eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
869 دنبال‌کننده
18هزار عکس
2.6هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
درنگر اندر رخ من تا ببینے خویش را درنگر رخسار این دیوانهٔ بے‌خویش را 🌹 #شهیدرضاساکی🌹 🌸.... @Kar
🌸 🍃 ✨ 🍃✨ ✨ 🌸 🌸 🌸🍂 🌷آمد بفرمانده گفت دستور دهید که شهردارها شبها ظرفها را نشویند، چون شب تاریک است و خوب چربی را نمی بینند و بعدا همین باعث بیماری میشود. هم استدلال او را قبول کرد و دستور داد هیچکس دیکر شب ظرفها را نشوید... 🍃اما هر روز صبح که بیدار میشدند می دیدند یکی ظرفها را شسته ومعلوم نیست چه کسی از دستور فرمانده سرپیچی کرده. کمین گذاشتن که بدانند کار کیست! نیمه شب که شد دیدن کسی که بفرمانده گفته بود نگذارید شب ظرفها را بشویند، خودش ظرفها را میشوید.😳 پرسیدند چرا اینکار را میکنی در حالی که خودت گفتی؟ گفت خواستم به این روش زحمت را کم کنم و خودم ظرف ها را بشویم...🌷 🌸شادی روح شهدا وامام شهدا الخصوص صلوات🌸 🌱 :۴۶/۷/۱ 🌹 :۶۵/۱۰/۴ ۴ 🌸.... @Karbala_1365
🍃 ❤️سوگند به چشمانتان، این دل شده شیدایتان... 🌾 شهیدان 🌹 #مفقودالجسدمجیداکبری 🌹 #شهیدرضاساکی 🌹 #شهیدامیرطلایی شهادت هرسه شهیدعزیز: ۶۵/۱۰/۴ #کربلای۴🌾 🌸…… @Karbala_1365
#کربلای۴ #شهیدرضاساکی🌹 ❣قصه #عشق را کجا میجویی؟ اینجا تمامش عاشقیست.... کافیست چشمهایت را ببندی تا ببینی.... کربلای۴ منتهی الیه عاشقیست....🌾 🌸…... @Karbala_1365
جانا ز فراق تو ، این محنت جان تا کی؟ دل در غم عشق تو ،رسوای جهان تا کی؟ 🌹 #شهیدرضاساکی🌹 تولد:۴۶/۷/۱ #ملایر شهادت:۶۵/۱۰/۴ #کربلای۴🌾 🌸…… @Karbala_1366
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
جانا ز فراق تو ، این محنت جان تا کی؟ دل در غم عشق تو ،رسوای جهان تا کی؟ 🌹 #شهیدرضاساکی🌹 تولد:۴۶
❤️🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌸 🌸 سلام عزیزم # تولدت مساوی شده است با مهر ، ماه مهر ماه مهربانی و تو مهربان ترین فرد زندگیم هستی ، کسی که به قول حاج حسین یکتا ، قبل از اینکه من عاشقش بشوم او عاشق من شد ، با جان دادنش در هوای سرد دی ماه سال۶۵ عاشقیش را ثابت کرد و رفت تا بمانم و زندگی کنم اما در مسیرش...حالا نمیدانم در مسیری که میخواستی هستم یانه؟ گاهی لنگ زدم و گاهی ماندم ، اما تمام تلاشم را کردم که عاشقت بمانم... تو عزیزدردانه قلب شده ای و این برای من نعمتیست بزرگ و خدا را بارها ازاین نعمت بزرگ شکر کرده ام.. امروز یکم مهرماه تولد توست و این بهانه ای شد که بازهم احساسم را فریاد کنم و بگویم: ❤️"رضاجان، رضای من، عزیز دلم تا بی نهایت ..."❤️ 🌸🍃 🍃🌸 🌸….. @Karbala_1365
🌹 #شهیدرضاساکی خودش را روی سیم خاردارها انداخت و بچه ها از رویش عبور کردند. یعنی #فرماندهی_را_درحق_بچه_هایش_تمام_کرد. 🌹 #شهیدداریوش ( #رضا) #ساکی 🌺راوی: آزاده جانباز #سیدرضاموسوی @Karbala_1365
🍃 ❤️سوگند به چشمانتان، این دل شده شیدایتان... 🌾 شهیدان 🌹 #مفقودالجسد #محمدحسن_اکبری 🌹 #شهیدرضاساکی 🌹 #شهیدامیرطلایی شهادت هرسه شهیدعزیز: ۶۵/۱۰/۴ #کربلای۴🌾 🌸…… @Karbala_1365
ﺑﮕﺬﺷﺖ ﺩﺭ ﻓﺮﺍﻕ ﺗﻮ ، ﺷﺐﻫﺎﯼ ﺑﯽﺷﻤﺎﺭ ! ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﯿﺪ ، ﮐﻪ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺒﯿﻨﻤﺖ ...! ❣ 🌹 #شهیدرضاساکی🌹 شهادت: #کربلای۴ _اروند 🌸….. @Karbala_1365
❣جای بعضی از آدمها در زندگی #پُرنمی‌شود زخم می‌شود تا اَبد می‌ماند اما پر نمی شود #مِثل_جای_خالی_تُو...💔🍂 🌹 #شهیدرضاساکی ✨❤️
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
رونمایی از نسخه پیش چاپ کتاب "من رضا هستم" 5 شنبه.تهران. دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
🌾کربلا بودو عطش بودو تو بودی میان آب وآتش،فکرم تو بودی 🌾 🌾توهستی مادرِمن،شک ندارم میان #علقمه الگویم تو بودی🌾 🌾سینه سپرکردم به روی سیم خاردار که گویم مادرم ، عشقم تو بودی🌾 🌹 #یازهراس 🌹 #شهیدرضاساکی🌹
#شهیدرضاساکی شهادت: #کربلای۴ 🍃🌺 @Karbala_1365
🌸شهیدغواص ، فرمانده ای که فرماندهی را در حق بچه هایش تمام کرد. روی سیم خاردارها خوابید تا بقیه از روی تنش ردشوند و خط بازشود....🌸 🌹 🌹 🌸..... @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌸شهیدغواص ، فرمانده ای که فرماندهی را در حق بچه هایش تمام کرد. روی سیم خاردارها خوابید تا بقیه از رو
🍃🌷🍂 💫✨هربار باخواندن رزمندگان به یاد این خاطره زیبا می افتم و هربار از خواندنش سیر نمیشوم ، چون پراز حرفهای ناگفته ایست که هزاران راز را درخود جای داده است خاطره از همرزمی که می گوید: 💫 خودش را روی انداخت و بچه ها از رویش عبور کردند. .🌸 🌺راوی: آزاده جانباز 🌾💦🌾 🌸نمیدانم یک نفر تابه کجا رسیده است که از جان خود تا به این حد میگذرد و خودرا فدایِ فدایی شدگان میکند! اما خوب میدانم جز به ، میهن و قرآن و عاشقی پاک که جز خدارا نمی بیند ، چیز دیگری نیست...❣ جنگ پراست از رضاها ، سعیدها ، فرهادها ، محمدحسن ها و علی اکبرهایی که خودرا فدای عشق کردند...❣ حالا بنگر این عشق به کجا رسیده است که نامش اینگونه زیبا میشود: 🌹 🌹 @Karbala_1365
بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے... چیزی بگو و مرا از این تنهایی بیرون بیاور😔🍂 شهادت:۶۵/۱۰/۴ عملیات ۴ 🌾🍂 @Karbala_1365
برای در خواب دیدنت به کدام پهلو باید خوابید؟ کدام وِرد را باید خواند؟ چگونه باید بود که از میانِ تمامِ نخواستنی‌ها یک توِ دلخواه به خواب بیایی؟ #شهیدرضاساکی 🍁 شهادت:عملیات #کربلای۴🌾💧 @Karbala_1365
🍃 رفاقتی دوستت دارم... مرامی..! از آن قدیمی ها ! مثل داش مشتی ها پایت ایستاده ام! از آن مدلها که با کجایی تصدق نگاهت صدایت میکنند…🌺 ✨ #شهیدرضاساکی روزتون قشنگ و شهدایی🌺 هدیه به شهیدبزرگوار سهم هر نفر ۱۴ صلوات #نذرظهورامام_زمان(عج)...🌸 #کربلای۴ #غواص #کوچه_شهید 🍃❤️ @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
از راست شهیدان: 🌹 #رضاساکی و 🌹 #رضاعمادی 🌸..... @Karbala_1365
