسلام اطلاع ندارند و هیچ ایمان ندارند بیایند و یک شهر مؤمن را بخواهند به هم بزنند؟» ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۰۲
🔰 از آن پس عسکر خان فرستاده ی شاه ایران که می بایستی برای جلب نظر و کمک ناپلئون و دولت فرانسه به نفع مملکتش فعالیت کند، هیچ گونه قدمی در این راه بر نمی داشت و مدت دوسال بدون هیچ اقدام و نتیجه ای در پاریس به سر می برد. حتی یک اقدام مفید و یک گزارش و نامه نیز در این مدت از او باقی نیست تا معلوم شود او در این سال ها در پاریس چه می کرده، در حالی که تمام نامه های ژنرال گاردان و مکاتبات وزارت خارجه ی فرانسه و ناپلئون ، به شخص او یا فتحعلی شاه در بایگانی دولت فرانسه موجود است و قسمتی از آن به فارسی نیز ترجمه گردیده است.
♦️اهمال و یا تعمد عسکرخان در بی خبر گذاشتن فتحعلی شاه از هدف های ناپلئون و اقامت بیهوده ی دوساله ی او در فرانسه سبب شد که روسیه تزاری بعد از معاهده (تیلسیت) و به چنگ آوردن کناره ی دریای سیاه و متلاشی کردن امپراطوری عثمانی به طرف ایران سرازیر شود و خود را برای پیشروی به سوی هند آماده کند ....
🔹انگلیسی ها از این که سیاست روس سبب از بین رفتن قدرت و عظمت ایران و متلاشی شدن ارتش و تجزیه این کشور می شد خوشحال بودند و در عین حال به وسیله ی عسکر خان کوشیدند تا تلاشی را که ناپلئون برای ایجاد صلح بین روسیه و ایران به عمل می آورد ، قطع کنند و آنچه در قوه داشتند به کار بردند تا از انعقاد صلح جلوگیری کنند .
🔸فشاری که روسیه به ایران وارد می آورد و عهد شکنی و بی اعتنایی ناپلئون که بعد ها گناه آن به گردن ژنرال گاردان افتاد ، سبب شد تا فتحعلی شاه از فرانسه چشم بپوشد و بار دیگر به طرف انگلیس روی آورد .
به این فرصت سوزی عامدانه ، اگر خیانت نام گذارده نشود ، چه باید آن را نامید؟
دو سال فرصت سوزی و فراهم نمودن امکان شکست و متلاشی کردن ارتش ایران ، قدرت یابی روسیه و بازگشت مجدد انگلیس به ایران ، نتیجه ی پیوستن یک منورالفکر لیبرال به لژ فراماسونری است. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#بازگشت_از_نیمه_راه(9)
🔥داس منافقین و تراژدی لاهوتی
⛔️با شروع زمزمههای تغییر موضع ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق از سوی #تقی_شهرام و #بهرام_آرام، حسن لاهوتی بازهم ارتباط خود را با سازمان به بهانه بازگرداندن آنان، قطع نکرد.
📌آیتالله مهدوی کنی دراین باره میگوید:
⛔️«بعد از اعلام تغییر ایدئولوژیک سازمان، ظاهراً آقای لاهوتی با آنها قطع ارتباط نکرد...سازمانیها به منزل ایشان رفت و آمد میکردند. از کسانی که بنابر اظهار آقای لاهوتی به خانه ایشان رفت و آمد داشتند، تقی شهرام، بهرام آرام، دختر آقای دزفولی به نام بتول دزفولی و وحید افراخته بودند».
⛔️با دستگیری #وحید_افراخته و اعترافات او، ساواک تصمیم گرفت طالقانی، هاشمی و لاهوتی را دستگیر کند. لاهوتی در سال 1354 دستگیر شد و تا سال 1357 در زندان اوین به سر برد.
⛔️وی در زندان، همبند آقایان هاشمیرفسنجانی، طالقانی و منتظری بود و در انتشار فتوای ممنوعیت ارتباط با مارکسیستها، نقش داشت.
⛔️اگرچه به واسطه خیانت اعضای سازمان، لاهوتی کمی از سازمان فاصله گرفت اما باز هم از نزدیکترین روحانیون به مجاهدین خلق محسوب میشد.
