📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت بیستم
🔰 ادامه بحث پیامدهای انقلاب روسیه حکومت کمونیستی شوروی بالاخره موفق به نوسازی روسیه گشت، اما این کار در خفقان و سرکوب شدید و به قیمت جان افراد بیشماری تمام شد. در این حکومت، اقتصاد و دولت تنها توسط یک حزب اداره می شدند. بسیاری از کشورهای جهان، در زمان هایی، از این شیوه برای اصلاح کشور خود بهره گرفتند. یعنی بصورت متمرکز و برنامه ریزی شده، نابسامانی ها را تشخیص داده، به درمانش می پرداختند.اما این شیوه ایرادات و کاستی های خاص خودش را داشت.
انقلابِ صلح-نان-زمین امروز به فصلی پیچیده و جنجالی از تاریخ روسیه بدل شدهاست. نمادهای بیشمار و مجسمههای عظیم لنین و انقلابیون در جایجای شهرهای بزرگ و کوچک کشور پراکندهاند، اما هیچ تعطیلی رسمی برای به یادآوردن سقوط سلطنت و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی در تقویم روسیه وجود ندارد و صحبت از رخدادهای انقلابی سالهاست که در گفتار عمومی غایب است.
♦️اگر از مردم روسیه، به خصوص نسلی که زندگی در شوروی سابق را تجربه کردهاند، درباره انقلاب سال ۱۹۱۷ سوال کنید، اولین پاسخی که میشنوید این است که «کدام انقلاب را میگویی؟». انقلاب فوریه، تظاهراتهای سراسری و خلع سلطنت تزاری که به شکل گیری دولت موقت توسط حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه انجامید؟ و یا انقلاب اکتبر که به رهبری لنین و توسط حزب بلشویک که شاخهای رادیکال از حزب سوسیال دموکرات کارگری بود پیش رفت و با یورش به کاخ زمستانی سن پترزبورگ قدرت را از دست دولت موقت گرفته و به تدریج اتحاد شوروی را پایهگذاری کرد. برای نسل جوانتر انگار هردو رویداد در عبارت «انقلاب روسیه» ادغام شدهاند.
🔹اولین انقلاب کمونیستی جهان به روند سریع صنعتی شدن روسیه، اصلاحات اساسی در حقوق کارگران و حقوق زنان، و فراگیر شدن آموزش همگانی انجامید. از سویی دیگر سالهای تلخ جنگ داخلی، نابودی کلیسای ارتودوکس، و دوران سرد و تاریک سرکوب بعد از جنگ نیز از نتایج انقلابی هستند که امروز، صد سال بعد از وقوع آن، به سختی بتوان گفت که مردم جامعه چندپاره روسیه درباره آن چه فکر میکنند.
🔸در اولین روز سال ۱۹۸۹ میلادی ـ ۱۱ دی ۱۳۶۷ ـ نامه معروف و تاریخی امام خمینی(ره) خطاب به میخائیل گورباچف آخرین رئیس جمهور شوروی در زمینه مرگ کمونیسم و ضرورت پرهیز روسیه از اتکا به غرب انتشار یافت.
امام خمینی(ره) در شرایطی از صدای شکسته شدن استخوانهای مارکسیسم سخن به میان آورد که اتحاد جماهیر شوروی هنوز به عنوان یک مجموعه و یکی از قدرتهای برتر جهان برقرار بود، جنگ سرد خاتمه نیافته بود، دیوار برلین به عنوان نماد جدائی شرق و غرب، فرو نریخته و حاکمیت کمونیسم بر قانون اساسی شوروی و مقدرات مردم در جمهوری های این کشور، هنوز برقرار بود.
نامه تاریخی امام خمینی (س) توسط هیأت منتخب ایشان مرکب از آیت الله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و خانم مرضیه حدیده چی دباغ، ۱۳ دی ۱۳۶۷ در مسکو به گورباچف تحویل داده شد.
این حکومت یک سال بعد طبق پیش بینی امام راحل(ره) در اوایل دهه (۱۹۹۰میلادی) و پس از یک سری اصلاحات که توسط میخائیل گورباچف، واپسین رهبر شوروی، انجام شده بود از هم فروپاشید. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۷۵
🔰 ادامه بحث اسلام و ناسیونالیسم...
پرسش مهم این است که آیا می توان از یک جریانی به نام ملی گرایی دینی دفاع کرد یا اینکه مفهوم ملی گرایی دینی، مفهومی متنافر الاجزاء است ؟ پاسخ کوتاه این پرسش کلیدی این است که اگر ناسیونالیسم و قومیت گرایی را یک منظومه ی فکری- فرهنگی بدانیم که عنصر مرکزی و اصلی آن، قومیت و نژاد است و دین را نیز یک منظومه فکری-فرهنگی بدانیم که عنصر مرکزی و اصلی آن، ایمان به خدا و توحید است؛ بی شک نمی توان از ملی گرایی دینی سخن گفت که هم قومیت و هم توحید، عنصر اصلی آن باشد .
♦️قومیت در منظومه دین، تابعی از توحید است؛ به همین جهت، ما از حقیقتی به نام ملت دینی و اسلامی سخن می گوییم و از آن دفاع می کنیم، ولی دین ملی را نمی پذیریم. اندیشه های ناسیونالیستی می کوشد تا علقه های سرزمینی و زبانی و ملی و بازگشت به فرهنگ و آداب باستانی را جایگزین و جانشین تعلقات دینی و اندیشه های مذهبی کند.
