4_5868573378301920672.pdf
945.9K
🌹شهید حمید تقوی🌹
سردار شهید حمید تقوی از مستشاران نظامی ایران در شهر سامرای عراق بود که در سال ۱۳۹۳ بهدست تکتیراندازان داعشی به شهادت رسید. بنابر اطلاعیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سردار تقوی در حین انجام مأموریت مستشاری به ارتش و بسیج مردمی عراق برای مقابله با تروریستهای تکفیری و داعش در شهر سامرا و در جوار مرقد مطهر امام عسکری(ع) به شهادت رسیده است. شهید تقوی از فرماندهان قرارگاه رمضان در دوران دفاع مقدس بود که پدر و برادر گرانقدر وی نیز در دوران جنگ تحمیلی به فیض عظیم شهادت نائل آمده بودند.
او در سال 1337 در اهواز به دنیا آمد و در مدارس ابتدایی و راهنمایی منطقه محروم کوت عبدالله درس خواند. برای ادامه تحصیل به دبیرستان سعدی اهواز رفت و در آنجا بود که با آشنایی با مبارزان انقلابی به فعالیتهای سیاسی همراه شهید اسماعیل دقایقی، محسن رضایی و علی شمخانی در گروه منصورون پرداخت. در همان روز نخست جنگ تحمیلی بهعنوان داوطلب اعزام شد و در 8 سال دفاع مقدس حضور فعالی داشت. حاج حمید (شهید تقوی) چون فرزند بزرگ خانواده بود با پدرش ارتباط بسیار صمیمی و خوبی داشت. با توجه به اینکه خانواده 9 نفری بودند اما توانست پدرش را جهت حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل تشویق کند. پدر ایشان «سید نصرالله تقویفر» و برادرش «سید خسرو تقویفر» در عملیاتهای خیبر و والفجر 8 به شهادت رسیدند.
همسر «شهید تقوی» 34 سال پیش با او ازدواج کرد، اما هیچگاه مانع از حضور این شهید بزرگوار در جبهههای نبرد نمیشد و حتی مشوقش هم میشد. پروین مرادی همسر شهید تقوی فر در گفتگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، به ذکر یکی از خاطراتی که برای خود او خیلی شیرین بوده است، پرداخت و گفت: این اواخر، حاج حمید خیلی کتاب های عرفانی مطالعه می کرد. یکی از همان روزهای آخر همسرم نشسته بود و کتاب می خواند که من تلویزیون را روشن کرده و کنارش نشستم.
همسر شهید تقوی فر اظهار داشت: تلویزیون، صبحت های حضرت آقا را پخش میکرد که ایشان در حال ذکر خاطرهای بودند. آقا فرمودند در زمان جنگ در یک مهلکهای گیر افتاده بودیم که بعد از مدتی یک بنده خدایی آمد و ما را نجات داد.
مرادی افزود: همان طور که حاج حمید در حال کتاب خواندن بود، گفت که آن بنده خدا، من بودم. اما عادت نداشت بیشتر از این در مورد اقداماتش توضیح دهد.
@knhene
🌹خاطره ای از شهید سید حسین علم الهدی🌹
💠سیرک زده بودند💠
مصری ها در اهواز سیرک زده بودند. شده بود پاتوق آدم های بی بند و بار و فاسد. هدفشان منحرف کردن بچه های مردم بود. کسی هم به فکر نبود. اون موقع حسین، چهارده سالش بود که چند نفر از دوستای مثل خودش رو جمع کرد، رفتند شبانه چادر سیرک رو آتیش زدند و بساط مصری ها را جمع کردند. سال ها بود مسیر دور زدن دسته های عزاداری، از میدانی بود که وسط آن مجسمه شاه نصب شده بود. سالی که مسئولیت هیئت با حسین بود، گفت:(( مسیر حرکت ، باید عوض بشه.)) علتش را پرسیدند، گفت: ما نمی خواهیم دسته های عزاداری امام حسین( علیه السلام) دور مجسمه شاه بگردند! از همان سال، دیگه مسیر عوض شد. مامورهای ساواک در به در دنبالش بودند. وقتی گرفتنش، خشکشون زده بود، باورشان نمی شد کار یک بچه سیزده – چهارده ساله باشه .
