eitaa logo
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
1هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
5.9هزار ویدیو
419 فایل
❁﷽❁ 🌹وأن یَکادُالذینَ کفرولَیزلِقونَکَ بِأبصارِهِم لَمّاسَمِعوالذِکرَوَیَقولونَ إنَّهُ لَمجنونُ وَماهوَالاذِکرُللعالَمین🌹 . 🔹یه دورهمی #آخرالزمانی و #بهشتی همراه با خانواده منتظران❤ 🔹ارتباط🔻 @Sh2Barazandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🖼 | بالاخره سیف برکنار شد! 🎨 طرح: محمود نظری http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
هدایت شده از سلامت منتظران
🛎 اگر والسارتان یا والزارتان برای فشار خون مصرف می کنید زود تر به جعبه داروی خود نگاه کنید اگر از این ۷ شرکت است آن را مصرف نکنید. http://eitaa.com/joinchat/1574764544C07cbd413d0
🔷 پاسخ تمام سؤال های زیر از امام زمان(علیه السلام )می باشد:👇👇 🔷 سؤال: می شود شما را بیشتر بشناسم؟ 🔶 جواب: من مهدی هستم، من صاحب الزمان هستم ،من آن قیام کننده ای هستم که روی زمین را پر از عدالت می کنم، همان طور که از بی عدالتی پر شده باشد 📚 ینابیع الموده، قندوزی،ص 464 🔷 سؤال: وقتی شما غایب هستید ما مشکلاتمان را باید به چه کسی بگوئیم؟ 🔶 جواب: ما بر اوضاع و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفی نمی ماند. 📚احتجاج طبرسی، ج 2،ص 497 🔷 سؤال: چرا شما نمی آئید، ما دوست داریم شما را ببینیم؟ شما برای همیشه پیش ما باشید؟ 🔶 جواب: اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند هم دل می شدند میمنت ملاقات ما به تأخیر نمی افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می گشت. 📚 احتجاج طبرسی، ج 2،ص 315 🔷 سؤال: اما من از شما... از نبودنتان ... اگر شما بودید..... 🔶 جواب: ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود دشواری ها و مصیبت ها بر شما فرود می آمد و دشمنان شما را ریشه کن می نمودند. 📚 احتجاج طبرسی، ج 2،ص 323 🔷 سؤال: اگر بخواهیم شما از ما راضی باشید چه باید کنیم؟ 🔶 جواب: هر یک از شما باید کاری کند که او را به محبت و دوستی ما نزدیک گرداند و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث کراهت و خشم ماست دوری گزیند 📚 احتجاج طبرسی، ج9،ص 323،324 🔷 سؤال: بعضی وقت ها، وقتی همه چیز سخت می شود شک می کنم به...! 🔶 جواب: هرگز شک به دل راه مده زیرا شیطان دوست دارد که تو شک کنی. 📚کافی کلینی، ج1،ص518،ح4 🔷 سؤال: چه کاری از دست ما ساخته است ما چه کار می توانیم برای ظهور شما بکنیم؟ 🔶 جواب: برای فرج در گشایش حقیقی و کامل بسیار دعا کنید زیرا فرج شما در آن است. 📚کمال الدین و تمام النعمه،شیخ صدوق،ج2،ص521،ح49 🔷 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