این اندیشه در جهان اسلام برای اولین بار توسط اعراب مسیحی مانند: ابراهیم الیزیدی و تحصیل کردگان فرنگ رواج یافت و زمینه ای برای افتراق بیشتر امت اسلامی و چند پاره شده جهان اسلام و اختلافات و مخاصمات مرزی شد . بعد ها که حاکمانی ناسیونالیست چون: آتاتورک، رضاخان، امان الله خان و محمد مصدق در کشورهای اسلامی روی کار آمدند کوشیدند که به سرکوب موج اسلام خواهی و شریعت گروی بپردازند و یا آنکه با عملکردی آرام و خزنده بنیان های دنیای سکولار را در جهان اسلام رواج دهند.
🔹خوانندگان گرامی نباید ناسیونالیسم را تنها یک جنبش اجتماعی بدانند، این مکتب یک ایدئولوژی است که در صدد مقابله با وحدت دینی قرار دارد. این گونه داوری درباره ناسیونالیسم به معنای نفی ارزش های ملی و ناکید انحصاری بر ارزش های دینی نیست، بلکه همانگونه که گفته شد باید ارزش های ملی در کنار عنصر اصلی دینداری، یعنی توحید الهی، معنا یابند و ارزش خود را پیدا کنند.
توجه به ارزش های ملی در یک جامعه می تواند مایه ی رشد یک ملت گردد و از گسترش استعمار جلوگیری کند، در سربازان ایجاد انگیزه کند و سرمایه ها را برای توسعه کشور جذب کند و در یک جمله باعث بالندگی و توسعه ی یک ملت شود.
🔸پس کشورهای اسلامی می توانند با محوریت توحید به دفاع از از ملت واحد اسلامی بپردازند و در راستای اسلامگرایی از ارزش های ملی خود دفاع کنند و ارزش های عربی، ایرانی، ترکی، پاکستانی، هندی و غیره را در منظومه اسلامی، معنا دهند که در این صورت با به دست آمدن مزایای ملی گرایی و کنار زدن ضررهای آن، اتحاد اسلامی نیز محفوظ می ماند. کشورهای اسلامی و روشنفکران مسلمان باید بدانند که ناسیونالیسم در کنار دموکراسی و سکولاریسم، سه محور سیاست استعماری غرب برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان است که توسط میسیونرها، وابستگان غرب و اقلیت های مسیحی و یهودی، گسترش یافت. بحث مهم و پیچیده دیگر، مساله ی تعارض منافع ملی با منافع جهان اسلام است. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
🔴 ریشه دشمنی《سعید حجاریان》و تندرو ها باسپاه پاسداران چیست‼️ 👇🏼
https://www.mashreghnews.ir/news/1173746/%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%AF%D8%B4%D9%85%D9%86%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%B9%DA%A9%D8%B3
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۲۱
نتیجه گیری و خلاصه مارکسیسیم:
مراد از جریان چپ اعتقادی همانا احزاب و تشکل هایی است که مرام و فلسفه الحادی(بی خدایی) سوسیالیسم (مارکسیسم) را سرلوحه خود قرار داده بودند. سوسیالیسم از ریشه لاتین Socilare اخذ شده است که به معنای متعهد شدن، به هم پیوستن و با هم شریک شدن بوده است. سوسیالیسم از مبانی زیر تشکیل شده است:
اومانیسم، اعتقاد به اصل پیشرفت، اعتقاد به مفهوم مدرن کار- سرمایه، اصالت نسبی یا مطلق به اراده جمعی، اعتقاد به اصالت اراده مردم در قانون گذاری و اجرا.
♦️از جمله ویژگی های دیگر ایدئولوژی سوسیالیستی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
الف) اعتقاد به محدود کردن مالکیت های خصوصی بزرگ و در مواردی امحاء هر نوع مالکیت خصوصی.
ب) تاکید بر نقش نظارتی دولت و یا کمونها بر پروسه ی تولید یا توزیع یا هردو.
ج) توجه نسبی به تامین حداقل رفاه و حمایت نسبی از اقشار و گروههای مردم و آسیب پذیر.
پیدایش مارکسیسم در نیمه قرن نوزدهم، نقطه تحول بسیار بزرگی در اندیشه های سوسیالیستی است، زیرا از آن پس تقریبا همه ی جنبش های سوسیالیست به نحوی از انحاء و به درجات مختلف زیر نفوذ و تاثیر مارکسیسم بوده اند. و مارکسیسم عنوان«سوسیالیسم علمی» به خود می دهد.
🔹ظهور بلشویک ها در روسیه و پیروزی آنها در ۱۹۱۷ میلادی یک مرحله اساسی دیگر در تاریخ تحول سوسیالیسم است. چرا که پس از آن (۱۹۲۰ م) نهضت سوسیالیستی به دو شاخه اصلی کمونیست و سوسیالیست تقسیم شد. البته از لحاظ تاریخی، استعمال عنوان کمونیسم خیلی بیش از پیدایش مارکسیسم سابقه دارد. دایره المعارف بزرگ شوروی، کمونیسم را «عالی ترین شکل جامعه که جانشین سرمایه داری می شود» تعریف کرده است.
🔸مهمترین بخش جامعه شناسی مارکسیسم تحلیل آن از پیدایش طبقه بورژوا و مکانیزم عمل آن در جامعه ی سرمایه داری است.
