💢 کاش #داعش وارد ایران میشد!
گاهی وقتها میگم، کاش داعشِ وحشی با حمایت #آمریکا و سعودی ها وارد ایران میشد، کاش از مرز رد میشد و به #همدان و اصفهان میرسید.
کاش ماشینهای سیاه داعش به #تجریش و #قیطریه تهران میرسید.
کاش در میدانها سر میبریدند، کودکان را به جرم شیعه بودن #آویزان میکردند.
بعد میدیدیم این جماعت غُرغُرو آیا لباس رزم میپوشیدن یا سگهایشان را بغل میکردند و با اولین پرواز دَر میرفتند.
بعد میدیدیم این جماعت آیا درک میکردند #قدرت_موشکی و اقتدار نظامی یعنی چه؟
اینها همان کسانی هستند که زمان #صدام_حسین وقتی اولین هواپیمای بعثی به تهران رسید، تمام سرمایه خود را از ایران خارج کردند و رفتند که رفتند! و بعد جنگ #طلبکارانه برگشتند!
اصلا تقصیر این بسیجی هاست، شما را چه به مقاومت، شما باید مثل #عباس_میرزای_قاجار مانند هجوم مغولها یا رضاشاه پهلوی از دشمن خارجی شکست میخوردید تا ایران #فتح شود بعد شعار جانم فدای ایران سر میدادید.
تاریخ ثابت کرده است، هر بار ایران مورد هجوم قرار گرفته است، قبل از دشمن خارجی از ناحیه این جماعت آسیب دیده است.
#مباهله_قرن_21
#حمله_موشکی_سپاه
#قدرت
💢تا سال ۶۳ #موشک نداشتیم
"کمک سوریه و لیبی به ایران"
#تاریخچه
✅در زمان پهلوی، پس از #سفر نیکسون در سال ۱۳۵۱ سیر جدیدی از خرید ادوات نظامی آغاز شد.
شاه بغیر از سلاح اتمی، اجازه #خرید لیست مشخصی از تسلیحات را داشت، اما هیچ گاه #آمریکایی_ها موشک با بُرد بالاتر از ۶۰ کیلومتر به ایران تحویل ندادند.
✅با شروع تجاوز #صدام تا سال ۱۳۶۳ او براحتی شهرهای ایران را موشک باران میکرد و ایران بدلیل عدم دسترسی به #موشک قدرت بازدارندگی نداشت.
✅در سال ۱۳۶۳ در یک سفر #محرمانه ۱۳ نفر از پاسداران انقلاب اسلامی برای آموزش فشرده با فرماندهی پاسداری جوان به نام #حسن_طهرانی_مقدم به #سوریه سفر میکنند تا در آنجا توسط متخصصان سوری آموزش ببیند و در یک #اقدام دیگر #معمر_قدافی ۸ موشک اسکاد همراه با سکوی پرتات و خدمه به ایران تحویل میدهد.
در همان سال ایران مناطق مهم عراق مانند #پالایشگاه_کرکوک و #باشگاه_افسران را موشک باران میکند.
✅صدام که باور نمیکرد ایران چنین توانایی داشته باشد، از طریق مصر و اردن، #قذافی را متقاعد میکند تا به ایران موشک نفروشد.
افسران لیبیایی به دستور #قدافی ۱۶ قطعه اساسی موشکها را خارج کرده و به سفیر خود در تهران تحویل میدهند.
صدام مجددا زمانیکه خیالش از خالی بودن دست ایرانی ها راحت میشود، مجددا بمباران موشکی شهرها را #آغاز میکند.
✅ #حسن_طهرانی_مقدم بهمراه ۱۳ جوان شروع به مهندسی معکوس میکند و با #کره_شمالی به توافق میرسند با این تفاوت که اینبار ایران دیگر #آماتور نیست، در مدت کوتاه کمتر از یک ماه به موفقیت بزرگی دست پیدا میکنند و مجددا صدام مجبور میشود جلوی حملات موشکی را بگیرد.
حالا امروز، قدرت موشکی ایران در دنیا #ثابت شده است این قدرت بازدارندگی مانع بزرگی برای بدخواهان است که از #نقطه_زن بودن موشکها با خطای کمتر از ۱۰ متر اطلاع دارند.
🌺 #علیرضا_زادبر
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌾 #غروب_کربلای۴🌾
🌾 #قسمت_دوم
🌾🌴حسن بسی خاسته
🌾حدود 10 - 20 متر با هم در آب شناور بودیم که قایقی بدون سِکاندار و سرنشین که به روی آب رها شده بود نظرم را جلب کرد. به محض این که سعی کردیم به طرف قایق 🚤 برویم، عراقی ها که متوجه قصد ما شده بودند به طرف قایق تیراندازی کردند و ما هم مجبور شدیم مسیر خود 🏊 را تغییر دهیم.
لحظه ای پشت سرم را نگاه کردم ولی خدای من😱...اثری از عدنان بروی آب نبود. گلوله های آر پی جی بی وقفه در اطراف من به سطح آب برخورد می کرد و من ناراحت از نبود عدنان.
