هدایت شده از خانواده تراز انقلاب اسلامی
*🚨 شهید یوسف قربانی معروف به مرغابی امام زمان این شهید بدون پدر ومادر بزرگ شده وخانواده ای نداره برای شادی روح پاکش فاتحه ای قرائت کنیم ان شالله که شفاعتش نصیبمون بشه
همرزم یوسف میگوید هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه مینویسد؟ آن هم هر روز.
یک روز گفتم یوسف نامهات را پست نمیکنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم کسی را ندارم که
اهدای صلوات و سوره مبارکه یاسین برای یادبود غواص شهید:
#شهید_یوسف_قربانی⚘⚘⚘
هدایت شده از [در مَسیرِ عاشقـے♡]
بخشی از خاطرات👇🏻👇🏻
نامه برای آب..💦
همرزم یوسف میگوید هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه مینویسد🤔 آن هم هر روز🙄
یک روز گفتم یوسف نامهات را پست نمیکنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم کسی را ندارم که...😭💔
#خاطرات_شهدا✍🏻
#شهید_یوسف_قربانی🌹
『@Asheghaneh_Shahadat』
هدایت شده از [در مَسیرِ عاشقـے♡]
نقاشی😍😎
یکی از کارهای مورد علاقه شهید یوسف قربانی نقاشی کردن و نوشتن بود. به هر چادری که قدم می گذاشت بر روی دیوارهای آن اشکال گوناگون را رسم می کرد. این کارش بچه ها را واقعا ذلّه کرده بود. مدام می گفتند: یوسف! بابا این چه کاریه که می کنی؟ چادرها را خراب نکن.
ولی او گوشش به این حرفها بدهکار نبود و کار خودش را می کرد. یادم هست یک روز به چادر یعقوبعلی محمدی رفته بود که ذوق هنری اش گل می کند و شکل همه افراد چادر را به گونه ای روی دیوارهای چادر نقاشی می کند به نحوی که همه جای چادر پر از نقش و نگار می شود اصلا او از کار نوشتن و کار رسم خوشش می آمد و این کارش هم گاهی برایش درد سرآفرین هم می شد
ادامه👇🏻👇🏻👇🏻
هدایت شده از [در مَسیرِ عاشقـے♡]
به عنوان مثال یک روز که در مقر آموزش لشگر عاشورا بوده است، کچ را برداشته و آیه زیر را بر روی تخته سیاه می نوسید: " فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما"
با توجه به این که آیه به اصطلاح در آرم سازمان (مجاهدین خلق) وجود دارد حساسیت حفاظت اطاعات لشگر را برانگیخته بود و لذا می آیند و می پرسند که چه کسی این آیه را بر روی تخته سیاه نوشته است؟ و شهید یوسف قربانی می گوید من نوشته ام🖐🏻
ادامه👇🏻👇🏻👇🏻
هدایت شده از [در مَسیرِ عاشقـے♡]
حفاظت اطلاعات به او مظنون شده و به گمان اینکه او یک منافق نفوذی است او را بازداشت می کنند. از طرف دیگر برای اینکه بتوانند به طور غیر مستقیم از زیر زبان او حرف بکشند، یکی از بچه های گردان خودشان را همراه او می کنند تا پیش او از امام و انقلاب بدگویی و انتقاد کند از عملکرد امام که: بله! امام در مورد جنگ تحلیل درستی ندارد و دارد اشتباه می کند. اصلا ما جنگ می کنیم که چه؟ و...
شهید قربانی با شنیدن این حرفها حسابی از کوره در رفته و با او گلاویز می شود. آن بنده خدا بعد از خوردن یک کتک مفصل داد و قال راه می اندازد که: ای بابا به دادم برسید این مرا کشت. بالاخره چند نفری می آیند و او را از دست شهید قربانی می گیرند هنگامی که از یوسف می پرسند: تو که طرفدار امام و انقلاب هستی پس چرا این آیه را روی تخته سیاه نوشتی؟
او می گوید: مگه کار بدی کردم؟ این یک آیه قرآنه! مگه نوشتن قرآن هم گناهه؟ حالا اگه دیگران از آن سوء استفاده می کنند و به بیراهه می روند گناه من چیه؟!
#خاطرات_شهدا❤️🌹
#شهید_یوسف_قربانی🍀💚
•°﴾💝͜͡🌸﴿°•
@Asheghaneh_Shahadat
هدایت شده از 🇮🇷 رهــروان شهـــدا 🇮🇷
🌷غواص #شهید یوسف #قربانی🕊
🌹#تاریخ تولد: ۱۳۴۵
🌷#تاریخ شهادت: ۶۵/۱۰/۱۹
🌷#نام عملیات: کربلای ۵
🌷#منطقهعملیاتی: شلمچه
🌷#محل شهادت: شلمچه
🌷#موقعیت مزار: مزار پایین شهدای زنجان
🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷
😔شھیدی ڪه به علت از دست دادن خانواده و دلتنگی برای آب نامه مےنوشـت . . .
✍مختصری از زندگینامه شهید :
🌷شهید یوسف قربانی ، در خانوادهای مستضعف در زنجان متولد شد . در شش ماهگی پدر خود را از دست دادو در سن شش سالگی مادر یوسف در اثرحادثهای از دنیا رفت . یوسف و برادرش را با همه دردها و رنجهایشان تنها گذاشت . همراه برادرش به تهران رفت. با پیروزی انقلاب و سپری شدن دوران ستمشاهی، یوسف نیز همراه دیگر فرزندان مستضعف امام پا به عرصه انقلاب گذاشت. در همین سالها برادر یوسف در حادثهای درگذشت.
✍همرزم یوسف میگوید: هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد. با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد، برای چه کسی نامه مینویسد؟ آن هم هر روز...
🌷یک روز گفتم یوسف نامهات را پست نمیکنی؟دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد. نامه را از جیبش در آورد، داخل آب ریخت . چشمانش پر از اشک شد و گفت من برای آب نامه مینویسم. کسی را ندارم که!!!
✍ساعاتی قبل از آغاز عملیات وشهادت، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! #غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان(؏ـج) .
راه #شهیدان ادامه دارد . . .
🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷
🌷#سلام بر شهدااااا...
🌷#روحشان شاد و راهشان همواره پررهرو ✌️
🌷#هدیه به روح مطهرش ۱۴ #صلوات و قرائت #فاتحه