ای گُل پر پرِ علی
تا فهمیدن نقطه قوت و نقطه ضعف ِعلی تویی . . .
ترسیدن ازت بانو 💔
آره نامردا از یه زن ترسیدن . . .
از زنی که حافظ ِ خانه ی علی بود ترسیدن 💔
از زنی که مادر حسنین بود ترسیدن
میدونستند تا فاطمه تو زندگی ِ علیه
علی پشتش به کوه قرصه 💔
علی وقتی خمیده میشه که فاطمه توی دنیا نباشه
وقتی علی زمین میخوره که خبر پر کشیدن کبوترشُ بشنوه
جز این محاله حیدر زمین بخوره
باید یه کار کنیم قلب ِ حیدر بسوزه
قلب حیدرم که جز فاطمه کسی نیست
فاطمه رو آتیش می زنیم
اول خونشُ ...
خونه که بسوزه .
چادر می سوزه
چادر که بسوزه
موی سر می سوزه...
وای مادرم 💔😭😭
اسماء
فضه
من میخوام بدنمُ بشورم
بچها یادتون باشه
نذارید باباتون علی بدنمُ بشوره
علی بدنمُ بشوره
از غصه میمیره....
علی اومد بدنُ بشوره
دیدند علی هی به سر و صورت میزنه
میگه
وای خانومم
زهرای من
اللهی من بریم
زخمِ تنِ تو رو نبینم