🌷🌾🍂 🌾🍂 🍂 🌸 ۴🌸 🌺روای: آزاده و جانباز ۴ 🌹 از شهدای عملیات در لحظه نبرد هنگامی که رزمندگان پشت سیم خاردارها و منتظر بودند که عبور کنند، گفت: تا بیشتر از این بچه ها شهید نشده اند و دشمن آتش را سنگین تر نکرده ،خودم را روی خورشیدی ها می اندازم تا دیگران از روی من رد شوند...🌹 کسی که الگویش (سلام الله علیهاست) از زخم عمیق و هراسی ندارد و کسی که میداند روزی اوست ، حتم شهادتش را زیباترین شهادتها به تصویر میکشد. 🍃و به فرموده راوی عزیزمان ، رضاعمادی بر روی خوابید و استخوانهایش شکست اما بخاطر رهبر و امامش آخ نگفت و دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه شهیدبهشتی با خوابیدن بر روی فرماندهی را در حق بچه هایش تمام میکند...❣ 🥀💔سینه و پهلویم فدای که بین درو دیوار پهلویش شکست و ...❣ 🌸..... @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
مادرش میگفت: هر موقع میخواست بره مدرسه از مسیر کوچه نمیرفت، از پشت خونه دور میزد و سرش رو می انداخت
❣خدا رضا رو به زیباترین نحو عاشقانه هاش برد... رضا تا دید زخمی شده و راه که ازسیم خاردار و خورشیدی ها بسته بود ، باز نشده ، عشق بازی رو به اوج خودش رسوند و تن زخمیش رو انداخت روی ها و همرزمهاشو قسم داد به حضرت زهرا(س) که از روش رد بشند و برن تا خط رو بگیرند... ❣ درست مثل همرزمش که چندمتر اونطرف خوابید روی سیم خاردارها تا بچه ها از روش رد بشند و خط رو بگیرند... و فرماندهی رو در حق بچه هاش تمام کرد....✨ ❣ ۴ قصه واقعی این شیرمردهاست... قصه نهایت زیبای عاشقی یک عده جوون با سن های کم... 🍃🕊 @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
~ 🍃♥️ #عشق‌بازی‌باامواج زندگی‌نامه‌ی داستانیِ #غواص‌شهید « #امیرطلایی»🕊 #قسمت‌بیست‌ُپنج
~ 🍃♥️ زندگی‌نامه‌ی داستانیِ « »🕊 ♥️🕊  باز هم تمرینهای دفاع شخصی بود. این دفعه قرار بود آقا به ما یاد بدهد که چطور چاقو را از دست رقیبمان بیرون بیاریم و از همان بر علیه خودش استفاده کنیم. آن روز طبق معمول یکی از بچه‌ها باید داوطلب تمرین می شد. که از بچه‌های شوخ و پرتحرک گروه بود داوطلب شد. از َ همان اول تمرین مسعود شوخی اش گرفته بود.مدام با امیرآقاکل انداخت و سر به سرش می‌گذاشت و سعی میکرد مانع از انجام فن شود. بالاخره امیر آقا که استاد این کار بود، فن را اجرا کرد و مسعود را زمین زد. حالا باید چاقو را زیر گلوی مسعود میگذاشت. مسعود مدام دستش را روی زمین میزد و قوپی میآمد. امیر آقا هم برای اینکه حال مسعود را بگیرد کمی چاقو را فشار داد و از روی سینه‌اش بلند شد. مسعود خیلی آرام دستش را زیر گلویش گرفت و بلند شد. چشمان همه گرد شد. برگشتیم طرفش و دوره‌اش کردیم. سرش را پایین انداخته بود و چیزی نمی‌گفت. با سر و صدای ما امیر هم برگشت. رد چاقو زیر گلویش مانده بود. چند قطره خون هم یواش یواش داشت خودش را نشان میداد. طفلی گردنش شده بود مثل قربانی که از دست قصاب فرار کرده باشد. امیر آقا دستش را گرفته بود و با ناراحتی نگاهش میکرد. و می‌گفت: تقصیر خودت بود. آخر چرا اینقدر تکان میخوری؟ حالا درد نداری؟ 😢 میخواهی بریم بهداری؟ امیر آقا پشت سر هم سوال میکرد و مسعود هم خودش را لوس میکرد.🙃 بالاخره گفت: طوری نیست و نیاز به بهداری هم نداره. ولی تا آن زخم زیر گلوی مسعود خوب شود امیر آقا پکر بود.😞 وقتی کسی جدیت امیر آقا را در تمرینات میدید فکر میکرد این آدم اصلا رحم و مروت در دلش ندارد. ولی رفتارش بعد از تمرین‌ها کاملا فرق داشت. ًروی دیگر امیر آقا وقتی بود که بچه‌ها بعد از تمرینات طولانی و خسته کننده غواصی میخوابیدند، آن وقت امیر آقا و گروهش فعال میشدند. امیر با ، و شهیدمحمدحسن‌اکبری جمع قشنگی را تشکیل داده بودند.✨ هر روز یکی از بچه‌های داخل چادر مسئول کارهای عمومی میشد. کارهایی مثل غذا گرفتن، آماده کردن سفره و جمع کردن سفره، شستن ظرفها و تحویل دادن آنها به خادم بعدی. در جبهه به این نقش شهردار می گویند ولی معمولا ما می‌گفتیم خادم الحسین(ع). گاهی بعضی از بچه‌ها بعد از تمرینات شبانه خسته میشدند و ظرفهای شام را میگذاشتن تا فردا صبح قبل از ناهار بشویند و به خادم بعدی تحویل بدهند، وقتی صبح بیدار میشدند می دیدن ظرفها شسته شده و آماده است. گاهی لباسهای نشسته را که کنار گذاشته بودند تا بشویند روی طناب میدیدن و نمی‌فهمیدندچه کسی شسته. سرویسهای بهداشتی که جای خود داشت، هر روز صبح تمیز بود و کسی نمیدانست چه کسی مسئول نظافت آنهاست.... 🌾🕊 ٤👇 @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌸 #کربلاجاریست_تاشهادت... .... هر چقدربگوییم #غواص... بگوییم #اروند... باز هم کم است برای دانستن ا
خودش راروی سیم خاردار انداخت 😔وبچه هااز رویش عبورکردند.... یعنی فرماندهی رادرحق بچه هایش تمام کرد.🍂 شهیدداریوش(رضا)❣ شهادت: ۶۵/۱۰/۴ عملیات ۴ 🌺راوی: 🌾🕊 ٤👇 @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨ #شانزدهم_آذر #روزدانشجو دانشجوی پزشکی، شهید داریوش(رضا) ساکی دانشگاه شهید بهشتی شهادت:
تو مشغولی به حسن خود، چه غم داری ز کار ما؟ که هجرانت چه می‌سازد همی با روزگار ما؟ چه ساغرها تهی کردیم بر یادت: که یک ذره نه ساکن گشت سوز دل، نه کمتر شد خمار ما 🕊❣ ⊰❀⊱ ۴ ⊰❀⊱ …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
. ای خوش آن روزی که پیشت، جان سپارد جان من #حواست‌هست‌بدجورےدلتنگتـــم؟؟ #غـواص‌شهیـدرضـاسـاڪۍ♥️
✨🌸✨ رونمایی از کتاب «من رضا هستم» زندگینامه غواص شهید داریوش(رضا) ساکی به قلم یادگار دفاع مقدس👇🏻 دکتر مهدی مسیبی هشتم خرداد۱۴۰۰ در همدان ❤️
🍃🌸 🌸 باسلام 🍃عزیزان تصمیم داریم در کنار هم یه کار معنوی و گروهی به مناسبت میلاد داشته باشیم.. ❤️ . به عشق شهیدمون الله👇 جزء۱ 💚 جزء۲💚 جزء۳💚 جزء ۴💚 جزء ۵💚 جزء ۶💚 جزء ۷💚 جزء ۸💚 جزء ۹💚 جزء ۱۰💚 جزء ۱۱💚 جزء ۱۲💚 جزء ۱۳💚 جزء ۱۴💚 جزء ۱۵💚 جزء ۱۶💚 جزء ۱۷💚 جزء ۱۸💚 جزء ۱۹💚 جزء ۲۰💚 جزء ۲۱💚 جزء ۲۲💚 جزء ۲۳💚 جزء ۲۴💚 جزء ۲۵💚 جزء ۲۶💚 جزء ۲۷💚 جزء ۲۸💚 جزء ۲۹💚 جزء ۳۰💚 فقط شماره جزء هارو به 👇 @Shahid_tajook151 بفرستید.. مهلت ختم قرآن هم تا شهادت امام رضا (علیه السلام)هست.🤗 🌹🌹🌹 @shahadat1398
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🍂💔 یاد یاران 💔🍂 🍂 🍂 🌾 انسانی که در اوج و در اوج اخلاص و تقوا بود که حتی خانواده اش هم اطلاع نداشتند که او در مشکل ترین جای بسیج و جنگ است. به دور از خودنمایی و غرور و تکبر , جبهه اش را میرفت و درسش را هم می خواند و با بچه ها عیاق بود و ورزشش را هم میرفت . کارهایش را هم انجام می داد و نکته دیگری که ویژگی همه بچه های بسیج و شهدا بود, عدم خودنمایشان بود یعنی هیچ وقت برای خودنمایی و اسم و رسم کاری نمی کردند و ودر اوج گمنامی هرکدامشان قهرمانی بودند . وچه کارهای بزرگی که کردند. 🌺راوی: