eitaa logo
کانال ختم و ترحیم خوانی
14.1هزار دنبال‌کننده
275 عکس
146 ویدیو
26 فایل
بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff تعرفه وتبلیغ @kianatv 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
در بی وفائی دنیا عاقبت از دار دنیا میرویم خاص و عام و پیرو برنا میرویم ماندن از بهر بشر نا ممکن است ما مسلم سوی عقبا میرویم گرکنیم چون زاده نوح نبی در فراز قله سکنا میرویم گرگدا باشیم و یاکه ، درجهان حاکم ملک ثریا میرویم نه گدا می ماندو نه شهسوار قطره باشیم یاکه دریا میرویم دل نمی بندیم به کاخ زرنگار آخر از کاخ مطلا میرویم هرکه باشیم یک کفن همراه خود می بریم ازمال دنیا ، میرویم کس نمیداند اجل کی میرسد شایدم امروزو فردا میرویم گر خدا مارا ببخشید عمر نوح حتما ای اهل تولا میرویم گرگنه کاریم و اما دلخوشیم چونکه ما بامهر زهرا میرویم ما علی داریم و ترس ازغم چرا پیش آن عالی و اعلا میرویم روح الله رمضانی خاکی بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
شروع زیارت عاشورا در مجلس ختم و  ترحیم درخانه خانه قبر تا که شد ماوایم شد شامل من عنایت مولایم دانی چه عمل بود که دستم بگرفت یک عمر حسین حسین گفتن هایم @@@@@@@@@@@@ حسین جان گریه ها کردم برایت تا دم پیری به امیدی که فردای قیامت دستم و گیری بیا و بین گناه کاران غلام خویش پیدا کنم حسین جان کجا روم به که روی آورم که در دو جهان به جز تو کسی درد مو دوا نکند @@@@@@@@@@@@@@@ حسین جان امان از تلخی جان کندن امان از تاریکی قبرم حسین جان من از تاریکی  قبر میترسم @@@@@@@@@@ وقتی جنازه منو تو خاک قربت میزارند تو دهنه بسته من یه ذره تربت میزارند @@@@@@@@@@@ میگن تربت امام حسین رو  بزارید بوی حسین بده همین یا حسین گفتن ها یک  روزی به درد ما میخوره همین زیارت عاشورا یک روزی به درد ما می خورد وقتی جنازه منو جا میزارند تنها میشم میان تاریکی قبر منتظره آقا می شم وقتی فرشته ها میان من رو سر و روی زمین صدایی از دور می رسه این میت رو رهاش کنید بوی حسین می ده تنش با این همه بار گناه شعر حسین رو سروده تو مجلس امام حسین اومده اشکها ریخته  سینه زده اینو جهنم نبرید آخه ابوالفضلی بوده آمده تومجلس امام حسین تو مجلس ابوالفضل  برای اباعبدالله اشک ریخته عزا داری کرده  قبر حسن رو زیارت کرده توی دلش آرزوی ضریح شش گوشه داره حسین جان آرزو دارم  آن موقعی که عرق مرگ می نشینه روی  صورتم بیا و یه نظری سرم رو روی پاهات بزارم @@@@@@@@@@@@@ برمشامم می رسد هرلحظه بوی کربلا آی کربلا نرفته ها بردلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 تایپ : یوسف زهرا التماس دعا🙏🙏🙏 🙏بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
✅کم کردن وحشت قبر ✍ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺣﺎﺋﺮﻱ ﻭ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ع) ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺷﻴﺦ ﻣﺮتضی ﺣﺎﺋﺮﻱ ﻳﺰﺩﻱ ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺑﻮﺩ ﻣﻲ‌ﻓﺮﻣﻮﺩ:ﻣﺎ ﭼﻬﺎﺭﺩﻩ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﺧﻠﺎﺻﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ. ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺯﻳﺎﺩ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻣﻲ‌ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺎﺯ ﻣﻲ‌ﻓﺮﻣﻮﺩ:هر ﻛﺲ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺫﺧﻴﺮﻩ ﺍﻱ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺫﺧﻴﺮه ﻣﻦ ﻫﻢ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺍﺳﺖ. ﺣﺪﻭﺩ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ.ﺑﺎ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺮﻋﺸﻲ ﻧﺠﻔﻲ ﻗﺮﺍﺭﻱ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ،ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ ﺑﺎﺧﺒﺮ ﻛﻨﺪ. ﺁﻗﺎﻱ ﺣﺎﺋﺮﻱ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ.ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺮﻋﺸﻲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﻲ‌ﺑﻴﻨﺪ ﻭ ﻣﻲ‌ﭘﺮﺳﺪ:ﭼﻪ ﺧﺒﺮ؟ ﺁﻗﺎﻱ ﺣﺎﺋﺮﻱ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ:ﻭﻗﺘﻲ ﻣُﺮﺩﻡ،ﺩﻭ ﻣﻠﻚ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﺆﺍﻝ ﺁﻣﺪﻧﺪ.ﺧﻴﻠﻲ ﺗﺮﺳﻴﺪﻡ.نﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺻﺪﺍﻳﻲ ﺷﻨﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﻣﻲ‌ﮔﻔﺖ:ﻧﺘﺮﺱ ﻧﺘﺮﺱ.با ﺍﻳﻦ ﺻﺪﺍ ﺧﻮﻑ ﻣﻦ ﻛﻢ ﺷﺪ.ﺑﺎ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷﺪﻥ ﺻﺎﺣﺐ ﺻﺪﺍ،ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣﻠﻚ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺗﺮﺱ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻛﻠﻲ ﺯﺍﺋﻞ ﺷﺪ. ﺻﺎﺣﺐ ﺻﺪﺍ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺯﻳﺒﺎ ﻭ ﻧﻮﺭﺍﻧﻲ ﺑﻮﺩ،ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:ترﺳﻴﺪﻱ؟ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﻗﺎ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺍﻳﻦ ﻗﺪﺭ ﻧﺘﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ.ﻓﺮﻣﻮﺩ:ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻛﺎﺭﻱ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ:ﺷﻤﺎ ﻛﻴﺴﺘﻴﺪ؟ﻓﺮﻣﻮﺩ:ﺍﻳﻦ ﻳﻚ ﺑﺎﺭ ﺑﺎﺯﺩﻳﺪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ،ﺷﺼﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻢ ﻣﻲ‌ﺁﻳﻢ.ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺤﺒﺖ ﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻴﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺮﺯﺥ ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺎﻟﻢ ﺷﺪ. 📚منبع:از احتضار تا عالم قبر،حجت الاسلام عالی ‌‌‎بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
روضه و زبانحال در فوت فرزند الهي هيـــچ بابايي نبيـــند كه در سوگ جوان خود نشيند منم آن باغـــبان زار و خسته كه در سوگ جوان خود نشسته يه دعا ميكنم، هر كسي كه دل شكسته است زير لب آمين بگه... درسته مرگ پير و جوان نميشناسه... درسته وقتي اجل برسه ، بايد بريم... اما دعاي من اينه ، الهي جگر هيچ پدر مادري به داغ جوان نسوزه... به گمانت نرسد داغ جوان آسان است خون اگر گریه کنی بهر جوان جا دارد الهي هيچ مادري چشم انتظار بچه اش نمونه... از امام صادق(ع)پرسيدند ، آقا جان!!!در اين دنيا بهترين لحظه براي پدر چه لحظه اي است؟؟؟ بگـــفتا زاده ي خـــتم النّبيين نــبـاشـد لـذتي بـالا تر از اين جـوانـي در بــهار زنــدگــاني بـه هـنـگــام شباب و كامراني خــرامــان گـام بر دارد هَماره كــنـد بـابـا بـه اندامش نظاره بـگـويـد گرچه زحمتها كشيدم ولـي زيـبـا جـوانـي پـروريدم آقا فرمود: لحظه اي كه يك پسر جوان بشه ، جلوي چشم بابا راه بره... همه ي آرزوي پدر و مادر اينه ، ميگن الهي به ما فرصت بده ، زنده بمونيم عروسيه پسرمونو ببينيم... امـيــدش زيــر چـرخ آبنوسي كـنـد از بـهـر فرزندش عروسي دوباره از امام صادق(ع) پرسيد، آقا جان ، سخت ترين لحظه ي عمر پدر چه لحظه اي است؟؟؟ حضرت فرمود: لحظه اي كه يك پدر جان سپردن فرزندشو ببينه... هــمـان زيـبـا جوان سَـرو بالا دهــد جـان در بـرِ چشمان بابا يه جمله از زبان پدر و مادر داغديده ي ........... بگم. پسرم باور نميكردم، يه روز من زنده باشم و تو زير خاك باشي... باور نميكردم، يه روز با چشم گريان به دوستانت خوش آمد بگم... آرزو داشتم دوستانت رو شب عروسيت دعوت كنم، اما افسوس كه نشد... خدا نكنه هيچ پدري جان دادن بچه اش رو ببينه... داغ جوان خيلي جانسوزه... پدر و مادري كه داغ جوان ببينند ، ديگه روي لبهاشون گل خنده نمينشينه... وقتي يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه: خدايا عصاي پيري از دستم افتاد... برادر ميگه: خدايا كمرم شكست... خواهر براي برادرش اشك ميريزه...