eitaa logo
کانال ختم و ترحیم خوانی
14.1هزار دنبال‌کننده
274 عکس
146 ویدیو
26 فایل
بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff تعرفه وتبلیغ @kianatv 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾‍ 🌾 🌾 خوشبو تر از بابا ندیدم. 🌾 *مجلس پدر* 🌾 گلی خوشبو تر از بابا ندیدم. رخی نیکوتر از بابا ندیدم. بگردیدم به دنیا را شب و روز. کسی را بهتر از بابا ندیدم. هنوز باور ندارم رفته باشی. میان گور تنگی خفته باشی. کجا رفتی کجا رفتی عزیزم. هنوز باور ندارم مرده باشی. عزیزم رفتنت را باورم نیست. جدائی گفتنت را باورم نیست. دیار آخرت سامان گرفتی. کفن پوشیدنت را باورم نیست. نه از دل میروی نه میکنی یاد. *روضه در عزای پدر* امروز به یاد دخترای... این بابا بسوز برای رقیه سه ساله حسین برا یتیم باید خیلی گریه کنی خیلی زار بزنی عزیزان داغ دیده شما خیلی دلخوشی ها دارین اگر چه بابا از دست دادین اما کسی به شما بی احترامی نکرد همه ی مردم اومدن به شما تسلیت گفتن لحظه ای که پشت سر تابوت بابا میرفتی پاهات رمق نداشت این خواهرا این مادرا زیر بغلاتونو گرفتن شما رو تسلیت دادن کسی شما رو تازیانه نزد اما بمیرم برا سه ساله ی امام حسین ع یه دختر بگه بابا اما سر بریده ی بابا شو ببینه آی مردم مگه قرآن سفازش بچه یتیم ونکرده شما بگین مگه بجه یتیم سنگش میزنن پس چرا رقیه ی سه ساله رو سنگش میزدن دیدین یه دختر که باباش سفر میره یا فرزند شهید این عزیزان که بابا ندارن بعضی صبحها که پامیشن میگن مادر دیشب خواب بابا رو دیدم آخ بمیرم رقیه هم سر رو خاک خرابه گذاشت وقتی از خواب بیدار شد ظاهرا خواب باباشو دیده بود دلش بهونه ی بابا گرفته اما سر بریده ی بابا رو براش خوردن صدا زد عمه جان کمک کن تا که بردارم سر بابام از روی زمبن عمه جون دیگه دست وپام رمق نداره آخ بمیرم سروگرفت رو سینه گذاشت باهاش درد دل میکنه بابا ی خوبم بابای مهربونم آخ کی رگ ای گردنت رو بریده بابا بابا خیی بابا بابا کی پیشونیتو شکسته بابا بابا بابا چرا چند شب(وقته) خبر از بچه هات نگرفتی بابا.. عجب رسمیه. ..... مرگ بابا کمتر از آه دل یعقوب نیست او پسر گم کرده بود وما پدر گم کرده ایم ای چراغ زندگانی ای پدر یادت بخیر ای بهار جاودانی ای پدر یادت بخیر روح پاکت ای پدر با امیر الموءمنبن محشور باد خانه ی قبرت زالطاف خدا پر نوز باد عزیزان سوقندی شما هم داغ بابا دیدین اما بگین ببینم برا آخرین بار کجا بابارو دیدین آخرین بار کجا با بابا وداع کردین قربون بچه های حسین برم وقتی آقا برا آخرین بار اومد تو خیمه ها خداحافظیشو کرد اومد سوار بر ذوالجناح شد هر چه کرد دید اسب حرکت نمی کنه چته ذوالجناح چرا حرکت نمی کنی یه وخ اسب آقا با سر اشاره ای به پایین کرد یعنی آقا یکی دست وپای منو گرفته تا آقا نگاه کرد دید سکینه دختر نازدانه اش است آخه مردم دختر خیلی باباییه همه عالم میدونن که دخترا بابا ییند بابا نیاد نمی خوابند منتظر لالاءیند گفت بابا جون نمیزارم بری بابا بابابیا برا آخرین بار منو روزانوت بنشون بابا دست نوازش به سرم بکش بابا آخه امروز یه جور دیگه خداحافظی میکنی بابا گذشت ماجرا رقیه خواهرا عمه ها هم نشسته بودن یه وخ صدای ذوالجناح بابا رو شنیدن همه به خیال این که باباشون اومده از خیمه بیرون اومدن آخ بمیرم خدا امید هیچ کسی رو ناامید نکنه همچین که اومد دید اسب بابا اومده اما بابا نیومده یال اسب بابا خونیه ای وای ای وای... بی مهر رخت روز مرا نور نمانده است وز عمر مرا جز شب دیجور نمانده است هنگام وداع تو ز بس که گریه کردم دور از رخ تو چشم مرا نور نمانده ‍ رفتی از این دنیا _ بابا دلم خون است می گریم از بهرت _ حالم چو مجنون است میسوزم و میگریم از فقدان بابا خواهم شوم یک شب به خواب مهمان بابا رفتی ز دنیا گشتم عزادار بابای مظلوم خدا نگهدار بابا پس از مرگت _ماندم به آه و غم رفتی سفر عمرم _بی تو نگر شد کم در مرگ بابا اشک من گشته روانه بی تو صفائی نیست پدر جان بین خانه رفتی ز دنیا گشتم عزادار بابای مظلوم خدا نگهدار غمخوار من بودی _بابا در این دوران پشتم دگر بشکست _ بنگر مرا نالان کجا دگر پیدا کنم مانند بابا قربان پینه بستهٔ دستان بابا رفتی ز دنیا گشتم عزادار بابای مظلوم خدا نگهدار ای کاش پدر جانم _ بودی کنار من میکردمت خدمت _ای غمگسار من بودی تو تا پیشم پدر من غم نداشتم با بودنت هیچ چی به عالم کم نداشتم رفتی ز دنیا گشتم عزادار بابای مظلوم خدا نگهدار هر جمعه می آیم _بابا مزار تو اشک روان سازم _بابا نثار تو دیگر نخواهم بعد تو این زندگانی گوید( صفا) اف باد به تو ای دار فانی *رفتی ز دنیا گشتم عزادار* *بابای مظلوم خدا نگهدار* شاعر شعر پائین حاج قاسم جناتیان قادیکلایی ـ
🏴 🏴 برادر😭 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اول به نبی حضرت خاتم صلوات🌹 🍃دوم به علی شیر دو عالم صلوات 🍀سوم به گل وجود پاک زهرا 🍀چهارم به حسن خونجگر غم صلوات 🍀از بهر حسین آن شه کرببلا 🖤وآن تشنهٔ در مقتل ماتم صلوات🍃(السلام‌علیک‌یااباعبدالله‌السلام‌علی‌الحسین‌وعلی‌علی‌ابن‌الحسین‌وعلی‌اولادالحسین‌وعلی‌اصحاب‌الحسین‌علیه‌السلام)) 🌴مجلس و محفل به یاد یه عزیز برادره... یاد کنیم همه برادرایی که اسیر خاکها هستند... 🍀تو بودی غمگسارم ای برادر 🖤همیشه در کنارم ای برادر 🌴تو رفتی قامتم از غم شکسته 🍃دگر  یاری ندارم ای برادر 🌴پس از مرگ تو ای امید جانم 🍃سیه شد روزگارم ای برادر 🌴تو بودی یاورو پشت و پناهم 🍃ز هجرت بی قرارم ای برادر 🖤آی کسی برادر از دست دادی... آی کسی که داغ برادر دیدی... داغ برادر سنگینه... آخه برادر پشت و پناهه خواهره.. همهٔ امید خواهر برادره... تو داغ برادر اونی که آتیش میگیره خواهره... الهی خواهری داغ برادر نبینه... امان امان...3 🍀یا رسول الله2 به پیغمبر خبر دادن.....یا رسول الله، عمه جانت صفیه داره میاد... میخواد بدن مُثله شده برادرش حمزه سیدالشهدارو ببینه... پیغمبر فرمود نزارید خواهر جلو بیاد.. نزارید خواهر بدن برادرو ببینه... آخه خواهره طاقت نمیاره... پیفمبر اومد عباشو رو بدن حمزه سیدالشهدا کشید... (میگه صفیه اومد کنار بدن برادر...) اما بمیرم.. همین که نگاهش به بدن برادر افتاد... دیدن بی هوش شد رو زمین افتاد... 🍃(نمیدونم این خواهر چطور با برادر خداحافظی کرد...) (چی میخوام بگم) میخوام بگم اونجا صفیه دو تا محرم داشت.. یه طرف پیغمبر، یه طرف امیرالمومنین... زیر بغلاشو گرفتن...