eitaa logo
شهدای کربلای خان طومان
573 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.7هزار ویدیو
86 فایل
کانال شهدایی، جهادی، اجتماعی، سیاسی عنایات شهدا در زندگی تون😍 فعالیت (جهادی،فرهنگی،مطالبه گری و..) به نیابت از شهدا @khadem_Sayed_Ali خادم جهادی: @talabejahadi کمک مومنانه: @Zynabi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 وقتی گفتیم کاخ سفید را حسینیه می کنیم بعضیا جدی نگرفتن یاد شهدا با صلوات🌹
|🕊°.• ساڪشان را‌ بستند ؛ و‌ تمام‌ شهر‌ را‌ با‌ خود‌ بردند . . . خان طومان
شهدای کربلای خان طومان
#کتابخوانی 📚از امر الرصاص تا خانطومان از دویار آسمانی چه بگویم؟ هرچه بگویم کم گفته ام. #سیدرضا_طاهر
📚از ام الرصاص تا خانطومان اما قصه ی پر غصه و داستان دنباله دار صدای بسیاری از بچه ها که از بی سیم به گوش می رسد؛ صدای حسین مشتاقی: «مشتاقم! پشت خونه زرد هستم. یه نفر جواب بده!» عبدالله: «مشتاق_عبدالله» مشتاقی: «جانم! من دم در خونه زرد هستم.» عبدالله: «دور و بر خونه زرد وضعیت چه طوره؟» مشتاقی: «اطراف رو هنوز نگرفتیم. بهت می گم.» عبدالله: «کاملا مواظب باشید!» مشتاقی: «جایی که سالخورده شهید شده، یه تک تیرانداز داره بچه هارو می زنه!» عبدالله: «تو هم همپای اون، یه نفر رو بکار تا اون رو بزنه!» سیدرضا: «تقی_سیدرضا» تقی: «جانم!» سیدرضا: «سیدرضا هستم. تیر خوردم. بچه ها رو بفرستید توی خونه زرد!» تقی: «مشتاق_تقی» مشتاقی: «جانم! من توی خونه زردم. مشغول درگیری ام.» تقی: «ماشاالله! خدا قوت بده! سیدرضا رو بیارید عقب!» سیدرضا: «مشتاق_سیدرضا» مشتاقی: «سید، کجایی؟ جلو هستن! من تیر اندازی کنم؟» سیدرضا: «یکی از بچه ها هست. مشتاق، جلو نیا! دشمن هم هست.» در اینجا، شهیدمشتاقی این هشدار شهیدسیدرضا طاهر را نشنید یا به آن اهمیتی نداد. او برای کمک به همرزمش وارد خانه زرد شد که دشمن او را هدف قرار داد. پس از او دیگر کسی نتوانست برای کمک به آنها، وارد خانه شود و منطقه به طور کامل تحت تصرف دشمن درآمد. پیکر پاک این شهیدان، در خانه زرد خانطومان جاودانه شد. اما چند روز بعد با لطف و عنایت خداوند، پیکر هردو شهید در مبادله ی تکفیری ها با حزب الله لبنان، به وطن بازگشت.
