[ نسل عاشقان ]
📕|معرفی کتاب 👇
ماجرای داستان سرگذشت یک دختری است که در روستایی در شمال زاده شد و از همان کودکی اسیر دیوی به نام زن بابا گشت و از سه سالگی به کار در خانه و مزرعه و ... واداشته شد و با انبر داغ و دستهای زن بابا، شکنجه شد.
او بالاخره فرار کرد و به تهران رفت و در اوج خوشی بود که گرفتار دیو دیگری گردید.
#نسل_عاشقان
📚 @ketab_Et
[معنویت بیسامان]
📙معرفی کتاب👇
🔹کتاب «معنویت بیسامان» نوشته صدیقه رمضانی میکوشد تا با نگاهی جامعهشناختی به تشریح معنویتگرایی جدید و چرایی گرایش به آن در ایران بپردازد.
🔹بر این اساس کتاب معنویت بی سامان با استمداد از مطالعۀ تجربی و جامعه شناختی، درصدد آسیب شناسی و معرفی شاخص های بومی و دلایل روی آوری افراد به معنویت گرایی جدید است. از مزایای این اثر توجه نویسنده به ایجاد تمایز میان معنویت گرایی جدید و سایر پدیده های مشابه و همچنین ارائه گونه شناسی جامعی برای پرداختن به همه انواع آن به جای تمرکز بر گونه ای خاص است.
#معنویت_بی_سامان
📚 @ketab_Et
[شبهای قدر کربلای۵]
گزیده✂️کتاب
شکستهای پیدرپی سپاه سوم عراق در محورهای عملیاتی، کشورهای حمایتکنندهٔ عراق را غافلگیر کرده و آنها را وادار به موضعگیری کرد. همه میکوشیدند تا از انعکاس نتایج عملیات در جهان جلوگیری کنند. صدام برای حفظ جبههٔ استراتژیک شرق بصره، از قویترین سپاه خود (سپاه سوم عراق) استفاده کرده بود و با اتکا به دژهای مستحکم، اصلاً از آن محور نگرانی نداشت. زمانی که عملیات کربلای ۴ در محور جزیرهٔ امالرصاص – که بیارتباط با محور عملیات کربلای ۵ نبود - متوقف شد، سپهبد خلیل الدوری، فرماندهٔ سپاه سوم عراق با اطمینان کامل ضمن غیرممکن توصیف کردنِ شکست دژ شرق بصره، فرماندهانش را برای مرخصی روانهٔ بغداد کرد؛ بنابراین بهمحض شروع عملیات، با متلاشی شدن تیپهای ۴۲۵، ۴۲۱ و ۵۰۱ از لشکر ۱۱ و از دست دادن یکی از دژها نتوانست به سپاه خود سازمان دهد و هر شب با شکستی تازه روبهرو میشد. او پس از شکستهای پیدرپی، از صدام خواست که نیروی هوایی را برای نجاتش روانه کند و از آن روز به بعد، نیروی هوایی عراق از پایگاههای حبانیه، ناصریه، شعبیه و کرکوک، با تعداد زیادی هواپیما وارد عملیات شد. ایران که انتظار چنین حرکتی را داشت، با استقرار پدافند در نقاط حساس، نخست چند فروند از آنها را ساقط کرد
📚 @ketab_Et
[ مثبت سه]
قسمتی✂️ از کتاب
فواید فرزندآوری: وجود فرزندان در خانواده آثار و فواید جسمانی و روحی_روان شناختی فراوانی برای والدین به دنبال دارد. خانواده هایی که از نعمت فرزند برخوردارند، بیش از خانواده های بدون فرزند از زندگی لذت می برند. وجود فرزندان در خانواده برساحت های مختلف زندکی اثرمی گذارد، از جمله مشکلات و ناهمواری ها، عامل قدرت والدین، سلامت جسمی و شادکامی والدین، استحکام بنیادخانواده، ارتقای شخصیت انسانی و...
#مثبت_سه
📚 @ketab_Et
💠الإمامُ الحسنُ عليه السلام ـ لمّا دعا بَنيهِ و بَني أخيهِ ـ : إنّكُم صِغارُ قَومٍ و يُوشِكُ أن تَكونوا كِبارَ قَومٍ آخَرينَ ، فَتَعَلَّمُوا العِلمَ ، فَمَن لم يَستَطِعْ مِنكُم أن يَحفَظَهُ فَلْيَكتُبْهُ و ليَضَعْهُ في بَيتِهِ .
امام حسن عليه السلام ـ آن گاه كه فرزندان و برادر زادگان خود را احضار كرد ـ فرمود : شما خردسالانِ قومى (نسلى) هستيد كه به زودى بزرگان قوم (نسلى) ديگر مى شويد. پس دانش بياموزيد و هر يك از شما كه نمى تواند علم را در حافظه اش نگه دارد، آن را بنويسد و در خانه اش نگهدارى كند.
