eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
1.1هزار دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
3هزار ویدیو
53 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
صدای روایتگری توی گوشم میپیچید.. که : " غواصها به آب زدند و نهر آتش گرفته بود..."💔 صدای باد که از لابه لای نی‌ها به گوش میرسید با صدای شلعه آتش یکی شد.. صورتم گر گرفته بود و از بالای خاکریز که حالا شبیه تل شده بود خیره به آب شدم.. زیر لب شروع بشمارش کردم. یک دو سه ... سی .. چهل ... چند غواص شهید شدن؟؟؟ صدای دوشکا و گلوله‌های وحشی رهاشده مرا یاد آن آر پی جی زن انداخت که قدکشید و یاحسین گفت و خواست خاموشش کند .. اما خودش باهمان گلوله‌های دوشکا، بی‌سر شد..💔 طلبه‌ای که حتی خبر از شهادت همرزمانش داشت.. حالا کجای خین میشد دنبالشان گشت؟! کجای خین میشد برایشان گریست تا به چشمشان آمد؟! همانجا نشستم خیره به آب شدم.. خین چشمهای مرا نیز خیس کرد.. شاید اگر باران می‌بارید بهتر بود .. کاش کسی میگفت ببارد باران..! مثل که گفت: " بگویید ببارد باران...!" حالا وقت باران بود...💔 ‌
43.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه قصه‌ی یه رای دادن نیست قصه قصه‌ی حضوره اگه ظهور میخوای حضور میخواد بی حضور به ظهور نمی‌رسی بی مایه فطیره؛ خیالت راحتِ راحت! اگه اون روز شناسنامه دست‌کاری میکردن که برن جبهه؛ تو امروز می‌خوای فقط شناسنامه‌تو دستت بگیری و این علَم روی زمین نمی‌مونه اما بپا تو جا نمونی از این علمداریه! صحبت‌های پیرامون انتخابات مجلس شورای اسلامی
گاهی دل تنگ میشوی برای خلوت های تک نفره ات‌ برای‌ قدم زدن‌ها بر روی خاکهای فکه،هویزه و شلمچه ... واشک ریختن هایت برای مناجات ها و دعا هایت درمنطقه !
: همه‌نگاهشون‌به‌ماست.. ما‌اون‌کاری‌ڪه‌باید‌میکردیم، راه‌کربلا‌رو‌بازکردیم .. شماهم‌یه‌کاری‌بکنید‌ راه‌ظـهوربازشه ..!✨   ⊰❀⊱ 🌊🥽 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
صدای روایتگری توی گوشم میپیچید.. که : " غواصها به آب زدند و نهر آتش گرفته بود..."💔 صدای باد که از لابه لای نی‌ها به گوش میرسید با صدای شلعه آتش یکی شد.. صورتم گر گرفته بود و از بالای خاکریز که حالا شبیه تل شده بود خیره به آب شدم.. زیر لب شروع بشمارش کردم. یک دو سه ... سی .. چهل ... چند غواص شهید شدن؟؟؟ صدای دوشکا و گلوله‌های وحشی رهاشده مرا یاد آن آر پی جی زن انداخت که قدکشید و یاحسین گفت و خواست خاموشش کند .. اما خودش باهمان گلوله‌های دوشکا، بی‌سر شد..💔 طلبه‌ای که حتی خبر از شهادت همرزمانش داشت.. حالا کجای خین میشد دنبالشان گشت؟! کجای خین میشد برایشان گریست تا به چشمشان آمد؟! همانجا نشستم و خیره به آب شدم.. خین چشمهای مرا نیز خیس کرد.. شاید اگر باران می‌بارید بهتر بود .. کاش کسی میگفت ببارد باران..! مثل که گفت: " بگویید ببارد باران...!" حالا وقت باران بود...💔 ‌
هرچقدربه‌بالای‌قله‌ی‌ظهورنزدیک میشیم،هواکم‌میشه! دیگه‌به‌شش‌هرکسی‌نمیسازه! بی‌هوامیخرن،بی‌هوامیبرن! بی‌هوامیاد! خیلی‌حواستون‌روجمع‌کنید؛ میزان‌هوای‌نفسه...! |
▪️هر کی برا خدا باشه، خدا با همه خداییش مال اونه! بیاید خدایی باشیم، حیفه برا شیطون باشیم. 👤
صدای روایتگری توی گوشم میپیچید.. که : " غواصها به آب زدند و نهر آتش گرفته بود..."💔 صدای باد که از لابه لای نی‌ها به گوش میرسید با صدای شلعه آتش یکی شد.. صورتم گر گرفته بود و از بالای خاکریز که حالا شبیه تل شده بود خیره به آب شدم.. زیر لب شروع بشمارش کردم. یک دو سه ... سی .. چهل ... چند غواص شهید شدن؟؟؟ صدای دوشکا و گلوله‌های وحشی رهاشده مرا یاد آن آر پی جی زن انداخت که قدکشید و یاحسین گفت و خواست خاموشش کند .. اما خودش باهمان گلوله‌های دوشکا، بی‌سر شد..💔 طلبه‌ای که حتی خبر از شهادت همرزمانش داشت.. حالا کجای خین میشد دنبالشان گشت؟! کجای خین میشد برایشان گریست تا به چشمشان آمد؟! همانجا نشستم و خیره به آب شدم.. خین چشمهای مرا نیز خیس کرد.. شاید اگر باران می‌بارید بهتر بود .. کاش کسی میگفت ببارد باران..! مثل که گفت: " بگویید ببارد باران...!" حالا وقت باران بود...💔 ‌
مثل بچگیاتون دست علی بدین با این ‎ اینا وسط راه قالتون نمیذارن بابا...