اوخشاما مرگ جوان فارسی
من که ز بیداد فلک شکوه فراوان دارم
ای گل از داغ غمت سینه سوزان دارم
بعد تو تاب و توان نیست برای دل من
چه کنم از غم تو دیده ی گریان دارم
آی فلک تو خون به دل پیر و هم جوان کردی
گل همیشه بهار مرا خزان کردی
آخی قصه مرگ تو را نا گه شنیدن زود بود
در عزایت جامه اندر تن دریدن زود بود
آخر ای جان پسر ای میوه ی قلب پدردر در دیار نیستی منزل خریدن زود بود
دو چشمی ای فلک پر آب دارم
دلی پر غصه وبی تاب دارم
چرا چون مرغ شب از دل ننالم
که اینجا جونی در خاک دارم
دلم از غصه در خون تپیده
گلم در بستر خاک آرمیده
نداند تلخی ایام هجران
مگر آنانکه زین شربت چشیده
فلک بر سینه ام داغی کشیده
نبیند هر که مانندش ندیده
از این دنیا جوانم رفت ناکام
که او بود صاحب خلق حمیده
ببار از نرگس شهلای مستم
چو ابر نو بهاران تا که هستم
عصای دست من افتاد و بشکست
ز دنیا رشته ی اّلفت گسستم
خانم بهروزی
در سوگ پدرفارسی
ای خالق من تاج سرم رفته ز دستم
صبرم بده نیکو پدرم رفته ز دستم
بابا گهری بود که نشناخته بودم
صد حیف که زیبا گهرم رفته ز دستم
روزم شده بی روی پدر همچو شب تار
دردا که ضیاء بَصَرم رفته زِ دستم
در سخت ترین روز بُدش قوّت قلبم
یک یاور نیکو سِیَرم رفته زِ دستم
با همت و بود گشودم پَروبالی
محزون وِیَم بال و پرم رفته ز دستم
نالم چو نِیو باز به صد ناله بگویم
من دیده ترم چون پدرم رفته ز دستم
خانم بهروزی
در عزای پدر و مادر
فلک گرید به حال من که اکنون
دوماتم کرده زارو دل غمینم
زداغ مادرو وز داغ بابا
غبار غم نشسته بر جبینم
زهجر مادرو اندوه بابا
به صد آه و فغان اندوهگینم
خیالش را نمیکردم من زار
به سوگ مادر و بابا نشینم
خانم بهروزی
اوخشاما در فراق پدر
فراقون جاودان قالدی
قلبیمیز فغان قالدی
عزیزلروندن آیریلدون
عکسون بیزه نشان قالدی
😭😭😭😭😭
عمرونده چوخ چالیشدون
چراغ کیمی آلیشدون
ائللروندن ال چکوب
تپراقلارا قاریشدون
😭😭😭😭😭
درد ئولدورر آدامی
یوخ عمرلر دوامی
الدی فلک الیمدن
زحمت چکن آتامی
😭😭😭😭😭😭
اورگیمده یارام وار
ده گوروم نه چارام وار
سنی دییب گلمیشم بابا
سنسیز منیم هارام وار
😭😭😭😭
گلرم اوزوم اوسته
دورارام سوزوم اوسته
بیرده بیزه قوناق گلسون
ساخلارام گوزوم اوسته
خانم بهروزی
اوخشاما فراق پدر
آتاسی اولانلار قدرینی بیلین
یامان آغیریمیش آتاسیز دونیا
اونا سجده قیلین اونا باش اگین
یامان آغیریمیش آتاسیز دونیا
یارالیام یارالیام
بابام الوب عزالیام
بابا اوین صفاسیدی
بابا اوین چراغیدی
دردیمه درمان،ای بابا
آدوه قربان،ای بابا
*
روح روانیم بابا
جسمیده جانیم بابا
آچ او قرا گوزلرین
شیرین زبانیم بابا
***
غم لباسین سویمارام
آغلاماقدان دویمارام
سنین داغن گورمشم
گجه گوندوز آغلارام
خانم بهروزی
گوزمون نوری آتا،ترک ائلدون دنیانی
ایلسون الله اوزی قبر ائووی نورانی
قورولوب مجلس ماتم سنه چوخ عزتیلن
گلدی مومنلر اولوب مجلسیمیزعرفانی
ذکر ائدور دیل دوداقیم قادرالرحمانی