به عقیده مارکس بورژوازی در متن جامعه فئودال رشد کرده و با جانشین کرده تجارت و صنعت به جای کشاورزی، زیربنای جامعه را تغییر داده و با انقلاب ها، قدرت سیاسی را نیز به دست گرفته و بصورت طبقه حاکم درآمده استبا این مقدمه باید گفت مارکسیسم، لنینیسم، سوسیالیسم و کمونیسم که همه صور مختلف جریان چپ اعتقادی هستند، نقش مهمی در تاریخ ایران ایفا کرده است که حزب توده و سازمان چریک های فدایی خلق دو نماد مهم آن هستند که به بررسی آنها می پردازیم.
ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۷۶
🔰 ادامه بحث اسلام و ناسیونالیسم
♦️پاسخ به یک پرسش مهم !
آیا کشور اسلامی ایران در وهله نخست، باید به منافع جهان اسلام و کشورهایی چون فلسطین و لبنان و سوریه و عراق بیاندیشد یا اینکه منافع ملی خود را بر منافع دیگران ترجیح دهد؟
پاسخ این پرسش را نمی توان بدون توجه به مسائل فرعی آن، جواب داد. گاهی یک کشور اسلامی با دغدغه های دینی در جهان وجود دارد که هنوز استقرار پیدا نکرده و منافع ملی او تامین نشده است و اگر منافع دیگران را اولویت دهد، خود متلاشی می شود، در این صورت، منافع ملی بر منافع جهان اسلام ترجیح دارد. همان گونه که امام در پاسخ به کسانی که جنگ عراق بر ضد ایران را فراموش کرده و به فکر آزادی قدس بودند، فرمود: راه قدس از کربلا می گذرد.
🔹ولی اگر منافع ملی در گرو مدد رسانی به کشورهای اسلامی همچون: فلسطین، لبنان، سوریه و عراق باشد و شکست این کشورها مستلزم شکست خاورمیانه و شکست جهان اسلام و شکست ایران باشد در این صورت، منافع ملی در گرو تامین منافع جهان اسلام است و منافع جهان اسلام، مقدم بر منافع ایران است. تشخیص این گونه امور پیچیده و کارشناسانه به عهده ی متخصصان و کارشناسان مسائل بین المللی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و دینی است. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۲۲
🔰جریان شناسی چپ در ایران
نخستین تشكّلهای چپ مارکسیستی در ایران، نخستین حزب کمونیست آسیایی نیز محسوب میشد. چندسالی پیش از حزب کمونیست چین و یک دهه پیش از کمونیستهای ویتنامی و هندی و دو دهه زودتر از کمونیستهای عرب در خاورمیانهی عربی. بنابراین میتوان فهمید که ریشههای این پدیدهی سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، تا چه حد در ایران قدمت دارد. همچنین میتوان دانست که ایرانیان به دلیل فراستی که داشتهاند، چگونه سریعتر از بقيّهی آسیایی ها وارد مهمترین بازیهای تاریخ شده و برای هضم و فهم آن کوشیدهاند.
♦️کمونیسم ایرانی، سرگذشت عجیب و غریبی دارد و میتوان از دل آن عبرتهای بسیاری اندوخت و بهکار گرفت تا در آینده اشتباهات و سهوها و گناهان آنان متوّلد و مکرر نشود. این خطاها نه فقط به بهای نابودی بخش قابل توجهی از نیروهای آرمانگرا و جوان و تحصیل کردهی کشورمان رخ داده، بلکه هزینه و فرصت بسیاری را نیز روی دست ما نهاده و زمان مفید زیادی را از جامعهی ایران سلب کرده است.
بنابراین ضرورت دارد که به دقت در این تاریخ عجیب، تفحص و تحقیق صورت گیرد، شاید زوایای پنهان آن به کلی آشکار شده و سهم و موقعیت هریک از بازیگران خیزش و جنبش کمونیستی در ایران مشخص گردد.
خوشبختانه بسیاری از برجستگان و عناصر جریان چپ ایرانی در طول یک سدهی گذشته، لب گشوده و از منظر خاص خود، قصّهی چپ در ایران را بازگفتهاند، اسناد و مدارک بسیاری هم به چاپ رسیده است و برخی از موّرخان خبره و تحلیلگران جامعهشناسی هم آثاری دربارهی درک علل و نتایج نهضت چپ کمونیستی در ایران تحریر و منتشر کردهاند.
🔹مجموعهی این آثار را میتوان به چند دسته تقسیم کرد و از هریک به فراخور حال بهره گرفت:
۱- مجموعههای اسناد ـ نظیر اسناد جنبش سوسیال دموکراسی ایران که ۸ جلد آن در خارج از کشور منتشر شد. یا اسناد جنبش جنگل و یا چپ در ایران که عنوان اسناد منتشره در چند مجلّد بود و از سوی مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات منتشر شد. و یا هشت نامه به چریکهای فدایی خلق اثر مصطفی شعاعیان که نشر نی آن را به چاپ رساند.
۲- مجموعهی خاطرات افراد و بازیگران چپ در ایران نظیر خاطرات انورخامهای یا تقیزاده یا کیانوری و خلیل ملکی و ایرج اسکندری و احسان طبری و حسین احمدی روحانی و... که تقریباً از صدر مشروطه آنها را داریم و بخش عمدهی آن مربوط به سران و بازیگران حزب توده است. در میان این نوع نوشتهها، برخی نظیر «حماسهی مقاومت» اثر اشرف دهقانی و بعضی همچون آثار انورخامهای بسیار باارزش و پرمطلب است. در سالهای اخیر، به لحاظ کمّی و کیفی تحوّلی در این نوع آثار دیده شده و به مثابه اسناد مکمّل مهم در تاریخ ایران گسترش بیشتری یافته است.
🔸۳- کتب تاریخی و تحلیلی که از سوی محقّقان و موّرخان صاحبنظر و متخصّص ارائه میشود. این نوع آثار نیز همزمان با پیدایی کمونیسم در ایران، به صور مختلف تحریر شده و حداقل متضمن نظریه و مفروضات خاصی، بر اساس گزینههای سندی و زمانی ویژهای بوده است. تاریخ مختصر احزاب سیاسی در ایران، اثر استاد ملکالشعرای بهار یکی از بهترین نمونههاست و پس از آن، فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران اثر فریدون آدميّت، و در سالهای اخیر ایران بین دو انقلاب اثر یرواند آبراهامیان که جملگی نمایندهی انگارههایی خاص در تاریخنگاری ایران از مشروطه تا حال هستند.
درمیان آثار پر تعداد در این عرصه، برخی نظیر شمّهای دربارهی تاریخ جنبش کارگران ایران، اثر عبدالصمد کامبخش، اثر تجویزی و تبلیغی است و برخی همچون گذشته چراغ راه آینده اثر جامی ـ اسم مستعار است ـ نسبتاً واجد ارزش و اعتبار بیشتری است. برخی نظیر سیر کمونیسم در ایران اثر سرهنگ زیبایی برآمده از مواضع و وجههی دولتی، برخی مانند شورشیان آرمانخواه اثر مازیار بهروز از موضعی آزاد و انتقادی، و سرانجام تعدادی همچون مجموعهی آثار بیژن جزنی دربارهی تاریخ و جامعهشناسی گروههای کمونیستی در ایران، از موضعی حزبی و عملگرایانه نوشته شده است. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۷۷
🔰 ناسیونالیسم ایراني
شاید بتوان آغاز ناسیونالیسم ایرانی را همزمان با مشروطه دانست. اگر این دوران را آغاز ناسیونالیسم ایرانی بدانیم، عصر حکومت پهلوی اوج جریان ناسیونالیسم بود.
چندگانگی ناسیونالیسم ایرانی بر پایه تنوع منابع فرهنگی و ارزشی خاص و سوگیری های واگرایانه گرایش های ناسیونالیستی در مشروطه ایرانی، امکان اشتراك بر سر تعریف فراگیر ملت و استقرار و نهادینه کردن حاکمیت ملت و حکومت قانون را تحلیل برد. به گونه ای که از مشروطه به این سو، مسأله ملت و حق حاکمیت ملت به عنوان مهمترین مسأله معاصر ایران همچنان در کانون توجه قرار دارد. باید توجه داشت که ملی گرایی در دوره مشروطه به ادبیات سیاسی ایران وارد شد و همچنین ملی گرایی در ایران وجه سلبی داشته و عمدتاً در وجه همبستگی در مقابل بیگانگان شکل گرفته است.
♦️شکل گیری دولت مدرن از سال ۱۳۰۰ خورشیدی، نقش نخبگان فکری و سیاسی و سیاست بین الملل حاکم در طول یك قرن گذشته به عنوان عوامل اصلی به وجود آمدن ناسیونالیسم قومی در ایران مطرح می شود. این امر در عصر پهلوی اول به خوبی نمایان شد و با اجرای سیاست ناسیونالیسم فرهنگی، ارائه قدرتی برهنه با عملکرد معلق و تقریباً یك سویه، تقابل صرفاً نظامی با ایلات و قومیتها و طرد آنها و تلاش در جهت حذف خرده فرهنگ ها و زبان آنان در روند ملت سازی از تحقق مفهوم ناسیونالیسم در بین نیروهای اجتماعی و سیاسی جلوگیری شد.
🔹مظاهر ناسیونالیسم در رژیم پهلوی را می توان در سه مؤلفه باستانگرایی، میهن دوستی و شاه پرستی مشاهده نمود.
بنابراین می توان اذعان داشت؛ دوره سلطنت رضاشاه به دلیل تلاش حکومت برای تأسیس دولت مدرن و گسترش غرب گرایی و تلاش شخص رضاشاه و روشنفکران همراه و همرأی وی برای کسب مشروعیت سیاسی از طریق پیوند دادن سلطنت پهلوی با پادشاهی های باستانی ایران، یك مقطع دوران ساز و مؤثر در شکل دهی بنیان های فکری ایران نوین به شمار می رود.
🔸در این میان ناسیونالیسم که به عنوان یکی از ایدئولوژی های اصلی و ماهوی جریان تجددخواهی، با پیروزی انقلاب مشروطیت در فضای سیاسی و فرهنگی ایران تثبیت شده بود، از یك نقش محوری در تحولات فکری عصر پهلوی اول برخوردار شد. از سوی دیگر، ناامنی و ناکارآمدی گسترده بعد از دوران مشروطه، موجب گرایش هر چه بیشتر روشنفکران و رجال سیاسی آن عهد به سوی ملی گرایی و مظاهر اصلی آن همچون دولت ملی برای ایجاد ثبات و امنیت و توسعه در ایران شد. در چنین فضایی رضاخان پا به عرصه قدرت سیاسی گذاشت و توانست با در دست گرفتن اقتدار نظامی و ایجاد ثبات و امنیت نسبی در کشور، وجهه خوبی برای خود به دست آورد و سپس، با اتخاذ ایدئولوژی ناسیونالیسم تلاش کرد تا ضمن رسیدن به مقام سلطنت ایران، برای حکومت خود مشروعیت سیاسی استواری فراهم کند.ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۲۳
🔰جریان شناسی چپ در ایران
وقتی از جریانی سیاسی بحث میشود، بیتردید باید آن را در مباحث جامعهشناسی سیاسی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و پیگیری کرد. یکی از موضوعات جامعهشناسی سیاسی، جریانشناسی سیاسی است.طبیعتا وقتی از «جریان چپ» بحث میشود منظور سیر تطورات تاریخی این جریان در بستر زمانی و مکانی مشخص است. البته در اینجا بررسی نقش جریان چپ در مکان و زمان خاص یعنی ایران در دهههای ۲۰ و ۳۰ مد نظر است. ابتدا لازم است مقدمهای نسبتا مختصر در باب تاریخچه شکلگیری این حزب در ایران معاصر بیان شود.
♦️زمینه های شکلگیری حزب توده در ایران
غالب نویسندگان «تاریخ چپ» در ایران بر این نکته اتفاقنظر دارند که ظهور جریان چپ در این کشور، به حضور کارگران و مهاجران ایرانی در قفقاز، بهویژه شهر باکو و شرکت آنان در تشکیلات سوسیالدموکراتها بازمیگردد.
طبق این نظر سازمان سوسیالدموکرات ایران (اجتماعیون عامیون) را سازمان همت (شعبهای از حزب سوسیالدموکرات کارگری روسیه) با کمک بلشویکها به رهبری لنین پیریزی کرد.
البته در نقد این دیدگاه گفته شده جامعه کارگری ایرانیان مهاجر در موقعیتی نبود که حزب یا سازمانی تشکیل دهد و در پیدایی جنبش سوسیالیستی و کمونیستی در ایران نقش داشته باشد.انجمنهای غیبی، نخستین سازمانهای سوسیالدموکراسی بود که با تاثیرپذیری از جنبش سوسیالدموکراسی قفقاز و روسیه در ایران تاسیس شد.
🔹اما فعالیت جدی احزاب در ایران با جنبش مشروطیت و تشکیل مجلس شورای ملی آغاز شد و اشخاص با دیدگاههای خاصی به تشکیل حزب دست زدند. از جمله این احزاب باید به حزب سوسیال دموکرات اشاره کرد که دارای تمایلات کمونیستی بود و سلیمان میرزا اسکندری، حیدرخان عمواوغلی، محمدرضا مساوات، ملک المتکلمین، سیدجمال الدین واعظ اصفهانی، یحیی دولت آبادی و ... در این مجموعه ها فعالیت می کردند.
با توجه به حضور کارگران ایرانی شهر باکو مرکزی مناسب برای این فعالیتها بود و نخستین حزب کمونیستی ایرانی با نام حزب عدالت توسط اسدالله غفارزاده که خود عضو سابق حزب سوسیال دموکرات نیز بود در ۱۲۹۶ تأسیس شد. زمانی که در سال ۱۲۹۹ ارتش سرخ به بندرانزلی وارد شد، اعضای حزب در بیانیهای از کمونیست های ایرانی و انقلابیون که شامل جنگلی ها نیز میشد خواستند تا ادارات دولتی را به تصرف خود درآورند و همه امکانات را در اختیار روس ها بگذارند. امضاکنندگان این بیانیه حیدرعمو اوغلی و میرجعفر پیشهوری بودند.
🔸حضور روسها در بندرانزلی امکان خوبی برای تبلیغ فعالیت کمونیست های ایرانی بود و آنها بلافاصله نخستین کنگره حزب کمونیست را برگزار کردند. برگزارکنندگان کنگره به ریاست کامران آقازاده عبارت بودند از: میرجعفر پیشهوری، سلطان زاده و حیدرعمواوغلی. دراین کنگره ۴۸ تن به نمایندگی کمونیست های ایرانی انتخاب شدند. خواستههای کمونیست های ایرانی به این شرح به تصویب رسید: سرنگون کردن سلطه امپریالیسم بر ایران، مصادره کلیه اموال شرکتهای خارجی، حق خودمختاری برای همه ملیتهای ایرانی، مصادره زمینهای زمین داران، و مهم ترین اصل کنگره؛ اتحاد با جماهیر شوروی و نهضت پرولتاریای جهانی.
🔺این اقدامات در حالی صورت می گرفت که روسها امیدوار بودند میرزا کوچک خان جنگلی نیز با آنها همراهی کند. لنین در دیدار خود با سلطانزاده با علاقه به گزارش وی گوش داد. اما آنچه که روسها آرزو داشتند برآورده نشد و میرزا کوچک خان که در ابتدا قول همکاری داده بود تن به سرسپردگی نداد و احسان الله خان از او جدا شد و راه روسها را دنبال کرد. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۷۸
🔰 ادامه بحث ناسیونالیسم ایرانی
می توان اذعان داشت که مشروطه توسط رادیکال های انقلابی مثل تقی زاده از حالت اصلاح طلبی خود منحرف شد و به صورت ناسیونالیسم رضاخانی و پس از شهریور ۲۰ به صورت ناسیونال سیوسیالیسم مصدقی درآمد و لیبرالیسم و دموکراسی طلبی مشروطه به عقب رانده شد.
ناسیونالیسم افراطی در ایران با تأکید بر زبان فارسی و نژاد آریایی و منحط دانستن زبانهای دیگر قومی و محلی و نژادهای غیر فارس در صدد احیاء آیین های دوران باستان ایرانی بودند و در مقام عمل به لحاظ آمیختگی عمیق فرهنگ های مختلف در دوران مختلف و تأثیرناپذیری عمیق فرهنگ و آداب و سنن در ایران از فرهنگ و اخلاق اسلامی عملا چنین تجزیه ای امکان پذیر نبود.
♦️تمامی اقدامات و اصلاحات فرهنگی سلطنت رضاشاهی در پی ایجاد هویت ملی جدید صورت می گرفت و جوهره اصلی آنها تأکید بر ناسیونالیسم بود. با فروپاشی استبداد رضاخانی که نماینده ناسیونالیسم تجددگرا بود، در دهه نخست عصر پهلوی دوم جامعه ایرانی شاهد شکل گیری ناسیونالیسم ضد استعماری بود که محصول آن نهضت ملی کردن صنعت نفت است. ولی رفته رفته و با قدرتمند شدن محمدرضا شاه ادامه نوسازی جامعه ایران در امتداد دوران پهلوی اول ادامه پیدا کرد. شاه با استفاده از ابزار سرکوب مخالفان توانست یك دولت اقتدارگرای سلسله مراتبی تأسیس کند؛ وی از ابتدای دهه ۱۳۴۰ با حمایت غرب فصل تازه ای را در ساختار اجتماعی ایران گشود و ایران را به دوره تازه ای از عصر نوسازی وارد کرد و آن را عصر تمدن بزرگ نامید.
🔹بدین ترتیب دوره دوم تجددگرایی آمرانه آغاز شد و مظاهر و تجلیات تمدن غرب وارد جامعه ایران شدند، بدون اینکه در این اقتباس منطق و عقلانیتی به کار رفته باشد. باستان گرایی، مدرنیسم اجباری و دیگر سیاست های فرهنگی عصر پهلوی سرانجام به بروز شکافها، تعارضات و تنش های فرهنگی در جامعه ایرانی منجر شدند. حکومت پهلوی می کوشید که زمانی به جبر و اکراه به مقابله با اسلام و بازگشت به ایران باستان بپردازد و زمانی دیگر با فرهنگ سازی و اجرای برنامه هایی چون برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله، تبدیل تاریخ هجری به تاریخ شاهنشاهی و تغییر دادن کلمات عربی به زبان فارسی، به این هدف دست یابد.
🔸یکی از نمادهایی که در عصر پهلوی قبله ی باستان گرایی و بازگشت به دوران پیش از اسلام محسوب می شد، تخت جمشید بود. تخت جمشید که در کنار دیگر بناهایی چون: قبر کوروش و نقش رستم از آثار برجای مانده از زمان هخامنشیان بود، در دوران پهلوی از قداستی ملی برخوردار شد. کارگزاران فرهنگ و سیاست حکومت پهلوی برای مقابله با اسلام به ترویج فرهنگ باستانی و رجوع به گذشته پیش از اسلام مبادرت می ورزیدند. از این رو تخت جمشید و دیگر بناهای باستانی اهمیتی مضاعف یافت. از بین تمام شعرا نیز فردوسی را صاحب نام و آوازه ای بلند کردند و به ترویج شاهنامه و شاهنامه خوانی(خصوصا قسمتهای آخر شاهنامه که به نوعی نشانگر بغض و کینه ی برخاسته از وطن پرستی است.)، مبادرت ورزیدند و در تمام شهرهای کشور، خیابان ها، میادین، دانشگاه ها و مدارس بسیاری به نام فردوسی نام گذاری شد.
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۲۴
🔰 جریان شناسی چپ در ایران
جریان چپ در دوران رضاخان با محدودیت های متعددی مواجه شد. با اقدامات دولت مرکزی و دخالت انگلیس مسئله شمال حل شد. اما این به معنای پایان جنبش کمونیستی در ایران نبود، گرچه عملاً فعالیت این حزب کم رنگ بود اما در ۱۳۰۶ در ارومیه دومین کنگره خود را برپا کرد. نتیجه این کنگره را سلطان زاده چنین بیان کرد: «کنگره حزب باید به بحث بی ثمر درباره نقش آزادیبخش ملی رضاشاه و ماهیت بورژوازی حکومت کودتا خاتمه دهد. همچنین ثابت شد که رضا شاه نه تنها به نهضت آزادیبخش ملی کشور کمکی نکرد بلکه در مدتی کوتاه خود به صورت مالک بزرگ درآمد...»
♦️بنابراین هدف، مبارزه با رضا شاه بود و فعالیتهای حزب در حوزه کارگری خصوصاً در بین کارگران شرکت نفت انگلیس و کارگران شیلات و اتحادیههای مختلف شدت بیشتری پیدا کرد. حزب کمونیست برای پوشش دادن به فعالیتهای خود باشگاههای فرهنگی به راه انداخت اما رضا خان هیچ فعالیت سیاسی را بر ضد خود را تحمل نمیکرد و شهربانی نیز به ریاست محمدحسین آیرم بر تمامی فعالیتها نظارت داشت و با شدت با اعضای حزب برخورد می کرد. سرانجام نیز با دستگیری تعداد زیادی از اعضای حزب کمونیست همچون: آرداشس آوانسیان، میرجعفر پیشهوری، رضا روستا و یوسف افتخاری در سال ۱۳۱۰ لایحهای به تصویب مجلس رسید که بر طبق آن فعالیت و تبلیغات کلیه سازمانهای سیاسی کمونیستی یا پوشش آنها را غیر قانونی اعلام کرد.
🔹اما این پایان ماجرا نبود. گرچه دستگیرشدگان به ده سال حبس محکوم شدند اما دانشجویان ایرانی که برای ادامه تحصیل با هزینه دولت به خارج از کشور اعزام شده بودند در آنجا تحت تأثیر ایدههای کمونیستی قرار گرفتند و با حزب کمونیست ارتباط برقرار کردند. در بازگشت به ایران به ترویج این ایدهها پرداختند. دکتر تقی ارانی از رهبران این جریان بود که پس از آشنایی با کمونیسم به آن پیوست و برای ترویج این مکتب نشریه ای به نام دنیا را در آلمان منتشر کرد. با بازگشت به ایران و مواجه شدن با قانون مجازات مقدمین علیه امنیت کشور او فعالیت خود را به صورت مخفیانه آغاز کرد. اعضای گروه وی شامل پنجاه و سه نفر بود که عبارت بودند از: انور خامه ای، عبدالصمد کامبخش، خلیل ملکی، ضیاءالدین الموتی، محمد شورشیان، بزرگ علوی، ایرج اسکندری، تقی ارانی، احسان طبری و...
🔸مجله دنیا توسط دکتر ارانی و ایرج اسکندری و بزرگ علوی در ایران منتشر شد و مقالات آن به مسائل تئوریک چون «بشر از نظر مادی» «عرفان و اصول مادی» و ... میپرداخت. این نشریه که در میان دیگر نشریات دوره خود سخنی نو داشت به جذب بسیاری از افراد پرداخت. انور خامه ای که هنوز خود به این گروه نپیوسته بود در مورد دنیا مینویسد: «اولین مطلبی که توجه مرا جلب کرد مقاله «جبر و اختیار» بود. مطالعه این مقاله اثر فوقالعادهای در من داشت. این نخستین مطلب فلسفی بود که من میخواندم ...».
جلسات این گروه در منزل دکتر ارانی تشکیل میشد و علاقه مندان به این مباحث دوشنبه هر هفته در منزل ارانی حاضر و به بحث در خصوص سیاست جهان و مطالب منتشره در دنیا میپرداختند. دکتر ارانی به صورت مخفیانه در هفتمین کنگره کمینترن در مسکو حاضر شد و در همین سفر بود که تصمیم گرفته شد تا حزب کمونیست به صورت مخفیانه بار دیگر در ایران راه اندازی شود.
♦️کمینترن نمایندهای را به ایران فرستاد و حزب به کمک او فعال شد. دکتر ارانی دبیر کل حزب بود و انتشار مجله دنیا نیز در پی این فعالیت مخفی متوقف شد، اما شهربانی رضاخان از این اقدامات غافل نماند و در سال ۱۳۱۶ گروه پنجاه و سه نفر را دستگیر و فعالیت آنها را متوقف کرد. یرواند آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» ماجرای گروه ۵۳ نفر را اینگونه شرح میدهد: در سال ۱۳۱۶، پلیس ۵۳ نفر را به اتهام تشکیل سازمان مخفی اشتراکی، انتشار بیانیه ماه می (روز کارگر)، سازماندهی اعتصابات دانشکده فنی و کارخانه نساجی اصفهان و ترجمه کتابهای الحادی مانند کاپیتال مارکس و مانیفست کمونیست، دستگیر کرد؛ گرچه پنج نفر از دستگیرشدگان بلافاصله آزاد شدند. این گروه به ۵۳ نفر معروف شد. فرد اصلی در گروه ۵۳ نفر، تقی ارانی بود که در سال ۱۳۱۹ در زندان درگذشت.ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۷۹
🔰 ادامه ناسیونالیسم ایرانی...
از اوایل دهه چهل شمسی در نتیجه برخی تحولات نظیر: تشدید اقدامات اسلام ستیزانه رژیم، سرخوردگی اندیشمندان ایرانی از ایدئولوژی های رقیب نظیر ناسیونالیسم، شکل گیری ظرفیت های جدید برای طرح اسلام مدرن در جامعه، فاصله گرفتن اندیشه امام خمینی(ره) از دیگر روحانیون در حوزه علمیه و هژمونیك شدن اندیشه ایشان، پیوند جدیدی در عرصه سیاست و دین به وجود آمد که زمینه ادغام دو فرمِ دین و سیاست را فراهم آورد؛ محصول این تلفیق ساختاری شکل گیری اسلام سیاسی بود که متولی محتوای جدیدی تحت عنوان سیاست برای دین شد. این محتوای جدید، مخالف ملی گرایی افراطی و نگرش ناسیونالیستی غربی بود.
♦️گفتمان ناسیونالیسم ایرانی جدید که بعد از تحولات انقلاب اسلامی باقی ماند، با مؤلفه هایی چون عظمت و شکوه تاریخی، استقلال، تنفر و بیزاری از بیگانگان شناخته می شود. و به تعبیر رضا داوری اردکانی، در مکتب ناسیونالیسم ایران نیز فرد با حفظ همه ویژگی های خود چون؛ شخصیت، موقعیت و موضع اجتماعی، حقوق انسانی و... منافع ملی را برتر از منابع شخصی خود می داند و حتی آماده است در صورت
لزوم برای حفظ منافع ملی از گزند حوادث، جان خود را فدا کند. به همین دلیل است که خیلی از محققین اعتقاد دارند ناسیونالیسم مثبت ایرانی که از افراطی گری به دور است، سرشار از الفت و مهربانی است.
🔹سامی زبیده معتقد است ناسیونالیسم ایران در دوران مدرن، تاریخ ایران را از تاریخ اعراب جدا کرده است. ناسیونالیسم ایرانی گذشته ی پیش از اسلام را گرامی می دارد و بر استمرار فرهنگ ایرانی به رغم فتوحات اسلام و اعراب پای می فشارد. در واقع ناسیونالیسم ایرانی از رسوخ فرهنگ ایرانی در تمدن اسلامی و شکل دادن به آن مطابق با مضامین و درونمایه های خود به نیکی یاد می کند. اسلام ایرانی متمایز دیده می شود و تشیعِ آن در ادامه ی مضامین معنوی پیش از اسلام تلقی می گردد.
رژیم پهلوی از چنین مضامینی به نفع خود بهره برداری می کرد و باستانی بودن ایرانیان یا سلطنت آریایی را تکریم می نمود. این مضامین اساساً سکولار بودند و به استهزای تشکیلات روحانیون،عقب ماندگی و ارتجاع آنان می پرداختند. در برابر پرورش چنین مضامینی، تشکیلات روحانیون، وابستگی مسخ شده به غرب و ضربه زدن و دشمنیِ آن با اسلام و مسلمانان را محکوم می ساختند و به دشمنی با آن می پرداختند.
🔸آیت الله خمینی مشخصاً در متهم کردن سکولاریسم و خودنمایی های پهلوی انتقادات تندی داشت و بر وحدت مسلمین جهان و رسالت مشترك جهان اسلام تأکید می کردند. بنابراین ایدئولوژی جمهوری اسلامی انترناسیونالیستی بود. جمهوری اسلامی ایران ادعای پیشبردِ پروژه ی آزادسازی و همبستگی را در سراسر جهان اسلام داشت و آشکارا برای صدور انقلاب می کوشید. انقلاب ایران یك انقلاب مردمی بود، نه کودتایی نظامی به سبك اعراب؛ و توده ی مردم تحت لوای اسلام و باورهای راستین آن بسیج شده بودند. این انقلاب نه تنها نظر اسلام گرایان، بلکه نظر بسیاری از ناسیونالیست ها و چپگرایان را در جهان عرب به خود جلب کرد. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۲۵
🔰 تشکیل حزب توده در ایران
با سقوط رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ فضای باز سیاسی پدیدار شد و در پی این آزادی سیاسی و عفو عمومی بود که بسیاری از محکومین سیاسی دوره رضا خانی از زندانها آزاد شدند، نشریات بسیاری منتشر و فعالیت احزاب آغاز شد. حزب توده یکی از اولین احزابی بود که تشکیل شد. اعضای سابق حزب کمونیست و برخی از اعضای گروه ۵۳ نفر که از زندان آزاد شده بودند تصمیم به ادامه فعالیت گرفتند.
♦️پس از تأیید این فعالیت از سوی سفارت شوروی، در هفتم مهر ۱۳۲۰ در منزل سلیمان میرزا اسکندری در خیابان ژاله (۱۷ شهریور فعلی) گرد هم جمع شدند تا بنای یک حزب کمونیستی را بگذارند. برخی از اعضای این جلسه عبارت بودند از: ایرج اسکندری، عبدالحسین نوشین، دکتر رضا رادمنش، احسان طبری، عباس اسکندری، عبدالقدیر آزاد ، بزرگ علوی، علی امیرخیزی، دکتر محمد بهرامی، رضا روستا، محمد یزدی، اردشیر آونسیان، میرجعفر پیشهوری و... . ناظری خاموش به نام رستم علی اوف مسئول امور حزبی و اطلاعاتی سفارت شوروی بود که در گوشهای بی صحبت و یا مداخله در تصمیم گیری ها نشسته بود.
🔹در این جلسه سلیمان میرزا اسکندری که سابقه فعالیت سیاسی و حزبی در دوره مشروطه نیز داشت از ضرورت تشکیل یک حزب برای دفاع از آزادی و ممانعت از شکلگیری دیکتاتوری سخن گفت و به اتفاق آراء حاضران به ریاست حزب تازه پای توده برگزیده شد. حاضران در جلسه پانزده نفر را برای حضور در کمیته مرکزی موقت انتخاب کردند که وظیفه آنها تدوین مرامنامه و اساسنامه حزب بود. و بالاخره تنها سیزده روز پس از برکناری رضاخان توسط انگلیسها، حزب توده اعلام موجودیت کرد.
🔸اما علت نامگذاری این حزب و به کار نبردن واژههایی چون کمونیست و اشتراکی و سرخ و سوسیالیست و ... را باید در توصیه جوزف استالین رهبر کشور شوراها جست که اعتقاد داشت « در کشورهای عقب مانده کمونیستها نباید به نام حزب کمونیست فعالیت کنند» و به دنبال همین توصیه بود که روسها نیزبه اعضای حزب پیشنهاد دادند تا با توجه به آنکه ایران کشوری اسلامی است و کمونیسم در آن جایی نخواهد داشت نامی فراگیرتر به این حزب داده شود تا تعداد بیشتری جذب آن شوند و سفارت شوروی در ایران نیز بر این امر تأکید کرد و اعضای حزب نیز نام توده را برگزیدند. گرچه برخی از اعضای سابق حزب کمونیست چون اردشیر آوانسیان زیر بار این تغییر نام نمی رفتند و مخالف این نامگذاری و به دنبال همان حزب کمونیست بودند، اما رفقای حزبی، آنها را توجیه کردند که برای آغاز کار این نام مناسب تر است. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi