eitaa logo
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇮🇷
1هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
6.2هزار ویدیو
425 فایل
❁﷽❁ 🌹وأن یَکادُالذینَ کفرولَیزلِقونَکَ بِأبصارِهِم لَمّاسَمِعوالذِکرَوَیَقولونَ إنَّهُ لَمجنونُ وَماهوَالاذِکرُللعالَمین🌹 . 🔹یه دورهمی #آخرالزمانی و #بهشتی همراه با خانواده منتظران❤ 🔹ارتباط🔻 @Sh2Barazandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
1.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴واکنش آیت الله میرباقری به عملکرد اخیر صداوسیما: در لابی های تصمیم‌ساز هایی جدی وجود دارد، باید شفاف سازی شود این تصمیمات کجا گرفته میشود. @KhanevadehMontazeran
༻﷽༺ ♥️ دل حوریہ با غم خو گرفتہ سرشڪ از دیدگانش سو گرفتہ ببار اے آسمان دل ڪه ، زهرا (س) سہ ماه اسٺ دسٺ بر پهلو گرفتہ 🥀 🏴 ❥
🔴این نقد مرتبط و با تحقیق هست نه اون تمسخر 👇 ✅ تعهدات "مد نظر" ایران در توافق پاریس برخلاف قانون اساسی و بدون طی تشریفات قانونی الحاق، از آبان ۹۴ به تصویب هیئت وزیران رسیده و برای اجرا به دستگاه‌ها ابلاغ شده است. @KhanevadehMontazeran
8.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴حاجی دلمون بدجوری تنگه برات 😭 🔸 تصاویر کمتر دیده شده از حاج قاسم سلیمانی و به آغوش کشیدن فرزند شهید مدافع حرم حامد بافنده حاجی این بچه ها چطور اینقد بهت وابسته بدون 😭/چکار کردی با دل ما حاجی @KhanevadehMontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
277.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺ســــــــلام 🌸صبح زیباتون بخیر 🌺پنج شنبه تون عالی 🌸امیدوارم امـروز 🌺یکی از بـهترین 🌸روزهای زندگیتون باشد 🌺پر از شادی ،آرامش ،خوشبختی @KhanevadehMontazeran 🌸 آخـر هفته تون زیبــا و ختم به جمعه ی ظهور الهی🌸
هدایت شده از کانال معصومانه کودک شیعه کودکانه کوچولوها بچه ها نوجوان نوجوانان
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۱ ☣ به شبهات بچه ها که مانع رشد معنوی آنهاست متوجه و پاسخ گو باشیم. 🔸 و چه بهتر که با قالب تصویر و زبان طنز باشد. 🙏از غیرت سازندگان این اثر کوتاه و نمکین هم تشکر می کنیم. ⭕️ شما هم اگر پسندیدید آن را منتشر کنید‌. @KoodakeShieh ••✾•🍃🌺🍃•✾••
بسم الله الرحمن الرحیم به نام رب و الله یکتا 🌹 من از امروز تصمیم میگیرم که برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی و رفتاری، کار زیر رو به عادت دایمی خودم و خانوادم تبدیل کنم 😍👇 ➖➖➖➖➖ از امروز تصمیم میگیرم که " گیر سه پیچ " نباشم! دوستان خوبم اعضاء خانواده منتظران گرامی، گیر دادن به هر شخص و هر چیزی ( مگر حرکت به سمت اهداف اصولی مون ) کار درستی نیست، مخصوصا اگه این گیر سه پیچ رو بیاییم به خدا بدیم ! خیلی از دوستان متاسفانه با توجه به عقل بشری شون و در چارچوب های ذهنی بسته شون، میان به خدا گیر میدن که الا بلا باید این کار و این اتفاقات بیافتن تا من به اهدافم برسم و این کار خیلی اشتباه هست! کسی که دنبال خوشبختی هست، الا بلا گیر سه پیچ میده که یا این پسر / دختر یا دیگه هیچی! کسی که دنبال موفقیت هست، گیر سه پیچ میده که یا باید کنکور قبول بشم اونم رشته ایکس در شهر فلان، و الا نمیشه موفق و ثروتمند شد! کسی که دنبال ثروتمندی هست، گیر سه پیچ میده که یا باید در این شغل ایکس موفق بشم یا کلا نمی تونم به ثروت برسم و هزار تا مثال دیگه ... دوستان خوبم، خداوند از هزاران راه ما رو به سمت اهداف مون هدایت می کنه، به شرطی که ما دست ش رو باز بذاریم و خودمون رو محدود به یک مسیر خاص نکنیم دوستی رو سراغ دارم که یک پروژه رو طراحی کرده و فکر کنم الان بالای 6 سال هست که گیر سه پیچ داده به خدا که الا بلا باید این پروژه بگیره تا این ثروتمند بشه و در این سالها زندگی رو به کام همسر و فرزندان و خانواده ش تلخ کرده و اصلا دقت نداره که از هزار راه دیگه در این شش سال می تونست به کلی موفقیت و ثروت برسه ... یعنی خیلی سخته که تغییر پذیر باشیم و با انعطاف مسیر های جدید و جایگزین رو هم تست کنیم؟ ➖➖➖➖➖ موفقیت شخصی و همسرداری 💪❤️ 👇 @KhanevadehMontazeran 👈بودن شما در این کانال، اتفاقی نیست👉