بلندش کردند...دلداریش دادن...احترامش کردند... (حق صاحب عزاست دیگه) 🌴(..نام صاحب عزا...)نمیدونم اون لحظه ای که خبر فوت برادرتو نو دادن چه حالی داشتی... همه اونایی که داغ برادر دیدن، میگن وقتی خبر به ما دادن زانوهامون سست شد... بی اختیار نشستیم...دیگه توان برا حرکت نداشتیم.. انگار دنیا رو سرمون خراب شد.. عالم برا ما تیره و تار شد... امان امان... 🍃میخوام یه چیز بگم .... آی داغ دیده ها...اگه داغ برادر دیدید... همه اومدن دلداریت دادن...زیر بغلاتو گرفتن...تسلای دلت بودن...باهات عزاداری کردند... میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا.... (سبک عجب رسمیه) 🍃عجب رسمیه رسم زمونه ▪️برادر میره خواهر می مونه 🌴یکی اسیرو یکی شهیده 🍃ای وای حسینم ای وای حسینم 🖤میخوام بگم ای کاش یه نفرم بود کریلا...زیر بغلای زینبو میگرفت...از کنار بدن برادر بلند میکرد... اومدند زیر بغل زینب رو گرفتند نه والله...کسی اومد تسلیت بگه نه والله... 🖤اومد گودی قتلگاه... دیگه نگم ‌چه کردند ... همین قدر بگم،.یه وقت صدای ناله بی‌بی سکینه بلند شد... صدا زد... 🖤یا_اَبتا_اُنظر_الی_عَمَتیَ_المَضروبه... بابا پاشو ببین عمه جانم زینبُ دارن میزنن... 🌴آخ امان از دل زینب... 🍃چه خون شد دل زینب... 🖤الهی نبینی اونچه که زینب دید... کاری کرده بودن با بدن حسینش.... خواهر بدن برادرو نشناخت... 🖤(نمیدونم این خواهر چطور با برادر وداع کرد) اما بگم عمه سادات چطور وداع کرد؟؟ ... یه وقت نگاه کردن دیدن لبها رو گذاشت به رو رگهای بریدهٔ حسین.... 🍃گر چه من دیگر نمیبینم گُلِ روی برادر را 🍃خاطراتش را در این غمخانه مهمان میکنم 🍃گوهر یکدانه ای نازنین برادرم 🍃تا ابد نامت درون سینه پنهان میکنم 🍀وسَیعلَمُ‌الّذینَ‌ظَلَموا‌أَی‌مَنقَلَبٍ‌ینقَلِبونَ..... 🍀ای شیعه مکن وحشت قبرو سکرات 🍀تا حضرت مرتضی است کشتی نجات 🍀در وقت سؤالشان بگو با دو مَلَک من شیعهٔ حیدرم به حیدر صلوات
🏴حالت احتضار پدر😭 آتانون جانی چیخان وقته گوزی یولدا قالار شرر آهی یانان سینه دن عرشه اوجالار او چتین وقتیده تزتزبالاسین یاده سالار تلسر گورمگه ئوزاوغلونی هر آن قاپیدا قالار اغلارگوزی حسرتله پریشان قاپیدا سسلراوغلوم گل آماندی منِ نالان ئولورم نیلیوم یوخدی منیم دردیمه درمان ئولورم یغشوب سینمه بوغربت اراجان ئولورم دوندرن یوخدی اوغول قبلیه ساری یوزومی ئوزوی فوری یتور باغلا اقلا گوزومی ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
یک مجلس را شروع کنیم؟؟؟ (الف) خواندن خطبه های کلی 1- ساده مثل فرستادن صلوات و گفتن بسم الله الرحمن الرحیم 2- مفصل : —- فرستادن درود بر اهل بیت با فرستادن یک یا سه صلوات —- یا صلوات بر حضرت فاطمه زهرا (س) اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ —- گفتن بِسمِ اللّه الرّحمنِ الرّحیمِ ، و حمد الهی با عبارتی نظیر الْحَمْدُ لِلَّهِ بِجَمِيعِ مَحَامِدِهِ كُلِّهَا عَلَى جَمِيعِ نِعَمِهِ كُلِّهَا " و یا با این عبارت " اَلْحَمْدُ للهِ عَلى حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ، وَالْحَمْدُ للهِ عَلى عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ" —- سلام دادن به