「صُحبَت‌ڪَردَن‌بامـادَرِشَهید آسان‌نیسـت... بایَدمُـدام‌حَـواست‌باشَد‌حَرفَت..، بُغضَش‌رانَشـڪند..😔💔」 @Jazzaaabbb

💎جرعه ای از نهج البلاغه 🔹قناعت 📜 امیرالمومنین امام علی(ع) فرمودند: قناعت گنجى است که تمام نمى شود. حکمت 475 #کلام_امیر @Jazzaaabbb

. در التهابِ زمین؛ در اضطرابِ زمان؛ یادِ تو♡... چترِ امـــانِ من است زیر بارانِ دردها . . .😔 #یامهدی🦋 @Jazzaaabbb

🔴 صحبت هاے استاد رائفی پور درباره #چله_بزرگ قرن اݪلهم عَجِّݪ لِوَلیِڪَ اݪفَرَج @Jazzaaabbb

#دقایقی_با_شهدا آزارش به مور‌چه هم نمیرسید حتی نمیدانست معنای کلمه ی آزار چیست دلش آنقدر پاک بود که هرچه به خدا میگفت به واقعیت تبدیل میشد گناه کردن را بلد نبود عاشق خدا بود آری. با چشمان زیبایش طوری به سمت حرم نگاه میکرد که انگار گمشده اش را یافته بود هرروز با کلی شوق و اشتیاق به کارهایش میرسید انگار که روز آخر زندگی اش بود طوری زندگی میکرد که به قول معروف خداوند لایکش میکرد از تمام دنیا فقط خوشحالی خانواده اش را میخواست فقط یک آرزو داشت آرزویی عاشقانه و عارفانه آرزویی که بالاتر و والاتر از همه چیز برایش بود آری آرزوی #شهادت داشت وقتی خبر رسید که باید به جبهه برود آنقدر خوشحال شد که نمیدانست چه کند نمیدانست بخندد یا گریه کند نمیدانست .چطور با عزیزانش خداحافظی کند تا که در همان شب شخصی با چهره ای زیبا به خوابش آمد و به او گفت: «بهشت در انتظار توست بیا و با شهدای بهشتی هم قدم باش» نا گه از خواب پرید وسایلش را جمع کرد و نامه ای برای خانواده اش گذاشت در نامه نوشته بود:«سلام و عرض ادب خدمت خانواده و دوستان عزیز امیدوارم خوب خوب باشید احتمالا وقتی دارید این نامه رو میخونید من پشت سنگرم و دارم از کشور عزیزم دفاع میکنم شاید اگه میگفتم دارم میرم جبهه جلومو میگرفتید و اجازه رفتن بهم نمیدادید شاید به خاطر این که زنده بمونم یا آسیب نبینم اجازه رفتن رو بهم نمیدادید برای همین بی خبر رفتم پدر _مادر_ خواهر و برادر و هرکسی که این نامه رو میخونه تنها آرزوی من شهید شدنه و تا این آرزو عملی نشه نمیمیرم . من با خودم عهد بستم که با شهادت آسمانی بشم و به خدا هم قول دادم وقتی شهید شدم به دیدارش برم ان شاالله اون دنیا. وقتی خدا داره حساب کارامونو میکنه هم دیگه رو ببینیم من به شما بگم : دیدی شهید شدم شما بگی: بالاخره به آرزوت رسیدی و خنده ای روی لبتون بشینه خیلی خیلی مراقب خودتون باشید میبینمتون خدانگهدار» دو هفته بعد خبری رسید که شهید شده است آری که به تنها آرزویش رسید دوستان و خانواده اش وقتی فهمیدند نمیدانستند چه کنند خوشحال باشند یا ناراحت بخندند یا گریه کنند تا که مادرش همه آنها را جمع کرد و گفت: پسر من شهید شده و این افتخاریه که نصیب هر کسی نمیشه باید خوشحال باشیم و....... و اینگونه شد که او به آرزویش رسید #تنها_آرزویم_شهادت #داستان_شهیدی_که_میخواست_گمنام_بماند