⛔️پس از آزادی #لاهوتی از زندان در اواسط سال ۱۳۵۷ او به درخواست سیداحمد خمینی به پاریس رفت و در کنار امام خمینی قرار گرفت و در «پرواز انقلاب» در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ به تهران بازگشت.
⛔️هرچند او در ظاهر روابط خود را با امام حفظ کرد اما به لحاظ فکری، وابسته به سازمان مجاهدین بود به طوری که بعد از انقلاب و با دستگیری پسرش وحید به اتهام ارتباط با منافقین، ماهیت واقعی خود را نشان داد.
#حسین_کاظمی
@antisecular_ir
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۴۹
🔰حزب رنجبران ایران
این حزب از ۹ سازمان اصلی تشکیل شده بود که از جمله میتوان از «سازمان انقلابی حزب توده ایران» و اتحاد مبارزه در راه ایجاد حزب طبقه کارگر ایران و سازمان کمونرها نام برد. «سازمان انقلابی حزب توده ایران» پس از اختلافات مابین حزب کمونیست چین به رهبری مائو تسهتونگ و حزب کمونیست شوروی به رهبری نیکیتا خروشچف سوی حزب کمونیست چین را برگزید و بنیانگذاران آن از حزب توده ایران جدا شده و «سازمان انقلابی حزب توده ایران» را بنیان گذاشتند. «سازمان انقلابی حزب توده ایران» در مخالفت با مشی سیاسی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و «حزب کمونیست شوروی» این خط مشی «رویزیونیستی» (تجدید نظر طلبی در اصول پایهای مارکسیسم_لنینیسم) خوانده و همبستگی خود را با «حزب کمونیست چین» و «اندیشه مائو تسه تونگ» ابراز نمود.
♦️فعالیتهای سیاسی در دوره پهلوی
از جمله این فعالیتها میتوان از مبارزات مسلحانه در فارس، مبارزات مسلحانه در کردستان، مبارزات و فعالیتهای کارگری در ایران، تلاش برای نفوذ در میان کارگران ایرانی در منطقه خلیج فارس، قاچاق و پخش آثار کلاسیک مارکسیستی در ایران از طریق مرز افغانستان، ترجمه وسیع آثار کلاسیک مارکسیستی - لنینیستی به فارسی (آثار مارکس، انگلس، لنین، استالین و مائو)، آموزشهای نظامی در چین و کوبا، تأسیس رادیوهای فارسیزبان در چین و عراق، نفوذ گسترده در میان بخشی از دانشجویان ایرانی در خارج از کشور معروف به «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور» و ارسال مخفی کادرهای خود به داخل ایران را نام برد.
🔹از رهبران معروف سازمان انقلابی میتوان از محسن رضوانی، علی صادقی، عباس صابری، پرویز واعظ زاده مرجانی، گودرز برومند،گرسیوز برومند، عطاء کشکولی، ایرج کشکولی، هوشنگ امیرپور، فرامرز وزیری، خسرو صفائی و... نام برد.
این سازمان تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در کنار «حزب توده ایران» و «سازمان چریکهای فدائی خلق ایران» از فعالترین سازمانها و احزاب چپ ایران بود. یکی از مشخصههای این تشکل نزدیکی و الگو برداری از انقلاب چین و مائوئیسم بود. تئوری چینی «محاصره شهرها از طریق دهات» و توجه بیشتر به دهقانان تا کارگران برای سرنگونی رژیم سلطنتی در ایران و حمایت و اشاعه «تئوری سه جهان» از سوی این سازمان در ایران نمایندگی میشد. پس از در گذشت مائو این سازمان همچنان از سیاستهای جانشینان مائو بویژه «دنگ سیائو پینگ» دفاع کرده و چین را سوسیالیستی ارزیابی میکرد و مدافع تئوری سه جهان باقی بماند.
