eitaa logo
کتاب و کتابخوانی
44.6هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
664 ویدیو
1.3هزار فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/b38D.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
[ من و پنج وارونه ام ] 📙معرفی کتاب👇 ❇️ خانمی مبلّغ ولایت بود و درباره فضایل حضرت علی(ع) سخنرانی می کرد. این خانم تمام همّ و غمّش بیان فضایل حضرت علی(ع) بود و هدفی جز این نداشت. زمانی که حَجّاج این خبر را شنید، دستور داد که آن خانم را نزدش بیاورند. ✳️ حَجّاج به آن زن گفت: «علی را لعن کن»؛ ولی آن زن نپذیرفت. حَجّاج هرچه او را تهدید کرد، اثري نداشت. عاقبت، آن زن را شکنجه کرد: نخست او را با تازیانه اي زدند که از الیاف خرما درست و در روغن هاي مخصوصی گذاشته شده بود تا آسیب بیشتري بر بدن وارد کند. ♻️ ده یا بیست تازیانه که به او زدند، با اینکه گوشت و پوستش از بدنش جدا شدند، باز هم حاضر نشد حضرت علی(ع) را لعن کند. تعداد شلّاق ها که بیشتر شد؛ در حالی که توانی براي او باقی نماند بود، شروع کرد به خندیدن. به او گفتند در این حالت چه جاي خنده است؟ گفت: «تا به حال، به زبان، خودم را دوستدار علی(ع) معرفی می کردم؛ ولی فکرش را نمی کردم که بتوانم فدایی علی بن ابیطالب(ع) باشم». ✅ این همان محبتی است که در درون انسان، انقلاب به پا می کند. حالا انسان این سرمایه را چگونه باید صرف کند؟ دل به عشق هایی بی هویت و بی شناسنامه ببندد و این سرمایه را تلف کند یا به دنبال لایق ترین ها بگردد؟ 📚 @ketab_Et
🔍روحها وقتی بزرگ شد، وای به حال آن بدنها! روح وقتی بزرگ شد و روح همه بدنها شد و درد همه را احساس کرد، 😔کارش به آنجا میکشد که مجازات می‌بیند، برای چه؟ برای غافل ماندن از حال یک بیوه زن و چند یتیم. 🧕میان کوچه زنی را می‌بیند که مشک به دوش گرفته است. علی علیه السلام آدمی نیست که بی‌تفاوت از کنار این مناظر بگذرد. 🙆‍♀💧علت ندارد که یک زن خودش آب کشی کند، حتماً کسی را ندارد یا کسی دارد ولی به حال این زن نمی‌رسد. فوراً خودش جلو می‌رود 🤦‍♂(نمی‌گوید: آی شُرطه! آی پاسبان! آی نوکر! آی غلام! آی قنبر! تو بیا)، با کمال ادب می‌گوید: خانم! اجازه می‌دهید شما را کمک دهم و من مشک آب را به دوش بکشم؟ این زحمت را به من بدهید. 👈🧕آن زن می‌گوید: خدا پدر تو را بیامرزد. به خانه آن بیوه زن می‌رود. ⚠️💁‍♂همینکه مشک را زمین می‌گذارد، استفسار می‌کند که ممکن است برای من توضیح بدهید که چرا خودتان آب کشی می‌کنید؟ شاید مردی ندارید؟ می‌گوید: 🧔👩‍👧‍👧بله، اتفاقاً شوهر من در رکاب علی بن ابیطالب کشته شد. من هستم و چند تا یتیم. این کلمه را که می‌شنود، سرتا پایش آتش می‌گیرد. 🌌🚶‍♂نوشته‌اند آن شب وقتی برگشت و به خانه رفت، تا صبح خوابش نبرد. صبح، نان و گوشت و خرما و پول با خودش برمی‌دارد و با عجله می‌رود و درِ خانه همان زن را می‌زند. 🧕☝️می‌گوید: کیستی؟ می‌فرماید: من همان برادر مؤمن دیروز تو هستم. به سرعت گوشتها را کباب می‌کند و به دست خودش در دهان یتیمها می‌گذارد و یتیمها را روی زانو می‌نشاند 😭و آرام به آنها می‌گوید: از تقصیر علی که از شما غافل مانده بگذرید. آنگاه تنور را آتش می‌کند. 🔥😰وقتی سر تنور می‌رود، صورتش را به آتش نزدیک می‌کند. حرارت آتش را احساس می‌کند، [با خود می‌گوید:[ علی! حرارت آتش دنیا را بچش و آتش جهنم یادت بیاید، ❌تا دیگر از حال مردم غافل نمانی. بدنی که باید جور بکشد این‌طور است، بدنی که روحش روح همه مردم است این گونه است. 