اگر اشکی ریختید این روزهاٰ؛ این اشک ها رو نگه دارید یه گوشه قلبتون تا فراموش نکنیم؛ یک علی رو تو محراب کشتن؛ نباید بگذاریم تاریخ دوباره تکرار بشه برای علیِ زمان ما.. اشک میریزیم که از تاریخ درس بگیریم. تا اون غربت برای فرزندش مهدی عج دوباره تکرار نشه.

- براٰی بغض این روزهای یتیمی...

سرش شکسته… ولی عاٰشقانه میخندد نمانده فاصله ای تا وصال زهرایش../

بباٰرید از غمِ این قطعه...

یک امشب را بیاید رهاٰ کنیم خودمان و دنیا و آخرت مان را؛ دست بالا ببریم و بگوییم ، حال و روزم را میبینی جز سیاهیِ گناه هیچ چیز دگر ندارم؛ تمام دارایی ام همین شبِ قدری است که خودتان ارزانی ام کردید و اجازه دادید که یک شبِ ۲۳ رمضاٰن دیگر هم زنده باشم . امشبم را ؛ شبی که قرار است مقدرات یک ساله ام نوشته شود باشد نذر امام و کس و کارم. امشب فقط امامِ مان را بخواهیم؛ بخواهیم که تمام شود این روزگار غربت. میان کلمه به کلمه جوشن کبیر خواندن تان خدا را قسم دهید که برساند پدر و ولی مارا... امشب با عمق وجود بخوانیم یا مُفرج الهموم ، یا مُنَفِسَ الغموم ، اندوه مارا با حضور آن حضرت رفع کن! قسم بدهیم به آن محاسن خضاب شده به خون سر . به غربت امیرالمومنین . به آن شهیده مظلوم بین در و دیوار ، به گلوی دریده شده شش ماهه ، به آن رأس بریده... دیگر چه بگویم؟! روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد... که بیاٰید منتقمِ خون حسین ع. بیاٰید و انتقام سیلی مادرمان را بگیرد... اشک بریزیم که خدایا ببخش غیبت را بر ما... رحم کن بر شیعیان ات ، برسان امام ما را تا شیعه را متوهم نخوانند... امشب نه برای امام مان، که برای بیچارگی خودمان اشک بریزیم... و عَجِل لناٰ ظُهوره ، اِنهم یَروْنه بَعیداٰ؛ وَ نراٰه قریباٰ

اگر بگويند آيا حاضرى حلقوم على اصغر ابا عبداللّه الحسين (ع) را بِبُرى‌؟ آيا مى‌ توانى حسين فاطمه (س) را تكّه تكّه كنى و فرق على (ع) را بشكافى‌؟ مى‌ گوييم خير! تمام جواب‌ها منفى است و خودمان را از اين اعمال بسيار دور مى‌ بينيم. احساس مى‌كنيم كه اين گناهان، گناهان ما نيست و بين ما و آنها، حائل‌ ها و واسطه‌ هاى زيادى وجود دارد. اعتقادم اين است كه ما هنوز در فضاى اين گناهان قرار نگرفته‌ ايم. هنوز مجبور نشده‌ ايم كه به خاطر محبوب‌هامان دست به هركارى بزنيم، در حالى كه همه فرعونيم، فقط مصرهاى ما كوچك و بزرگ مى‌ شود. من در محدودۀ خانه‌ ام، مادر و پدرم، فرزند و عيالم، فرعونى هستم و «أَنَا رَبُّكُمُ اَلْأَعْلى‌» را در آن حد دارم و در اين زمينه قدم بر مى‌ دارم. • استاد علی صفاٰیی حائری • @kateb_javan🥀

اگر یک به یک مرد این کارزاریم؛ صفِ اول و غیر اول نداٰریم../ @kateb_javan🕊️

مولاٰی ما فرمود ؛ مواظب افکارت باش که گفتارت میشود. مواظب گفتارت باش که رفتارت میشود. مواظب رفتارت باش که عادتت می‌شود. مواظب عادتت باش که شخصیتت میشود. مواظب شخصیت ات باش که سرنوشت ات میشود. @kateb_javan🕊️

• این چند خط از نوشته های استاد صفاٰیی است؛ بخوانید و بعد در خلوتتان ؛ نیمه شب وقتی همه خوابند هیچ صدایی شاید جز نفس کشیدن خودتان به گوش نمی‌رسد ؛ وقتی نور کوچک کم رمقی از پنجره اتاق به داخل می‌تابد؛ دقیقا در همان لحظه که اوج تنهایی آدمیزاد است؛ فکر کنید به تک تک کلمات نوشته شان که : همه ما فرعونیم؛ فقط مصر های ما کوچک و بزرگ میشود!..

حالاٰ که میروی همراه جاده ها برگرد و پس بده؛ تنهاٰیی مرا.. @kateb_javan🥀☁️

در دنیاٰیی که دلِ حُسین ع راٰ شکستند؛ خیری نیست؛

در جوار حرمش هر که دعاٰگوست بگو جای ما در وسط صحن فقط گریه کند../