🔸پس از پیروزی انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب، این سازمان در سال ۱۳۵۸ به همراه «سازمان کمونرها» و سازمان اتحاد مبارزه در راه ایجاد حزب طبقه کارگر ایران و چند تشکل کوچکتر حزب رنجبران ایران را تشکیل دادند. «سازمان انقلابی» و بعدها «کمیته تشکیل دهنده حزب رنجبران ایران» از انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی (دولت مهدی بازرگان) به عنوان یک انقلاب ضد امپریالیستی و یک دولت ملی دفاع کرده و به انتخابات جمهوری اسلامی آری یا نه پاسخ مثبت دادند. این جریان با درگیریهای کردستان و ترکمن صحرا در ابتدای پیروزی انقلاب به مخالفت برخاست و خواستار پایان دادن به این درگیریها بود و احزاب کرد و ترکمن را در این درگیریها بی تقصیر نمیدانست.
♦️به مرور زمان حزب رنجبران با جریان اصیل انقلاب اسلامی فاصله گرفت و از جناح بنی صدر به دفاع برخاست. در انتخابات ریاست جمهوری از «ابوالحسن بنی صدر» دفاع کرده و در دفتر ریاست جمهوری ابوالحسن بنی صدر هم همکاری آشکار و پنهان داشت. پس از فرار بنی صدر، حزب رنجبران ایران نیز دست از سیاست خود برداشت و به مخالفت با «جمهوری اسلامی» پرداخت. حزب رنجبران در مناطق شمال (گرگان و گلستان) و جنوب ایران (فارس) دست به مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی زد و که در درگیری با نیروهای انقلاب تعداد زیادی از اعضای خود را از دست داد.
🔹حزب رنجبران ایران در حال حاضر در خارج از کشور مستقر بوده و نشریه «رنجبر» را منتشر میکند. این تشکل دارای وبگاههای متعدد اینترنتی بوده و از مسئولان سیاسی و هیئت تحریریه فعلی حزب رنجبران ایران میتوان از «ک. ابراهیم»، «ر. ناظمی» و «یونس پارسا بناب» نام برد. این حزب از خط سیاسی گذشته خود فاصله گرفته و امروز به جای مارکسیسم- لنینیسم اندیشه مائو از «سوسیالیسم علمی» یا «کمونیسم علمی» سخن میگوید.
❌ پایان بحث جریان چپ (مارکسیسم، لنینیسم و کمونیسم) در ایران
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍃🍂🍃🍂🌹
دوستان و همراهان عزیز با سلام
♦️به توفیق الهی و الحمدلله مباحث جریان چپ مارکسیسم، لنینیسم و کمونیسم از ابتدای پیدایش در شوروی و سپس سیر حرکت آن در ایران تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن و اکثر نحله ها و احزاب ایرانی وابسته به آنها بیان گردید و این مبحث خاتمه پیدا کرد.
🔹لازم به ذکر است احزاب، سازمان ها و جریان های التقاطی دیگری نیز همچون سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و سازمان پیکار، متاثر از جریان مارکسیسم در ایران فعالیت داشتند که اگرچه ماهیت صد درصد مارکسیستی نداشته اما در راه و روش خود تحت تاثیر شدید این جریان بوده و از روش آنها استفاده و تبعیت می کردند. که انشاالله در آینده و در بخش جریانهای التقاطی به توضیح آن خواهیم پرداخت.
🔸 مطلب مهم دیگر آنکه در تعالیم مکتب انسان ساز اسلام و در فلسفه اسلامی و حکمت صدرایی پاسخ های مستدل، محکم و متقنی در رد افکار مارکسیسم و کمونیسم داده شده که از جمله آنها به کتاب نقدی بر مارکسیسم علامه شهید مرتضی مطهری یا مناظرات تلویزیونی علامه مصباح یزدی با ایدئولوگ حزب توده (احسان طبری) در اوایل انقلاب می توان اشاره داشت.
🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍃🍂🍃🍂🌹
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۵۰
🔰 منابع:
۱- دانشنامه سیاسی نوشته داریوش آشوری
۲- جریانشناسی سیاسی چپ در ایران، نوشته حمید احمدی حاجیکلایی
۳- چپ و چپگرایی در جهان اسلام، کتابخانه دانشنامه جهان اسلام، نوشته رحیم رئیس نیا و دیگران
۴- بازخوانی نهضت ملی ایران نوشته روح الله حسینیان
۵- تحولات سیاسی اجتماعی ایران(۱۳۵۷-۱۳۲۰)، نوشته مجتبی مقصودی
۶- پنجاه سال فراز و فرود حزب توده ایران، نوشته مدیر شانه چی
۷- تاریخ سیساله ایران نوشته بیژن جزنی
۸- تاریخ اندیشههای سیاسی قرن بیستم، ج ۱ اندیشههای مارکسیستی، نوشته حسین بشیریه
۹.تاریخ جنبش کمونیستی در ایران نوشته سپهر ذبیح
۱۰- سیاست و سازمان حزب توده، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی،
۱۱- خاطرات سیاسی نوشته انور خامه ای
۱۲- کژراهه (خاطراتی از تاریخ حزب توده) نوشته احسان طبری
۱۳- فصولی از تاریخ مبارزا ت سیاسی و اجتماعی ایران نوشته ضیاء الدین الموتی
۱۴- ایران در عصر پهلوی نوشته مصطفی الموتی
۱۵- اعترافات سران حزب توده ایران
۱۶- سیاست و سازمان حزب توده از آغاز تا فروپاشی
۱۷- خاطرات ایرج اسکندری
۱۸- خاطرات نورالدین کیانوری
۱۹- در خدمت و خیانت روشنفکران، نوشته جلال آل احمد
۲۰- عصر پهلوی به روایت اسناد، نوشته علی رضا زهیری
۲۱- ماهیت دولت پهلوی دوم از دیدگاه حزب توده و سازمان چریکهای فدایی خلق "۱۳۳۲ ـ ۱۳۵۷" نوشته پروین قدسی زاد و دیگران
۲۲- ایران بین دو انقلاب، نوشته یرواند آبراهامیان ترجمه احمد گلمحمدی و محمدابراهیم فتاحی
۲۳- تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج ۲ سید جلال الدین مدنی
۲۴- شورشیان آرمانخواه (ناکامی چپ در ایران) نوشته مازیار بهروز
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۰۳
🔰 میرزا ابوالحسنخان ایلچی
وی از دیگر رجال قاجار و خواهرزاده و داماد حاج ابراهیم خان کلانتر بود .
وقتی پیمان مجمل بین ایران و انگلستان منعقد گردید ، میرزا ابوالحسن خان به عنوان سفیر فوق العاده ی ایران عازم انگلستان می شود و در آن جا با راهنمایی سرگوراوزلی به عضویت لژهای ماسونی درآمده به جمعیت فراماسونی می پیوندد . هنگامی که سرگور اوزلی – از اساتید اعظم فراماسونی – به عنوان سفیر انگلیس در ایران معرفی شد ، همراه او به ایران باز گشته و به مدت ۳۵ سال ، بالاترین مشاغل رسمی از جمله وزارت امور خارجه را به عهده می گیرد و تا آخر عمر از دولت انگلیس مقرری دریافت می کند .
♦️او به همراه سرگوراوزلی وظیفه داشت با جذب اطرافیان فتحعلی شاه به فراماسونری ، حلقه ای از وفاداران به سیاست انگلستان را در ایران متشکل و منسجم نماید .
این در حالی بود که روسیه تهاجم گسترده ای علیه نیروهای ایرانی را آغاز کرده بود .
سرهارد فورد جونز نماینده ی انگلیس در ایران می نویسد :
از بزرگان ایران هرکسی را که توانستم فراماسون کردم و برای آمدن سر جان ملکم (نماینده بعدی) زمینه را آماده ساختم .
همچنین با تهدید و فشار انگلیسی ها به فتحعلی شاه قاجار و تحمیل میرزا ابوالحسن خان به عنوان نماینده ایران در مذاکرات صلح و حذف میرزا بزرگ قائم مقام از روند مذاکرات، سرانجام قرارداد های ننگین ترکمان چای و گلستان در جنگ با روسیه با امضای میرزا ابوالحسن خان ایلچی به ایران تحمیل شد .
🔹بیشترین اسنادی که درباره ی حقوق بگیران انگلیس منتشر شده است ، مربوط به اوست .
میرزا ابوالحسن خان در سفر اول خود به انگلستان (۱۸۰۹ م) سخت دلباخته ی دختر وزیر خارجه ی انگلیس شده و در سفر نامه ی خود (حیرت نامه) از این عشق یاد کرده که گریه می کرده و شعر می خوانده است!
مجالس رقص و شهوترانی او معروف بوده است. او حتی در لباس و آرایش دخترها ، برای آن ها می رقصیده است! در میان رجال عالی رتبه ی درباری کسی بی شان تر و نامحترم تر از میرزا ابوالحسن خان وجود ندارد .
🔸ملاحظه می شود که بی اطلاعی سران و درباریان ایران از اوضاع جهان به ویژه تحولات غرب و سیاست های انگلستان و پیوند های آشکار و نهان جریان منورالفکری در دربار ایران با مجامع فراماسونری و سیاست انگلیس، ایران را در جنگی ناخواسته و بدون آمادگی درگیر می کند و نتیجه را نیز همین عناصر خود باخته ی منورالفکران به زیان ملت ایران رقم می زنند و با معاهده ی ننگین گلستان ، بخش های مهم و استراتژیکی را از ایران جدا و تقدیم روسیه می کنند با این قرار داد ، ۱۷ شهر قفقاز از ایران تجزیه می شود. این مساله بارزترین خیانت ابوالحسن خان ایلچی به ایران است .
♦️در دوران فعالیت ۳۵ ساله ی میرزا ابوالحسن خان در دربار قاجار عده ی زیادی از درباریان را غلامان حلقه به گوش انگلستان و لژ فراماسونری تشکیل می دادند که خود او در فراماسون کردن آن ها تاثیر و نقش به سزایی داشت.
وی در کتاب (حیرت نامه) ضمن بیان دلباختگی های خود به انگلیسی ها می نویسد :
«به اعتقاد محرّر این دفتر آنکه اگر اهل ایران را فراغت حاصل شود و اقتباس از کار اهل انگلیز نمایند، جمیع امور روزگار ایشان بر وفق صواب گردد».
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#پرونده_ویژه
#بازگشت_از_نیمه_راه(10)
✡️ پلی به سوی ترور
♨️ پس از بازگشت امام از پاریس، شیخ حسن لاهوتی از سوی عده ای برای عضویت در #شورای_انقلاب مطرح شد اما با درخواست اکثر اعضا، به عضویت شورای انقلاب درنیامد.
♨️ پس از انقلاب نیز #سازمان_مجاهدین که قصد نداشت چنین گوهر گرانبهایی را از دست بدهد، با واسطههایی از جمله #نهضت_آزادی و #بنی_صدر پیشنهاد مسئولیت کمیته های انقلاب (که در آن زمان تنها نیروی مسلح انقلاب محسوب میشدند) را به لاهوتی دادند.
♨️ اگرچه حضور #شهید_مطهری در محضر امام و مخالفت صریح او با این پیشنهاد، مانع رخ دادن این فاجعه بزرگ برای انقلاب شد.
♨️ چند ماه بعد، همزمان با تأسیس سپاه پاسداران، امام در 25 شهریور 58 حکم نمایندگی خود در سپاه را برای شیخ حسن لاهوتی صادر کرد. در این زمان، شهید مطهری توسط #گروهک_فرقان ترور شده بود و برخی انقلابیون مطرح مانند #هاشمی_رفسنجانی نیز چندان نظر بدی نسبت به وی نداشتند!
♨️ با رسیدن لاهوتی به نمایندگی امام در سپاه (و به نوعی سرپرستی سپاه) منافقین که دوستان قدیمی اش بودند، دور او جمع شدند. کم کم لاهوتی به تریبون منافقین تبدیل شد و در مجامع عمومی به فحاشی علیه بزرگان انقلاب و عملکرد نظام، پرداخت.
♨️ یکی از موارد بسیار حیاتی که اثرات فاجعه آمیز آن در زمان ورود منافقین به مرحله #جنگ_مسلحانه آشکار شد، رسیدن انبوهی اسلحه به دست منافقین از همین طریق بود...لاهوتی پلی شده بود برای رسیدن منافقین به خواسته هایشان!