یه دهه هفتادی 💟از همه ما جوونتر بود اما شجاعت داشت.... مدافع حرم زینبی شهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 🔅 این فیلم مربوط به زمانیست که به دختر شهید "ابراهیم عشریه" خبر شهادت بابایش رو دادند.( فروردین ۹۵) از این شهید والا مقام سه فرزند دختر به یادگار مانده است. 🔻 یاد شهدا با صلوات🌹
همه با هم میخوانیم فرازی از دعای سفارش شده توسط : اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَصُولُ بِکَ عِنْدَ الضَّرُورَهِ وَ أَسْاَلُکَ عِنْدَ الْحَاجَهِ اى خداوند، چنان کن که به هنگام ضرورت به نیروى تو بتازم و به هنگام نیاز از تو یارى خواهم‏ وَ أَتَضَرَّعُ إِلَیْکَ عِنْدَ الْمَسْکَنَهِ وَ لاَ تَفْتِنِّی بِالاِسْتِعَانَهِ بِغَیْرِکَ إِذَا اضْطُرِرْتُ‏ و به هنگام مسکنت به درگاه تو تضرع کنم. و مرا میازماى که به هنگام اضطرار از جز تویى یارى جویم‏ وَ لاَ بِالْخُضُوعِ لِسُؤَالِ غَیْرِکَ إِذَا افْتَقَرْتُ‏ و به هنگام بینوایى به پیشگاه جز تویى خاضع شوم‏ وَ لاَ بِالتَّضَرُّعِ إِلَى مَنْ دُونَکَ إِذَا رَهِبْتُ فَأَسْتَحِقَّ بِذَلِکَ خِذْلاَنَکَ وَ مَنْعَکَ وَ إِعْرَاضَکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ‏ و به هنگام ترس در برابر جز تویى تضرع کنم، تا آنگاه مستحق خذلان و منع و اعراض تو گردم. اى مهربان‏ترین مهربانان. نشر دهید👌
🌷دلت که گرفت دیگر منت زمین رانکش . راه اسمان همیشه باز است اگر هیچ کس نیست خدا که هست اسمان را دریاب 🕊 🥀شهید گمنام خان طومان علی عابدینی 🕊
♦ربیعی گفته آمریکا اگر خواهان مذاکره ست به همون میزی برگرده که ترکش کرده، ما کاری به اوضاع داخلی و انتخاباتش نداریم! گذشته ازینکه سخن از مذاکره با قاتل قهرمان ملی دیاثت محسوب میشه، پای مذاکره رفتن با کشوری که دچار افول شده بهیچ وجه با منافع ملی سازگار نیست. آمریکا تمام شد آقایان!
♦محمدجواد کولیوند، نماینده ای که توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شده بود، معاون پارلمانی وزارت کشور شد!!! دولت شده شبیه نون خشکی! هر چی جنس پاره و شکسته و داغون و بنجله داره جمع میکنه...
شهدای کربلای خان طومان
#کتابخوانی 📚از ام الرصاص تا خانطومان اما قصه ی پر غصه و داستان دنباله دار صدای بسیاری از بچه ها که
📚از ام الرصاص تا خانطومان مشتاقی: «محمود_مشتاق» محمود: «بله!» مشتاقی: «خونه زردم. نیرو می خوام!» محمود: «مشتاق کجایی؟» مشتاقی: «تو خونه زردم. وضعیت خیلی بده! بیایید اینجا، تانک دشمن آمده بالا!» «تقی! صدا رو داشتی؟ ما خونه زرد رو گرفتیم.» رضا: «طاها_رضا» طاها: «بله!» رضا: «به کمکی بگو دست شون رو بگیره!» مشتاقی: «مشتاقم! توی خونه زردم. نیرو می خوام!» «الان بچه ها میان؟» رضا: «عبدالله! مشتاق توی خونه زرده! نیرو بفرستید! بچه ها توی خونه زرد مشکل دارند! درگیری خیلی سنگینه! نیروهای ما کمه!» مشتاقی: «محمود_مشتاق» محمود: «بله!» مشتاقی: «وضعیت سیدرضا خیلی بده! نیرو بفرست!» محمود: «می فرستم، چشم!» مشتاقی: «عبدالله_مشتاق» عبدالله: «مشتاق کجایی؟ سریع بگو؟» مشتاقی: «توی خونه زردم. بیا! حال مون خیلی بده! من تنهام.» (در این زمان، حسین مشتاقی هم تیر می خورد.)
می دانی لایق بودن یعنی: رنگ شهدا رو داشتن اخلاص شهدا رو داشتن در مسیر شهدا بودن این راه سرانجام تو را در آغوش شهادت می سپارد....