📚 سیر روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت بیست و ششم
🔰نتیجهگیری بحث
کلیسا در دو بُعد علمی و عملی در جهت خلاف فطرت انسانها گام برداشت:
ـ از یکسو هیچیک از انجیلهای چهارگانه رهآورد مستقیم وحی نبودند؛ بلکه نوشتههایی بودند که از میان دهها انجیل توسط کلیسا رسمیت یافته بود و ارباب کلیسا میکوشیدند تا با قداست بخشیدن به نویسندگان آنها، به آنها چهرهای الهی ببخشند. خصلتِ بشری انجیلها، آنها را گرفتار خطاها و اشتباهات فراوانی کرده بود، آنچنان که در برخی موارد حتی با معرفت حسّی و عقلی انسانها سازگاری نداشت. کلیسا در دفاع از این مجموعه که از قداست الهی برخوردار گشته بود، ناگزیر با علوم عقلی و حسّی به مبارزه پرداخت و به این ترتیب، نه تنها به دانش الهی راه نبرد؛ بلکه با مراتب دیگر دانش بشری نیز در ستیز افتاد.
♦️ـ از سوی دیگر در بعد عملی نیز کلیسا برای مشارکت در قدرت حکومتهای مختلف، به توجیه ستمها و ظلمهای آنها پرداخت؛ بنابراین مبارزه با علم و توجیه ظلم و سرانجام، جنگهای دویست ساله صلیبی، رهآورد حاکمیتی بود که به دروغ داعیه دیانت داشت.
ارباب کلیسا که خود را خازنان بهشت میخواندند، از سرِ دنیاطلبی سند آن را پیشاپیش به خداوندان پول میفروختند، بدیهی است که با هجوم مدّعیان دین بهسوی دنیا، دیگران نیز در همین راه گام مینهند و به این ترتیب، آخرین شعلههای هدایت فطری که راه غیب را در معرض دیده حقیقتبین آدمی قرار میدهد، خاموش میشود.
🔸ـ علاوه بر آنچه گفته شد، وقوع جنگهای صلیبی و آشنایی با مظاهر تمدّن اسلامی، فتح قسطنطنیه به دست مسلمانان و مهاجرت هنرمندان و عالمان آنجا به کشورهای غربی و سرانجام کشف آمریکا و اوجگیری تب طلا، از جمله شرایطی بود که ذهن و فکر انسان غربی را در برابر وحی، معرفت الهی و دین و ایمان تقلیدی دچار تزلزل و تردید ساخت و این تردید، تولد و زایش فرهنگ و تمدّن نوینی را در تاریخ بشر موجب شد که از آن به رنسانس یاد میشود.
🔹این دوره دو جریان فکری نوین را توسّط روشنفکران رقم زد:
جریان اوّل، عقلگرایی(خرد گرایی) بود که با «رنه دکارت» آغاز شد و با افرادی نظیر «ایمانوئل کانت»، «اسپینوزا» و «لایب نیتس» ادامه یافت و با «فردریش هگل» به تمامیت خود رسید.
جریان دوم، حسگرایی(تجربه گرایی) بود که با «فرانسیس بیکن» آغاز شد و از آن پس با شخصیتهایی نظیر«جان لاک»، «جورج برکلی»، «دیوید هیوم»، «آگوست کنت» و «جان استوارت میل» ادامه یافت و در نهایت، پس از تحوّلاتی، بهعنوان دیدگاه برتر بر حوزه های علمی غرب چیره شد. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 فراماسونری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت چهارم
🔰فراماسونهای معروف جهانی
شخصیتهای معروف جهانی که جزو فراماسونها بودهاند عبارتند از:
بنیامین فرانکلین که از امضاکنندگان بیانیه استقلال امریکا و به عنوان استاد بزرگ پنسیلوانیا بود.
جرج واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا در سن ۲۱ سالگی یعنی در ۱۷۷۶ فراماسون شد.