〽️ ادامه دارد...
#حسین_کاظمی
#آنتی_سکولار
https://eitaa.com/antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۰۴
🔰 میرزا صالح شیرازی
او در زمره نخستین منوّرالفکرانی است که به مجمع فراماسونری پیوستهاند.
عباسمیرزا او را برای تحصیل به فرنگ فرستاد که در انگلیس به عضویت لژهای ماسونی درآمد. ظاهراً میرزا صالح در مجمع ماسونی حتی به مقام استادی نیز رسیده بود .
میرزا صالح به سال ۱۲۳۷ از سوی عباسمیرزا بهعنوان سفیر ایران در لندن تعیین شد، او مدتی نیز مترجم نامههای سیاسی عباسمیرزا بود.
♦️میرزا صالح در بخشهایی از سفرنامه خود به ستایش از کشور انگلیس میپردازد و آنجا را «ولایت امنیت و آزادی» مینامد. وی در بخشهای مختلف سفرنامه، وقایع تاریخ جدید انگلیس ( اختلاف پارلمان و پادشاه، انقلاب کرامول و...) را ذکر میکند و با شیفتگی از لیبرالیسم سخن میگوید.
میرزا صالح پس از آشنایی با تاریخ انگلیس، شیفته لیبرالیسم گردید و سعی در نسخهبرداری از آن نمود... .
از یادداشتهای او میتوان فهمید که به سختی تحت تأثیر لیبرالیسم انگلیسی قرار گرفته است.
🔹میرزا صالح، نخستین رونامه چاپی فارسی با چاپ سنگی را منتشر نمود.
«فریدون آدمیت» مینویسد که این روزنامه «طلیعه» نام داشته و ماهی یکبار منتشر میشده است.
میرزا صالح پس از آن در جمادیالاوّل سال ۱۲۵۳، روزنامه «کاغذ اخبار» ـ ترجمه ناقص News paper ـ را منتشر کرد.
در انتشار اوّلین روزنامه به زبان فارسی توسط یک منوّرالفکر لیبرال وابسته به محافل ماسونی به خوبی پیوند ژورنالیسم منوّرالفکرانه با لیبرالیسم و ماسونیسم و ترویج غربزدگی در تاریخ عهد مشروطه ما عیان میگردد. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#پرونده_ویژه
#بازگشت_از_نیمه_راه(11)
🔷 مخالف بهشتی، مدافع بنی صدر
✡️ عملکرد مخرب شیخ حسن لاهوتی در سپاه و همچنین سخنرانی هایش به نفع منافقین و علیه نظام و گزارشهای مکرر فرماندهان انقلابی سپاه (مانند آقایان جواد منصوری و علی محمد بشارتی) به امام، سرانجام باعث شد که حضرت امام پس از مدتی (در همان سال 58) او را از سمتش کنار گذاشته و حکم امام جمعگی رشت را با وساطت #سید_احمد_خمینی برای او صادر کند.
✡️ لاهوتی که از مخالفان اصلی #حزب_جمهوری و دبیر کل آن یعنی #شهید_بهشتی بود، در انتخابات مجلس اول از رشت به اولین دوره مجلس شورای اسلامی راه یافت.
✡️ مخالفت های لاهوتی با حزب جمهوری همچنان ادامه داشت بطوری که در ماجرای درگیریهای خط امام و جریان #بنی_صدر، طرفداری لاهوتی از بنی صدر کاملا روشن و بارز بود.
✡️ لاهوتی در آذر ماه ۱۳۵۹ در مشهد و در حالی که جمعیت شعار «مرگ بر بهشتی» سر میداد، خطاب به کسانی که عکس آیت الله بهشتی را در دست داشتند گفت: «این ها عوامل آمریکا هستند، به این مزدوران اجنبی پاسخ ندهید، اینها عوامل ستون پنجم دشمن هستند.»
✡️ در ادامه، وقتی که شعارها به سمت روحانیت و امام خمینی(ره) رفت، جمعیت برای دقایقی کتککاری کردند، در این میان تصاویر #امام_خمینی نیز پاره و سوزانده شد و لاهوتی در قبال آن سکوت کرد.