@knhene
🌹شهید مصطفی احمدی روشن🌹
شهید مصطفی احمدی روشن در 17 شهریور سال 1358 در روستای سنگستان استان همدان متولد شد. وی دوران کودکی خود را در خانواده ای فقیر گذراند. خانواده وی در محله ای واقع در پشت امامزاده یحیی همدان به نام محوطه آقاجانی بیگ و در خانه ی اجاره ای و قدیمی، با امکاناتی اندک زندگی می کردند. پدر وی راننده مینی بوس بود و در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سال های بسیاری را به مبارزه با دشمن بعثی پرداخت.
وی تحصیلات خود را در زادگاه خویش آغاز کرد. دوره تحصیلی راهنمایی را با رتبه عالی از مدرسه خیام همدان فارغ التحصیل شد و به دبیرستان ابن سینا رفت. شهید احمدی روشن هشتاد و پنجمین شهید دبیرستان ابن سینای همدان است.
پس از آن نیز در آزمون سراسری سال 77 شرکت کرد و وارد دانشگاه صنعتی شریف تهران شد و سپس در سال 81 از این دانشگاه فارغ التحصیل شد.
وی دانش آموخته رشته مهندسی پلیمر از دانشگاه صنعتی شریف بود. شهید احمدی روشن با سن پایین حدود 32 سال، دارای مقالات متعدد علمی در رشته پلیمر بود.
وی در سال 1380ش و در دوران تحصیل خود در این دانشگاه در پروژه ساخت غشاهای پلیمری برای جدا سازی گازها که برای اولین بار در کشور انجام می شد، همکاری داشت. او همچنین دارای چندین مقاله ISII به زبان های انگلیسی و فارسی بود و در زمان شهادت دانشجوی دکترای دانشگاه صنعتی شریف و از نخبگان این دانشگاه به شمار می رفت که مسئولیت معاونت بازرگانی سایت هسته ای نطنز را نیز به عهده داشت.
گفته دوستانش وی شخصی ولایتمدار و از شاگردان آیت الله خوشوقت استاد اخلاق تهران بود. شخصی شوخ و باصفا و در عین حال مدیری جدی و قاطع. سرانجام این مرد الهی در 21 دی 1390 پس از خروج از منزل در ساعت ۸:۳۰ صبح توسط یک موتورسیکلت سوار با چسباندن یک بمب مغناطیسی در خیابان گل نبی تهران، میدان کتابی ترور شد. از شهید احمدی روشن یک فرزند به نام «علی» به یادگار مانده است.
@knhene
هدایت شده از ✒یادداشـتهایتـاریخی
🔶🔸برترین بانوی مجاهد 🔸🔶
💠در میان فرزندان امیرمؤمنان ع سه دختر به نام زینب وجود دارد، اما بزرگترین آنان به حسب مقام و سن زینب کبری س است.
💠برابر روایات اهلبیت ع ایشان پس از مادرش فاطمه سرور زنان بهشتی و مادربزرگش امالمؤمنین خدیجه کبری س سومین بانوی برتر بشریت است.
💠در روایات اهلبیت ع ایشان دانشمند درسناخوانده معرفی شده که گواه مقامات معنوی سترگ او و شایستگی دستیابی به مراتب بالای عصمت است.
💠در منابع اهلسنت این مطلب به گونه دیگری انعکاس یافته و به خردمندی بیمانند ایشان اشاره و در این ویژگی مانند مادربزرگشان حضرت خدیجه کبری س معرفی شدهاند.
📚در منابع کهن تاریخی هیچ اشارهای به تاریخ تولد و رحلت ایشان نشده است اما آنچه مسلم است ایشان در زمان حیات رسول خدا ص متولد و پیش از سال 62 هجری از دنیا رفته است. بنابراین عمر با برکت ایشان بین52 تا 58 سال بوده است.
البته در دوران معاصر با استناد به قرائنی تاریخ تقریبی تولد و رحلت ایشان به گونههای متفاوت بیان شده که هر کدام میتواند بهانهای برای بزرگداشت مقام شامخ ایشان باشد.