📚[منية المريد : 340.]
📚 @ketab_Et
[مفاتیح الحیاة]
📙معرفی کتاب👇
«یک وقت رابطه ی انسان با خدا در حدّ مناجات، دعا و این هاست، آن می شود مفاتیح الجنان. یک وقت سفر چهارم از اسفار اربعه را شما می خواهید بگویید [یعنی] که سیر سفر مِن الخلق إلی الخلق بالحق ما باید داشته باشیم، این می شود مفاتیح الحیات. این خیلی فرق است که انسان مناجات کند، دعا کند که می شود مفاتیح الجنان یک وقت است نه، در خلقت از دید الهی دارد می گذرد. این [یعنی] سفر چهارم که سیر مِن الخلق إلی الخلق بالحق [است]، با چراغ حق دارد حرکت می کند، در راه حق دارد حرکت می کند، از منظر خدا دارد حرکت می کند، خدابین است و دارد حرکت می کند.»
جرقه ی اولیه ی این طرح از حدود 5 سال قبل با فرمایش حضرت آیت الله «جوادی آملی» در خطبه های نماز جمعه در مورد بهتر نگه داشتن محیط زندگی چه در طبیعت و چه در زندگی به عنوان یک شهروند زده شد و سپس با ارائه ی طرح تفصیلی و تکمیل آن، کار پژوهشی اثر زیر نظر ایشان آغاز و با رهنمودهای او پیش رفت و در نهایت با بازبینی نهایی استاد و اعمال نهایی نظراتشان پایان یافت.
سال ها بود که به نوعی منتظر چنین کتابی بودیم. شاید به نظر برسد که کتاب هایی از این دست وجود داشته است. «ثواب العمال و عقاب الاعمال» شیخ صدوق، «حلیة المتقین» علامه مجلسی و تا حدی «الحیاة» جناب آقای حکیمی را می توان از کتاب هایی دانست که در این موضوع نوشته شده است.
#مفاتیح_الحیاة
📚 @ketab_Et
[معرفی کتاب ]
📙معرفی کتاب👇
لینا لونا، داستان دختری که محجبه شد
لینا لونا را شاید بتوان یکی از بهترین کتاب های موفق در حوزه معرفی صحیح #حجاب و فلسفه آن به کودکان معرفی کرد.
🔸 نویسنده این کتاب کلر ژوبرت مترجم، تصویرگر و نویسندهای فرانسوی است که در سال 1340 شمسی در یک خانوادهی مسیحی به دنیا آمد و در 19 سالگی مسلمان شد.
🔸 کتاب مناسب سنین 6 تا 9 سال و هدیه مناسبی برای جشن تکلیف دختران است.
#لیانا_لونا
📚 @ketab_Et
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد🌱
قسمت 67
به حدی حساس شده بودم که دراین شرایط یکی میخواست من راآرام کندوبرایم آب قنددرست کند!
حمیدلباس های پاره وخونی راعوض کردوتاشب خوابید،ولی شب کمردردعجیبی گرفت.چشم روی چشم نمیگذاشت.
تاصبح حمیدراپاشویه کردم.دستمال خیس روی پیشانیش میگذاشتم وبالای سرش قرآن میخواندم.چون دوره های درمان راگذرانده بودم،معمولااکثرکارهاحتی تزریقاتش راخودم انجام میدادم.
وقتی دیدتاصبح بالای سرش بیداربوده ام،گفت:"من مهرمادری شنیده بودم،ولی مهرهمسری نشنیده بودم که حالادارم باچشم های خودم می بینم.اگرروزی مسابقه مهربونی برگزاربشه تونفراول میشی خانوم."
صبح خروس خوان حاضرشدیم وبه بیمارستان رفتیم.بعدازگرفتن عکس ازکمرش فهمیدیم دیسکش فتق پیداکرده است.دکترده روزاستراحت مطلق نوشت.بایدرعایت میکردتابه مروربهتربشود.یک روزکه برای استراحت خانه مانده بود،همه فهمیده بودند.ازدرودیوارخانه مهمان می آمد.
یک لحظه خانه خالی نمیشد؛دوست،فامیل،همسایه،هییت،مسجد،
باشگاه و...پیش خودم گفتم حمیدیک تصادف ساده داشته این همه مهمان آمده است،خدای نکرده برودماموریت جانبازبشودمن بایدنصف قزوین راپذیرایی کنم وراه بیندازم!
تمام مدت برای خوش آمدگویی وپذیرایی ازمهمانها سرپابودم.به حدی مهمان هازیادبودندکه شبهازودترازحمیدبراثرخستگی می افتادم.
به خاطرکمردردنمی توانست مثل همیشه درکارهابه من کمک کند،بااین حال تنهایم نمیگذاشت.
