eitaa logo
؛کاتوره
966 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
11 فایل
من؟ یه دختری که درحال گذروندن روزمرگیشه. اینجا؟ اتاق مجازی موردعلاقش که هیجانات و اتفاقات روزشو توش توصیف میکنه و محتوای خاص و فاخری نداره؛ همون نگاه جزئی‌تر به روزمرگیاست. موندنی شدی؟ قدمت سر چشم🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
یه اطلاعاتِ کلی ردوبدل میکردیم و هرجا لازم بود برای یگانه توضیح میدادم این معنیش اینه اون معنیش اونه 🙂😂
بخدا اکیپمون باید یه دیکشنری بزنه معانی و اشخاص مختلفو توش توضیح بده .
بعد که وارد خیابون اصلی شدیم چینش مون اینجوری شد که فاطمه: مادر و حرص خورننده‌ی هممون یگانه: اون بچه مثبتی که داره با شر و شیطونا میگرده و ازشون تاثیر میگیره هستی: تحتِ تاثیر و بچهِ عسل عسل: سلطانِ همهِ شیطنت ها .
حالا من هی به یگانه: یگانه بیا پیش من، بیا اینجا، دستتو بده داش فاطمه: بس کن این چندش بازیا رو هاااااا .
بعد خودش دست هستی رو گرفت رفت من: منتغیه .
هستی کراششو دید با یه خانمه که همسن مادرش بود، یعنی فاطمه نگهش نمیداشت میرفت زنه رو پاره میکرد .
رفتیم سوپری فاطمه خرت و پرت بگیره ما بیرون از مغازه وایستادیم هی از توی مغازه ما رو میپایید حرص میخورد (بچم😂😭)
دنبال جا میگشتیم که هم راحت بشینیم هم بتونیم حرف بزنیم من: از اونجایی که اینجا مثل خونه‌ِ دوم منه، من میدونم باید کجا بریم رفتیم میز شطرنج🤝
و اون میز شطرنج هیچوقت فراموش نمیشه و میمونه تو دفترچه خاطرات ذهنمون .
نشستیم کرانچی بخوریم یه برادر دوچرخه سواری شد مایه خنده‌ی ما .
میومد از بغلمون رد میشد تک چرخ میزد، رو دوچرخه وایمیساد، برعکس میشست، دسته رو ول میکرد ما: منتغیه منتغیه
حالا همینجوری که داشتیم میخندیدیم من گفتم آخخ این بخوره زمین من پاره بشم بعد اومد تک چرخ بزنه خراب کرد افتاد =)