مداحی آنلاین - عقیلة العربم من - حسین طاهری.mp3
5.76M
⏯ #شور احساسی
🍃عقیلة العربم من
🍃مرتضوی نسبم من
🎤 #حسین_طاهری
گوش بده زیر لب فقط بگو
#یازینب
🌸از من
تنها
تو ماندهای برایم...
اما توام بامن
کنار نمی آیی....😔
🍂💔
و تو
هر جا
و هر کجای جهان که باشی
باز به رویاهای من
بازخواهی گشت...
🍃🌱
دلتنگ تر از همیشه ام برای تو که ذره ای دلتنگم نیستی
اما بگذریم از دلتنگی ها، امان از دلتنگی ها...
🍂🍁
📚دانستنیهــــاے مـ📿ـذهبـے📚
💎جملاتی برگزیده و زیبا از #نهج_البلاغه
⬅️ مردم را با لقب صد ا نکنید.
⬅️ روزانه از خدا معذرت خواهی کنید.
⬅️ خدا را همیشه ناظر خود ببینید.
⬅️ لذت گناه را فانی و رنج آن را طولانی بدانید.
⬅️ بدون تحقیق قضاوت نکنید.
⬅️ اجازه ندهید نزد شما از کسی غیبت شود.
⬅️ صدقه دهید چشم به جیب مردم ندوزید.
⬅️ شجاع باشید مرگ یکبار به سراغتان می آید.
⬅️ سعی کنید بعد از خود،نام نیک بجای بگذارید.
⬅️ دین را زیاد سخت نگیرید.
⬅️با علما و دانشمندان با عمل ارتباط برقرار کنید.
⬅️ انتقادپذیر باشید.
⬅️ مکار و حیله گر نباشید.
⬅️ حامی مستضعفان باشید.
⬅️ اگر میدانید کسی به شما وام نمیدهد،از او تقاضا نکنید.
⬅️ نیکوکار بمیرید.
⬅️ خود را نماینده خدا در امر دین بدانید.
⬅️فحّاش و بذله گو نباشید.
⬅️بیشتر از طاقت خود عبادت نکنید.
⬅️ رحم دل باشید.
⬅️ با قرآن آشنا شوید.
⬅️ تا میتوانید بدنبال حل گره مردم باشید.
⬅️ گریه نکردن از سختی دل است.
⬅️سختی دل از گناه زیاد است.
⬅️ گناه زیاد از آرزوهای زیاد است.
⬅️ آرزوی زیاد از فراموشی مرگ است.
⬅️ فراموشی مرگ از محبت به مال دنیاست.
⬅️ محبت به مال دنیا سرآغاز همه خطاهاست
#دانستنیهای_مذهبی
@karbala_1365
متن یک نامه خودکشی بجا مانده از دهه 1970:
-به سمت پل میروم؛
اگر در مسیر حتی یک نفر
به من لبخند بزند
نخواهم پرید
.
.
و
او پرید....
...
+لبخند بزنیم :)
•┈••✾◆🍃◆✾••┈•
🌺صلواتی جهت رفع گناهان 🌺
بِسمِ اللهِ الرّحمنِ الرّحیمِ
🌷صلَواتُ اللّهِ وَ صَلَواتُ مَلائِكَتِه وَ اَنْبِيائِه
وَ
رُسُلِه وَ جَميعِ خَلْقِه عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،
وَ
السَّلامُ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ 🌷
امام صادق عليه السلام:
👌به خدا قسم، كسى كه اين صلوات را بفرستد،
از گناهانش خارج مى شود مانند روزى كه از مادر متولد شده است.
📚معاني الأخبار / ترجمه محمدى، ج2، ص: 362
•┈••✾◆🍃◆✾••┈•
🌺 #حاج_حسین_یکتا:
بچهها! اصرار بر امر حق داشته باشید. یه چیزی رو فهمیدید خوبه، ولش نکنید؛ سخته اولش، ولی بعدش مَلَکه میشه. میبینی این گناه سخته، ولی ترکش کن؛ یه ذره تحمل کن، بعد سهل میشه.
🍂🍃
#خاطرات_شـهدا
🔹آن روز از پدر خداحافظی کرد .از دیگر اهل خانواده حلالیت طلببید بعد ساکش را برداشت و درحالی که دستش را توی دست من گذاشته بود، قبل از رفتن ، هدیه ای را که برای خانواده خریده بود به آنها داد آنگاه نگاهش را به من دوخت و گفت : «مادر حلالم کن . آنجوری که دلم می خواست نتوانستم در خدمتت باشم . »
🔸دست در گردنش انداختم و گفتم : «خدمت امام زمان باشی .»از خانه که بیرون رفتیم ، مقابل در حیاط از زیر قرآن سه بار رد شد و بوسه بر کلام ا.. زد . وقتی می خواستم آب را پشت سرش بپاشم ، برگشت، نگاهش را به نگاهم دوخت و بعد خم شد بوسه بر دستم زد . بلند شد چند قدمی از من دور شد .
🔸همینکه می خواستم آب را بپاشم ، باز آمد و بوسه بر دستم زد. این کار را سه بار تکرار کرد . گفت : «ببخش مادر . مرا ببخش ، حلالم کن »
🔹وقتی برای آخرین بار چند قدمی از من دور شد . کاسه آب را در مسیر قدم هایش پاشیدم . برگشت لبخندی زد و دستی تکان داد.
✍ به روایت مادربزرگوارشهید
#شهیدغلامعلی_پیچک🌷
#رسـم_خـوبان
‼️همراه با شهيد علی چيت سازیان با يك ماشين تويوتا داشتيم از منطقه به طرف شهر بر مي گشتيم. زمستان بود و هوا سرد و استخوان سوز. در بين راه يك مرد كرد با زن و بچه اش را ديديم كه كنار جاده ايستاده بود.
‼️علي ايستاد و پرسيد: كجا ميرين؟ مرد گفت: كرمانشاه. علي گفت: رانندگي بلدي،مرد كرد گفت: بله بلدم. (هم من تعجب كرده بودم هم آنها) علي به خاطر اينكه او به همراه زن و بچه اش راحت باشند از او خواست پشت فرمان بنشيند.
‼️به من گفت: سعيد! بپربريم عقب ماشين. باد و سرما به حدي آزار دهنده بود كه هر دو مچاله شده بوديم. عصباني شدم و گفتم: مگه تو اين آدمو مي شناسي كه بهش اعتماد كردي؟ گفت: بله، اينها دو سه تا از اون كوخ نشيناني هستند كه امام فرموده به تمام كاخ نشين ها شرف دارند...
📎فرماندهٔاطلاعاتعملیاتلشگر۳۲انصارالحسین
#سردارشهید_علی_چیتسازیان🌷
#سالروز_ولادت
😂 #لـبـخـنـدهـاےخـاڪـے😍
🔸القُم❗️ القُم ❗️بپرّ بالا
#شلمچه بودیم! آتشِ دشمن سنگین بود و همه جا تاریکِ تاریک. بچهها، همه کُپ کرده بودند به سینه ی خاکریز. دورِ #شیخ_اکبر نشسته بودیم و میگفتیم و میخندیدیم که یه دفعه دو نفر اسلحه به دست از خاکریز اومدند پایین و داد زدند:« الایرانی! الایرانی!» و بعد هر چه تیر داشتند ریختند تو آسمون. نگاشون میکردیم که اومدند نزدیکتر و داد زدند:« القُم! القُم، بپرّ بالا». صالح گفت:« #ایرانیند! بازی درآوردهاند!»
عراقی با قنداق تفنگ زد به شانهاش و گفت: « اَلخَفه شُو! اَلیَد بالا!». نفَس تو گلوهامون گیر کرد. شیخ اکبر گفت:« نه! مثل اینکه راستی راستی عراقیند». #خلیلیان گفت:« صداشون ایرانیه».
یه نفرشون، چند تیر شلیک کرد و گفت: « رُوح !رُوح!« دیگری گفت:« اُقتُلوا کُلُّهُم جَمیعاً». خلیلیان گفت: « بچهها میخوان #شهیدمون کنند» و بعد شهادتین و خوند.
دستامون بالا بود که شروع کردند با قنداق تفنگ، ما رو زدن و هُلِمان دادن که ببرندمون طرف عراقیا. همه گیج و منگ شده بودیم و نمیدونستیم چیکار کنیم که یه دفعه صدای حاجی اومد که داد زد: «آقای #شهسواری! #حجتی! کدوم گوری رفتین؟!»
هنوز حرفش تموم نشده بود که یکی از عراقیا، کُلاشو برداشت . رو به حاجی کرد و داد زد: بله #حاجی! بله! ما اینجاییم! حاجی گفت: « اونجا چیکار می کنید؟»گفت:« چند تا #عراقیِ مزدُورو دستگیر کردیم» و زدند زیر خنده و پا به فرار گذاشتن. القُم! القُم! بپّر بالا😂😄
🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂
میگویند کربلا قصهای بیش نیست؛
باشد حرف، حرفِ شما
اما من قهرمان این داستان را عاشقانه دوست دارم!
#یاحسین♥️
شب بخیر ای حرمت شرح پریشانی من
🍃❤️