داخل آشپزخانه روی صندلی مینشست وبرای من ازاشعارحافظ یاحکایتهای سعدی میخواند.خستگی من راکه میدید،میگفت:"به آبروی حضرت زهراسلام ا...علیهامن روببخش که نمی تونم کمکت کنم.این مدت خیلی به زحمت افتادی.
ده روزاستراحتم که تموم بشه بایدچندروزمرخصی بگیرم ازتومراقبت کنم.کارهاروانجام بدم تاتوبتونی استراحت کنی."
بعضی رفتارهادرخانه برایش ملکه شده بود.دربدترین شرایط آنهارارعایت میکرد؛حتی حالاکه کمرش دردمی کرد.
مقیدبودبعدازغروب آفتاب حتمانشسته آب بخورد.میگفت:"ازامام صادق علیه السلام روایت داریم که اگرشب نشسته آب بخوریم،رزقمون بیشترمیشه."
بین این ده روزاستراحت مطلقی که دکتربرای حمیدنوشته بود،تولدحضرت زهراسلام ا...علیهاوروززن بود.به خاطرشرایط جسمی حمید،اصلابه فکرهدیه گرفتن ازجانب اونبودم.
سپاه برای خانم هابرنامه گرفته بود.به اصرارحمیددراین جشن شرکت کردم.اول صبح رفتم تازودبرگردم.درطول جشن تمام هوش وحواسم درخانه،پیش حمیدمانده بود.وقتی برگشتم دودازکله ام بلندشد.حمیدباهمان حال رفته بودبیرون وبرای من دسته گل وهدیه ی
روززن خریده بود.
قشنگ ترین هدیه ی روززنی بودکه گرفتم.نه به خاطرارزش مادی،به این خاطرکه غافلگیرشدم.اصلافکرنمیکردم حمیدباآن شرایط جسمی ودردکمرازپله هاپایین برودوبرایم درشلوغی بازارهدیه تهیه کندواین شکلی من راسورپرایزکند.همان روزبه من گفت:"کمرم خیلی دردمیکرد.نتونستم برای مادرخودم ومادرتوچیزی بخرم.خودت زحمتش روبکش."
رسم هرساله حمیدهمین بود.روزتولدحضرت زهراسلام ا...علیهاهم برای من،هم برای مادرخودش وهم برای مادرمن هدیه میگرفت.روی مادرخیلی حساس بود.رضایت ولبخندمادربرایش یک دنیاارزش داشت.عادت همیشگی اش بودکه هربارمادرش رامیدیدخم میشدوپیشانیش رامی بوسید.امکان نداشت این کاررانکند.همان چندروزی که دکتراستراحت مطلق تجویزکرده بود،هربارمادرش تماس میگرفت وسلام میدادحالت حمیدعوض میشد.کاملامودبانه رفتارمیکرد.اگردرازکش بود،می نشست.اگرنشسته بود،می ایستاد.
برایم این چیزهاعجیب بود.گفتم:"حمید!مادرت که نمی بینه تودرازکشیدی یانشستی.همون طوری درازکش که داری استراحت میکنی باعمه صحبت کن."گفت:"درسته مادرم نیست ونمی بینه،ولی خداکه هست.خداکه می بینه!"
ایام ماه شعبان وولادت امام حسین علیه السلام وروزپاسداربودکه حمیدگفت:"بریم سمت امامزاده حسین.میخوام برای بچه های گردان عطربگیریم.همونجاهم نمازمیخونیم وبرمیگردیم."به فروشگاه محصولات فرهنگی امامزاده که رسیدیم،چندمدل عطرراتست کردیم.هفتادتاعطرلازم داشت.بالاخره یکی راپسندیدیم.یک عطرمتفاوت هم من برای حمیدبرداشتم.گفتم:"آقااین عطربرای خودت.هدیه ازطرف من به مناسبت روزپاسدار."بعدهم این عطرراجداازعطرهای دیگرداخل جیبش گذاشتم.
دوروزی عطرجدیدی که برایش خریده بودم رامیزد.خیلی خوشبوبود.بعدازدوروزمتوجه شدم ازعطرخبری نیست.چندباری جویاشدم.طفره رفت.حدس زدم شایدازبوی عطرخوشش نیامده،ولی نمیخواهدبگویدکه من ناراحت نشوم.یک بارکه حسابی سوال پیچش کردم گفت:"یکی ازسربازاازبوی عطرخوشش اومده بود.من هم وقتی دیدم اینطوریه،کل عطرروبهش دادم!".
ادامه دارد...
📚 @ketab_Et
[زیارت مهتاب]
📙معرفی کتاب👇
💠در زیارتنامه فاطمه سلام الله علیها معارف بلندی بیان شده است که هرکس در آن تدبّر نماید به حقایق زیبایی دست پیدا می کند. این کتاب، گوشه ای از این حقایق را بازگو می کند.