به گفته ویل دورانت در تاریخ تمدن، گروهی از کشیشان کلیسا و حتی برادران لوئی شانزدهم شاه فرانسه فراماسونر بودند.
اندیشهگران و نویسندگانی چون: مونتسکیو، ولتر، روسو نیز فراماسونر بودند.
انقلابی نامدار فرانسه "میرابو" خود فراماسونر بود.
تزارپتر سوم در ۱۷۶۲ به عضویت فراماسونری درآمد.
به گزارش برخی اسناد، گریبایدوف سفیر روسیه در ایران به سال ۱۸۲۸ فراماسون بود.
لئون تولستوی: وی که نویسنده نامدار روسی است، در کتاب جنگ و صلح بخشی از کتاب را درمورد یکی از قهرمانان داستان بنام «پی یر» به ذکر آداب و رسوم فراماسون ها اختصاص میدهد که خود نشان از رشد این مسلک در روسیه بوده است.
ادوارد هفتم پادشاه انگلیس استاد بزرگ فراماسونری انگلستان بود در سال ۱۹۰۱
شاهزاده ویلز که سپس شاه انگلستان شد، ابتدا عنوان استاد بزرگ فراماسونری را برای خود برگزید و سپس آن را رها کرد و عنوان «نگهبان فراماسونری انگلستان» را برای خویش انتخاب نمود.
ژنرال ولزلی فرمانده نیروهای انگلیسی در خیزش میهنپرستانه، عرابی پاشا در مصر به سال ۱۸۸۲ میلادی فراماسون بود.
♦️از مهم ترین فیلسوفانی که عضو لژهای فراماسونری بودند افراد زیر قابل ذکرند:
اروخ اسپینوزا (۱۶۷۷-۱۶۳۲) از یهودیان کشور هلند به عنوان بزرگ ترین یهودی عصر جدید معرفی شده بود.
دیوید ریکاردو (۱۸۲۳-۱۷۷۲) یهودی انگلیسی الاصل که نظریه ارزش های والای مارکسیسم را عرضه کرده است.
امیل دورکهایم (۱۸۵۸-۱۹۱۷) از یهودیان فرانسه که منکر تقدس خداوند بود و خداوند را بدون شخصیت آفریدگاری می پذیرفت. مطابق نظر وی هر دینی، شکل تغییر یافته دین قبلی است.
لوی برول (۱۹۳۹-۱۸۵۷) جامعه شناس یهود فرانسوی که آداب و سنن دینی را با فرضیه اولیسون رد کرده است.
هنری برگسون (۱۹۲۱-۱۸۵۹) فیلسوف یهودی که بزرگ ترین وبا نفوذ ترین فیلسوف طرفدار اولیسون در قرن بیستم بود.
هربرت مارکوزه (۱۹۷۹-۱۸۹۸) یهودی آلمانی الاصل، فیلسوف آمریکایی و نویسنده کتاب «انسان تک ساختی» که در سال ۱۹۷۶ در سالن کنفرانس دانشگاه برلین، دانشجویان را مخاطب خود قرار داد و آنها را به چشیدن مزه عشقبازی آزاد تشویق و ترغیب کرده بود.
ریمون آرون ( ۱۹۸۳-۱۹۰۵) فیلسوف یهودی، دانشمند علوم اجتماعی و استاد الهیات دانشگاه سوربن فرانسه.
از تجمع افرادی که همگی به طبقه نوخاسته بورژوازی تعلق داشتند، یک جریان خاص و خط مشخص فکری ایجاد شد که تمامی ویژگی های اومانیسم (انسان مداری) را دارا بود. ادامه دارد...
#فراماسونری_در_غرب_و_ایران
🆔 @Jarianshenasi
2.mp3
7.35M
🔰#کتاب_صوتی🔰
🎙عنوان : اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا
✍اثر : مرحوم محمد آیتی
📼 قسمت دوم
#کتاب_صوتی
#اندلس_یا_تاریخ_حکومت_مسلمین_در_اروپا
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت بیست و هفتم
🔰 جریان روشنفکری در دوره رنسانس
۱) جریان عقل گرایی
واژه «Rational» در لغت به چند معنا آمده است: عقلی، عقلانی، منطقی و... واژه راسیونالیسم «Rationalism» نیز از لحاظ لغوی دارای معانی متعددی نظیر خردگرایی و عقل گرایی است. اما از لحاظ اصطلاحی، اصطلاح خردگرایی«Rationalism» آیین خاصی در اندیشه است که خرد را محور دانایی انسان دانسته، شناخت را جز از طریق خرد و کاربرد منظم آن میسر نمی داند. همچنین به آن فلسفه تعقلی و خردکیشی نیز گویند.
در فرهنگ جامعه شناسی آمده است که مکتب اصالت عقل، سنتی فلسفی است که مبادی آن در سده های هفدهم و هجدهم قرار دارد و ادعا می کند عقل یگانه اساس معرفت معتبر ما بر واقعیت را تشکیل می دهد.
♦️فیلسوفان اصالت عقلی معتقد بودند که فقط برهان های قیاسی یا استقرایی می توانند اطلاعات دقیق و قابل اطمینان درباره ی جهان به دست دهند.
به عقیده آتین ژیلسون سنت عقل گرایی (خرد گرایی) به لحاظ پیشینه تاریخی به رنه دکارت بازمی گردد. وی می گوید: قبل از دکارت، بیش از دو قرن، فلسفه مدرسی رایج در جهان مسیحیت، تحت حملات شدید منتقدان قرار داشت. مونتنی با تشکیک در بسیاری از مسائل فلسفی، موفق به فروریختن پایه های فلسفه شد؛ اما بنای جدیدی که به واسطه آن قادر به کسب معرفت باشد، ایجاد نکرد. اما دکارت نخستین کسی بود که رشته نوینی از افکار را به هم پیوست و حوزه فلسفی جدیدی را گشود. تنها کاری را که اسلاف دکارت انجام دادند، این بود که فلسفه ی مدرسی را از اعتبار انداختند. به این ترتیب، این دکارت است که باب جدیدی را در فلسفه باز کرد.
🔸در کتاب سیر حکمت در اروپا می خوانیم:
دکارت، جاده کوبیده ی پیشینیان را رها کرده و راه تازه پیش گرفت؛ یعنی آنچه را از پدر ومادر و استاد و معلم و کتاب آموخته بود را نیست انگاشت؛ بساط کهنه را برچیده و طرحی نو در انداخت و بنا را بر این گذاشت که جمیع محسوسات و معقولات و منقولات را که در خزینه خاطر دارد، مورد شک و تردید قرار دهد، نه به قصد اینکه مشرب شکاکان را اختیار کند، که علم را برای انسان غیر ممکن می دانند؛ بلکه به این نیت که به قوه تعقل و تفحص شخصی خویش اساسی در علم به دست آورد. به عبارت دیگر، شک را راه وصول به یقین قرار داد.
🔹عقل گرایان عقل را منشاء و منبع معرفت دانسته، اموری را قابل معرفت می دانند که ثابت، ضروری و کلی باشند. بنابراین جزئیات و متغیرات را متعلق علم و معرفت ندانسته، آنها را اموری ظنی تلقی می کنند. آنها راه و روش تحصیل علم را روش عقلی بر می شمارند و فایده ی علم را دریافت لذت عقلانی حاصل از کسب علم و رسیدن به امور مجهول می دانند. در نظر آنان این لذت، بارها بیش از لذت های حسی و حیوانی است. فهم حسن و قبح اعمال نیز، از دیگر فوایدی است که بر کسب علم مترتب می دانند. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
3.mp3
7.31M
🔰#کتاب_صوتی🔰
🎙عنوان : اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا
✍اثر : مرحوم محمد آیتی
📼 قسمت سوم
#کتاب_صوتی
#اندلس_یا_تاریخ_حکومت_مسلمین_در_اروپا
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
📚 فراماسونری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت پنجم
🔰 توسعه فراماسونری در اروپا و آمریکا
فراماسونرها در تمامی جریانات مهم سیاسی اروپا دخالت داشتند. در آغاز قرن ۱۷ در انگلستان رژیم جمهوری برقرار شد و کرامول، رئیس جمهور گردید او چارلز پادشاه انگلیس را دستگیر کرد و کشت و از آنجا که افکار واهداف ضدفراماسونری داشت، فراماسونرها دست به کار شدند و توسط ژنرال مونگ، فرمانده انگلیسی که خود فراماسون و عضو لژ ادینبورگ بود، حکومت جمهوری را سرنگون کردند و بار دیگر نظام سلطنتی را برقرار نمودند.
♦️درسال ۱۷۱۷ چهار لژ فراماسونری «غاز»، «تاج»، «درخت سیب»، »جام انگور» متحد شدند و لژ بزرگ لندن را به وجود آوردند. اعضای این لژها در میخانه هایی به همین نام جمع می شدند. لژ فراماسونری در فرانسه توسط سازمان ماسونری انگلستان در سال ۱۷۳۱ در پاریس افتتاح شد و این در حالی بود که فرانسویان خود، دارای لژ های ماسونی بودند که آنها را «گراند اوریان» می نامیدند . فراماسونری جدید در سال ۱۷۳۳ به آلمان، در سال ۱۷۳۷ به هلند و پرتقال، در سال ۱۷۴۵ به دانمارک، در سال ۱۷۶۳ به ایتالیا، در سال ۱۷۷۱ به روسیه و در سال ۱۷۷۳ به سوئد وارد شد و سپس در سراسر اروپا گسترش یافت.
اعضای این سازمان که در حقیقت از انگلستان اطاعت می کردند، موظف بودند ضمن پنهان داشتن اصول و شعائر خود، بشریت را از نعمت آزادی، برابری و برادری برخوردار سازند.
🔸درسال ۱۷۳۳ اولین سازمان فراماسونری در آمریکا در شهر بوستون به وجود آمد و مدتی بعد در فیلادلفیا و سپس در دیگر شهرهای آمریکا تشکیل شد. انتشار نخستین نشریه فراماسونرها در آمریکا توسط بنجامین فرانکلین صورت گرفت که از پیشگامان فراماسونری در آمریکا به شمار می رود. بعد از وی باید از جرج واشنگتن نام برد که شخصا لژی را در ایالت ویرجینیا تاسیس کرد و مبلغ جدی این سازمان شد.
سیمون بولیوار که به عنوان ناجی آمریکای لاتین معروف شده است، عضو لژ آمریکا در لندن بود. وی در سال ۱۸۱۶ استقلال کشور ونزوئلا را اعلام کرد وسپس به گسترش لژهای فراماسونری در آمریکای لاتین پرداخت. ادامه دارد...
#فراماسونری_در_غرب_و_ایران
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت بیست و هشتم
🔰 ادامه بحث...
در نگاه عقل گرایان، ارزش ها با واقعیات مرتبط اند. پس با تحصیل علوم نظری، باید و نباید افعال را نیز خواهیم دانست. بعد از رنسانس، خصوصیت بارز عقلگرایی، انکار هر نوع معرفت فراعقلی و نفی یا تردیدکردن در ابعادی از هستی است که فراتر از افق ادراک عقلی انسان میباشند.
جریان موسوم به عقل گرایی، به پشتوانه ی افکار و اندیشه های صاحب نظران بنامی چون دکارت، کانت، اسپینوزا، لایپ نیتس، و هگل منشاء بخش عظیمی از تحولات مربوط به حوزه فکر و اندیشه ی جهان غرب به شمار می رود. بر اثر تلاش این گروه از فلاسفه غربی بود که غرب مدرن، شاهد رشد و شکوفایی فلسفه نویی با محدودیت عقل و فهم بشری شد؛ عقلانیت محوری که در تصور پردازشگرانش، می باید جای وحی و هر منبع و ابزار معرفتی دیگر را در غرب می گرفت.
♦️رنه دکارت در عصر جدید، نخستین کسی بود که قرون پیشین (قرون وسطی) را «قرون تاریکی» نامید و تفسیر جدیدی از عالم ارائه نمود که بر مبنای آن، عقل متعارف بشری به تنهایی و بینیاز از هدایت و راهنمایی وحی الهی، رهبری بشر به سوی سعادت و پیشرفت را عهدهدار گردیده بود.
فلسفه «دکارت» با تردید و شک در همه چیز آغاز میشود و با تفسیری عقلانی از جهان پایان میپذیرد. اگر کانت را ارسطوی عصر مدرنیته نام گذاری کرده اند، دکارت را نیز، باید سقراط عصر مدرنیته بدانیم.
به این ترتیب دکارت در مقام یکی از بزرگترین و اثرگذارترین فلاسفه غرب پا به عرصه تفکر گذاشت و بر آن شد تا نیازهای فکری عصر خود را برآورد.
🔸این نیاز فکری در دو موضوع اساسی خلاصه می شد:
موضوع اول، ارائه مبنا و معیاری برای تاسیس فلسفه ای جدید که در عین حال بتواند به شبهه های شک گرایان پاسخ دهد؛ و موضوع دوم، ترمیم منطق ارسطو بود که به اعتقاد دکارت، دیگر نمی توانست به نیازهای عصر جدید پاسخ گوید. بنابراین باید منطق نویی طراحی می شد که پاسخ گوی نیازهای جدید باشد.
دکارت با تالیف دو کتاب«گفتاری در روش» و «تاملات» کوشید به نیازهای فوق پاسخ گوید. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
4.mp3
7.37M
🔰#کتاب_صوتی🔰
🎙عنوان : اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا
✍اثر : مرحوم محمد آیتی
📼 قسمت چهارم
#کتاب_صوتی
#اندلس_یا_تاریخ_حکومت_مسلمین_در_اروپا
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
📚 فراماسونری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ششم
🔰 رهبری دو انقلاب در فرانسه و آمریکا
فراماسونرها در قرن ۱۸ دو انقلاب فرانسه و آمریکا را رهبری کردند. تمام رهبران انقلاب فرانسه وحتی رهبران فکری آن مانند منتسکیو، ژان ژاک روسو، دالامبر، دیدرو وکندرسه، عضو لژ «گراند اوریان» پاریس بودند. رهبران دیگر انقلاب مانند دانتون، میرابو، کامنور وگارا از چهره های شاخص فراماسونری به شمار می روند. فراماسونرهای آمریکا انقلاب آمریکا را هم به پیروزی رساندند. تمام روسای جمهوری آمریکا از جرج واشنگتن تاکنون بجز کندی که کاتولیک بود و به قتل رسید، عضو لژهای فراماسونری بودند.
♦️در سال ۱۷۲۳ آندرسن و دژاگولیه «در فرانسه» اساسنامه ای برای فراماسونری تهیه کردند که هنوز هم مورد احترام فراماسونرهاست.
بدین ترتیب، تشکیلات فراماسونری از شکل صنفی وعملی به صورت یک تشکیلات سیاسی و نظری در آمد و از آن پس به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف کشور های غربی به کارگرفته شد.
از سال ۱۸۷۰ تا ۱۹۴۰ جمهوری سوم فرانسه برقرار بود. این جمهوری را فراماسونرها بعد از زوال حکومت ناپلئون به وجود آوردند و از ۱۱ عضو حکومت، گابست، کرمیو، ژول فری، ژول سیمون، گارنیه و اردکو فراماسونر بودند.
🔸فراماسونری در خاورمیانه
فراماسونری پس از سال ۱۷۳۰ از اروپا به آسیا وارد شد. اولین لژ به فرمان دولت انگلستان در کلکته ی هند ایجاد شد و سپس شعبات لژهای انگلیسی به ایران، مصر و ترکیه سرایت کرد. فراماسونرهای فرانسوی هم بیکار ننشستند و برگسترش لژهای خود در خاورمیانه پافشاری کردند و سرانجام با همکاری لژهای انگلیسی و فرانسوی، امپراطوری مقتدر عثمانی که قرنها اروپا را دچار وحشت کرده بود، تجزیه شد و کشور های بسیاری از آن به وجود آمدند.
در این پژوهش، به اختصار به چگونگی نفوذ لژهای فراماسونری در کشور های مصر، سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی می پردازیم و سپس، نفوذ فراماسونری را در ایران بررسی خواهیم کرد. ادامه دارد...
#فراماسونری_در_غرب_و_ایران
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت بیست و نهم
🔰 ادامه بحث...
عقلگرایی بهمعنای تبیین عقلی انسان و جهان، توسط فیلسوفان غرب تداوم یافت.
کانت گرچه برای اشیاء، واقعیتی فراسوی آنچه به عقل میآید قبول کرد، ولی آن را ناشناختنی خواند و رابطه انسان با آن را به طور کامل قطع کرد.
♦️هگل نیز کوشید تا نظام عقلانی جهان را تبیین کند و در سیر استدلال خود، آنچه را بالقوّه در اندیشه دکارت نهفته بود، با این بیان، آشکار ساخت که آنچه اندیشیدنی نیست، وجود ندارد و هرچه هست، اندیشیدنی است.
روشن شدن هستی برای فکر که روشنفکری و عصر خرد و روشنگری را در تاریخ بشر پدید آورد، به منزله انکار هر نوع واقعیت و حقیقتی است که به صورت راز و رمز برای عقل انسانی میباشد.
🔸با رشد این دیدگاه، همه معارف پیشین که در سدههای میانه و قبل از آن، در قالب سنّتهای دینی و رمزهای الهی به حیات خود ادامه میدادند، یا تمامی بدعتهایی که به دروغ داعیه سنّت داشتند و بهصورت عادات و رسوم اجتماعی تداوم یافته بودند، در معرض نقّادی عقلی قرار گرفتند که یا به انکار فراسوی خود میپرداختند و یا آنکه هر نوع راهی را برای وصول به آن و یا آگاهی از آن انکار میکرد.
🔹سدههای هفدهم و هجدهم که دوران حاکمیت عقلگرایی بود، همه باورها و تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان، با حذف مبانی و مبادی آسمانی و الهی، در صدد توجیه عقلانی خود برآمدند و ایدئولوژیهای بشری که از هویتی صرفاً عقلی برخوردار بودند، جایگزین سنّتهایی شدند که با چهرهای دینی از مکاشفات ربّانی انبیا و اولیای الهی تغذیه میکردند یا جایگزین بدعتهای شدند که با تقلّب مدّعیان کاذب، رنگ سنّت به خود گرفته بودند.
🔸عقل با همه قدرتی که پیدا کرد، پس از قطع ارتباط با حقیقتی که محیط بر آن بود، نتوانست جایگاه مستقل خود را حفظ کند و به سرعت، راه افول را پیمود و زمینه را برای ظهور و تسلّط جریان فکری دیگری که در طیّ این دو سده رشد کرد، آماده نمود.
از پیدایش جریان عقل گرایی هنوز زمانی نمی گذشت که طوفان سهمگین تجربه گرایی از راه رسید. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 فراماسونری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت هفتم
🔰 فراماسونری در مصر
به هنگام یورش ناپلئون به مصر در پایان سده هجدهم میلادی، شماری از فراماسونرها و از آن میان ژنرال کلبر همراه او بودند. آنها در سال ۱۷۹۸ نخستین لژ فراماسونری را در مصر به نام «لژ ایزیس» بنیاد نهادند که پیرو شرق اعظم فرانسه و مقر آن در قاهره بود.