💢در این مقال به طور فشرده به برخی از مبارزات این بانوی بزرگ اشاره میشود:
💢در زمانی که نقل روایات ممنوع بود، ایشان با نقل روایات و حتی روایات سیاسی مانند خطبه فدکیه حضرت فاطمه س از میان رفتن آنها و ترویج بیشاز پیش آنها شد.
💢شخصیت بزرگ ایشان تحت الشعاع شخصیت دو برادر ارجمندشان قرار گرفته و تنها پس از شهادت این دو امام بود که قطرهای از اقیانوس و نمی از یم فضایل ایشان برای جهانیان جلوهگر شد. به ویژه در حادثه جانگداز کربلا که ایشان از این حادثه که بالاترین مظهر بندگی خدا بود جز زیبایی ندید و حسین ع را قربانی کوچک در برابر بارگاه الهی معرفی نمود.
💢ایشان دو تن از شهدای بنیهاشم در کربلا (از سه فرزند شهید عبداللهبنجعفر) را در دامن پاک و پر مهر خود پرورش داد.
💢پرستاری از امام علیبنالحسین ع در روز عاشورا و نجات جان ایشان را در این روز به عهده داشت و در سرپرستی کاروان اسرا تا شام امام سجاد ع را یاری کرد.
💢ایشان بار دیگر در کوفه و در کاخ ابنزیاد لعین جان امام زین العابدین ع را نجات داد.
💢خطبه شیوا و کوبنده ایشان در کوفه از دو جهت اهمیت دارد. نخست رسوایی کوفیان آن دوره و دفاع تاریخی از شیعه را به دنبال داشت. سخنان ایشان مبنی بر کینه کوفیان نسبت به خاندان عصمت ع تأییدی بر گواه مورخانی چون مدائنی و ابناثیر است که کوفه را از زمان معاویه خالی از شیعه معرفی کردهاند. دوم قیام شیعیان بر علیه یزید؛ مانند قیام ابنعفیف ازدی و هفتصد نفر از همپیمانان او هنگام سخنرانی ابنزیاد.
💢خطبه امام زینالعابدین و زینب کبری ع تلاش40 ساله معاویه در شام که خود را تنها خویشاوند پیامبر ص معرفی کرده بود بر باد داد. زینب کبری س یزید را از تبار آزادشدگان رسول خدا در فتح مکه معرفی و از او به عنوان پسر هندجگرخوار یاد کرده و حکومت را حق خاندان حضرت امیر ع معرفی کرد. [که یزید آن را غصب کرده است].
یزید چنان در تنگنا قرار گرفت که برای کاستن از فشار افکار عمومی و وجدانهای بیدار شده، جشن پیروزی خود را ـ که در شام مانند آن دیده نشده بود ـ فراموش کرد. او استاندارش «ابنزیاد» را قاتل امام حسین ع معرفی کرد و حرمسرایش را به برپایی عزا بر شهیدان کربلا واداشت.
✳️برابر روایات شیعه و اهل سنت از پیامبر اعظم ص، برترین جهاد، گفتار حق در برابر سلطان ستمگر است. زینب کبری س قهرمان بیمانندی است که مهمترین حلقههای قیام حسینی ع را تکمیل کرده و آن را جاودانه ساخت.
✳️زینب کبری به قهرمان بزرگ جهان اسلام تبدیل شده و همواره مورد احترام عموم مسلمانان بوده است. تا آنجا که دو قرن پس از این حادثه چنان جایگاهی یافت که شیادانی ادعا میکردند که زینب کبری س هستند که خداوند آنان را تا آن دوره زنده نگهداشته است. از این رو ائمه هم با مدعیان دروغین مهدویت مبارزه میکردند و هم مدعیان دروغین زینبیت.
✳️شاید به همین دلیل است که دشمنان اهلبیت ع برای کاستن از جایگاه حضرت، به تحریف شخصیت ایشان پرداختند. افسانه سر کوفتن به محمل که چهار قرن بعد از حادثه کربلا به تاریخ حیات ایشان ضمیمه شد، امروزه تنها دستاویز برخی برای مشروع نمایاندن گونههایی از عزاداری است که موجب وهن مذهب و تخریب چهره تشیع است.
@yasmhj
🌹شهید حاج یونس زنگی آبادی🌹
توی جبهه، در هر بیست و چهار ساعت، بیشتر از پنج دقیقه خواب سهم آدم نمیشود
در گوشهای از چادر نشست و دست برد زیر خاکهای چادر برزنت و پای چادر، از پشتهی کوچک خاکها، متکایی درست کرد و گفت: «بچّهها، من با اجازه ده دقیقه میخوابم.» ساعتش رانگاه کرد و همین که سرش به خاکها رسید، در خواب عمیقی فرو رفت. همهی بچّهها به همدیگر گفتند: «بندهی خدا حاجی، خیلی خسته است. کمی یواشتر صحبت کنیم.» سر ده دقیقه، شاید چند ثانیه هم این طرف و آن طرف نه، حاجی از خواب برخاست و نشست. همه با تعجّب به حاجی نگاه کردند گفتم:«حاجی، خوابت همین بود؟» با خوشرویی گفت:- توی جبهه، در هر بیست و چهار ساعت، بیشتر از پنج دقیقه خواب سهم آدم نمیشود. من چهل و هشت ساعت نخوابیده بودم. ده دقیقه خواب سهمم بود؛ که سهمیهام را گرفتم.
http://defapress.ir/fa/news/38707/دیدار-
با-پیکری-که-سر-بر-بدن-نداشت
کرامات شهید:
http://www.zahra-media.ir/کرامات-فوق-العاده-شهید-زنگی-آبادی/
@knhene
نواب همیشه زنده
سید مجتبی نواب صفوی (میرلوحی) در سال 1303 از پدر و مادری از تبار پیامبر ص در تهران به دنیا آمد. پدر ایشان از روحانیون خلع لباس شده توسط رضاخان بود که در راه احقاق حق در زندان رضاخان از دنیا رفت.
سید مجتبی تحصیلات حوزوی را در مدرسه مروی تهران و آخوندخراسانی نجفاشرف فرا گرفت.
*
فضای ایران در آن دوران عرصه جولان کسانی بود که بیمحابا به باورهای شیعه میتاختند. در چنین فضایی امام خمینی ره برای پاسخ به این هجمهها کشفالاسرار را نگاشت. جرثومه فسادی چون سیداحمد کسروی بیمحابا جشن قرآنسوزی برپا و به امام صادق ع و امام زمان عج اهانت میکرد. امام خمینی ره کسروی را بیسروپا معرفی و مسلمانان غیور را به دفاع از دین فراخوانده و مزد کسی را که در این راه بمیرد بر خدا دانستند.
سیدِ مجتبی درنگ را روا ندانست و تحصیل در نجف را رها کرد. او به استناد فتوای دو تن از مراجع تقلید بزرگ نجف و یکی از مراجع تقلید قم و پس از بینتیجه ماندن جلسات مناظره با کسروی او را مورد هدف قرار داد. اما کسروی زنده ماند و سید به زندان افتاد. با فشار مراجع تقلید قم و نجف، سید آزاد شد و تشکیلات «جمعیت فداییان اسلام» را با هدف ایجاد حکومت اسلامی، جهانیسازی اسلام و مبارزه با استبداد، استعمار و دینستیزی تأسیس کرد. اولین اقدام فداییان، اعدام انقلابی کسروی مرتد و تئوریسن حرکت سیاسی ضددینی در اسفند 1324 بود. این اقدام چنان مؤثر افتاد که به مبارزه علنی دشمنان بر علیه تشیع پایان داد.
*
در اردیبهشت 1327 فداییاناسلام بیش از 5000 نفر را برای مبارزه با صهیونیستها در شهر تهران بسیج کرد، اما دولت اجازه خروج آنان و جهاد با اشغالگران را نداد.
*
خرداد 1327عبدالحسین هژیر بهایی، نخستوزیر شد. فداییان به رهبری مجاهد بزرگ آیتالله العظمی سیدابوالقاسم کاشانی تظاهرات عظیمی را علیه او ساماندهی کرد که فشار افکار عمومی سرانجام هژیر را به استعفا واداشت. اما شاه، هژیر را وزیر دربار کرد. هژیر با تقلب گسترده در انتخابات مانع راهیابی مخالفان دربار به مجلس شد. با اعدام انقلابی هژیر توسط فداییاناسلام در آبان 1328 انتخابات تهران ابطال و با برگزاری مجدد انتخابات، مخالفان دربار، مصدق و اعضای جبهه ملی به مجلس راه یافتند.
*
اردیبهشت 1329 شاه تصمیم به بازگرداندن جنازه رضاخان به ایران گرفت. فداییاناسلام با حمایت علمای قم به ویژه شهید محراب «آیتالله صدوقی» مانع دفن جسد او در قم شدند. افزونبرآن در مراسم دفن او در تهران نیز هیچ روحانی و معممی حضور نداشت.
*
در تیرماه 1329 سپهبد رزمآرا که نقش مؤثری در سرکوب نهضت جنگل داشت به نخستوزیری رسید. او تلاش بسیاری برای تصویب قرارداد نفتی (گسـگلشاییان) به نفع انگلیسیها کرد. اما آیتالله کاشانی نفت را از انفال و اموال عمومی و ملی معرفی کرد. سخنرانی سخیف رزمآرا درباره ناتوانی ملت ایران از اداره صنعت نفت، باعث روشن شدن نقش کلیدی او در مقابله با ملیشدن نفت بود. در اسفند 1329 رزمآرا به دست خلیل طهماسبی از اعضای فداییاناسلام اعدام شد. حذف سپهبد رزمآرا موجب هراس نمایندگان وابسته به انگلیس و تصویب ملی شدن نفت شد.
در همین سال نواب صفوی کتاب «راهنمای حقایق» که در بردارنده قانون اساسی حکومت اسلامی بود را منتشر کرد.
*
در اردیبهشت 1330 مصدق به نخستوزیری رسید. با امتناع او از اجرای احکام اسلامی شهید نواب با صدور بیانیهای خواستار اداره حکومت توسط پیشوای مسلمین شد. نواب توسط دولت مصدق بازداشت شد و به جرم معاونت در قتل رزمارا ـ که حذفش هموار کننده ملی شدن صنعت نفت بود ـ به قریب دو سال حبس محکوم و به زندان افتاد؟! در این زمان سیدعبدالحسین واحدی ـ مرد شماره دو فداییاناسلام ـ رهبری گروه را به عهده گرفت. در این دوره شهید صدوقی از حامیان جدی واحدی بود و دوبار مانع دستگیری ایشان شد.
*
در شهریور1332 نواب در کنگره ششروزه بیتالمقدس شرکت و در آن سخنرانی کرد. او سفر دورهای خود به عراق، اردن، لبنان و سوریه را انجام داد و با حمایت مالی علامهامینی (1349) به مصر نیز سفر کرد. سخنرانی نواب در دانشگاه الازهر در کنار فعالیتهای بزرگانی چون شیخ محمدحسین کاشفالغطا (1333) و سید شرفالدین عاملی (1336) زمینهساز شناخت بهتر شیعه و صدور فتوای تاریخی شیخ محمود شلتوت (1342) مفتی اعظم مصر در به رسمیت شناختن مذهب شیعه بود. این فتوا چنان اهمیت داشت که آیتالله العظمی بروجردی (1340) هیئتی را برای قدردانی از شیخ شلتوت روانه مصر کرد.
*
در فروردین 1332 «حسین علاء» نخستوزیر شد. او تصمیم به امضای پیمان ننگین بغداد گرفت؛ اما پیش از عزیمت به بغداد در آبان 1334 توسط فداییان اسلام ترور شد. اما ترور او نافرجام ماند و در پی این حادثه رژیم نواب صفوی و یارانش را به اعدام محکوم کرد. سرانجام نواب و یارانش در ۲۷ دی ۳۴ به شهادت رسیدند.
@knhene
یادبود شهید نواب صفوی_Default_1547880155.mp3
6.72M