سن ئولن لحظه چراغیم ائله بیل اولدی خموش
داخی گورمز بیری خندان آتا بو نالانی
سن گوزل جاه وجلالیله گئدوسن قبره
گون قباقینده قالوب کرب وبلا سلطانی
خانم بهروزی
شعرترکی درفراق پدر
گیر قراسین اولار خونجگر آتاسی ئولن
دوتار عزاتوکر اشک بصر آتاسی ئولن
آلار کنارینی اقوام ویارو یلداشی
شرار غمده یانارسربه سر آتاسی ئولن
جنازه نی آپارالار جلالیلن قبره
زمان دفنده اشکین توکر آتاسی ئولن
قرارورسمیدی اسلامیده امام زمان
قاپی آچار گلن اشخاصه هر آتاسی ئولن
گلن تسلی ویررقلب زارین اینجیتمز
اورکدن اینجیدی چوخ بیر نفر آتاسی ئولن
امام زین العبا جدیوی آقا دیورم
قالار اوتون آراسندا مگر آتاسی ئولن
حسین جنازه سی اوچ گون قالب قوری یرده
گدوبدی جبریله شامه آتاسی ئولن
نه قویدیلارقویاقبره نه قویدیلاردوتایاس
گدنده سالدی منادن گذر آتاسی ئولن
باخوب دئدی بابا باشسیز جنازوه قربان
ائدرفغان سنه شام وسحر آتاسی ئولن
دیارکوفیه من عازمم خداحافظ
اسیر دشمن اولوبدور گدر آتاسی ئولن
گلوب ئوزوم قویارام قبره جسم اطهریوی
یاتار سینونده سوسوزصود امر آتاسی ئولن
التماس دعا خانم بهروزی
4_5791961650051418219.mp3
3.08M
◍⃟🖤🔘☆҉‿➹⁀☆ ҉ ◍⃟🔘🖤
◍⃟🖤🔘☆҉‿➹⁀☆ ҉ ◍⃟🔘🖤
﷽
#ختم_مادر_یا_پدر
#سوم _هفتم
#درسه_سبک _اول_روضه
#سبک_دوم_علی_شیر_خدا
#سبک_سوم_گلی گم
کرده ام_می جوییم_او_را
#سبک چهارم_ یاران_چه
#غریبانه_رفتن
#سه روزه مادرم در خاک خفته
درود زندگی را زود گفته
سه روزه ای خدا مادر ندارم
سه روزه سایه اش بر سر ندارم
سه روزه گشته پرپر لاله ی من
رود بر آسمانها ناله ی من
سه روزه اشک غم قوت و غذایم
نمانده غیر درد و غم برایم
سه روزه دیده ام باشد براهش
دلم گردیده مشتاق نگاهش
سه روزه رشتهٔ صبرم گسسته
براهش دختر زارش نشسته
سه روزه از فراغش دل کبابم
نمی گوید دگر مادر جوابم
بیا مادر بدر مانده نگاهم
تویی در زندگی پشت و پناهم
عزای مادری والاست امروز
پریشان خاطر شیدا است امروز
🎧#مداح_استادحاج_پیرزاده🎤
#پیشنهاد_دانلود👌
#التماس دعای فرج
4_5877518240401328434.ogg
2.13M
◍⃟🔳🔘☆҉‿➹⁀☆ ҉ ◍⃟🔘🔳
◍⃟🔳🔘☆҉‿➹⁀☆ ҉ ◍⃟🔘🔳
﷽
#ختم_مادر🌴🌴🌴
#روضه
#در_آواز_دشتی
#و_گریز😭😭
#ادامه_گریز_روضه_زهرا(س)😭
مرا بنگر به حال زار مادر🌱
ببین روزم چو شام تار مادر🌾
مرا افروخت بر دل چرخ از کین🍃
زفقدانت شرار نام مادر🌴
تو بودی هستیم باهستی تو 🍂
زبعد تو ندارم کار مادر🌱
تو بودی مونس یارم به هرغم🌱
شدم از بعد تو بی یار مادر🌱
مرا نه مه به روی خود کشیدی🌱
به زجر و سختی بسیار مادر🌱
چو پادر عالم هستی نهادم
تورا شد اول آزار مادر
هزاران درد و غم گر در دلت بود
نمی کردی به من اظهار مادر
تو بودی آن پرستار وفادار
که جان کردی به من ایثار مادر
دعای خیر کن برجان ثابت
که دارد حالتی افکار مادر
#بیاد_همه_مادران_آسمانی😭☘
🎤#مداح_اهلبیت(ع)
🎧#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
#اجرای_سبک
بنام خدا
پندیات
سرودهٔ فارسی و ترکی با محوریت گردش ایام و.....
"" "" ""
باز هم پنج شنبه آمد بیت الاحزان شد دلم
خیمه زد آلام و محنت بر سرای منزلم
ناخود آگاه شد سرشکم جاری از چشمان من
سوخت از اندوه وغم غصه سراسر جان من
خاطرات تلخ وشیرین صف کشیدند دربرم
بر گرفت آتش ز آه دلخراشم پیکرم
دم به دم در خلوت خود پرسم از خود این سوال
حاصل عمرم چه بوده بعد پنجاه و سه سال
با تأمل می کنم بر دفتر خود یک نگاه
می برم پی بر هزاز و یک خطا و اشتباه
کاش بودم در جوانی چون میان سالی صبور
می نمودم دوری از خودبینی و کبر وغرور
کاش نبودم خام و ناپخته در ایام شباب
طی نمی کردم مسیر زندگی را با شتاب
کاش نبودم این همه غافل ز حال دوستان
بیشتر سر می زدم من بر سرای سردشان
تا نفس داریم عزیزان هم نفس بودن روا ست
آب پاشیدن به سنگ قبر فعلی نارواست
تاکه در قید حیاتیم قدردان بودن خوش است
باخبر از حال هم در آنزمان بودن خوش است
قبل مردن با زبعدمرگ حسابش ماسوا ست
یادهم بودن عزیزان قبل مردن دل رباست
آنکه از دنیا رود دستش به جایی بند نیست
مایهٔ آرامش او گریه یا لبخند نیست
هر که اعمالش نکو باشد سرایش ایمن است
قبر تار و تیره اش هر لحظه هرآن روشن است
مرگ دیر یا اینکه زود آید سراغ مردو زن
قسمت شاه و گدا باشد ز دنیا یک کفن
الغرض در زندگانی مهر ورزی دلرباست
بهتر از صد فاتحه یا ختم قرآن و دعاست
فاخرم نی که وصیت بلکه خواهش می کنم
چند بیتی را به ترکی من سرایش می کنم
دیرلیکده سوروشون یاخشی یامان حالیمی سیز
قویمایون خاموش اولا کوکب اقبالیمی سیز
من اولندن سوراهئچ فایداسی یوخ آغلاما غین
قبریم اوستونده گلوب سینوزی هئی داغلاما غین
آند اولا آلاها راضی دگولم وای دیه سوز
اوزادیب ساقالوزی یا قره کوینک گیه سوز
دیرلیکده منه گر باش ووراسوز خوشدی منه
غم چاغیمدا منی گر یوخلویاسوز خوشدی منه
بیری اولجاق اونون اطرافینی؛ مرد و زن آلور
خوان احسان آچیلورهامی اونی یاده سالور
دیری واختا داخی قارداش باجی سون سسلموری
قارداش اوز قارداشینی صدقیله دای ایستموری
الغرض گردش دوران دولانور سرعتیلن
گئدوری پیر و جوان قبر اوونه نوبتیلن
سیز گلون سنت دیرینه نی برباد ائلیون
تا گله پیک اجل بیر بیروزی یاد ائلیون
فاخرم ایستیورم ایمدی منه یار اولاسوز
دیری واختیمدا منه مونس و غمخوار اولاسوز
ایمدی دلشادم اگر یا کی غمیمم چوخدی منیم
توپراق آلتیندا سیزه هئچ نیازیم یوخدی منیم
گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی
شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)
http://eiaa.cm/mo1346
📍لینک کانال اشعار در "تلگرام"👆🏻
•┈┈••✾🍃🌼🍃✾••┈┈•
https://t.me/mslm_fakher
📍لینک کانال "ایتـا" 👆🏻
بنام خدا
پندیات
در مقام بی وفائی دنیا
"" "" "" "
گینه پنج شنبه گلدی اورک لر پارچالاندی
گئدنلر یاده دوشدی غم اوسته غم قالاندی
بوتون قبرستان اهلین سراسر یاده سال دوخ
بونی بیلدوخ بو دونیا یالانداندا یالاندی
فلک چوخ داش اورکدی یوخ اوندا ذره انصاف
تامام دارو نداری فلک الدن آلاندی
بشر سیندیر غروری قوجا یا گر جاوان سان
خیال ائتمه کی بیر کس بو دنیاده قالاندی
بو دنیا بیر بولاخدی بیری دویموب سویون دان
گلربیرگون گوررسن دوری چشمه بولاندی
اوگون یوخ قاچماغا یول و یا کی راه چاره
گوررسن اوندا بیرآن نئجه گوزلر سولاندی
اودم یوخ وقت جبران داخی سون لحظه لردی
تازا اوندا بیلرسن بوتون گول لر سولاندی
دیری واختوندا فاخر اماندی غفلت ائتمه
بونی بیل غافل اولسون ایکی دونیان تالاندی
نه خوش نظمه چکوبدی بونی استاد دوران
بشردن بو جهاندا فقط بیر آد قالاندی
"" "" ""
گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی
شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)
http://eiaa.cm/mo1346
📍لینک کانال اشعار در ایتا و "تلگرام"
•┈┈••✾🍃🌼🍃✾••┈┈•
https://t.me/mslm_fakher
۰
.
درداغ دختر
از دست داده
گریز دوم به روضه فرزند -( گریز به روضه ی حضرت رقیه(س) برای فرزند دختر )
*
آی پدر و مادر دختر از دست داده، دختر برکت زندگی و شیرینیه زندگیه، می گن دختر غمخوار باباشه، خدا نکنه برای باباش مشکلی پیش بیاد دخترش از همه نگران تره برای باباش، آخه می گن دختر بابائیه، همین طور اگر برای دختر هم مشکلی پیش بیاد بابا برای برطرف کردن مشکل دخترش خودش رو به آب و آتیش می زنه، اگر خدای نکرده دختر شما از یه بلندی به زمین بیفته و شما شاهد ماجرا باشی چکار می کنی؟! بمیرم کربلا سر امام حسین به روی نیزه و مشاهده کرد که رقیه از روی ناقه ای به زمین...
نقل شده شبی رقیه از روی ناقه به زمین افتاد یک دختر سه ساله آن هم نیمه ی شب ناخودآگاه از روی شتر به زمین بخورد، خدا می داند؟ آیا این دختر دیگر توان راه رفتن را داشته باشد یا...؟
و از آن شبی که از روی ناقه افتاد دختر بچه های دیگر و گاهی زینب به او کمک می کردند تا راه برود . همه ی بدن رقیه درد می کرد. این طفل سه ساله را پس از گرسنگی و تشنگی چه منزل سوار بر ناقه و گاهی پیام تا شام آوردند.
رقیه در خرابه شبی سر از خواب برداشت، آنقدر گریه کرد و پدر را طلب کرد که صدای گریه اش به گوش یزید ملعون رسید؛ دستور داد سر بریده ی پدرش را برایش ببرید، سر بریده ی امام حسین را برای رقیه آوردند، دو دست کوچکش را به صورت پدر گذاشت، سر را برداشت، به سینه چسباند و با اشک و با سوز و گداز با سر بریده ی پدر سخن گفت:
« یا ابتاه ! من الذی خضبک بدمائک؟ »
یا ابتاه ! من الذی قطع وریدیک؟
یا ابتاه ! من الذی ایتمنی علی صغر سنی؟
یا ابتاه ! من للیتیمه حتّی تکبر...؟
یا ابتاه ! لیتنی توسدت التراب و لا اری شیبک مخضباً بالدماء »
یعنی: « ای پدر جان! چه کسی تو را به خونت رنگین کرد؟
ای پدر جان ! چه کسی رگ های گردنت را برید؟
ای پدر جان ! چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟
ای پدر جان ! دختر بی پدر به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود؟
ای پدر جان ! کاش نابینا بودم تا این منظره را نمی دیدم.
ای پدر جان ! کاش خاک را بالش زیر سر قرار می دادم، ولی محاسن تو را خضاب شده به خون نمی دیدم.»
با سر بریده مشغول سخن گفتن بود که ناگهان دیدند همین طور که دارد حرف می زند و سر بابا در دامن رقیه است صدای یتیم حسین ضعیف تر شد و کم کم دیدند صدای دختر نمی آید.اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
بنام خدا
پندیات
در مقام بی وفائی دنیا
"" "" "" "
گینه پنج شنبه گلدی اورک لر پارچالاندی
گئدنلر یاده دوشدی غم اوسته غم قالاندی
بوتون قبرستان اهلین سراسر یاده سال دوخ
بونی بیلدوخ بو دونیا یالانداندا یالاندی
فلک چوخ داش اورکدی یوخ اوندا ذره انصاف
تامام دارو نداری فلک الدن آلاندی
بشر سیندیر غروری قوجا یا گر جاوان سان
خیال ائتمه کی بیر کس بو دنیاده قالاندی
بو دنیا بیر بولاخدی بیری دویموب سویون دان
گلربیرگون گوررسن دوری چشمه بولاندی
اوگون یوخ قاچماغا یول و یا کی راه چاره
گوررسن اوندا بیرآن نئجه گوزلر سولاندی
اودم یوخ وقت جبران داخی سون لحظه لردی
تازا اوندا بیلرسن بوتون گول لر سولاندی
دیری واختوندا فاخر اماندی غفلت ائتمه
بونی بیل غافل اولسون ایکی دونیان تالاندی
نه خوش نظمه چکوبدی بونی استاد دوران
بشردن بو جهاندا فقط بیر آد قالاندی
"" "" ""
گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی
شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)
http://eiaa.cm/mo1346
📍لینک کانال اشعار در ایتا و "تلگرام"
•┈┈••✾🍃🌼🍃✾••┈┈•
https://t.me/mslm_fakher
۰
پندیات ترکی
اوخشاما
برای پدر و مادری که فرزند ندارند
دان اولدوزون اولمادی
سینه سوزون اولمادی
دردون بیزی یاندیردی
سنون قیزون اولمادی
چمنده گُل سولماسا
شاخدا وروب یولماسا
آنا یانقلی ئولر
اگر قیزی اولماسا
اِللر اورک داغلاسون
عزاسینی ساخلاسون
قیز عوضینده نیلک
باجیلاریم آغلاسون
بسم الله الرحمان رحیم
کانال ختم و ترحیم خوانی🎤
اشعار پندیات، روضه، نوحه و...
https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff
کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
#پندیات
ای خفته در جهالت خیز و دمی زخوابت
توغافلی زعمر و کم کم رسد شبابت
ازعمر رفته خویش تو باخبر نگردی
یک دم به حال زارت دیدهٔ تر نگردی
عمر گذشتهٔ ما دوباره بر نگردد
همچو درخت خشکی است دوباره تر نگردد
درس وفا بیاموز جانا تو در زمانه
آخر اسیر مرگی جانا به هر بهانه
هرکس برای عمرش امر قضا نوشتند
پیمانه چون شود پر سِیْرِ فنا نوشتند
شخصی بیافتد ومرگ براو رسد زمانه
وان دیگری مریضی بهرش شود بهانه
یک تن به شهر غربت گیرد اجل رهش را
کس نیست وتا به زانو گیرد دمی سرش را
یک تن به مثل شداد ظلم جفا نماید
یک تن به مثل حاتم بر خلق وفا نماید
شخصی به مثل قارون گنجش تمام دین شد
بر حکم عدل خالق بلعیده در زمین شد
شخصی به مثل شداد سازد بهشت دنیا
وان دیگری چو میثم با آن سرشت زیبا
سرمیدهد سر دار تا سر به بند نباشد
از ظالمان عصرش در قید بند نباشد
یک تن چوشمر ملعون بر عالمی جفا کرد
همچو حسین زهرا سر از قفا جدا کرد
شانزده سفر پیاده اعمال حج بپا کرد
یک عمر عبادت خویش بهر هوس فنا کرد
گفتم از این موارد هوشیارتر بمانی
تا دست خالی موکب در این سفر مرانی
جانا روی به جائی که یار و یاورت نیست
هوشیار شو مگر که مرگ بر تو باورت نیست
آمادهٔ سفر باش قبل از رسیدن مرگ
عصیان وهم پلیدی ای جان من بکن ترک
از شعرت ای (صفا) گر یک تن زخواب خیزد
بهرِ جزایت حیدر از کوثر آب ریزد
بسم الله الرحمان رحیم
کانال ختم و ترحیم خوانی🎤
اشعار پندیات، روضه، نوحه و...
https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff
کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
بنام خدا
#پندیات
#سرودهٔ فارسی و ترکی با محوریت
گردش ایام و.....
"" "" ""
باز هم پنج شنبه آمد بیت الاحزان شد دلم
خیمه زد آلام و محنت بر سرای منزلم
ناخود آگاه شد سرشکم جاری از چشمان من
سوخت از اندوه وغم غصه سراسر جان من
خاطرات تلخ وشیرین صف کشیدند دربرم
بر گرفت آتش ز آه دلخراشم پیکرم
دم به دم در خلوت خود پرسم از خود این سوال
حاصل عمرم چه بوده بعد پنجاه و سه سال
با تأمل می کنم بر دفتر خود یک نگاه
می برم پی بر هزاز و یک خطا و اشتباه
کاش بودم در جوانی چون میان سالی صبور
می نمودم دوری از خودبینی و کبر وغرور
کاش نبودم خام و ناپخته در ایام شباب
طی نمی کردم مسیر زندگی را با شتاب
کاش نبودم این همه غافل ز حال دوستان
بیشتر سر می زدم من بر سرای سردشان
تا نفس داریم عزیزان هم نفس بودن روا ست
آب پاشیدن به سنگ قبر فعلی نارواست
تاکه در قید حیاتیم قدردان بودن خوش است
باخبر از حال هم در آنزمان بودن خوش است
قبل مردن با زبعدمرگ حسابش ماسوا ست
یادهم بودن عزیزان قبل مردن دل رباست
آنکه از دنیا رود دستش به جایی بند نیست
مایهٔ آرامش او گریه یا لبخند نیست
هر که اعمالش نکو باشد سرایش ایمن است
قبر تار و تیره اش هر لحظه هرآن روشن است
مرگ دیر یا اینکه زود آید سراغ مردو زن
قسمت شاه و گدا باشد ز دنیا یک کفن
الغرض در زندگانی مهر ورزی دلرباست
بهتر از صد فاتحه یا ختم قرآن و دعاست
فاخرم نی که وصیت بلکه خواهش می کنم
چند بیتی را به ترکی من سرایش می کنم
دیرلیکده سوروشون یاخشی یامان حالیمی سیز
قویمایون خاموش اولا کوکب اقبالیمی سیز
من اولندن سوراهئچ فایداسی یوخ آغلاما غین
قبریم اوستونده گلوب سینوزی هئی داغلاما غین
آند اولا آلاها راضی دگولم وای دیه سوز
اوزادیب ساقالوزی یا قره کوینک گیه سوز
دیرلیکده منه گر باش ووراسوز خوشدی منه
غم چاغیمدا منی گر یوخلویاسوز خوشدی منه
بیری اولجاق اونون اطرافینی؛ مرد و زن آلور
خوان احسان آچیلورهامی اونی یاده سالور
دیری واختا داخی قارداش باجی سون سسلموری
قارداش اوز قارداشینی صدقیله دای ایستموری
الغرض گردش دوران دولانور سرعتیلن
گئدوری پیر و جوان قبر اوونه نوبتیلن
سیز گلون سنت دیرینه نی برباد ائلیون
تا گله پیک اجل بیر بیروزی یاد ائلیون
فاخرم ایستیورم ایمدی منه یار اولاسوز
دیری واختیمدا منه مونس و غمخوار اولاسوز
ایمدی دلشادم اگر یا کی غمیمم چوخدی منیم
توپراق آلتیندا سیزه هئچ نیازیم یوخدی منیم
✍#شاعر : مسلم فرتوت (فاخر)
🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘
#دو_بیتی_ختم_جوان
مرا از داغ تو بشکسته بالی ست
ندانی در دل از داغت چه حالی ست
جوان بودی گل پرپر شدی تو
عزیزم جای تو در خانه خالی ست
🌷🌷🌷🌷🌷
گریبان از غمت صد چاک کردم
زدیده اشک ماتم پاک کردم
منم آن باغبانی کز سردرد
بدست خود گلم در خاک کردم
🌷🌷🌷🌷🌷
گل زیبای من نشکفته پژمرد
اجل با خود تمام هستیم برد
ز داغ آن گل رعنای باغم
امید و آرزو در سینه ام مرد
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#داغ_جوان
#از_زبان_پدر_و_مادر
#وصف_جوان
گل سرخم گل زیباترینم
تورفتی ورخ تورونبینم
کجایی ای امیدوآرزویم
کشیدی پرعصای زنگی ام
امیدم بودکه درایام پیری
عصاباشی ودستم رابگیری
ندانستم ازاین دنیای فانی
عزیزم نورچشمم خیرندیدی
پریشونم پریشونم چوگریون
تورفتی وپدرزاروپریشون
تورفتی مادرت گریان ومحزون
سرقبرتوآیندبادلی خون
گذارندسربه روی قبرت ای داد
کنندناله به صدآه و به فریاد
الهی هیچ پدرمادری داغه اولادنبینه.داغه اولادکمرپدرومادرومیشکنه.حتماتواقوام دوستان.یکی رومیبینیدکه سرزنده وبلندوالاباشه.ولی بعدچندوقت اونومیبینید.ازدوستان میپرسید.فلانی روامروزدیدم.چه قدپیروشکسته شده.بهت میگن مگه نمیدونی آخه داغه جوون دیده
😭😭😭
داغ جوون ازهمه داغهاسراست
آفت جان پدرومادراست
داغه جوان یک شبه پیرت کند
شبیه صدساله زمین گیرت کند
اونی که داغه جوون ببینه.دوجادلش هوای جوونشومیکنه.یکی تنگ غروب.موقعی که میره ازخونه بیرون هم سن وسالهاودوستهاورفیقهای جوونشومیبینه.یکی هم جاییکه که اون همسن وسال ودوست ورفیق پسرش شب عروسیش باشه...اونجادیگه طاقت نداره
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
#جوان
#داغ//جوان//هفتم
الهی هیچ کسِ جوون نمیره/ خدا این داغ چه سخته
این تیر هیچ کسِ دل نشون نعیره/
داغ جوون پرو ومار ره کنده پیر/
وشونه دس وپه ره کنده زنجیر/
شوی همدم دیگه بونه نواجش/
ماره موری بونه زار زارِ خونش/
هرکجه که عزا بواشه بر پا /
ناله سر دنه بمیره ته ننا/
هفت روزه توسه بیمه عزادار/
هرچی برمه کمبه غم نونه کنار /
هفت روزه توسه سر دمبه ناله /
ته بوردی سفر و دل بیه پاره/
نیشت بیمه شه خنه خور بموعه/ پسر ته مار بمیره
خور مرگ مه پسر بموعه/
بتنه بمرده ته خاره ریکا/
لباس سیو دپوش ته بعیر عزا/
اتا بته هنوز جان دارنه برتن/
آی سیو دره وبی حرف و سخن/
مه چش آسمون مه دس به دعا/
چنده ونگ هدامه مه جانِ خدا/
مه پسر جوونه بووه مداوا/
رحم هاکن ته ونه غمدیده ننا/
جانِ خدا پی یر ه زار ره هارش/
دس پینه ، تنه نخوار ره هارش/
اتا عمر بکشیمی زحمت دنیا/
وچه گت هاکردمی بهووه عصا/
آرزو داشتمی داماد بواشه/
حجله دوندیم و دلشاد بواشه/
اجل رحم بر امه زاری نکرده/
خور بیاردنه پسر بمرده/
اون شو تا صواحی چش نشیعه خو/
چتی بخسم که مه روز بیّه شو/
صواحی امبولانس بکرده صدا/
مه پسر در انه در ره کمبه وا/
مه پسرِ تنْ کی دکرده کفن/
کی گته گور بوره ته نازنین تن/
(صفا) وسّه ونه مار آه کشنه/
پی یر برمه برمه قوره اشنه/
✍#قاسم جناتیان قادیکلایی
#داغ_جوان
داغ جوان از همه داغی سر است
آفت جان پدر و مادر است
داغ جوان را نبود مرحمی
آتش آن شعله زند عالمی
داغ جوان سخترین داغهاست
آتش آن شعله زن باغهاست
داغ جوان سخت بود باورش
پیر کند هم پدر و مادرش
داغ جوان زخم جگر میزند
لطمه به آمال پدر میزند
داغ جوان پشت پدر خم کند
داغ جوان عمر پدر کم کند
داغ جوان شب بکند روز را
داغ جوان سوز دهد سوز را
داغ جوان سخترین مشکل است
داغ جوان تا به ابد بر دل است
داغ جوان تیره کند آسمان
داغ جوان ناله و آه و فغان
داغ جوان آه چه داغی بود
آه چه داغ و چه فراقی بود
داغ جوان حکمتو خواست خداست
داغ جوان تا به ابد بی دواست
#جوان
#رباعیات_دشتی
#برای_ختم_جوان
لالا لالا لالا ای مهربونم
لالالالالالا آروم جونم
لالا میگم گلم راحت بخوابی
لالالالا گل شیرین زبونم
لالا لالا لالا ای نازنینم
لالا لالا لالا ای مه جبینم
دلم میخواد از شب تا خود صبح
بیام پیش مزار تو بشینم
لالا لالا لالا ماه شب افروز
شبم با گریه میشه صبح هر روز
دلم از رفتنت آتش گرفته
دلی از غم همه سوز و همه سوز
Ali Zakeri - Nojavane Morde (128).mp3
19.72M
#ختم_جوان
#حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام
بر سر تربت لیلا مبرید نام علی؛ بگذارید نوجوان مرده قراری گیرد…نوجوان مرده خبر از دل لیلا دارد؛ گر بمیرد ز غم مرگ جوان جا دارد!هجده ساله جوان هر که از او کشته شده؛ خبر از درد دل حضرت لیلا دارد…به گمانم نرسد مرگ جوان آسان است؛ هر که خون گریه کند بهر جوان جان دارد!هر که خون گریه کند بهر جوان جا دارد!چون شب جمعه شود مادر هر مرده جوان؛ بر سرقبر جوان ناله و غوغا دارد…هرکه خون گریه کند بهر جوان جا دارد؛ به گمانم نرسد مرگ جوان آسان است!
چون شب جمعه شود مادر هر مرده جوان؛ بر سر قبر جوانش ناله و غوغا دارد…تا نظر بر قد و بالای رسایی کردهام؛ سوختمو از دل ناله ز هجرت کردم!آخرین توشه مه از عمر تو بود و علی اکبر؛ چون ز من آب طلب کردیو من میسوزم…که چرا تشنه لب از سوزو جدا کردم ای بابا…نگشودی لب خود هر که تو را بودسیدم؛ نشنیدم سخنی هرچه صدایت کردم!اندر صف هجران علی اکبر چه قدم زد؛ لیلا زحرم بر سر و سینه ز غم زد…گفت ای پسر من نور ای پسر من بالا گوهر من مادر علی اکبرشب تا به سحر سر گهواره نخفتم
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
بیوجودت ای پدر، مهر و وفا از خانه رفت
قمری شیدای ما، از بام این کاشانه رفت
تا که ما شیدای مهر آن پدر گشتیم، او
دل ز ما برکند و رخ برتافت، چون پروانه رفت
ای فلک با من اگر مهر و وفا داری چرا
مهر تابانم، چنین از جمع ما بیگانه رفت
شادمان بودیم ما در سایهی مهرش ولی
قصه آخر شد، سر آمد دور و این افسانه رفت
گوییا او با خدای خویش پیمان بسته بود
دل برید از ما چنین و بر سر پیمانه رفت
ما همه مشتاق دیدار رخش بودیم و او
رخ ز ما پوشید و این سان، عاشق و مستانه رفت
در شگفتم او چه از حق دید که این سان با شتاب
همچو دانایی که بگریزد ز هر میخانه رفت
شکر لله چون که عمری با خلوص و خیر بود
عاقبت چون سرکشد این باده شکرانه، رفت
تکیهگاه خانهی ما بود اما عاقبت
از میان خانهی ما اُستُن حنانه رفت
همچنان «سیمرغ» زیر سایهی آن دولتش
رنگ و رویی داشتیم، آن دولت فرزانه رفت
سلام ای خفته در خاک جدایی
عزیز جان من مادر کجایی
سلام ای شاهکار آفرینش
سلام ای مادر ای نور خدایی
چه شبهایی که بر بالینم ای یار
نخوابیدی و کردی لای لایی
کجایی مادر غم پرور من (ما)
چرا از تونمی آید صدایی
قرار جان ما برگرد مادر
ندارد خانه بی رویت صفایی
دلم بیمار عشق روی ماهت
نمیخواهم به جز رویت دوایی
سه چند روز است مادر رفته ای تو
فغان و ناله از این بینوایی
شروه دشتی در مرگ برادر »
عمری را زحمت ● بیجا کشیدم … !!
ای دلم دیوانه و دیوونه تر شد … !!
خراب و کهنه و ● پوسیده تر شد … !!
روزگار ای گلی گم کرده ام میجویم او را … !!
به هر گل میرسم میبویم اورا … !!
گل من یک ● نشانی در بغل داشت … !!
وای گلم پیراهن کهنه ● به تن داشت … !!
هفت هشت روزه که بوی گل نیومد … !!
صدای نغمه ● داداش نیومد … !!
برید از باغبون گل بپرسید