اهل بیت با عباراتی نظیر "اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ " (ب) خواندن عبارات مناسبتی 1- خواندن فراز مربوط به امام از دعای توسل نظیر این فراز برای شب شهادت امام حسن عسگری (ع) يا اَبا مُحَمَّدٍ يا حَسَنَ بْنَ عَلِي اَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ 2-خواندن فراز سلام در زیارت عاشورا در ماه محرم اَلسَّلٰامُ عَلَيْكَ يٰا اَبٰا عَبْدِ اللهِ ، وَعَلَى الْاَرْوٰاحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنٰائِكَ ، عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهٰارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيٰارَتِكُمْ ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن 3-خواندن صیغه ی توبه یا مناجات از دعاهای ماثور در برنامه های مناجاتی نظیر کمیل ، خمس عشر، مناجات امیر المومنین (ع) در کوفه و ... مثلا این فراز گلچین شده : اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ الاَمانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَلابَنُونَ مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى بِرَحْمَتِكَ وَارْضَ عَنّى بِجُودِكَ وَكَرَمِكَ وَفَضْلِكَيا ذَاالْجُودِ وَالاِحْسانِ وَالطَّوْلِ وَالاِمْتِنانِ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ یا این فراز اللَّهُمَّ لاَ أَجِدُ لِذُنُوبِي غَافِراً وَ لاَ لِقَبَائِحِي سَاتِراً وَ لاَ لِشَيْ‏ءٍ مِنْ عَمَلِيَ الْقَبِيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَكَ‏ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ وَ بِحَمْدِكَ ظَلَمْتُ نَفْسِي یا صیغه ی توبه مثل اَستَغفِرُ اللّهَ الّذِی لا اِلهَ الاّ هُو، الحَیُّ القَیّوم ، الرّحمنُ الرّحیم ، ذُوالجَلالِ وَ الا کرَام ، مِن جَمِیعِ ظُلمِی وَ جُرمِی وَ اِسرَافِی عَلَی نَفسِی وَ اَتوُبُ اِلَیهِ 4 – سایر دعاهای زیبا از قرآن يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا (یوسف 88) یا مواری که با ذوق افراد مسلط به زبان عربی تنظیم می شود مثل یا ربَّ الحسین ، بحقِّ الحسین ، اِشفِ صدرَ الحسین، بظهورِ الحجّه (ج) دعای سلامتی برای امام زمان عج اللَّهُمَّ کُن لِوَلِیِکَ الحُجَّهِ بنِ الحَسَن...ِ 💚💚💚💚💚
(س) ◼️گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش 2 ◼️سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش گریه کن های حسینیم ولی آقا جان اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش السلام علیک یا ابا عبداله ◼️بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی. ◼️گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر. فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه. میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین). زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین) ◼️قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم) ◼️اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین) اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) . یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه. اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2) حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی ◼️معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین) ◼️چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده .... یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب... ◼️◼️◼️◼️◼️
غمت مادر نشسته بر دل من داد بیداد به یادت چلچراغ محفل من داد بیداد دوا بودی به دردم بیادورت بگردم همه حاصلم، شکسته دلم کجایی مادرمن (۲) گل بی خار من مادر کجایی داد بیداد نصیب ما شده داغ جدایی داد بیداد تریی ماه منیرم برات مادربمبرم همه حاصلم، شکسته دلم کجایی مادرمن (۲) شده خاموش و مادر خانه من داد بیداد تو رفتی مادر از کاشانه من داد بیداد همه حاصلم، شکسته دلم کجایی مادرمن (۲) 🖤🖤🖤🖤🖤
*سه روزه خاک غم شد برسرما* *فلک گرید زِ مادر مادر ما* *سه روزه سفره ی ماسفره ی غم* *خدا خونِ دل واشکِ دمادم* *به هرجا یادگاری ببینم از او* *رسد عطر غم افزایش زِهر سو* *در و دیوار میگرید با من* *به حال زار میگویند با من* *مجلس امشب (امروز)ما به یاد مادر عزیزمون....برپا شده به والله داغ مادر خیلی سخته من به شما خانواده محترم....تسلیت میگم،خدا صبرتون بده، آی داغ دیده ها.آی داغه مادردیده ها.سه روزه این خونه داغه مادردیده.سه روزچراغه خونه خاموشه.سه روزه بچه هاروی زیبای مادروندیدن.سه روزه جای مادرتوخونه خالیه. سه روزه دیگه مادرسرسفره نیست.* *آی مادرهرجانگاه میکنم جای خالیتوحس* *میکنم.مادرچرازودتنهامون گذاشتی مادر..مادردلم برانوازشهات تنگ شده.مادرهروقت دردی داشتم.مشکلی داشتم.نگاه به چهره ت میکردم دردهام میرفتن.ولی بعدرفتنت درداموبه کی بگم..آی مهمونای این مادربه مجلس هفتم این مادرخوش اومدین.خوشبحاله این مادرکه انقدمجلسش گریه کن داره.اومدن به فرزندان این مادرتسلیت بگن.ولی دلابسوزه یه مادری رومدینه سراغ دارم.شبونه تشییع جنازه ش کردن.بدون هیچ مجلسی.شمامیتونیداینجا صدای ناله* *تونوبلندکنیدوبگیدآی مادر ولی بچه های* *زهرانمیتونستن بگن.وای مادر* *شما موقع تشیع وخاکسپاری مادر همه اومدن به شما تسلیت و سرسلامتی دادن اما در مدینه کسی نبود به بچه های یتیم فاطمه تسلیت بگن، بلکه از ترس که صداشونو کسی نشنوه آستین در دهان گرفته بودن* *هرجانشستی شادی روح مادرسادات وتمامی مادران آسمانی سه مرتبه بگو یا زهرا 🥀🥀🥀🥀🥀
پا به پای غم من پیر شد و حرف نزد داغ دید از من و تبخیر شد و حرف نزد شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد غصه میخورد که من حال خرابی دارم ازهمین غصه ی من سیر شد و حرف نزد وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد صورت پرشده از چین و چروکش یعنی مادرم خسته شد و پیر شد و حرف نزد 🔘🔘🔘🔘🔘
های انتظار امام زمان(عج) ترکی :ماه پری زنجانی ومداحی:کربلایی مهدی رنجبران 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 نار فراقینده بیز سینه لری داغلاروق جدون حسینه آقا قاره گیوب آغلاروق قلبیمیز هجرونده اولدی قان لبیک یا صاحب الزمان (جان یا مهدی جان یا مهدی جان) 🦋🦋🦋🦋🦋 شیعه لرین قلبینی آل سعود داغلادی شمر زمانه بیزه کعبه یولون باغلادی داده سسلیر سنی عاشقان لبیک یا صاحب الزمان (جان یا مهدی جان یا مهدی جان) 🦋🦋🦋🦋🦋🦋 بیز ولی باش اگمریک دشمنیلن سازشه عرصه نی تنگ ایلروک منطقه ده داعشه ملت ایراندی جاودان لبیک یا صاحب الزمان (جان یا مهدی جان یا مهدی جان) 🦋🦋🦋🦋🦋🦋 فاطمه جانی آقا جان بکفیک مکتبه سینه سپر ایتموشوک بیر حرمه زینبه ویرمریک دشمنه بیز امان لبیک یا صاحب الزمان (جان یا مهدی جان یا مهدی جان) 🦋🦋🦋🦋🦋🦋 درد رقیه منیم صبریمی الدن آلوب زائری یوخ قبرینین باخ حرمی بوش قالوب صحن و ایوانی مثل جنان لبیک یا صاحب الزمان (جان یا مهدی جان یا مهدی جان) 🦋🦋🦋🦋🦋🦋 آی حرمی بوش قالان قمچی توانین آلان غصه لرین یورقونی اصغره لای لای چالان اوچ یاشدا زهرای قهرمان لبیک یا صاحب الزمان (جان یا مهدی جان یا مهدی جان) 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 های انتظار ترکی امام زمان(عج) :ماه پری زنجانی ومداحی:کربلایی مهدی رنجبران https://eitaa.com/joinchat/2791768652Cb8d2e997c1
361.6K
های انتظار ----امام زمان(عج) ترکی :ماه پری زنجانی ومداحی:کربلایی مهدی رنجبران https://eitaa.com/joinchat/2791768652Cb8d2e997c1
عرض سلام و احترام خدمت شما بزرگان غرض از مزاحمت برای یک خانواده نیازمند که هیچ غذایی برای خوردن ندارند و واقعا نیاز به کمک ونگاه پرمهر شما خیرین دارند در حال جمع اوری کمک هستیم تا امروز مقداری مواد غذایی به دستشان برسونیم در صورت امکان و تمایل هر کس هر اندازه که برایش مقدور است در این امر خیر شرکت کند. اجرتان با ائمه (ع) 5892101514930425 بانک سپه
سوگ پدر» رفتی واتش زدی بر جسم وجانم ای پدر گشت تاریک از فراقت اشیانم ای پدر چون به یاد ارم محبتهای دیرین تورا می رود ازکف برون تاب وتوانم ای پدر تو ملک بودی گمانم من ترا نشناختم حال دانستم حقیقت بود،گمانم ای پدر کی ز خاطر میبرم ان مهربانیهای تو بهر تو ریزم سرشک از دیدگانم ای پدر چون نصیحتهای شیرین ترا ارم به یاد اتش غم میزند شعله به جانم ای پدر زان نکویی ها که میکردی بمن ای نازنین مغفرت جویم ز حی مهربانم ای پدر
عزای پدر: پدر بی تو در این دنیا * شدم بی مونس و تنها برفتی جانب عقبا * پدر جانم پدر جانم دلم از غصه بشکسته * ز هجرت خسته ام خسته شدم چون مرغ پر بسته * پدر جانم پدر جانم مرا بودی چو آئینه * دلی پر مهر و بی کینه فروق دیده و سینه * پدر جانم پدر جانم نباشد زین دعا بهتر * پدر در ورطه محشر علی گردد ترا یاور * پدر جانم پدر جانم به نیلی بازوی زهرا * به روی و پهلوی زهرا خدا اجرهت دهد بابا * پدر جانم پدر جانم به اشک دیده زینب * که بودش در عزای اَب علی یارت شود امشب * پدر جانم پدر جانم تو عاشق بر حسین بودی * ز غم در شور و شین بودی ترا او نور عین بودی * پدر جانم پدر جانم
گلی از بوستان زندگی رفت بهار جاودان زندگی رفت ببار ای دیده اشک ماتم امروز که آن سرو روان زندگی رفت چه مردی با صفا و پاک طینت ز پیکر جسم و جان زندگی رفت بنال ای دل ز هجرانش دمادم که آن صبر و توان زندگی رفت دل یاران ز داغش داغدار است که آن پرتو فشان زندگی رفت ز داغش هر دلی در آه و افغان فروغ دیدگان زندگی رفت غلام درگه شاه شهیدان برفت و بر حسین گردیده مهمان
پدر نام زیبای پدر با سیم و زر باید نوشت خوب و عالی با عیاری معتبر باید نوشت برکت نان و نمک از همت والای اوست این چنین گویم که نامش تاج سر باید نوشت خانه را باشد ستون و مثل سروی استوار کوه صبر و معرفت خواهی ، پدر باید نوشت کوله بار مشکلات زندگی بر دوش اوست ناخدای زندگی در بحر و بر باید نوشت چرخه کار و تلاش و صنعت و سازندگیست دستهایش پینه دارد ، کارگر باید نوشت با شرف ، با غیرت و کوهی پر از مردانگیست گاه سختی ها خدایی یک سپر باید نوشت صورتش را سرخ می دارد ز سیلی زمان در حقیقت نام او اهل هنر باید نوشت احترامی خاص دارد ، حرمتش واجب بود گفته پیغمبر است و مستمر باید نوشت
سایه پدر آنکس که مرا سایه سر بود پدر بود در دیده مرا نور بصر بود پدر بود در سینه اگر بود مرا سوزی و دردی آنکس که سراپای شرر بود پدر بود در ظلمت و تاریکی جهلم به جوانی آنکس که مرا شمس وقمر بود پدر بود پروانه پر سوخته شمع حسینم آنکس که ز من سوخته تر بود پدر بود عمری به خدا عاشق زهرا و علی بود آنکس که مرا زینت و فر بود پدر بود دیدم به عزا خانه سالار شهیدان آنکس که بر او دیده تر بود پدر بود رفت از کف من گوهر نایاب وجودش آنکس که مرا سایه سر بود پدر بود
مجالس مداحی مادر: برو قدر مادر دان که دائم کشد رنج پسر، بیچاره مادر برو بیش از پدر خواهش، که خواهد تو را بیش از پدر، بیچاره مادر ز جان محبوب‌تر دارش، که دارد ز جان محبوب‌تر، بیچاره مادر نگهداری کند نه ماه و نه روز تو را چون جان به بر، بیچاره مادر از این پهلو، به آن پهلو، نغلطد شب از بیم خطر، بیچاره مادر به وقت زادن تو، مرگ خود را بگیرد در نظر، بیچاره مادر بشوید کهنه و آراید او را چو کمتر کارگر، بیچاره مادر تموز و دی، ترا ساعت به ساعت نماید خشک و تر، بیچاره مادر اگر یک عطسه آید از دماغت پرد هوشش ز سر، بیچاره مادر اگر یک سرفه بیجا نمایی خورد خون جگر، بیچاره مادر برای این که شب راحت بخوابی نخوابد تا سحر، بیچاره مادر دو سال از گریه روز و شب تو نداند خواب و خور، بیچاره مادر چون دندان آوری رنجور گردی کشد رنج دگر، بیچاره مادر سپس چون پا گرفتی،‌ تا نیفتی خورد غم بیشتر، بیچاره مادر تو تا یک مختصر جانی بگیری کَنَد جان مختصر، بیچاره مادر به مکتب چون روی، تا باز گردی بود چشمش به در، بیچاره مادر اگر یک ربع ساعت، دیر آیی شود از خود به در، بیچاره مادر نبیند هیچ‌کس، زحمت به دنیا ز مادر بیشتر، بیچاره مادر تمام حاصلش از زحمت این است که دارد یک پسر، بیچاره مادر از: ایرج میرزا نقل از کتاب: مناسبتهای مذهبی (میرزا باقر حسینی زفره‌ای)
شعربراي فراق پدر مرا آرامش دل از پدر بود مرا از نام او نامي به سر بود مرا در کوره راه زندگاني چراغ و راهنما در هر گذر بود مرااقبال ودولت ازوجودش هميشه ياورم ازهر نظر بود تماشايش مرا آرامش جان نگاهش خوش‌تر ازلطف سحربود به چشمانش تسلاي دل ريش کلام دل‌ نشينش چون شکربود کنارش بهتر از فصل بهاران حضورش موجب فتح و ظفر بود هميشه مهرمادررابدل داشت برايش همسري والا گهر بود به مادرگر بهشتي زير پا است عطاي اين فضيلت از پدر بود نه تنها سايه مهرش مرا پشت که از جان حافظ ما از خطر بود پدر تا عمر دارد حامي توست به کمتر رنج تو از خود بدر بود نبيني خادمي بي‌مزد چون او که کارش بهتر از صد کارگر بود هر آن فرزند بيند سفره‌اش را نصيبش طبع والا و هنر بود پسر را گر پدر داماد سازد زفافش چون اميران در ظفر بود هرآن فرزندقدرش رانکو داشت هميشه روزيش در پاي در بود برو تا مي‌تواني خدمتش کن دعايش پيش يزدان کارگر بود به دورانش کم ازشاهي نداري خوشاروزي که باتو همسفر بود رسيد از مهر او يوسف به شاهي رضايش بهتر از درو گهر بود هر آنکس مهراوراکم چشيده هميشه حسرتش اندر نظر بود هزاران حيف عمر آدمي را برايش مهلتي کوته بسر بود گريزي نيست آدم را ز مردن که در تقدير آدم اين سفر بود حوادث آدمي را در کمين است اجل هم در کمين هر بشر بود هزاران سوز بي‌اندازه دارد اگر مرگ پدر اندر خبر بود پدر چون رخت بندد نابهنگام وداعش کودکان را تلخ‌تر بود کسي کو جز پدر ياري ندارد پدرچون مرددردش بيشتربود براي حسرت يک ديدن او دوچشمان تَرش دائم به دربود نه چشم آرام گيردني دل وجان فراقش بردل سنگ هم اثربود اگر با سيل اشکم زنده مي‌گشت مرا خود اين توان در چشم تر بود چگونه از فراغش کس ننالد که در عمرش برايت بال و پر بود وليکن رفته باز نايد اي دوست اگر حتي پدر پيغمبر بود به روزي گفت اندرزي به فرزند چومهردلبري اورابه سربود «نگردد شوي بد، باباي نيکو اگر ميلت به دختر يا پسر بود خوش آن همسرکه داردخلق نيکو وگرنه ازدواجش با ضرر بود پدر جان است، پدر جانان جان است اگرچه کمتر از يک کارگر بود بيا تا هست قدرش را بدانيم که پيک مرگ کارش بي‌خبر بود دل آيت ز مرگ هر پدر سوخت که مرگ هرپدرداغ بشربود …………
پدر ای رونق کاشانه ی من. که بودی چلچراغ خانه ی من. برفتی از کفم ای داد وبیداد. صفا دیگر ندارد خانه ی من. پدر جان،یاد مظلومیت تو. کشیدی دست خود از شانه ی من. چوبودم شمع جان تو پدر جان . تمام عمر شدی پروانه ی من. به قربان خم پیشانی تو . چرا رفتی تو ای هم سایه ی من. نبودم لحظه ی آخر کنارت. جهان زان پس شده غمخانه ی من. ندانستم کنم لطف تو جبران. حلالم کن حلال، فرزانه ی من. دوصد حیف که نبینم روی ماهت. کجا رفتی بگو ریحانه ی من. (غلامی) خواستی از بهر پیری. سپردی اش به که جانانه ی من. کند روح تو شاد، محبوب دادار. توبودی بهترین سرمایه ی من.
………………………………………………………………. شعر فارسي در سوگ پدر اي سفر کرده به معراج، به يادت هستيم اي گل پرپر ما، چشم به راهت هستيم تو سفر کردي و آسوده شدي از دوران ما، ماتم زده هر لحظه به يادت هستيم مصرع آخر به اين صورت هم آمده: ليک با غم زده هر لحظه به يادت هستيم همه ماتم زده هر لحظه به يادت هستيم مصرع دوم به اين صورت هم آمده: اي پدر ما همگي چشم به راهت هستيم ……………
به عالم محرم و یار م پدر بود صفا بخش دل زارم پدر بود کشید از بهر من رنـج فراوان به هر سختی مددکارم پدر بود به سن کــودکـی و نــاتوانی همیشه یار وغمخوارم پدربود اگر از شیر مادر جان گرفتم طـبیبانه پـر ستارم پـدر بـود به من آموخت درس زندگی را زجان و دل خریدارم پدر بود به راهم هستی خود را فنا کرد زپای جـان گرفتارم پدر بـود اگـر قـدش خمید و گشت رنجـور شریک رنـج در کـارم پدر بـود زجان گوید خداداد این سخن را رفـیـقم یـارو دلـدارم پـدر بـود سراینده :سید اصغر خداداد اردیبهشت