ناله ميزنه... امابميرم براي دل مهربون مادر... مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه... از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد... چرا؟؟؟ آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه... اينجا اين مردم آمدند ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردند... تسليت دادند، ابراز همدردي كردند... اما بميرم براي دل داغديده ي حسين... فدای اون لحظه ای اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علی رسید... پـسر نـگاه به اشك غم پدر مي كـرد پدر نـظاره به خون سر پسر مي كـرد پدر ز داغ پسر باغ لاله در دل داشـت پسر نشـانه ز زخـم هزار قاتـل داشت هر روضه اي از روضه هاي كربلا خوانده بـشود، مـداح يـا واعـظ مـ ي گويـد، انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم. اما تنها روضه اي كه خيلي سخت است و نمي شه كنار قبرش خواند ، روضه ي آقا علي اكبر (ع) است، مخصوصاينكه شب جمعه باشد. آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد. لذا علي اكبر (ع) از آن لحظه اي كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بدهد، ناراحت بود. لحظه هاي آخر صدا زد: بابا ! الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم. هميشه پدر دوست دارد وقت جان دادن، سرش روي دامن پسرش باشد... گاهي محتضر مي خواهد جان بدهد، مي بيند جان از بدنش نمي رود، چشم به راهه، بعضي ها مي گند چشم به راه پسرشه، مي خواد بار آخر پسر را ببيند تـا پسر مي آيد، سر بابا را به دامن مي گيره، پدر راحت جان مي دهد. اما خدا نياره پدر سر بالين پسر بيايد ... پدر ز خون پسر صورتش خضاب شده پسر ز سوز عطش،قطره قطره آب شده پدر به چهره ي فرزند خويش چهره نهاد پسـر كنـار پـدر ناله اي زد و جان داد 🍁🍁🍁 كيست اين كشته كه دريا شده خونين جگرش سيـنه اي نيـسـت كـه سوزي نبرد از شررش با هـمه زخـم بـدن ، قـاتـل او گشت دو زخم كـه يـكي بـر جـگـرش بود و يكي بر كمرش بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
‍ *◾نوحۂ مراسم ختم پدر◾* *رفته بابا از کنارم* *داغِ او بر قلبِ زارم(2)* *تکیه گاه عمرِ من رفته زِ دستم* *بعدِ او از زندگی دلخسته هستم* *ایخدا صبری بده بر این دلِ زار* *دیگر از این ماجرا در هم شکستم* *رفته بابا از کنارم* *داغ او بر قلب زارم(2)* *او که بوده هر نفس اندر کنارم* *رفته بابا و کسی دیگر ندارم* *گشته ام گریان زِ داغ بابِ خوبم* *اشک غم از بهر او از دیده بارم* *رفته بابا از کنارم* *داغِ او بر قلب زارم(2)* *من شدم چون بلبلِ بی آشیانه* *رفته است مهر وصفا دیگر زِ خانه* *آرزوهایم همه بر باد رفته* *دل بگیرد دائماً از او بهانه* *رفته بابا از کنارم* *داغ او بر قلب زارم(2)* *گویم هر دم ای پدر داد از جدایی* *مهربان بابای من بر گو کجایی* *بر سَرِ قبرت بیایم حالِ مَحزون* *من نشستم انتظارت کی میایی* *رفته بابا از کنارم* *داغ او بر قلب زارم(2)* *من شدم از داغِ هجرانش گرفتار* *رفته از دستم خدا آن بهترین یار* *(هستی)را یاری نما یارب به اشعار* *بابای(پرویزی)را بهرش نگهدار* *رفته بابا از کنارم* *داغ او بر قلب زارم(2)* *👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝* بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اوخشاما مرگ جوان فارسی من که ز بیداد فلک شکوه فراوان دارم ای گل از داغ غمت سینه سوزان دارم بعد تو تاب و توان نیست برای دل من چه کنم از غم تو دیده ی گریان دارم آی فلک تو خون به دل پیر و هم جوان کردی گل همیشه بهار مرا خزان کردی آخی قصه مرگ تو را نا گه شنیدن زود بود در عزایت جامه اندر تن دریدن زود بود آخر ای جان پسر ای میوه ی قلب پدردر در دیار نیستی منزل خریدن زود بود دو چشمی ای فلک پر آب دارم دلی پر غصه وبی تاب دارم چرا چون مرغ شب از دل ننالم که اینجا جونی در خاک دارم دلم از غصه در خون تپیده گلم در بستر خاک آرمیده نداند تلخی ایام هجران مگر آنانکه زین شربت چشیده فلک بر سینه ام داغی کشیده نبیند هر که مانندش ندیده از این دنیا جوانم رفت ناکام که او بود صاحب خلق حمیده ببار از نرگس شهلای مستم چو ابر نو بهاران تا که هستم عصای دست من افتاد و بشکست ز دنیا رشته ی اّلفت گسستم خانم بهروزی
در سوگ پدرفارسی ای خالق من تاج سرم رفته ز دستم صبرم بده نیکو پدرم رفته ز دستم بابا گهری بود که نشناخته بودم صد حیف که زیبا گهرم رفته ز دستم روزم شده بی روی پدر همچو شب تار دردا که ضیاء بَصَرم رفته زِ دستم در سخت ترین روز بُدش قوّت قلبم یک یاور نیکو سِیَرم رفته زِ دستم با همت و بود گشودم پَروبالی محزون وِیَم بال و پرم رفته ز دستم نالم چو نِیو باز به صد ناله بگویم من دیده ترم چون پدرم رفته ز دستم خانم بهروزی
در عزای پدر و مادر فلک گرید به حال من که اکنون دوماتم کرده زارو دل غمینم زداغ مادرو وز داغ بابا غبار غم نشسته بر جبینم زهجر مادرو اندوه بابا به صد آه و فغان اندوهگینم خیالش را نمیکردم من زار به سوگ مادر و بابا نشینم خانم بهروزی
اوخشاما در فراق پدر فراقون جاودان قالدی قلبیمیز فغان قالدی عزیزلروندن آیریلدون عکسون بیزه نشان قالدی 😭😭😭😭😭 عمرونده چوخ چالیشدون چراغ کیمی آلیشدون ائللروندن ال چکوب تپراقلارا قاریشدون 😭😭😭😭😭 درد ئولدورر آدامی یوخ عمرلر دوامی الدی فلک الیمدن زحمت چکن آتامی 😭😭😭😭😭😭 اورگیمده یارام وار ده گوروم نه چارام وار سنی دییب گلمیشم بابا سنسیز منیم هارام وار 😭😭😭😭 گلرم اوزوم اوسته دورارام سوزوم اوسته بیرده بیزه قوناق گلسون ساخلارام گوزوم اوسته خانم بهروزی
اوخشاما فراق پدر آتاسی اولانلار قدرینی بیلین یامان آغیریمیش آتاسیز دونیا اونا سجده قیلین اونا باش اگین یامان آغیریمیش آتاسیز دونیا   یارالیام یارالیام بابام الوب عزالیام بابا اوین صفاسیدی بابا اوین چراغیدی دردیمه درمان،ای بابا آدوه قربان،ای بابا * روح روانیم بابا        جسمیده جانیم بابا آچ او قرا گوزلرین          شیرین زبانیم بابا ***   غم لباسین سویمارام           آغلاماقدان دویمارام سنین داغن گورمشم گجه گوندوز آغلارام خانم بهروزی
 گوزمون نوری آتا،ترک ائلدون دنیانی ایلسون الله اوزی قبر ائووی  نورانی قورولوب مجلس ماتم سنه چوخ عزتیلن گلدی مومنلر اولوب مجلسیمیزعرفانی ذکر ائدور دیل دوداقیم قادرالرحمانی سن ئولن لحظه چراغیم ائله بیل اولدی خموش داخی گورمز بیری خندان آتا بو نالانی سن گوزل جاه وجلالیله گئدوسن قبره گون قباقینده قالوب کرب وبلا سلطانی خانم بهروزی
شعرترکی درفراق پدر گیر قراسین اولار خونجگر آتاسی ئولن دوتار عزاتوکر اشک بصر آتاسی ئولن آلار کنارینی اقوام ویارو یلداشی شرار غمده یانارسربه سر آتاسی ئولن جنازه نی آپارالار جلالیلن قبره زمان دفنده اشکین توکر آتاسی ئولن قرارورسمیدی اسلامیده امام زمان قاپی آچار گلن اشخاصه هر آتاسی ئولن گلن تسلی ویررقلب زارین اینجیتمز اورکدن اینجیدی چوخ بیر نفر آتاسی ئولن امام زین العبا جدیوی آقا دیورم قالار اوتون آراسندا مگر آتاسی ئولن حسین جنازه سی اوچ گون قالب قوری یرده گدوبدی جبریله شامه آتاسی ئولن نه قویدیلارقویاقبره نه قویدیلاردوتایاس گدنده سالدی منادن گذر آتاسی ئولن باخوب دئدی بابا باشسیز جنازوه قربان ائدرفغان سنه شام وسحر آتاسی ئولن دیارکو‌فیه من عازمم خداحافظ اسیر دشمن اولوبدور گدر آتاسی ئولن گلوب ئوزوم قویارام قبره جسم اطهریوی یاتار سینونده سوسوزصود امر آتاسی ئولن التماس دعا خانم بهروزی
4_5791961650051418219.mp3
3.08M