💠نویسنده در این کتاب با توسل به حضرت زهرا (علیها السلام) و با کمک آیات و روایات به شرح زیارت نامه حضرت زهرا (علیها السلام) پرداخته است.
#زیارت_مهتاب
📚 @ketab_Et
[جوجه اردک زشت درون]
📙معرفی کتاب👇
کتاب جوجه اردک زشت درون، شما را تا دروازه های شادی پایدار، آرامش درون و دوست داشتن خود خواهد برد و بالاخره در وجودتان فضایی برای دوست داشتن بدون اما و اگر دیگران خواهید یافت. و هنگامی که این چرخه حرکتش را آغاز می کند نه تنها زندگیتان را تغییر میدهد، بلکه جهان را نیز دگرگون خواهد کرد.
جوجه اردک زشت درون، کتابی است دربارهی برداشتن نقاب از آن بخشی از وجودمان که روابطمان را تخریب میکند، روحیهمان را خراب میکند و ما را از رسیدن به رؤیاها و آرزوهای مان باز میدارد. این بخش از وجودمان، همان چیزی است که روان شناس مشهور کارل گوستاو یونگ، سایه نامیده است.
گزیده✂️کتاب
سپس فرآیند مالکیت و پذیرفتن مسئولیت سایهی خود را آغاز می کنیم و هم زمان می آموزیم تا دوباره قدرتی را که به خودمان متعلق بوده است و آن را به دیگران بخشیده ایم، در اختیار گیریم. در پایان شیوه هایی را که می توانیم با کمک گرفتن از آن ها خود را دوست داشته باشیم و تغذیه کنیم بررسی می نماییم و ابزاری عملی در اختیار خواهیم گرفت تا به آرزوهای مان برسیم و زندگی ای در خور خویش بیافرینیم.
#جوجه_اردک_زشت_درون
📚 @ketab_Et
[زندگی برازنده من]
📙معرفی کتاب👇
کتاب زندگی برازنده من نظریه ای است که هدفش آشنایی با داستان هایی است که وقایع و نحوه زندگی ما را شکل می دهند. این نظریه در ابتدا توسط خانم کارول پیرسون مطرح شد، سپس در کتاب قهرمان درون توضیح داده شد، و بالاخره در کتاب بیداری قهرمانان درون گسترش یافت.
گزیده✂️کتاب
اغلب زندگی خود را از دیدگاه داستانی که دنبال می کنیم می بینیم. مثلاً اگر دانشجویی داستان «جنگجو» را دنبال می کند، ممکن است واکنش شدیدی نسبت به یک همکلاسی که با او به مخالفت می پردازد نشان دهد. اما اگر کهن الگوی همین دانشجو داستان «حامی» باشد، سعی می کند اخلاق و تفاوت های همکلاسی خود را درک نموده و در صورت امکان به او کمک کند. آگاهی ای که با شناخت این داستان ها به دست می آوریم درک خویشتن و تفاوت های اخلاقی دیگران را برایمان آسان تر می کند. اشخاص و واقعه های گوناگونی در طول تاریخ دست به دست هم داده و این داستان
#زندگی_برازنده_من
📚 @ketab_Et
[ میرزا تقی خان امیرکبیر ]
📙معرفی کتاب👇
این کتاب فرازهايي خواندني از زندگی پسر کربلایی قربانِ آشپز است که ظرف مدت کوتاهی به دلیل فراست و هوش سرشارش، مورد اعتمادترین شخص برای ناصرالدینشاه، صدراعظم و امیرکبیر ایران شد. او در مدتی بسيار كوتاه، تحولات فرهنگی، اجتماعی، سياسي، اقتصادي، نظامي و حتي دينيِ بزرگی را در این سرزمین ایجاد کرد.
امیری که دشمنان و بدخواهان ایران و تشنگان زور و ثروت و قدرت امانش ندادند و دستان پُرتوانش را به رسم استبداد و خودکامگی از دیوار سازندگی مملکت، کوتاه کردند.
گزیده✂️کتاب
مردم چنان چشم به امير داشتند كه فقط يك بار از زبان امير در قم شنيده بودند كه قليان سفالي چقدر خوب است. همان كافي بود كه ديگر مردم با قليان سفالي حال كنند، نه با قليان انگليسي. نمايندگان روس و انگليس، به نزد امير رفتند و گلايه، كه ديگر تجّار و مردم ايران قليانهاي ما را نميخرند، چرا كه امير به مردم دستور منعِ كالاهاي فرهنگي را داده است و اين خلاف توافق و عهد ماست. امير هم لبخند زد و گفت: «من از قليانهاي شما بد نگفتم، تنها از قليانهاي خودمان خوب گفتم.»
امير آرزوي محدود كردن واردات را در سر داشت. اما حقّ تجارت آزاد و قراردادهاي پادشاهان پيشين با دُوَل خارجه تيرهاي او را به سنگ ميزد. پس شروع به فرهنگسازي كرد. شخصاً جبّههايش را با پارچه ايراني دوخت و ...
#میرزا_تقی_خان_امیرکبیر
📚 @ketab_Et
[مسیح اسلام]
📙معرفی کتاب👇
کتاب مسیح اسلام به خرده روایت های داستانی مربوط به دوران صدر اسلام می پردازد. به دوران محمد (صل الله علیه و آله) و علی (علیه السلام). زمانی که علی سیزده ساله به عنوان جانشین محمد نبی (صل الله علیه و آله) انتخاب می شود و بیست سال بعد در غدیر خم و حجة الوداع، نبی مکرم اسلام رسالتش را با خبر جانشینی آن حضرت تکمیل می کند. کتاب گام به گام با درقالب روایات و داستانک و با بیانی ساده و قابل فهم به بیان فضائل مولا علی علیه السلام در منابع اهل سنت می پردازد.
استفاده مناسب و متقن از منابع شیعه و سنی، رویکرد تقریبی و وحدت بخش حول محور امام علی علیه السلام و همچنین قلم تاریخی اما خوش خوان، «مسیح اسلام» را وجه تمایز مسیح اسلام است و کتاب را قابل تامل و خواندنی برای عموم محبان و عاشقان مولا می کند .
#مسیح_اسلام
📚 @ketab_Et
💠عن امام صادق عليه السلام : اكتُبُوا ؛ فإنّكُم لا تَحفَظُونَ حتّى تَكتُبوا .
امام صادق عليه السلام : بنويسيد؛ زيرا تا ننويسيد، حفظ نمى كنيد.
📚[الكافي : 1/52/9.]
📚 @ketab_Et
[نقاشی قهوه خانه ای]
📙معرفی کتاب👇
کتاب به بیان خاطرات کاظم دارابی دانشجو و تاجر ایرانی مقیم آلمان و از متهمان اصلی حادثه تروریستی رستوران میکونوس یکی از جنجالی ترین پرونده های تاریخ قضائی آلمان در شهریور 1371 می پردازد که منجر به کشته شدن تعدادی از رهبران حزب دموکرات کردستان ایران گردید.
از زمان وقوع حادثه میکونوس تا امروز، افراد، گروه ها و جریان های سیاسی هریک از زاویه دید خود به ماجرا نگریسته اند، و هریک نقش خود بر دیوار میکونوس زدند. اما تا امروز دارابی امکان و فرصتی نداشته که نقد و نگاه خود را در معرض داوری بگذارد.
او به عنوان یکی از متهمان اصلی این واقعه حق دارد آنچه را که دیده، شنیده، خوانده و متحمل شده است بر روی دیوار میکونوس رسم کند. بنابراین این کتاب پرده ای است از نگاره ها و نقش های مختلف، که نقال آن کاظم دارابی است، که هم نقش پرده خود می زند، هم نقال و پرده خوان دیگر نقش هاست.
#نقاشی_قهوه_خانه_ای
📚 @ketab_Et
[از برف تا برف]
📙معرفی کتاب👇
🌹این کتاب گلچینی از خاطرات مربوط به شهید مهدی شیخ زینالدین معروف به «مهدی زینالدین»، جوانی از خانوادهای لبنانیتبار است که فرمانده ی لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) را برعهده داشت. او که در سال ۱۳۳۸ در تهران دیده به جهان گشوده بود، ۲۷ آبان ۱۳۶۳ هنگامی که همراه با برادرش به منظور شناسایی منطقه از کرمانشاه به سوی سردشت در حال حرکت بود با گروههای مسلح جداییطلب درگیر و به شهادت رسید. مهدی زینالدین در هنگام شهادت، تنها ۲۵ سال از عمرش میگذشت.
#از_برف_تا_برف
📚 @ketab_Et
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد🌱
قسمت 68
اواسط اردیبهشت ماه بود.آن روزازسرکارمستقیم برای مربی گری رفته بودباشگاه.خانه که رسیدازشدت خستگی،ساعت ده نشده خوابید.نیم ساعتی خوابیده بودکه گوشی حمیدزنگ خورد.ازمحل کارش تماس گرفته بودند
.دودل بودم که بیدارش کنم یانه.درنهایت گفتم شایدکارمهمی داشته باشند.بیدارش کردم.
گوشی راکه جواب داد،فهمیدم حمیدرافراخوان کرده اند.بایدبه محل پادگان میرفت.سریع آماده شد.موقع خداحافظی پرسیدم:"کی برمیگردی؟"گفت:"مشخص نیست!"تاساعت دوازده شب منتظرش ماندم.خبری نشد.کم کم خوابم برد.
ساعت دونصفه شب ازخواب پریدم.هنوزبرنگشته بود.خیلی نگرانش شدم.گوشی رانگاه کردم.دیدم پیامک داده:"خانوم من میرم بندرعباس.مشخص نیست کی برگردم.مراقب خودت باش."