🤲باسمک العظیم الاعظم الاعزّ الاجلّ الاکرم یا الله.... ✨خدایا تو را قسم می‌دهیم به حقیقت علی بن ابیطالب که درد سلام را در دل ما ایجاد کن. عاقبت امر همه ما را ختم به خیر بفرما. درد محبت، و ✨معرفت و طاعت و عبادت خودت را در دلهای ما قرار بده. احساس همدردی با خلق خودت را در ما ایجاد بفرما. ما را از پرتو نور ولایت علی علیه السلام ✨بهره‌مند بفرما. ما را پیرو واقعی آن بزرگوار قرار بده. دلهای ما را به نور ایمان منور بگردان. ما را با حقایق اسلام آشنا بفرما. ⚡️و لا حول و لا قوّة الّا بالله العلی العظیم 📚 ، انسان کامل ص74، 75، 76 ✨ 📚 @ketab_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📎 نیت صادقانه باشد 🖌 حضرت (ع) فرمود: بنده مؤمن فقیر مى‏ گوید: پروردگارا روزى ده تا چنین و چنان کنم؛ یعنی نیکی و کارهاى خیر کنم! اگر خداى عزوجل بداند با صدق نیت می گوید، برای او مانند همان پاداشی را می نویسد که اگر انجام می داد مى ‏نوشت. 🖌 عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ الْفَقِیرَ لَيَقُولُ يَا رَبِّ ارْزُقْنِى حَتَّى أَفْعَلَ كَذَا وَ كَذَا مِنَ الْبِرِّ وَ وُجُوهِ الْخَيْرِ فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ مِنْهُ بِصِدْقِ نِيَّةٍ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلَ مَا يَكْتُبُ لَهُ لَوْ عَمِلَهٌُ . 📚 اصول کافى جلد ۳ صفحه: ۱۳۵ روایت ۳ 📚 @ketab_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[ راز انگشتر ] روایت هایی از سبک زندگی شهیدمدافع حرم بیاضی زاده گزیده✂️کتاب تا آن لحظه انگشترش دقت نکرده بودم. انگشترش را نشانم داد و گفت: قشنگه؟ خواستم انگشتر را از دستش در بیاورم ولی اجازه نداد. برایم عجیب بود سعیدی که اصلاً به مسائل ماده اهمیت نمی داد الان نسبت به این انگشتر علاقه پیدا کرده بود. با کلی چک و چانه زدن انگشتر را داد تا ببینم. گفت: میدونی کی این انگشتر را به من داده؟ گفتم: نه. گفت:حاج قاسم داده..... 📚 @ketab_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4930.pdf
1.1M
مقاله 📚تربیت فرزند در اندیشه والای علوی ✍نویسنده ایت الله احمد بهشتی 📚 @ketab_Et
2.49M
گزیده ای از مقاله 📚تربیت فرزند در اندیشه والای علوی ✍نویسنده ایت الله احمد بهشتی 📚 @ketab_Et
[ وقتی مهتاب گم شد ] 📙معرفی کتاب👇 «وقتی مهتاب گم شد» نوشته حمید حسام ( -1340) فارغ التحصیل کارشناسی ارشد ادبیات فارسی دانشگاه تهران است. «وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوش‌لفظ باشد، روایتی عینی از واقعه‌ا‌ی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوش‌لفظ، که نامش را به دلیل نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشته بودند، سال‌ها بعد در نوجوانی، هم‌زمان با وقوع انقلاب اسلامی، دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمان‌ها می‌شود. همین انقلاب درونی باعث می‌شود در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی تغییر دهد و سرانجام زندگی‌اش هم تغییر کند. علی پانزده ساله در عنفوان جوانی با اصرار فراوان خود به جبهه اعزام می‌شود و آنجاست که درمی‌یابد شهادت ارمغانی است که با ترک خود به‌ دست می‌آید، اما گویی قرار است علی خوش‌لفظ با تنی مجروح و خسته زنده بماند؛ تا سال‌ها بعد ماجرای وصل حدود هشتصد دوست و برادرش را برای ما روایت کند. 📚 @ketab_Et