◍⃟🖤🔘☆҉‿➹⁀☆  ҉ ◍⃟🔘🖤 ◍⃟🖤🔘☆҉‿➹⁀☆  ҉ ◍⃟🔘🖤                     ﷽ _هفتم _اول_روضه گم کرده ام_می جوییم_او_را چهارم_ یاران_چه روزه مادرم در خاک خفته درود زندگی را زود گفته سه روزه ای خدا مادر ندارم سه روزه سایه اش بر سر ندارم سه روزه گشته پرپر لاله ی من رود بر آسمانها ناله ی من سه روزه اشک غم قوت و غذایم نمانده غیر درد و غم برایم سه روزه دیده ام باشد براهش دلم گردیده مشتاق نگاهش سه روزه رشتهٔ صبرم گسسته براهش دختر زارش نشسته سه روزه از فراغش دل کبابم نمی گوید دگر مادر جوابم بیا مادر بدر مانده نگاهم تویی در زندگی پشت و پناهم عزای مادری والاست امروز پریشان خاطر شیدا است امروز 🎧🎤 👌      دعای فرج     
4_5877518240401328434.ogg
2.13M
◍⃟🔳🔘☆҉‿➹⁀☆  ҉ ◍⃟🔘🔳 ◍⃟🔳🔘☆҉‿➹⁀☆  ҉ ◍⃟🔘🔳                     ﷽ 🌴🌴🌴 😭😭 (س)😭 مرا بنگر به حال زار مادر🌱 ببین روزم چو شام تار مادر🌾 مرا افروخت بر دل چرخ از کین🍃 زفقدانت شرار نام مادر🌴 تو بودی هستیم باهستی تو 🍂 زبعد تو ندارم کار مادر🌱 تو بودی مونس یارم به هرغم🌱 شدم از بعد تو بی یار مادر🌱 مرا نه مه به روی خود کشیدی🌱 به زجر و سختی بسیار مادر🌱 چو پادر عالم هستی نهادم تورا شد اول آزار مادر هزاران درد و غم گر در دلت بود نمی کردی به من اظهار مادر تو بودی آن پرستار وفادار که جان کردی به من ایثار مادر دعای خیر کن برجان ثابت که دارد حالتی افکار مادر 😭☘ 🎤(ع) 🎧 👌 دعای فرج
بنام خدا پندیات سرودهٔ فارسی و ترکی با محوریت گردش ایام و..... "" "" "" باز هم پنج شنبه آمد بیت الاحزان شد دلم خیمه زد آلام و محنت بر سرای منزلم ناخود آگاه شد سرشکم جاری از چشمان من سوخت از اندوه وغم غصه سراسر جان من خاطرات تلخ وشیرین صف کشیدند دربرم بر گرفت آتش ز آه دلخراشم پیکرم دم به دم در خلوت خود پرسم از خود این سوال حاصل عمرم چه بوده بعد پنجاه و سه سال با تأمل می کنم بر دفتر خود یک نگاه می برم پی بر هزاز و یک خطا و اشتباه کاش بودم در جوانی چون میان سالی صبور می نمودم دوری از خودبینی و کبر وغرور کاش نبودم خام و ناپخته در ایام شباب طی نمی کردم مسیر زندگی را با شتاب کاش نبودم این همه غافل ز حال دوستان بیشتر سر می زدم من بر سرای سردشان تا نفس داریم عزیزان هم نفس بودن روا ست آب پاشیدن به سنگ قبر فعلی نارواست تاکه در قید حیاتیم قدردان بودن خوش است باخبر از حال هم در آنزمان بودن خوش است قبل مردن با زبعدمرگ حسابش ماسوا ست یادهم بودن عزیزان قبل مردن دل رباست آنکه از دنیا رود دستش به جایی بند نیست مایهٔ آرامش او گریه یا لبخند نیست هر که اعمالش نکو باشد سرایش ایمن است قبر تار و تیره اش هر لحظه هرآن روشن است مرگ دیر یا اینکه زود آید سراغ مردو زن قسمت شاه و گدا باشد ز دنیا یک کفن الغرض در زندگانی مهر ورزی دلرباست بهتر از صد فاتحه یا ختم قرآن و دعاست فاخرم نی که وصیت بلکه خواهش می کنم چند بیتی را به ترکی من سرایش می کنم دیرلیکده سوروشون یاخشی یامان حالیمی سیز قویمایون خاموش اولا کوکب اقبالیمی سیز من اولندن سوراهئچ فایداسی یوخ آغلاما غین قبریم اوستونده گلوب سینوزی هئی داغلاما غین آند اولا آلاها راضی دگولم وای دیه سوز اوزادیب ساقالوزی یا قره کوینک گیه سوز دیرلیکده منه گر باش ووراسوز خوشدی منه غم چاغیمدا منی گر یوخلویاسوز خوشدی منه بیری اولجاق اونون اطرافینی؛ مرد و زن آلور خوان احسان آچیلورهامی اونی یاده سالور دیری واختا داخی قارداش باجی سون سسلموری قارداش اوز قارداشینی صدقیله دای ایستموری الغرض گردش دوران دولانور سرعتیلن گئدوری پیر و جوان قبر اوونه نوبتیلن سیز گلون سنت دیرینه نی برباد ائلیون تا گله پیک اجل بیر بیروزی یاد ائلیون فاخرم ایستیورم ایمدی منه یار اولاسوز دیری واختیمدا منه مونس و غمخوار اولاسوز ایمدی دلشادم اگر یا کی غمیمم چوخدی منیم توپراق آلتیندا سیزه هئچ نیازیم یوخدی منیم گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی شاعر : مسلم فرتوت(فاخر) http://eiaa.cm/mo1346 📍لینک کانال اشعار در "تلگرام"👆🏻 •┈┈••✾🍃🌼🍃✾••┈┈• https://t.me/mslm_fakher 📍لینک کانال "ایتـا" 👆🏻