خیلی تعجب کردم.باخودش چیزی نبرده بود؛نه لباسی،نه وسیله ای،نه حتی شارژرگوشی.معمولاماموریت هایی که میرفت ازقبل خبرمیدادندومن وسایل موردنیازش راداخل ساک میچیدم.
دلم خیلی آشوب شده بود.سریع تلویزیون رابازکردم وزدم شبکه ی خبرتاببینم بندرعباس اتفاقی افتاده یانه؟
زیرنویس نوشت که دراین منطقه رزمایش برگزارمیشود.خیالم کمی راحت شد.باخودم گفتم حتمایک رزمایش یکی،دوروزه است.میروندوبرمیگردند.ولی بازدلم قرارنگرفت.
طاقت نیاوردم وبه گوشی حمیدتماس گرفتم.داخل اتوبوس بود.
صدای خنده ی همکارهای پاسدارش می آمد.گفتم:"حمید،چرااین طوربی خبر؟نصفه شب بندرعباس کجابود؟هیچی هم که نبردی؟"
نمیخواست یانمیتوانست زیادتوضیح بدهد.گفت:"اینجاهمه چیزبه مامیدن خانوم.شمابخواب،صبح بروخونه ی بابا."استرس عجیبی گرفته بودم.تاصبح نفهمیدم چندبارازخواب پریدم.
آفتاب که زدرفتم دانشگاه.تاظهرکلاس داشتم که بابازنگ زد.گفت:"حمیدرفته سردشت،شمابیاپیش ما"متعجب پشت گوشی گفتم:"سردشت؟حمیدکه گفت بندرعباس!"
بابافهمیدکه حمیدنخواسته واقعیت رابه من بگویدتامن نگران نشوم.گفت:"سردشت رفتن.ولی چیزی نیست.زودبرمیگردن."نگرانی من بیشترشد.وقتی خانه رسیدم،دیدم چشمهای مادرم ازبس گریه کرده قرمزشده!
دلم به شورافتادوبیشترترسیدم.گفتم:"چیزی شده که شمادارین پنهون میکنین؟"باباگفت:"نه دخترم،نگران نباش.
ان شاءا...که خیره.یک ماموریت چندروزه است.به امیدخداصحیح وسالم برمیگردن."مامان برای اینکه روحیه ی من عوض شودپیشنهاددادبرویم بازار.درطول خریدتمام هوش وحواسم به حمیدبود.اصلانفهمیدم چی خریدیم وکجارفتیم.بامادرم درحال گشت زنی بودیم که بابازنگ زد:"دخترم مژدگونی بده.حمیدبرگشته!زودتربیاین خونه
."وسایل راخریده ونخریده سوارماشین شدیم وبه سمت خانه آمدیم.وقتی حمیدرادیدم نفس راحتی کشیدم.باناراحتی روی مبل نشسته بود.من هم انداختم به دنده شوخی:"میگی بندرعباس سرازسردشت درمیاری!بعدهم که یه روزه برمیگردی!هیچ معلوم هست چه میکنی آقا؟!"باباخنده اش گرفت وگفت:"هیچ کدوم نبوده.نه بندرعباس،نه سردشت.
داشتندمیرفتندسامراکه فعلاپروازشون عقب افتاده.طبیعی هم هست.برای اینکه پروازهالونره ودشمن هواپیمارانزنه چندبارمعمولاپروازهاعقب وجلومیشه."
شنیدن این خبربرایم سنگین بود.خیلی ناراحت شدم.گفتم:"حمید!من باهرماموریتی که رفتی مخالفت نکردم.نبایدبدونم توداری میری کشورغریب؟
من منتظرم رزمایش دوروزه تموم بشه،توبرگردی.اون وقت نبایدبدونم توداری میری سامرا،ممکنه یکی دوماه نباشی؟!"ازلغوشدن پروازبه حدی ناراحت بودکه اصلاحرفش نمی آمد،ولی من ته دلم خوشحال بودم.روی موتورهم که بودیم لام تاکام حرف نزد.تاچندروزحال خوبی نداشت.ماموریتهای داخل کشورزیادمیرفت.
ازماموریت یک روزه گرفته تاده،پونزده روزه.اکثرشان راهم به پدرمادرحمیداطلاع نمیدادیم که نگران نشوند،ولی این اولین باری بودکه حرف ماموریت طولانی خارج ازکشوراین همه جدی مطرح شده بود.عراق انتخاب خودش بود.
گفته بودندبرای رفتن مختارهستید.هیچ اجباری نیست.حتی خودتان میتوانیدانتخاب کنیدکه سوریه برویدیاعراق.حمیدعراق راانتخاب کرده بود.دوست داشت مدافع حرم پدرامام زمان عجل ا...تعالی فرجه الشریف درسامراباشد.
یک مقدارپول داشتیم که برای ساخت خانه میخواستیم پس اندازکنیم.حمیداصرارداشت که من حساب بانکی بازکنم واین پول به اسم من باشد.موقع خوردن صبحانه گفت:"امروزمن دیرترمیرم تاباهم بریم بانک.یه حساب بازکن پولمون روبذاریم اونجا.فرداروزی اتفاقی میفته برای من.حس خوبی ندارم.این پول به اسم توباشه بهتره."راضی نشدم.
گفتم:"یعنی چی که اتفاقی برای من میفته؟اتفاقاچون میخوام اون اتفاق بدنیفته،بایدبری به اسم خودت حساب بازکنی."اصرارکه کرد،قهرکردم.افتادم روی دنده ی لج تااین حرفهااززبانش بیفتد!بالاخره راضی شدبه اسم خودش باشد.
ادامه دارد...
📚 @ketab_Et
[ عقاید یک دلقک]
📙معرفی کتاب👇
هاینریش بل نویسنده معروف آلمانی است که در سال۱۹۷۲، جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد. عقاید یک دلقک یکی از بهترین و موفقترین آثار این نویسنده آلمانی بهشمار میرود که با ترجمه محمد اسماعیلزاده به فارسی بازگردانده شده است.
🔸باید خاطرنشان ساخت پس از انتشار این رمان در سال ۱۹۶۳، خشم محافظهکاران در آلمان به دلیل نگاه منفی نویسنده به کلیسای کاتولیک، برانگیخته شد. با این وجود کتاب مورد بحث را باید در رده رمانهای تاثیرگذار قرن بیستم، دانست.
✅کتاب عقاید یک دلقک اثر هانریش بل یکی از پرفروشترین و محبوبترین کتابهای دنیا است؛ بنابراین مطالعه آن را به همه افراد کتابخوان، به ویژه علاقمندان رمان خارجی، پیشنهاد میکنیم..!
#عقاید_یک_دلقک
📚 @ketab_Et
[ سحر و کلید رهایی از آن ]
📙 معرفی کتاب👇
این کتاب کتاب به معرفی پدیده سحر و جادو پرداخته و ضمن بیان نگاه اسلام در مواجهه با آسیبهای سحر و جادوگری، راهکارهایی براساس قرآن و روایات اهل بیت برای پاکسازی و نجات از سحر و جادو ارائه داده است.
بریده✂️کتاب
درحقیقت، بستر اصلی نفوذ سحر و خادمان سحر -که شیاطین جنی هستند- خروج از ولایت الهی و ورود اشخاص به ولایت شیطان است که در آن موقع، ساحر میتواند با کمک شیاطین جنی، سحرش را عملی کند.
طبق آیهالکرسی، انسان باید خداوند را ولیّ خود قرار دهد؛ چراکه ولایت تنها از آنِ خدای متعال است. پذیرفتن و پناه گرفتن در ولایت خداوند، از انسان موجودی الهی میسازد، و کسی که ولایت خدا را نپذیرد، ولایت شیطان را پذیرفته و به خود ستم کرده است.
#سحر_و_کلید_رهایی_از_آن
📚 @ketab_Et
[زندگی خود را دوباره بیافرینید]
📙معرفی کتاب👇
کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری ای. یانگ و جانت اس. کلوسکو، درباره شناخت اختلالات شخصیتی است و راهکارهای برای نجات ارائه کرده است. در کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید دو روانشناس پیشگام آمریکا در حوزه روان درمانی به شما نشان خواهند داد که چگونه می توانید به وسیله روشهای کاربردی و هیجان انگیز که زندگی شما را بهینه می کنند خودرا از تله های مخرب نجات دهید، تله های مخربی که از دوران کودکی با شما همراه بوده و مانع پیشرفت شما در کار و زندگی شده است.
#زندگی_خود_را_دوباره_بیافرینید
📚 @ketab_Et
[دیدار به وقت باران]
📗 معرفی کوتاه کتاب👇
داستانهایی برگرفته از واقعیت در دوران معاصر در مورد امداد و کرامات امام زمان (عج) نسبت به منتظران در این کتاب جمع گردیده است. روایتهایی از تشرفات و دیدارها و عنایاتی که آن حضرت نسبت به منتظران خود داشته است.
گزیده✂️کتاب
شفا را شنیده بودم، یک یا دو بار هم دیده بودم. نه اینکه قشنگ دیده باشم. بچّه که بودم، وقتی امام رضا رفته بودیم، امتداد طنابهای رنگرنگی از پنجره فولاد تا دست و پا و سر آدمها را برای شفا گرفتن دیده بودم؛ امّا شفا را آنجا هم خوب ندیده بودم.
یک بار فقط فهمیدم مردم دارند داد میزنند که بچّه شفا گرفت و فقط تکههای لباس بچّه را دیدم دست آدمهای صورت گرگرفته و چشم برافروخته و فقط از بین لبهای بیحس شده شنیدم که بچّه شفا گرفته. یکبار هم از در و همسایه شنیده بودم که بنده خدایی بچّهاش شهید شده بود و داشت درد فراق او را میکشت؛ اما شفا گرفته. نمیدانم خواب پسرش را دیده بود یا آدم خوبی آمده...
#دیدار_به_وقت_باران
📚 @ketab_Et
انتخاب رشته شغل انتخاب همسر
فروش کارآفرینی استارتاپ
مشاوره مربیگری تدریس
حل تعارض زوجین تربیت فرزند
ظرفیت محدود‼️
جهت ثبت نام به ادمین پیام دهید⭕️
این وبینار رایگان است🤩
https://eitaa.com/Poshtiban_Toranj
[ فرزندم تک است ]
👇معرفی کتاب📙
نویسنده در توصیف کتاب خود چنین می نویسد:
📃آنچه در این کتاب برای شما به نگارش درآورده ام، دغدغه های یک مادر است. از یک سو، فکر داشتن فرزند دوم و از طرف دیگر تردیدها و نگرانی ها، مرا واداشت تا مطالعه ای دربارۀ تک فرزندی داشته باشم و پاسخی برای تردیدها و نگرانی های خودم و دیگر والدین دارای تک فرزند بیابم و با بررسی چالش های تربیتی تک فرزندان، پرسش داشتن یک یا چند فرزند را در وسع خودم به نتیجه
برسانم.
من تصمیم گرفتم در جایگاه یک مادر، بهترین تصمیم را برای خودم، فرزندم و خانواده ام بگیرم.
#فرزندم_تک_است
📚 @ketab_Et
💠 امام صادق عليه السلام ـ لأبي بَصيرٍ ـ : دَخَلَ عَليَّ اُناسٌ مِن أهلِ البصرةِ فَسَألُوني عَن أحاديثَ و كَتَبُوها ، فما يَمنَعُكُم مِن الكِتابِ ؟ ! أمَا إنّكُم لن تَحفَظُوا حتّى تَكتُبوا .
امام صادق عليه السلام ـ به ابو بصير ـ فرمود : عدّه اى از بصريان پيش من آمدند و احاديثى از من پرسيدند و آنها را نوشتند؛ شما چرا نمى نويسيد؟ بدانيد كه تا ننويسيد، هرگز حفظ نخواهيد كرد.
📚.[بحار الأنوار : 2/153/47.]
📚 @ketab_Et
[ چهل سالگی ]
📙معرفی کتاب👇
«روایت چهل سالگی» اثری است به کوشش پایگاه بسیج شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی ادارهکل پژوهشهای اسلامی رسانه که در همین اداره به چاپ رسیده است.
در چکیده این اثر میخوانیم:
📌با توجه به پشت سر نهادن چهلمین سالگرد آغاز دفاع مقدس و تاکید مقام معظم رهبری بر گرامیداشتن این امر، ادارهکل پژوهشهای اسلامی رسانه در این زمینه احساس دِین کرده و با استفاده از ظرفیت پژوهشگران بسیجی، دستینهای چهلگانه از موضوعات متنوع و مرتبط با دفاع مقدس فراهم ساخته و با طرحی نو در معرفی این موضوعات، مطالب ارزشمندی را در اختیار مدیران، برنامهسازان و پژوهشگران رسانه ملی قرار داده است تا از این طریق، ظرفیتها و موقعیتهای شگفتانگیزی که فرزندان غیور ملت از اعماق وجود، جوهره خود را در ابعاد مختلف نشان دادهاند، به مخاطبان رسانه ملی بشناساند.
#روایت_چهل_سالگی
📚 @ketab_Et
[ رهیافت ]
📚 معرفی کتاب👇
🔹شهيد سيدمحمد حسيني بهشتی از جمله شخصيتهای كمنظير در دوران معاصر سرزمين ماست كه در برهههای خاص، بيشتر مردم با جنبههای ويژهای از وجودش آشنا شدند.
🔹دريافت واقعی چهره شخصيت ايشان مستلزم شناخت و آگاهی همهجانبه از شخصيت و اهداف و آرمانهايی است كه او را در جاده پرفراز و نشيب زندگی به حركت درآورد تا به حيات مادی و معنوی پرثمری دست يافت.
🔹مركز پژوهشهای اسلامي صدا و سيما در راستای آشنايی مخاطبان با انديشههای اين شهيد بزرگوار در زمينههای گوناگون در صدد برآمد تا گوشهای از ديدگاههای ايشان را به پيشگاه صاحبان انديشه پيشكش كند.
اميد است با بهرهگيری از مطالب اين پژوهش بتوانند رسانه ملی را در آشناسازی مخاطبان با انديشههای اين شهيد والامقام ياری رسانند.
#رهیافت
📚 @ketab_Et