🕊خانواده منتظران @KhanevadehMontazeran ❤️نامه ای خیلی خیلی خیلی خیلی زیبا از سوی پروردگار به همه انسانها❤️ 🌹سوگند به روز وقتی نور میگیرد و به شب وقتی آرام میگیرد که من نه تو را رها کرده‌ام و نه با تو دشمنی کرده‌ام(ضحی 1-2). 🌹افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم، او را به سخره گرفتی(یس 30). 🌹و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید و از پیامهایم روی گردانیدی(انعام 4). 🌹و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام. (انبیا 87) 🌹و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان کردی خودت بر همه چیز قدرت داری(یونس 24). 🌹و این در حالی بود که حتی مگسی را نمیتوانستی و نمیتوانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمیتوانی از او پس بگیری(حج 73). 🌹پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرو رفتند و تمام وجودت لرزید آن هم چه لرزشی؛ گفتم کمکهایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی؟ اما به من گمان بردی چه گمانهایی. (احزاب 10) 🌹تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد، پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی، که من مهربانترینم در بازگشتن. (توبه 118) 🌹وقتی در تاریکیها مرا به زاری خواندی، که اگر تو را برهانم با من میمانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی. (انعام 63-64) 🌹این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده‌ای. (اسرا 83) 🌹آیا من از دوشت باری که پشتت را میشکست برنداشتم؟ (سوره شرح 2-3) 🌹غیر از من چه کسی برایت خدایی کرده است؟ (اعراف 59) 🌹پس کجا میروی؟ (تکویر26) 🌹پس از این سخن دیگر به کدام سخن میخواهی ایمان بیاوری؟ (مرسلات 50) 🌹چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که میبینی خودت را بگیری؟ (انفطار 6) 🌹مرا به یاد می آوری؟ من همانم که بادها را میفرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند و ابرها را پاره پاره به هم فشرده میکنم تا قطره ای باران از خلال آنها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود. (روم 48) 🌹من همانم که میدانم در روز روحت چه جراحتهایی برمیدارد و در شب روحت را در خواب به تمامی باز میستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه میدهم. (انعام 60) 🌹من همانم که وقتی میترسی به تو امنیت میدهم. (قریش 3) 🌹برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگر با هم باشیم. (فجر 28-29) 🌹تا یک بار دیگه دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم. (مائده 54) ❤️این پیام زیبا رو برای کسانی که دوست شون دارید ارسال نمایید🙏 همراهی تا ظهور در جمع خانواده منتظران❤️ 👇 @KhanevadehMontazeran