در سال ۱۸۳۰ برخی از فراماسونرهای ایتالیایی وارد مصر شدند و یک لژ فراماسونری به شیوه اسکاتلندی ایجاد کردند. در سال ۱۸۴۵ ایتالیایی ها لژ دیگری به نام «لژ اهرام» را تاسیس کردند که توانست افراد بسیاری از فرقه های مذهبی و سازمان های مختلف را به عضویت خود در آورد.
در میان این افراد شاهزاده عبدالحلیم پسر محمدعلی پاشا نیز به چشم می خورد.
♦️در سال ۱۸۶۷ لژهای انگلیسی در قاهره و اسکندریه شروع به فعالیت کردند و لژهای «کنکورد» و «لژ بلور» که اغلب اعضای آنها افسران ارتش بودند، تاسیس شدند و در همین زمان بسیاری از دانشمندان و اعیان مصر به عضویت فراماسونری در آمدند.
درسال ۱۹۰۸ ادریس بیک راغب، حزب مصر جوان را پایه گذاری کرد. وی فرزند نخست وزیر اسماعیل پاشا راغب بود. ادریس راغب چهار لژ تشکیل داد که در این میان دو لژ ۴۳ و شماره ۵۱ به نام خود او به نامهای «ادریس» و «راغب» نامیده شدند. ادریس راغب سی سال ریاست فراماسونری مصر را به عهده داشت.
او برای لژ بزرگ اورشلیم که خود یکی از موسسین آن بود، پیامی فرستاد و درآن، از دیدگاه یهودیانی که ادعا می کردند برای آبادانی فلسطین و گسترش رفاه و فرهنگ آمده اند، پشتیبانی کرد و از مردم خواست در برابر واقعیت موجود تسلیم شوند!
این حمایتها بر اساس یکی از اصول فراماسونری صورت می گرفت که طبق آن فراماسونرهای همه جهان بدون توجه به ملیت و قومیت با یکدیگر برادرند.
🔸فراماسونرها در مصر در زمینه فرهنگی نیز فعالیت زیادی داشتند. آنها مجله اللطایف(لطیفه ها) را منتشر و اخبار خود را در آن منعکس می کردند.
در سال ۱۹۱۵ «شاهین مکاریوس» فراماسونر معروف و سر دبیر مجله اللطایف درگذشت و فرزندش «اسکندر مکاریوس» مجله اللطایف المصوره (لطیفه های مصور) را برای چند دهه منتشر ساخت. در سال ۱۹۴۰ مجله فراماسونری دیگری به نام الایام منتشر شد که صاحب امتیاز آن «حسین شفیق المصری» بود. وی بنگاه مطبوعاتی دارالهلال را ایجاد کرد و مجله های فکاهه و الاثنین را منتشر ساخت در این زمان یکی از فراماسونرهای معروف مصر «سعد زغلول» بود. او سال ۱۹۲۴ نخست وزیر مصر و سپس رئیس مجلس گردید و بعد از آن حزب السعدی یا وفد را تاسیس کرد. او به همراه «محمد عبده» تلاش زیادی برای استقلال مصر کرد و سرانجام مصر از زیر سلطه عثمانی رهایی یافت.
🔹با توجه به فعالیت گسترده ی فراماسونری در مصر، در سال ۱۹۶۴ حکومت جمال عبدالناصر فرمان داد همه لژهای فراماسونری مصر تعطیل شوند. علت تعطیلی این لژها آن بود که امنیت مصر را مورد تهدید قرار داده بودند. ادامه دارد...
#فراماسونری_در_غرب_و_ایران
🆔 @Jarianshenasi
5.mp3
7.33M
🔰#کتاب_صوتی🔰
🎙عنوان : اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا
✍اثر : مرحوم محمد آیتی
📼 قسمت پنجم
#کتاب_صوتی
#اندلس_یا_تاریخ_حکومت_مسلمین_در_اروپا
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c