پشت سرم را نگاه کردم بچه ها همه به آب زده بودند و عده ای دیگر هنوز در ابتدای معبر مانده بودند. صحنه ی بسیار غمبار و دردناکی بود. همانطور در حال شنا، سراغ عدنان را از ناصر گرفتم که با اظهار بی اطلاعی از او، غمی دوباره را میهمان قلبم کرد. تقریبا به نزدیکی ساحل خودی رسیده و تا حدودی از تیررَس دشمن خارج شده بودیم که با تلاش و با فاصله تقریبا 5-6 متر از هم دیگر و در حالی که از شدت سرما توان حرف زدن از ما سلب شده بود از آب خارج شدیم.
🍂
🌾 #غروب_کربلای۴🌾
#قسمت_سوم
🌾🌴حسن بسی خاسته
🌾از شدت سرما کنده نخلی را که در حال سوختن و دود کردن بود به آغوش چسباندم و کمی احساس گرما و حرارت مطبوعی کردم. کمی که گرم شدم، با ناصر که او هم سرما زده و حیران بود راه افتادیم. پس از چند متر پیاده رَوی، چندین سنگر که به نظر می رسید سنگر سکانداران باشد نظر ما را جلب کرد. چندین پتو به روی یکی از سنگرها پهن بود که ناصر بلافاصله یکی را برداشته و به روی خود کشید.
از صدای ما افراد سنگر بیرون آمده و یکی از آنان با دیدن ناصر که پتو را به روی خود داشت بنای اعتراض را گذاشت. ناصر که تا آن لحظه نای حرکت و حرف زدن نداشت مانند جرقه از جا پرید 😡 و گردن او را گرفت و با فریاد گفت: می کشمت. ما آن طرف آب #قتل_عام شدیم... بچه ها دارن #شهید می شن اونوقت تو برای یک پتو خودت را کشتی و متعاقب آن سرش داد کشید که سریع باید به داد بچه ها برسید و اِلا همتان را اعدام می کنم.
سکانی ها که در مقابل خشم بغض آلود ناصر هیچ حرفی برای گفتن نداشتند، شلنگ های بنزین قایق ها را برداشته و درون چینکو ها پریدند ولی افسوس که کار آنان نوشدارویی بود پس از مرگ سهراب.
با وساطت من، ناصر که به دیواره سنگر تکیه داده بود و از گرمای آفتاب گرم می شد، کمی آرام شد و سپس به همراه قاسم ابراهیمی که بعد از ما از آب بیرون آمده بود به راه افتادیم....
#ادامه_دارد
🍂
🌷 باسلام
به مناسبت ایام #شهادت حضرت #اباعبدالله_الحسین(ع) عکس کانال تغییر یافت..
🏴فرا رسیدن #ماه_محرم بر همه عزاداران حسینی #تسلیت باد🍂
🌸....
@Karbala_1365
هدایت شده از کانال در آرزوی شهادت
1_24938856.mp3
1.3M
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
بـچـــہ ۰۰۰ هیئـتـــے ۰۰۰ آخـــرشـــ ۰۰۰ شهیــــد ۰۰۰ میشـــہ ۰ #شهیـد_مدافـع_حـرم #شهیـد_جــ
▫️نزدیڪ ایام محرم ڪہ میشد دیگہ
دل تو دلش نبود
🔻جواد بود و پیراهن مشڪی
ڪہ ڪل ایام ماه محرم و صفر تنش بود
▫️خیلی مقید بود هر شب حتما در هیئت حضور داشتہ باشہ
🔻اڪثر وقتها هم تو آشپزخانہ مسجد بود و مشغول آماده ڪردن شام هیئت ...
👈 جواد ثابت ڪرد
بچہ هیئتی آخرش شهید میشہ ...
#شهید_جواد_محمدی 🕊
#بانام_جهادی_محرم
#یـاد_شهـدا_بـا_صلـوات
🍃🌺
🌺🍃
به عشق شهادتــ ڪمر بستہ ام
من از بے ثمر ماندنم خستہ ام
شڪوه و شرف در شهادتــ بـُوَد
نہ مردن به بستر ڪہ ذلتــ بـُوَد
🌺🍃
🍃🌺
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
یک روز گرم تابستان ، #شهید مهندس ( #مهدی_باکری )
#فرمانده دلاور لشکر 31 عاشورا
از محور به قرا رگاه بازگشت.
یکی از بچه ها که تشنگی مفرط او را دید ، یک کمپوت گیلاس خنک برای ایشان باز کرد ، مهدی قدری آن را در دست گرفت و به نزدیک دهان برد ، که ناگهان چهره اش تغییر کرد و پرسید :
( امروز به بچه های بسیجی هم کمپوت داده اید ؟ )
جواب دادند : نه ، جزء جیره امروز نبوده.
مهدی با ناراحتی پرسید :
پس چرا این کمپوت را برای من باز کردید ؟
گفتند : دیدیم شما خیلی خسته و تشنه اید و گفتیم کی بخورد بهتر از شما.
مهدی این حرف ها را شنید ، با خشم پاسخ داد :
( از من بهتر ، بچه های بسیجی اند که بی هیچ چشمداشتی می جنگند و جان می دهند ).
به او گفتند : حالا باز کرده ایم ، بخورید و به خودتان این قدر سخت نگیرید.
#مهدی با صدای گرفته ای به آن برادر پاسخ داد :
✨ (خودت بخور تا در آن دنیا جوابگو باشی !)✨
🌸شادی روحش صلوات🌸