داستانی درس آموز در زمان اشغال هند توسط بریتانیا، روزی افسر انگلیسی بدون هیچ دلیلی سیلی محکمی به یک شهروند هندی زد. شهروند ساده هندی چنان با مشت به روی افسر بریتانیایی زد که او از اثر شدت ضربه وارده به زمین افتاد. 🔸افسر بریتانیایی از این عکس العمل هندی وحشت زده و خشمگین شده بود؛ ولی چون تنها بود چیزی نگفت و بطرف مقر سربازان بریتانیایی رفت تا با گرفتن نیرو برگردد و جواب مرد هندی را بدهد که جرات کرده به افسر امپراطوری سیلی بزند که آفتاب در قلمرو آن غروب نمی کند.. 🔹پیش ژنرال انگلیسی رفت و از او خواست تا سرباز به او بدهد تا برگردد و جواب این بی ادبی را به هندی دهد. اما ژنرال انگلیسی بدون این که جواب او را بدهد، او را به اتاقی برد که در آن پول نگهداری میشد و گفت: 50000 روپیه بردار و برو نزد آن هندی و در مقابل کاری که انجام دادی به او بده و معذرت بخواه! 🔸افسر با شنیدن این حرف معترضانه گفت: هندی بدبخت به یک افسر ملکه سیلی زده است و این یعنی بی احترامی به امپراطوری انگلیس، ولی شما بجای مجازات به من می گویید به او پول بدهم و عذر بخواهم؟! ژنرال با خشم گفت: این یک دستور است، باید بدون چون و چرا اجرا کنی. 🔹افسر به ناچار پول را به مرد هندی داد و عذر خواست. هندی پذیرفت و با خوشحالی تمام پول را از او گرفت و یادش رفت که او حق داشته اشغالگر وطنش را بزند! پنجاه هزار روپیه آن زمان پول هنگفتی بود و او با آن خانه خرید و با بقیه اش چندین ریکشا (وسیله ی حمل و نقل درون شهری در هندوستان) گرفت و با استخدام چند راننده آن ها را به کرایه داد... 🔸روزگار گذشت و وضع زندگی او بهتر شد تا این که به یکی از تجار در شهر خود تبدیل شد. او فراموش کرده بود که با گرفتن پول از کرامتش گذشته ولی انگلیسی ها آن سیلی او را فراموش نکرده بودند. 🔹روزی ژنرال انگلیسی، افسرِی را که از هندی سیلی خورده بود فراخواند و به او گفت: آیا آن هندی را که به تو سیلی زده بود به یاد داری؟ افسر پاسخ داد: بلی چگونه می توانم او را فراموش کنم. 🔸ژنرال گفت: حال وقتش است که بروی و انتقام آن سیلی را ازش بگیری، ولی او را در حالی با سیلی بزن که مردم در دور و برش جمع باشند. 🔹افسر گفت: آن روز که هیچ کسی نداشت مرا از زدن او بازداشتی حال که صاحب جاه و جلال و خدمه شده است می گویی برو او را بزن؟ می ترسم افرادش مرا بکشند. 🔸ژنرال گفت: خاطرت جمع باشد، نمی کشند، فقط برو و آن چه را که گفتم انجام بده و برگرد. 🔹وقتی افسر انگلیسی داخل خانه هندی شد او را در میان جمع کثیری از مردم یافت در حالی که خادمان و محافظانش او را احاطه کرده بودند، بدون مقدمه بطرف او رفت و با سیلی چنان محکم به رویش کوبید که بر زمین افتاد، افسر ایستاده بود تا عکس العمل او را ببیند ولی هندی بدون هیچ عکس العملی از جایش هم بلند نشد و به طرف انگلیسی حتی چشم بالا نکرد! 🔸افسر از تعجب دهنش باز مانده بود ولی خوشحال از گرفتن انتقام نزد ژنرال خود برگشت. ژنرال به افسرش گفت : خیلی خوشحال به نظر می آیی و فکر میکنم متعجب شدی. 🔹افسر پاسخ داد: بلی برای بار اول که او را با سیلی زدم او از من محکم تر بر رویم کوبید در حالی که فقیر بود. ولی امروز که او صاحب جاه و جلال و خدمه است حتی پاسخ سیلی ام را با حرف هم نداد، این مرا به تعجب واداشته است. 🔸ژنرال در پاسخ افسرش گفت: دفعه اول او «کرامت» داشت و آن را بالاترین سرمایه خویش می پنداشت، برای همین از آن دفاع کرد. 🔹ولی دفعه دوم، او کرامت خود را در به پول فروخته بود، برای همین از آن نتوانست دفاع کند «چون می ترسید که مصالح و منافع خود را از دست بدهد». 🔻این داستان، حکایت افراد زیادی است! آنان که با گرفتن پول و مقام، حقوق و وام نجومی، ملک و زمین و اموال، رانت و اختلاس و پارتی و سایر امتیازات، فرستادن فرزندان شان به اروپا و آمریکا و... کرامتِ خویش را فروخته اند‌، از ترس باختن اندوخته های کاذب خود لال شده اند و حرفی نمی زنند! داستانی آشنا برای همه ما . کسانی که در استخر فرح خداوند متعال قبض روحشان میکند . @KhanevadehMontazeran
✨ سر صبح بردن نام حسین بن علی میچسبد: السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ♥️ ‌‎‌‌‌‎