✡️ همچنین لاهوتی در بهمن ماه ۱۳۵۹ در رشت در حالی که به حمایت از بنیصدر سخنرانی میکرد، با مخالفت هواداران حزب جمهوری اسلامی مواجهه شد. در این بین، محافظ لاهوتی با مسلسل اقدام به تیراندازی کرد که منجر به زخمی شدن دو نفر شد.
ادامه دارد...
#حسین_کاظمی
@antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۰۵
🔰 میرزا علی خان امین الدوله
وی از دولتمردان منوّرالفکر و لیبرال عهد قاجاری بود. او در دوره ناصرالدّین شاه به تقلید از «روحالقوانین» منتسکیو رسالهای نوشت و در آن به ترویج آرای لیبرالی پرداخت. امینالدّوله تحت تأثیر آثار فیلسوفان خردگرای فرانسوی مثل ولتر بود...
مطالعات او در سیاست که در مجرای فرهنگ فرانسوی انجام گرفت، او را با مکتب «اصالت فرد» اندویودالیسم فرانسوی و خردگرای راسیونالیسم وابسته به آن، آشنا کرد. او از آثار ولتر و منتسکیو توشههای فراوان گرفت و تحت تأثیر این آثار، دست به نوشتن رساله «مجدیه» زد.
امینالدّوله در بخشی از کتاب «خاطرات سیاسی» به هتّاکی نسبت به روحانیت میپردازد. این کتاب بهخوبی پرده از روحیات لیبرالیستی او برمیدارد.
♦️زینالعابدین مراغهای
وی صاحب کتاب «سیاحتنامه ابراهیم بیگ»، یکی از نویسندگان دوره مشروطه است که تحت تأثیر تبلیغات و شعارهای لیبرالیستی قرار داشته است. او در کتاب سیاحتنامه خود به طرح موضوع «جدایی سیاست از دیانت» میپردازد و مینویسد:
«الّا در ایران در هیچ گوشه دنیا رؤسای روحانی به امور سیاسی مداخله ندارند، مگر در ایران. در هیچ نقطه روی زمین مقامات متبرّکه و خانههای علما و آخورهای بزرگان، مأمن و ملجأ مردمان دزد و دغل و خونی نیست، مگر در ایران».
مراغهای در لابهلای صفحات کتاب خود به ستایش از وضع سیاسی جامعه انگلستان و نظام دموکراسی غرب میپردازد.
🔹یکی از مورّخین منوّرالفکر معاصر درباره گرایشهای فکری مراغهای مینویسد:
«در مسئله آزادی، تحت تأثیر لیبرالیسم انگلیسی و نیز متفکّرانی ... مثل روسو، ولتر و منتسکیو قرار دارد ... حاجی زینالعابدین به شدّت تحت تأثیر انقلاب فرانسه و متفکّران آن و اعلامیه حقوق بشر و... انقلاب ۱۹۰۵ م روسیه قرار داشت».
جلد اوّل کتاب «سیاحتنامه ابراهیمبیگ» در سال ۱۳۱۲ هجری قمری در قاهره به چاپ رسید. این کتاب، ماجرای زندگی و مسافرتهای جوانی به نام «ابراهیمبیگ»، فرزند یکی از تجّار بزرگ آذربایجان است. ابراهیم در مصر به دنیا آمده و بزرگ شده و پس از آن مسافرتهایی به کشورهای دیگر میکند.
🔸ماحَصَل مشاهدات و تجربیات ابراهیمبیگ در این سفرها، ستایش از وضع ممالک اروپایی و نهادهای غربی تازه تأسیس در سرزمینهای غربزدهای همچون مصر است.
مراغهای در این کتاب تلاش میکند تا خواننده را به پذیرش نهادهای سیاسی و باورهای فکری لیبرالی ترغیب نماید. با اینکه کتاب، به لحاظ تئوریک و استدلالی بسیار ضعیف و سطحی است، امّا به لحاظ شخصیتپردازی ادبی، توصیفات و ساختار داستانی، از نمونههای مشابه خود بهمراتب قویتر است. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi