آیا از باشگاه خود راضی هستید؟ آیا باشگاه تان خوب است؟ باشگاه نقش محوری در توسعه کاراته شما دارد به همین دلیل از اهمیت بالایی برخوردار است. اما متاسفانه همه باشگاه ها مناسب و خوب نیستند.
در ادامه این مقاله از سایت ژیار آنلاین قصد دارم لیستی از نشانه هایی که باعث می شوند باشگاه شما خوب باشد را برای شما بازگو کنیم. هر کدام از این نشانه ها را با باشگاه خود مقایسه کنید تا در نهایت بتوانید به پاسخ این سوال که آیا باشگاه تان مناسب است یا نه برسید.
1- سنسی به طور فعال هر روز آموزش می دهد.
2- هر زمان که باشگاه را ترک می کنید احساس لذت و موفقیت می کنید.
3- هنرجویان با هم رقابت نمی کنند، هر کدام توانمندی های خاص خود را دارند.
4- کمربند سیاه فقط یک کمربند نیست، بلکه نشانه ای از بلوغ، مهارت و تعهد نیز می باشد.
5- سنسی سلامتی شما را در اولویت قرار می دهد.
6- مفاهیم سنتی و ایده ها با روش های آموزشی مدرن ترکیب شده اند.
7- دانش آموزان فروتن بوده و مشتاق یادیگری هستند.
8- سنسی فروتن بوده مشتاق یاد دادن است.
9- ورزش کاراته و کاراته سنتی به طور جداگانه آموزش داده می شوند و تفاوت ها و شباهت های آن دو برایتان قابل درک است.
10- شما فقط یک هنرجو نیستید، شما یک اسم دارید و به شما توجه می شود.
11- شور و اشتیاق
12- شما نه تنها بر روی بدن خود کار می کنید بلکه بر روی روح و روان، استحکام، نگرش و شخصیت خود نیز تمرکز می کنید.
13- جنسیت مهم نیست.
14- نحوه افزایش اعتماد به نفس در توانایی های تان برای دفاع از خود در وضعیت زندگی واقعی (نه تنها در باشگاه) به شما آموزش داده می شود.
15- کلاس بچه ها وجود دارد اما مهد کودک نیست. بچه های به صورت منظم آموزش داده می شوند تا زیرساخت مناسب برای آینده را فراهم کنند.
16- باشگاه تمیز و بهداشتی است. آینه ها بدون لکه هستند.
17- هدف از انجام دادن هر تمرینی به ضوح برای همه قابل درک است.
18- شما به صورت منظم از لوازم ورزشی مانند بیضه بند، ضربه گیر سینه، پد تمرکز، کیسه های بوکس و یا ماکیوارا برای آموزش ضربه استفاده می کنند. فقط در هوا مشت و لگد نمی زنید.
19- در بعضی از فرم ها، تمرینات قدرتی نیز گنجانده می شوند.
20- در بعضی از فرم ها، تمرینات حرکتی نیز گنجانده می شوند.
21- در بعضی از فرم ها، تمرینات انعطاف پذیری نیز گنجانده می شوند.
22- مهم نیست که شما کاراته را برای سلامتی، دفاع از خود یا شرکت در مسابقات یاد می گیرید. همه این ها به یک اندازه معتبر هستند.
23- بونکای
24- سنسی تان آنچه را که به آن نیازمند هستید به شما آموزش می دهند نه آنچه را که از او بخواهید.
25- سنسی تان برای برقراری نظم و انظبات هرگز بر سر دانش اموزان فریاد و جیغ نمی کشد.
26- تمرینات سخت است، اما همه لبخند می زنند زیرا از انجام دادن آنها لذت می برند.
27- سنسی باید یک مثال زنده و الهام بخش برای دانش آموزان هم در باشگاه و هم در بیرون از باشگاه باشد.
28- دوستی هنرجویان با هم به بیرون از باشگاه هم انتقال داده می شود.
29- درجه کمربند شما به اندازه درجه زحمت و تلاش تان اهمیت ندارد.
30- پرسش ها بسیار باعث پیشرفت می شوند.
31- همه می دانند که چه وقت باید ساکت شوند و چه وقت تمرین کنند.
32- تمرینات را بر اساس توانایی و طبیعت خود انجام می دهید.
33- همیشه به مربی و دیگر دانش اموزان احترام می گذارید و این احترام متقابل است.
34- جایزه ها خوب هستند اما فوق العاده مهم نیستند.
35- کف چوبی چیز خوبی است و چندان بد نیست.
36- اشتباهات این نکته را اثبات می کنند که شما در حال تلاش کردن هستید.
37- تفسیر افسانه ای شاعر ژاپنی ماتسوئو باشو (1644-1694): هدف از آموزش این نیست که کور کورانه به دنبال استادان قدیمی برویم بلکه باید به دنبال چیزی باشیم که آنها در راهش بودند.
38- سنسی تان دارای مدارک و گواهینامه مربی گری معتبری می باشد.
39- کیفیت مهم تر از کمیت است، عمق بر وسعت ارجحیت دارد.
40- داشتن روحیه تیمی. هیچ کس نباید تنها گذاشته شود.
41- داشتن خلاقیت و افکار آزاد تشویق می شود.
42- شما گاهی اوقات عرق، گریه یا خونریزی می کنید. گاهی اوقات هر سه.
43- شکست خوب است، واگذار کردن بد است.
44- سن فقط یک عدد است. 20 ساله ها به 50 ساله ها خوش آمد می گویند.
45- مربی تان دوست دارد بهتر از او باشید.
46- توضیحات تکنیک ها همیشه بر اساس اصول جهانی هستند.
47- اگر باشگاه نیاز به نوسازی داشته باشد همه کمک می کنند.
48- شما مجاز به شرکت در مسابقات باز و سمینارها هستید.
49- شما می توانید هر برندی که می خواهید را بپوشید.
50- نه تنها جنبه های فنی کاراته بلکه تاریخ کامل، فرهنگ و فلسفه آن نیز آموزش داده می شود.
51- اگر مریض یا مصدوم شوید استاد تان به شما خواهد گفت که چگونه خود را ریکاوری کنید. زیاد سخت نمی گیرد.
52- از تازه وارد ها استقبال می شود.
53- شما در باشگاه چیزی را اثبات نمی کنید بلکه چیزی را بهبود
می دهید.
54- تمرینات ذهنی و تجسمی به صورت عملی انجام می شوند.
55- داشتن کمربند سیاه به منزله داشتن مجوز برای مربی گری نیست، بلکه باید در دوره خاص شرکت کنید.
56- نه تنها آن درس ها را برای باشگاه یاد می گیرید، بلکه در زندگی نیز می توانید آنها را بکار ببندید.
57- هر زمان که دوست داشتید می توانید باشگاه را ترک کنید، قرارداد یا پیش پرداختی وجود ندارد.
58- مربی به طور مساوی به همه توجه می کند.
آیا چیزی را به یاد آوردید؟ باشگاه شما چگونه است؟ می توانید خصوصیات آن را در قسمت زیر برای ما ارسال کنید.
اویاما، مردی که برای اولین بار گاو وحشی را شکست داد 13 پند کهن برای شما دارد
سوسای اویاما؛ کاراته کار کره ای الاصل که از کودکی در ژاپن بزرگ شد.
بسیاری، او را بزرگترین رزمی کار سده های اخیر می دانند؛ کسی که توانسته است سیصد نفر را یک تنه، شکست دهد؛ آن هم سیصد تن از شاگردان خودش که همگی، کاراته کار بوده اند. کلاً آدم عجیبی بوده است این رزمی کار؛ اویاما به شدت هم به اخلاقیات و ادب و احترام به بزرگترها و عدم سوء استفاده از قدرتی که رزمی کاران داشته اند، تأکید می کرده است.
اویاما از کودکی در رشته های ورزشی مختلفی کار کرد تا این که سرانجام، کیوکوشین را ابداع نمود؛
روشی از مبارزه که برخی، آن را بهترین و قدرتمندترین می دانند. خود وی در کتاب هایش، مدعی شده است که هر جنبده ای را که صدای نفسش را بتواند از سه متری بشنود، می تواند شکست بدهد. اگر فرصتی دست داد، درباره اویاما بیشتر بخوانید؛ به دردتان می خورد.
و اما حالا که سال شروع شده است، برای این این سیزده روز تعطیلات شما، سیزده درس ارزشمند از سوسای اویاما، رزمی کار بزرگ را کنار گذاشته ایم تا هر روزتان، با یک درس ارزشمند از بزرگترین رزمی کار سده های اخیر، سپری شود.
خود اویاما معتقد بود که حتی مبارزاتش با گاوهای وحشی و کشتن آنها (فیلم موجود هست !) صرفاً برای نشان دادن توانایی های انسان و حد و مرز آن بوده و نشان دادن این که با تمرینات مستمر، می توان قوی ترین شد؛ پس شاید شما هم با این آموزه ها، بتوانید به آخرین حد و مرز توانمندی های خودتان برسید.
عبور از هر مانع، شما را قوی تر می کند.
درسی که می توان گرفت:
چرا عبور از هر مانعی، شما را قوی تر می کند؟
چون شما برای رفع این مانع، نیاز به مهارت و شخصیتی پیدا می کنید که تا پیش از این، آن را نداشتید. هر گاه که این مانع بزرگتر و مهمتر شود، شخصیت و مهارت شما نیز عظیم تر خواهد شد.
به روایت برایان تریسی، اساساً تمدن های عظیم بشری، بدین سبب به وجود آمده اند:
گروهی کوچک، مشکلی کوچک برایش پیش آمده. حلش کرده اند. توانمندی آنها بزرگتر شده؛ اما لاجرم مشکل و مانع بعدی هم بزرگتر شده. آن را هم حل کرده اند.
همین طور که بزرگتر شده اند، موانع هم بزرگتر شده. تا این که چشم باز کرده اند و دیده اند که مشکلاتی، در حد و اندازه جهانی دارند؛ و لاجرم، توانمندی و شخصیتی در حد جهانی. از این پس، یک مانع و مشکل را، یک مانع و مشکل نبینید؛ بلکه آن را فرصتی برای افزایش توانمندی خود ببینید. پس کی می خواهید برای افزایش توانایی خودتان تمرین کنید؟ همین فرصت ها، بهترین بهانه اند.
اوياما در طول زندگي همواره بدنبال جنبههاي مطلق بود كه هم به زندگي انسان تكامل ببخشيد و هم نيروي جسماني را تقويت كند بر اين اساس نظريهاي پايه گذاري كرد كه در آن انسان از طريق برخي از تمرينات ميتواند هر نوع مرز و محدوديتي را درنوردد و ميتواند با تلاشهاي مستمر و بيشائبه اين مرزها را كشف كرده و به اسرار آن پي ببرد
يكي از سؤالات مهمي كه ذهن اوياما را سالها به خود مشغول كرده بود مقايسه انسان و حيوان در مبارزه بود او ميخواست دريابد آيا انسان با تمرينات مستمر و فراوان قادر است بر يك حيوان پيروز شود. بر اين اساس او تصميم گرفت جامعه را ترك كند و به زندگي پر رياضت و در انزوا در بالاي كوه (كيوسومي) بپردازد. در اين اثناء برخي از دوستانش سعي ميكردند كه او را از رفت به كوه و صرف اين همه انرژي براي انجام تمرينات دفاع شخصي و كاراته منصرف كنند، چون آنها معتقد بودند كه پس از همه تمرينات بدني، انسان حتي نميتواند در برابر يك گلوله مقاومت كند و اين كار او را بيهوده ميپنداشتند. اما عدهاي ديگر از دوستانش نيز عقيده داشتند كه در ميان اين همه جمعيت ژاپن بايد حداقل به يك نفر اجازه داده شود كه احمقانه رفتار كند.
اوياما خود ميگويد من با وجود سرزنشها و تحقيرهاي زياد دوستان و اطرافيانم با مجموعهاي از كتابهاي مياتوموساشي (درباره بيوگرافي نيمه افسانهاي استادان قديمي شمشيرزني) و نوشتههاي (اي جي يوشي كارا) و شمشيرها، نيزهها و ظروف به كوهستان رفتم و بعد از دو سال تمرين و تلاش قدرت فوقالعادهاي بدست آوردم.
در ادامه گوشهاي از بعضي تجربيات و تمريناتش را بازگو ميكنيم :
در كوهستان، روز من از ساعت 4 صبح شروع ميشد و از خواب برميخواستم و به سوي بركه آب نزديك كلبهام ميدويدم و پس از شنا و شستشوي خودم در آب دوباره به سمت كلبهام ميدويدم و شروع به نرمش و تمرينات بدني ميكردم و بعد از ظهرها هم تمرينات تخصصي كاراته را انجام ميدادم يكي از اين تمرينات، اين بود كه شاخههاي درخت را ميبستم و ضربات سيكن (مشت) شيوتو (لبه دست) نوكيته (نوك انگشت) و ضربات پا را بر روي آنها انجام ميدادم تا جايي كه بعد از دو سال تمام درختان اطراف كلبهام خشك شده بودند.
غلبه بر نفس و ميل بازگشتن
من حتي يك روز را هم بدون تمرينات طاقتفرسا به سر نميبردم هنگام غروب در مقابل ديوار كلبهام مينشستم و به دايرهاي كه روي آن كشيده بودم، خيره ميشدم بدين ترتيب من به تمركز حواس دست پيدا كردم و به كمك آن افكار مزاحم را از خود دور ميكردم.
بعد از كمي اقامت در كوهستان، نيمه شبها با شنيدن زوزه روباهها احساس غم و تنهائي ميكردم من هنوز جوان بودم و مجبور بودم راهي براي جلوگيري از تمايل بازگشتم به جامعه انساني پيدا كنم. در يك لحظه فكري به نظرم رسيد و يكي از ابروهايم را تراشيدم و هنگامي كه خود را در آب نگاه كردم چهره يك هيولاي زشت را ديدم كه به من خيره مينگريست.
در نتيجه با چنين قيافهاي، حتي اگر هم خيلي مايل بودم، برگشتن به ميان مردم ممكن نبود. سه ماه گذشت تا ابرويم به اندازه طبيعي رشد كرد بنابراين هر سه ماه به سه ماه ابرويم را ميتراشيدم تا در كوهستان باقي بمانم.
پرش از روي گياه كتان
من در جائي خوانده بودم كه استادان قديمي هنرهاي مرموز رزمي، قدرت پرش خود را به وسيله پريدن در طول روز از روي گياه كتان در حال رشد افزايش ميدادند من هم تصميم گرفتم همين عمل را انجام دهم (كتان گياهي است كه سريع رشد ميكند) پس تعدادي كتان در گوشه زميني كه در آن بعضي از سبزيجات مورد احتياجم را پرورش ميدادم كاشتم و روزي سيصد مرتبه از روي آن ميپريدم.
در كاراته بر خلاف پرش طول و يا ارتفاع كه به شخص اجازه دورخيز ميدهد اين اجازه به شخص داده نميشود و بايد از همان جائي كه شخص ايستاده است بطور ثابت و بدون دورخيز مستقيما به بالا بپرد. لازم است توضيح دهم كه يك گياه كتان كه كاملا رشد يافته باشد، در حدود 213 سانتيمتر بلندي دارد و پريدن از روي چنين ارتفاعي، آن هم بطور ثابت و بدون دورخيز غير ممكن است اما سعي و تلاش بسيار من باعث شد كه قدرت پرشم پيشرفت قابل ملاحظهاي پيدا كند.
تلاش من اين بود كه روشي پيدا كنم تا با يك ضربه گاو نر را بكشم
اوياما به عنوان مرد گاوكش شهره عام و خاص است. او با از پاي در آوردن گاوهاي نر با دست خالي مبدل به يك افسانه زنده شده است.
در ادامه، گزارشي از چگونگي ابداع اين عمل را بازگو ميكنيم البته از زبان خود اوياما:
اولين بار كه من با يك گاو نر جنگيدم سال 1950 بود، من با موهاي ژوليده و لباسهاي مندرس از كوهستان (كيوسومي) پايين آمده و براي مهار انرژي زيادي كه داشتم با موقعيت سختي روبهرو بودم در طول راه با مشت به تيرهاي چوبي تلگراف ضربه ميزدم و جاي مشتهايم بر روي آنها باقي ميماند سرانجام براي امتحان قدرت و روشم بر روي حيوانات به كشتارگاه محلي شهرك (تاتهياما) رفتم وقتي
نظرم جسته است كه عده زيادي از مردم جهان با نژادها و مليتهاي مختلف هم داراي يك وجه اشتراك هستند كه تنها با يك كلمه نشان داده ميشود (اوس).
اوياما بيش از 23 كتاب نوشته است. او اولين كتابش را در سال 1958 ميلادي با عنوان "كاراته چيست؟" و دومين كتابش را كه به انجيل كيوكوشين معروف است در سال 1966 ميلادي با عنوان "اين كاراته است" و سومين كتابش را در سال 1970 ميلادي با عنوان "كاراته پيشرفته" و آخرين كتابش را با عنوان "ذن بودو" (تمركز و فهم عميق روح جنگجويي كاراته) در سال 1992 م به جهانيان عرضه كرده تا منزلت كاراته (كيوكوشين) را دريابند.
سوساي اوياما در ارديبهشت ماه 1372 به اتفاق چندتن از شاگردان بنام خود به ايران آمد و با كيوكوشين ايران از نزديك آشنا شد.
او از مسابقات بينالمللي كيوكوشين كه در تهران برگزار شد ديدن نمود و اين افتخاري بود بر تمامي كاراتهكاران سبك كيوكوشين ايران و اين سفر مهم زماني به انجام رسيد كه كشورهاي زيادي از جمله شوروي سابق و آمريكا براي ميزباني از اوياما كه شخصيتي بينالمللي دارد چندين سال بود، در نوبت بودند.
مقررات و نظم حاكم بر سبك كيوكوشين كاراته
از مقررات و نظم حاكم بر اين سبك ميتوان به چند جمله از مواردي مثل لباس يك هنرجو، قوانين و نحوه تمرين و مبارزه، لباس داوران و نحوه داوري اشاره كرد كه در ذيل به طور مختصر شرح ميدهيم.
1- در وحله اول لباس يك هنرجو است كه يك دست سفيد بوده و از نصب آرم و نشان زائد پرهيز كرده، به غير از آرم سينه كه نوشته كيوكوشين به زبان ژاپني است آرم بازو كه در سمت چپ ميباشد اشاره ميكنيم كه كاراته كار را در بدو شروع هنر كاراته به نظافت و پاكيزگي دعوت ميكند همچنانكه پرسنل و كاركنان مراكز بهداشت و بيمارستانها از روپوش سفيد، در جهت ترويج و حفظ نظافت و بهداشت استفاده ميكنند.
همانطوركه مطلع هستيد رنگ سفيد به سهولت آلوده و كثيف ميشود و اين دليلي است كه كاراته كار در حفظ نظافت و پاكيزگي كوشا باشد و به موقع و مرتب لباس تمرين خود را بشوييد.
2- شروع كلاس كيوكوشين و انجام مسابقات اين سبك با صداي طبل كه اقتباس است از روح سامورايي در جنگهاي گذشته ژاپن و ساير كشورها كه در موقع شروع به جنگ و خبر و اطلاع رساني از صداي طبل استفاده ميكردند همچنانكه ما هم در كشور خودمان (ايران) در ورزش سنتي باستاني از صداي ضرب كه توسط مرشد اجراء ميشود بهره ميجوئيم و با نواختن ضرب در ورزشكاران يك شور و شوق و روحيه ايجاد ميشود و در اين سبك هم با به صدا درآمدن طبل به صورتها و دفعات مختلف كه آن نيز تابع مقررات بخصوصي است استفاده ميشود.
3- لباس يك داور و نحوه داوري، در يك مبارزه پنج داور مسابقه را داوري ميكنند كه همگي با پاي برهنه (بدون جوراب) و با لباس يك دست سورمهاي به داوري ميپردازند و انتخاب اين رنگ هم با اطلاع و آگاهي هرچه تمام انتخاب شده، چون بنا به نظر روانشناسان و اساتيد و دانشمندان مسائل روح و روان آدمي رنگ سورمهاي را به عنوان رنگ عدالتخواهي و قضاوت و بيطرفانه و در نهايت مصلحتآميز ذكر كردهاند و اين دليلي است بر انتخاب اين رنگ براي داوران اين سبك.
4- نحوه مبارزه يك كيوكوشينكاي كار در مسابقه به صورتي است كه مبارز ميتواند به تمامي نقاط بدن حريف مقابل به غير از بيضهها و مشت مستقيم به صورت ضربات سنگين و بدون كنترل وارد كند به صورتي كه بتواند در حريف ضعف و عدم تعادل به وجود آورد.
درگذشت اوياما
سوساي اوياما در 4 ارديبهشت 1373 يعني يك سال بعداز سفر به ايران به علت ابتلاء به سرطان ريه در سن 73 سالگي دار فاني را وداع گفت و جامعه كيوكوشين جهان را به سوگ نشاند.
او در وصيتنامه خود (شوكي ماتسويي) بهترين شاگردش را كه يكي از اساتيد ارشد و قهرمان وزن آزاد جهان در چندين سال متمادي بود را به عنوان جانشين خود انتخاب نمود.
شوكي ماتسويي تنها فردي است كه در سايه تمرينات سخت و مستمر زير نظر شخص اوياما توانست در مدت دو ساعت و پانزده دقيقه (2:15) بدون استراحت با صد نفر مبارزه كند و بر تمامي حريفان فائق آيد و اين كاريست بس مشكل و طاقتفرسا كه از عهدة هر فردي بر نميآيد.
از اين رويداد بزرگ فيلمي در اختيار تمامي انجمنهاي كيوكوشين جهان از جمله ايران قرار گرفته است تا جهانيان قدرت و منزلت كيوكوشين را بدانند البته فيلمهاي متعددي از مسابقات جهاني، آموزش و زندگي اوياما، نوع تمرينات و مبارزه با گاوهاي وحشي در اختيار انجمنها قرارگرفتهاست و اين خود دليلي بر بيريايي و بيغل و غش بودن اين سبك غني ميباشد.
اميد براين است كه ما پيرو اهداف انساني سوساي اوياما، ابرمرد كاراته جهان باشيم
این گزارش در سال 1966 در مجله black belt، در زمان حیات اویاما منتشر شده بود.
ماس اویاما از نظر اخلاقی مرد بزرگی است همراه با قدرت و استقامت فیزیکی یک گاو نر.تاریخ کاراته در ژاپن سرشار است از شاهکار ها,قدرت و شور جستجوی شیرین کاری همانند مبارزه با گاو های وحشی و یا کشتن سگهای درنده با مشتهای خالی.
امروز کمی پیرتر شده است در دوران میانسالی اش است، و کارش مدیریت دوجوی کیوکوشین کای است که خودش بنیان نهاده است و شعبه هایی در کشور های مختلف دارد.بیشتر ترجیح می دهد به عنوان رهبر کیوکوشین کاراته باشد و میدان رقابت و جستجوی محبوبیت را برای جوانتر ها خالی کند.
اما در یک چیز اویاما هنوز عوض نشده است و آن هم عشقش به تمرین در خارج از دوجو و در هوای آزاد است که کاراته کا را تا نهایت تحمل فیزیکیش صیقل می دهد.همیشه این نوع تمرین را در طبیعت رام نشده انجام می دهد و بر این باور است که شاگردان و رهروانش هم باید این کار را انجام دهند.

با وجودی که کمی مسن تر و سنگین تر شده است دسته ای از شاگردان ماجراجویش را همراه خود، سالی دو بار به بیرون، برای تمرینی می برد که به ندرت خارج از ژاپن می توانید ببینید، تا به قولی از آنها مردی مبارز بسازد.
هر سال در زمستان،می توانید او را که سردسته شاگردانش است ببینید که بقیه همانند قطار،با پای برهنه به دنبال او در دامنه های شیبدار و برفی کوه میتسومین حرکت می کند.در تابستان هم گروه شاگردانش ، تمرین در کوهستان را ادامه می دهند و یا گاهی در ساحل موجهای عظیمی را به مبارزه می طلبند که از دریا به ساحل می رسند.
قدرت و توانایی
نظر اویاما در مورد تمرین در طبیعت به فلسفه او در تمرین کاراته گره خورده است.تا این اواخر او شدیدا به قدرت و استقامت بدنی معتقد بود که مطمئنا از سبک نرم و لطیف گوجوریو که آن را آموزش دیده بود سرچشمه نمی گرفت.
استقامت آمیخته با سرعت و تکنیک سه ستون از سیستم تمریناتی او بوده اند.فقط این اواخر که پخته تر شده است، اقرار می کند که قدرت تنها کافی نیست و تمرکز ذهن هم می تواند انسان را به همان هدف برساند.با اینحال در کمپ های تمرین در طبیعت این اویامای جا افتاده با فلسفه ای ساده و کمتر پیچیده نسبت به قبل است که روانه کوهستانی می شود که تمرین در آن تحمل مرد را محک می زند.
اویاما همیشه عاشق کوهستان بوده است از آن زمان که یک سال و نیم مشقت را در کوهستان تحمل کرد.اولین بار که برای تمرین به کوهستان پناه برد در اوایل 20 سالگیش بود.
آن زمان به دنبال این بود تا خود را منظم سازد و کاراته اش را بی عیب.
شاگرد جوانش نمی تواند طاقت بیاورد
اویاما در اصل به همراه یکی از شاگردان جوانش به کوهستان رفت اما بعد از گذشت چند ماه شاگردش نتوانست بیشتر از این تحمل کند و از کوهستان گریخت.برای فهمیدن علت آن کافی است یک بار پاراگراف زیر را که در مورد نحوه تمرین روزانه آنهاست بخوانیم.
هر روز ساعت 5 صبح از خواب بلند می شدیم و تمرینمان دویدن به بالای کوه و پایین آمدن از آن شروع می شد. روزی 2000 بار سیکن زوکی را بر روی تنه درختان تمرین می کردیم و شاخه های درختان را با شوتو می شکستیم به آنها همچون رقیبانمان می نگریستیم.
این کار هر روزمان بود برای تقویت بازوهایمان روزی چند صد بار شنا می رفتیم و هزاران بار با پا به کیسه ی شنی ضربه می زدیم و در نهایت جیو کومیته تمرین می کردیم.
اینکه برای چند ماه اول در اعماق کوهستان تنها بودند امتحانی برای تست میزان شجاعتشان بود." در شب صدای باد همانند صدای پای شیطان بود.شب ها کابوس می دیدیم و بار ها از خواب می پریدیم گاهی وحشتمان چنان بود که انگار که ما تنها بازماندگان زمین در آخرالزمان هستیم و یا اینکه در قعر جهنم تنها مانده ایم.
اما بعد از اینکه اویاما به شهر برگشت در نهایت قدرت و آمادگی بدنیش بود.در کوهستان وحشی نظم و تکنیک را با هم آموخت.مدت کوتاهی بعد از اینکه از کوهستان برگشت در رقابت شرکت کرد و همه آنهایی را که در ژاپن اسم و رسمی داشتند را شکست داد.(اویاما در کره متولد شده بود، اما در سن 15 سالگی به ژاپن رفت و باقی عمرش را در آنجا سپری کرد)
امروزه در تابستان و زمستان،اویاما به کوهستان بر می گردد به کوه میتسومین که اکنون در معبد میتسومین دوجویی را راه اندازی کرده است. معبد و دوجو در 150 کیلومتری غرب توکیو در میان انبوه درختان کاج قرار گرفته اند جایی که به گفته مردم 2500 سال قبل اولین معبد آنجا بنا نهاده شده است.
برای تمرین کمپ تابستانی اویاما، معمولا 150 نفر کاراته کا را با خود همراه می کند تعدادی از خانمها هم در این کمپ حضور می یابند.آنها هر روز صبح چندین کیلومتر را در تپه های شیب دار می دوند و باقی روز را به تمرین و مبارزه و مدیتیشن ذاذن سپری می کنند
کاراته برای بدن و جسم
کاراته تمرینی برای ذهن و جسم است. این گفته اویاماست و در تمریناتش به هیچکدام بی توجهی نمی کند.
شاگردانش در محلی در معبد که برای آنها تهیه شده است می خوابند.خانمها در قسمتی مربوط به خود و آقایان هم در قسمتی جداگانه.در کمپ تابستانی خانمها هم همانند آقایان شرکت می کنند و همانند آنها در تمرینات استقامتی و مبارزات شرکت می کنند.
روز کاری زود شروع می شود قبل از طلوع آفتاب، ابتدا شاگردان صبحانه خود را آماده می کنند و بعد دوجو را قبل از اینکه برای دو در کوهستان بیرون روند تمییز می کنند.
اویاما به شدت به تمرین در رودخانه و آب اعتقاد دارد.اعتقاد او این است که آب به خوبی، تعادل داشتن را به شاگردان آموزش می دهد و مجبورشان می کند تا نیروهایشان را با استفاده از قدرت مقاومت آب، در زمان اجرای کومیته و کاتا توسعه دهند.
به دلیل همین طرز فکر روشن در مورد آب، اویاما گروهش را در تابستان از کوهستان به کنار ساحل می آورد تا موجها را به مبارزه بطلبند.این روش، تمرین در آب است در نهایت سختی اش.موجها آنقدر بلندند که به راحتی می توانند یک مرد یا زن را که در شرایط بدنی خوبی نباشد را با خود ببرند.
نیروی موجها،هم در رفت و هم در برگشت، باعث تقویت ماهیچه های پا می شود و تعادل ورزشکار را بهبود می بخشد.رفت و برگشت موج باعث می شود تا ورزشکاری که در مقابل حریفش به تمرین کومیته می پردازد علاوه بر حریف باید مراقب محیط اطرافش هم باشد کاری که در خشکی ضروری نیست.
موجها آنقدر قوی هستند که گروه با طنابی که به کمر خود بسته اند به صورت زنجیر به هم متصل شده اند تا موجها کسی را به داخل دریا نکشند.
تمرینات زمستانی طاقت فرسا هستند
تمرینات تابستانی برای اویاما و رهروانش لذت بخش است اما این تمرینات زمستانی است که یک مرد را از یک جوان ناپخته جدا می کند.این تمرینات واقعا طاقت فرسا هستند و تنها گروهی متشکل از 30 نفر از خشن ترین و پرطاقت ترین کاراته کاها جرات این را دارند که در تمرینات زمستانی او را برای یک هفته تمرین همراهی کنند.معمولا یک یا دو زن هم آنها را همراهی می کنند اما تمرینات آنها محدود تر است.
کف معبد به سختی گرم است و مردان تنها با یک پتو بر روی زمین می خوابند این هم تمرینی برای یکی کردن روح و جسم است.
بعد از بیدار شدن در 5 صبح،گروه همراه با راهبان معبد از ساعت 5:30 تا 6:30 به تمرین مدیتیشن می پردازند. لازم به یادآوری نیست که هوا در زمان تمرین مدیتیشن بسیار سرد است با این حال کاراته کا باید بر روی زمین سرد بنشیند بی آنکه حرکتی انجام دهد و یا نشانه ای از سرما یا ناراحتی از خود بروز دهد.
بعد از آن نوبت به صبحانه و تمیز کردن دوجو و کف معبد می رسد.بعد از
آن گروه در خارج معبد برای باقی صبح، به تمرین و کومیته می پردازد تمام این فعالیت ها را زمانی انجام می دهند که تنها پوشش آنها همان لباس نازک کاراته، گی است.حتی کفش هم در هنگام تمرین به پا نمی کنند.
بعد از نهار تمرینات سخت شروع می شود. در حالی که اویاما پیشرو گروه است بالا رفتن از کوه با دو و سپس پایین آمدن به طرف رودخانه شروع می شود در لبه دریاچه گروه در داخل آب یخی شیرجه می زنند و در آب به تمرین کومیته و کاتا می پردازند.مردان سپس لباس کاراته خود را در می آورند و نفر به نفر به زیر آبشار می روند.در زیر آبشار در حالی که آب یخ با شدت بر آنان ریخته می شود سعی می کنند تا قوی و استوار در زیر آبشار برای مدتی ساکت بمانند و با مدیتیشن آثار سرما و ناراحتی را از خود دور کنند.البته مطمئنا دور کردن این ناراحتی آنقدر ها هم آسان نیست و فقط تعداد کمی از آنان قادر به اتمام تمرین هستند.این تمرین می تواند کامل اجانفرسا باشد.
تاداشی ناکامورا یکی از شاگردان اویاما اینطور آن را توصیف می کند: طاقت آوردن زیر آبشار کاملا دردآور است تنها سرما نیست بلکه نیروی ریزش آب بر روی شانه ها بدتر است آنهم در حالی که کاملا سرما در جانتان نفوذ کرده است و ریزش آب مانند فرورفتن هزاران سوزن به صورت همزمان در بدنتان است که هرکدام به شدرت دردافزا هستند.