بنام خدا پندیات در مقام بی وفائی دنیا "" "" "" " گینه پنج شنبه گلدی اورک لر پارچالاندی گئدنلر یاده دوشدی غم اوسته غم قالاندی بوتون قبرستان اهلین سراسر یاده سال دوخ بونی بیلدوخ بو دونیا یالانداندا یالاندی فلک چوخ داش اورکدی یوخ اوندا ذره انصاف تامام دارو نداری فلک الدن آلاندی بشر سیندیر غروری قوجا یا گر جاوان سان خیال ائتمه کی بیر کس بو دنیاده قالاندی بو دنیا بیر بولاخدی بیری دویموب سویون دان گلربیرگون گوررسن دوری چشمه بولاندی اوگون یوخ قاچماغا یول و یا کی راه چاره گوررسن اوندا بیرآن نئجه گوزلر سولاندی اودم یوخ وقت جبران داخی سون لحظه لردی تازا اوندا بیلرسن بوتون گول لر سولاندی دیری واختوندا فاخر اماندی غفلت ائتمه بونی بیل غافل اولسون ایکی دونیان تالاندی نه خوش نظمه چکوبدی بونی استاد دوران بشردن بو جهاندا فقط بیر آد قالاندی "" "" "" گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی شاعر : مسلم فرتوت(فاخر) http://eiaa.cm/mo1346 📍لینک کانال اشعار در ایتا و "تلگرام" •┈┈••✾🍃🌼🍃✾••┈┈• https://t.me/mslm_fakher ۰
. درداغ دختر از دست داده گریز دوم به روضه فرزند -( گریز به روضه ی حضرت رقیه(س) برای فرزند دختر ) * آی پدر و مادر دختر از دست داده، دختر برکت زندگی و شیرینیه زندگیه، می گن دختر غمخوار باباشه، خدا نکنه برای باباش مشکلی پیش بیاد دخترش از همه نگران تره برای باباش، آخه می گن دختر بابائیه، همین طور اگر برای دختر هم مشکلی پیش بیاد بابا برای برطرف کردن مشکل دخترش خودش رو به آب و آتیش می زنه، اگر خدای نکرده دختر شما از یه بلندی به زمین بیفته و شما شاهد ماجرا باشی چکار می کنی؟! بمیرم کربلا سر امام حسین به روی نیزه و مشاهده کرد که رقیه از روی ناقه ای به زمین... نقل شده شبی رقیه از روی ناقه به زمین افتاد یک دختر سه ساله آن هم نیمه ی شب ناخودآگاه از روی شتر به زمین بخورد، خدا می داند؟ آیا این دختر دیگر توان راه رفتن را داشته باشد یا...؟ و از آن شبی که از روی ناقه افتاد دختر بچه های دیگر و گاهی زینب به او کمک می کردند تا راه برود . همه ی بدن رقیه درد می کرد. این طفل سه ساله را پس از گرسنگی و تشنگی چه منزل سوار بر ناقه و گاهی پیام تا شام آوردند. رقیه در خرابه شبی سر از خواب برداشت، آنقدر گریه کرد و پدر را طلب کرد که صدای گریه اش به گوش یزید ملعون رسید؛ دستور داد سر بریده ی پدرش را برایش ببرید، سر بریده ی امام حسین را برای رقیه آوردند، دو دست کوچکش را به صورت پدر گذاشت، سر را برداشت، به سینه چسباند و با اشک و با سوز و گداز با سر بریده ی پدر سخن گفت: « یا ابتاه ! من الذی خضبک بدمائک؟ » یا ابتاه ! من الذی قطع وریدیک؟ یا ابتاه ! من الذی ایتمنی علی صغر سنی؟ یا ابتاه ! من للیتیمه حتّی تکبر...؟ یا ابتاه ! لیتنی توسدت التراب و لا اری شیبک مخضباً بالدماء » یعنی: « ای پدر جان! چه کسی تو را به خونت رنگین کرد؟ ای پدر جان ! چه کسی رگ های گردنت را برید؟ ای پدر جان ! چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ ای پدر جان ! دختر بی پدر به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود؟ ای پدر جان ! کاش نابینا بودم تا این منظره را نمی دیدم. ای پدر جان ! کاش خاک را بالش زیر سر قرار می دادم، ولی محاسن تو را خضاب شده به خون نمی دیدم.» با سر بریده مشغول سخن گفتن بود که ناگهان دیدند همین طور که دارد حرف می زند و سر بابا در دامن رقیه است صدای یتیم حسین ضعیف تر شد و کم کم دیدند صدای دختر نمی آید.اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
بنام خدا پندیات در مقام بی وفائی دنیا "" "" "" " گینه پنج شنبه گلدی اورک لر پارچالاندی گئدنلر یاده دوشدی غم اوسته غم قالاندی بوتون قبرستان اهلین سراسر یاده سال دوخ بونی بیلدوخ بو دونیا یالانداندا یالاندی فلک چوخ داش اورکدی یوخ اوندا ذره انصاف تامام دارو نداری فلک الدن آلاندی بشر سیندیر غروری قوجا یا گر جاوان سان خیال ائتمه کی بیر کس بو دنیاده قالاندی بو دنیا بیر بولاخدی بیری دویموب سویون دان گلربیرگون گوررسن دوری چشمه بولاندی اوگون یوخ قاچماغا یول و یا کی راه چاره گوررسن اوندا بیرآن نئجه گوزلر سولاندی اودم یوخ وقت جبران داخی سون لحظه لردی تازا اوندا بیلرسن بوتون گول لر سولاندی دیری واختوندا فاخر اماندی غفلت ائتمه بونی بیل غافل اولسون ایکی دونیان تالاندی نه خوش نظمه چکوبدی بونی استاد دوران بشردن بو جهاندا فقط بیر آد قالاندی "" "" "" گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی شاعر : مسلم فرتوت(فاخر) http://eiaa.cm/mo1346 📍لینک کانال اشعار در ایتا و "تلگرام" •┈┈••✾🍃🌼🍃✾••┈┈• https://t.me/mslm_fakher ۰
پندیات ترکی اوخشاما برای پدر و مادری که فرزند ندارند دان اولدوزون اولمادی سینه سوزون اولمادی دردون بیزی یاندیردی سنون قیزون اولمادی چمنده گُل سولماسا شاخدا وروب یولماسا آنا یانقلی ئولر اگر قیزی اولماسا اِللر اورک داغلاسون عزاسینی ساخلاسون قیز عوضینده نیلک باجیلاریم آغلاسون بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
ای خفته در جهالت خیز و دمی زخوابت توغافلی زعمر و کم کم رسد شبابت ازعمر رفته خویش تو باخبر نگردی یک دم به حال زارت دیدهٔ تر نگردی عمر گذشتهٔ ما دوباره بر نگردد همچو درخت خشکی است دوباره تر نگردد درس وفا بیاموز جانا تو در زمانه آخر اسیر مرگی جانا به هر بهانه هرکس برای عمرش امر قضا نوشتند پیمانه چون شود پر سِیْرِ فنا نوشتند شخصی بیافتد ومرگ براو رسد زمانه وان دیگری مریضی بهرش شود بهانه یک تن به شهر غربت گیرد اجل رهش را کس نیست وتا به زانو گیرد دمی سرش را یک تن به مثل شداد ظلم جفا نماید یک تن به مثل حاتم بر خلق وفا نماید شخصی به مثل قارون گنجش تمام دین شد بر حکم عدل خالق بلعیده در زمین شد شخصی به مثل شداد سازد بهشت دنیا وان دیگری چو میثم با آن سرشت زیبا سرمیدهد سر دار تا سر به بند نباشد از ظالمان عصرش در قید بند نباشد یک تن چوشمر ملعون بر عالمی جفا کرد همچو حسین زهرا سر از قفا جدا کرد شانزده سفر پیاده اعمال حج بپا کرد یک عمر عبادت خویش بهر هوس فنا کرد گفتم از این موارد هوشیارتر بمانی تا دست خالی موکب در این سفر مرانی جانا روی به جائی که یار و یاورت نیست هوشیار شو مگر که مرگ بر تو باورت نیست آمادهٔ سفر باش قبل از رسیدن مرگ عصیان وهم پلیدی ای جان من بکن ترک از شعرت ای (صفا) گر یک تن زخواب خیزد بهرِ جزایت حیدر از کوثر آب ریزد بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
بنام خدا فارسی و ترکی با محوریت گردش ایام و..... "" "" "" باز هم پنج شنبه آمد بیت الاحزان شد دلم خیمه زد آلام و محنت بر سرای منزلم ناخود آگاه شد سرشکم جاری از چشمان من سوخت از اندوه وغم غصه سراسر جان من خاطرات تلخ وشیرین صف کشیدند دربرم بر گرفت آتش ز آه دلخراشم پیکرم دم به دم در خلوت خود پرسم از خود این سوال حاصل عمرم چه بوده بعد پنجاه و سه سال با تأمل می کنم بر دفتر خود یک نگاه می برم پی بر هزاز و یک خطا و اشتباه کاش بودم در جوانی چون میان سالی صبور می نمودم دوری از خودبینی و کبر وغرور کاش نبودم خام و ناپخته در ایام شباب طی نمی کردم مسیر زندگی را با شتاب کاش نبودم این همه غافل ز حال دوستان بیشتر سر می زدم من بر سرای سردشان تا نفس داریم عزیزان هم نفس بودن روا ست آب پاشیدن به سنگ قبر فعلی نارواست تاکه در قید حیاتیم قدردان بودن خوش است باخبر از حال هم در آنزمان بودن خوش است قبل مردن با زبعدمرگ حسابش ماسوا ست یادهم بودن عزیزان قبل مردن دل رباست آنکه از دنیا رود دستش به جایی بند نیست مایهٔ آرامش او گریه یا لبخند نیست هر که اعمالش نکو باشد سرایش ایمن است قبر تار و تیره اش هر لحظه هرآن روشن است مرگ دیر یا اینکه زود آید سراغ مردو زن قسمت شاه و گدا باشد ز دنیا یک کفن الغرض در زندگانی مهر ورزی دلرباست بهتر از صد فاتحه یا ختم قرآن و دعاست فاخرم نی که وصیت بلکه خواهش می کنم چند بیتی را به ترکی من سرایش می کنم دیرلیکده سوروشون یاخشی یامان حالیمی سیز قویمایون خاموش اولا کوکب اقبالیمی سیز من اولندن سوراهئچ فایداسی یوخ آغلاما غین قبریم اوستونده گلوب سینوزی هئی داغلاما غین آند اولا آلاها راضی دگولم وای دیه سوز اوزادیب ساقالوزی یا قره کوینک گیه سوز دیرلیکده منه گر باش ووراسوز خوشدی منه غم چاغیمدا منی گر یوخلویاسوز خوشدی منه بیری اولجاق اونون اطرافینی؛ مرد و زن آلور خوان احسان آچیلورهامی اونی یاده سالور دیری واختا داخی قارداش باجی سون سسلموری قارداش اوز قارداشینی صدقیله دای ایستموری الغرض گردش دوران دولانور سرعتیلن گئدوری پیر و جوان قبر اوونه نوبتیلن سیز گلون سنت دیرینه نی برباد ائلیون تا گله پیک اجل بیر بیروزی یاد ائلیون فاخرم ایستیورم ایمدی منه یار اولاسوز دیری واختیمدا منه مونس و غمخوار اولاسوز ایمدی دلشادم اگر یا کی غمیمم چوخدی منیم توپراق آلتیندا سیزه هئچ نیازیم یوخدی منیم ✍ : مسلم فرتوت (فاخر) 🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘
مرا از داغ تو بشکسته بالی ست ندانی در دل از داغت چه حالی ست جوان بودی گل پرپر شدی تو عزیزم جای تو در خانه خالی ست 🌷🌷🌷🌷🌷 گریبان از غمت صد چاک کردم زدیده اشک ماتم پاک کردم منم آن باغبانی کز سردرد بدست خود گلم در خاک کردم 🌷🌷🌷🌷🌷 گل زیبای من نشکفته پژمرد اجل با خود تمام هستیم برد ز داغ آن گل رعنای باغم امید و آرزو در سینه ام مرد 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
گل سرخم گل زیباترینم تورفتی ورخ تورونبینم کجایی ای امیدوآرزویم کشیدی پرعصای زنگی ام امیدم بودکه درایام پیری عصاباشی ودستم رابگیری ندانستم ازاین دنیای فانی عزیزم نورچشمم خیرندیدی پریشونم پریشونم چوگریون تورفتی وپدرزاروپریشون تورفتی مادرت گریان ومحزون سرقبرتوآیندبادلی خون گذارندسربه روی قبرت ای داد کنندناله به صدآه و به فریاد الهی هیچ پدرمادری داغه اولادنبینه.داغه اولادکمرپدرومادرومیشکنه.حتماتواقوام دوستان.یکی رومیبینیدکه سرزنده وبلندوالاباشه.ولی بعدچندوقت اونومیبینید.ازدوستان میپرسید.فلانی روامروزدیدم.چه قدپیروشکسته شده.بهت میگن مگه نمیدونی آخه داغه جوون دیده 😭😭😭 داغ جوون ازهمه داغهاسراست آفت جان پدرومادراست داغه جوان یک شبه پیرت کند شبیه صدساله زمین گیرت کند اونی که داغه جوون ببینه.دوجادلش هوای جوونشومیکنه.یکی تنگ غروب.موقعی که میره ازخونه بیرون هم سن وسالهاودوستهاورفیقهای جوونشومیبینه.یکی هم جاییکه که اون همسن وسال ودوست ورفیق پسرش شب عروسیش باشه...اونجادیگه طاقت نداره 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
//جوان//هفتم الهی هیچ کسِ جوون نمیره/ خدا این داغ چه سخته این تیر هیچ کسِ دل نشون نعیره/ داغ جوون پرو ومار ره کنده پیر/ وشونه دس وپه ره کنده زنجیر/ شوی همدم دیگه بونه نواجش/ ماره موری بونه زار زارِ خونش/ هرکجه که عزا بواشه بر پا / ناله سر دنه بمیره ته ننا/ هفت روزه توسه بیمه عزادار/ هرچی برمه کمبه غم نونه کنار / هفت روزه توسه سر دمبه ناله / ته بوردی سفر و دل بیه پاره/ نیشت بیمه شه خنه خور بموعه/ پسر ته مار بمیره خور مرگ مه پسر بموعه/ بتنه بمرده ته خاره ریکا/ لباس سیو دپوش ته بعیر عزا/ اتا بته هنوز جان دارنه برتن/ آی سیو دره وبی حرف و سخن/ مه چش آسمون مه دس به دعا/ چنده ونگ هدامه مه جانِ خدا/ مه پسر جوونه بووه مداوا/ رحم هاکن ته ونه غمدیده ننا/ جانِ خدا پی یر ه زار ره هارش/ دس پینه ، تنه نخوار ره هارش/ اتا عمر بکشیمی زحمت دنیا/ وچه گت هاکردمی بهووه عصا/ آرزو داشتمی داماد بواشه/ حجله دوندیم و دلشاد بواشه/ اجل رحم بر امه زاری نکرده/ خور بیاردنه پسر بمرده/ اون شو تا صواحی چش نشیعه خو/ چتی بخسم که مه روز بیّه شو/ صواحی امبولانس بکرده صدا/ مه پسر در انه در ره کمبه وا/ مه پسرِ تنْ کی دکرده کفن/ کی گته گور بوره ته نازنین تن/ (صفا) وسّه ونه مار آه کشنه/ پی یر برمه برمه قوره اشنه/ ✍ جناتیان قادیکلایی