🌹به مناسبت سالروز تولد شیخ مفید رضوان الله علیه - می گویند تازگی ها امام زمان برای شیخ مفید نامه داده اند. * این که خبر تازه ای نیست! مدّت هاست از این قضیه گذشته. - نه، آن نامه اوّلی را نمی گویم؛ نامه ی جدیدی آمده. * واقعا؟ - نامه جدید به املای امام و خط یکی از افراد مورد اعتمادشان بوده. به شیخ گفته اند اصل نامه را به کسی نشان نده، اما از روی آن بنویس و به دوستان و شیعیان مخلص بده. * کاش می شد ما هم نامه را ببینیم. - شیخ رونوشتش را فرستاده تا بخوانیم: "... بدانید که چیزی از احوال و روزگارتان بر ما پوشیده نمی ماند. نه اینکه ندانیم بعضی ها پایشان لغزیده و عهدشکنی هایی کرده اند؛ نه! خیال نکنید ما شما را به حال خودتان رها کرده ایم و یادمان رفته به شما توجه کنیم. اگر اینطور بود که حال و روزتان خیلی سخت تر میشد، دشمنانتان شما را خرد و لگدمال میکردند! پس تقوا پیشه کنید و پشتیبان ما باشید." 📚 احتجاج طبرسی، جلد2، ص497. http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
آیه ی روز سوره مبارکه فجر آیه 16 وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ ولى هرگاه او را بيازمايد و روزى او را تنگ سازد، مى گويد: پروردگارم مرا خوار كرده است. 🌷 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
بسم الله الرحمن الرحیم #رمان_دا #قسمت_پنجاه_و_ششم: دوباره هواپیما ها آمدند.شیشه پنجره ها می لیرز
بسم اله الرحمن الرحیم : سه,چهار جنازه ایی که از صبح بیرون فرستاده بودیم,کنار غسالخانه بودند.مردی که بالای سرشان بود.برزنت و کفن روی صورتشان را کنار می زد و به کسانی که دنبال گمشده هایشان می گشتند,نشان می داد.این چندتا از یک خانواده بودند.چون همه را از یک نقطه آورده بودند و قیافشان خیلی شبیه هم بود.چندتا برانکارد آوردند و ان ها را بلند کردیم.مردمی هم که آنجا بودند,کمک می کردند.هر چند نفر سر یک برانکارد را گرفتیم و کمی آن طرف تر جلوی مسجد کوچک جنت آباد گذاشتیم.حاج آقا نوری و روحانی دیگری که او را حاج آقا صداقت صدا می زدند,نماز میت شهدا را می خواندند.چون تعداد شهدا زیاد بود.هر هفت,هشت نفرشان را کنار هم می خواباندند و یکجا برای آن ها نماز می خواندند.بعد نماز به طرف قبر ها راه افتادیم.یکی از مردها بلند لا اله الا الله می گفت و بقیه جواب می دادند.به قبر ها که رسیدیم,پیکر ها را زمین گذاشتند و زینب خانم رفت توی قبر.زن ها سر کفن را که از بعضی هایشان خون می رفت,گرفتند تا به زینب بدهند.من که دیدم زینب به تنهایی قادر به گرفتن جنازه ها نیست,از طرفی چون شهدا زن بودند و من نمی خواستم مردها آن ها را توی قبر بگذارند,پریدم توی قبر.یک محظه به تنگی و تاریکی قبر که همیشه وصفش را شنیده بودم فکر کردم.بعد به خودم گفتم:چندان ترسی هم نداره ,همه چیزش عادیه.اعمال آدم مهمه که باید درست باشه.بعد دو تا مرد گره های سر و ته جنازه شکلات پیچ را گرفتند.زنی هم از وسط ,جنازه را بلند کرد و سه نفری جنازه را به من و زینب دادند.سنگینی جنازه به کمرم فشار می آورد.نفسم بریده بود.خیلی سریع او را توی گودال گذاشتیم.با اینکه به گفته زینب جنازه را روی پهلوی راست خوابانده بودیم,ولی توی گودال جا نمی شد.از گودال بیرون پریدم تاشهید در جایگاهش جا بگیرد.زینب روی او را باز کرد و بعد پیر مردی که تلقین می داد,رفت تا کلمات شهادتین را بگوید.بیچاره پیرمرد از نفس افتاده بود.چون دائم از این قبر در می آمد و توی آن یکی می رفت.تا این کار انجام شود,رفتم سنگ های لحد را بکش بکش به طرف قبر آوردم.مرد ها هم کمک کردند.سنگ ها را که خیلی سنگین بودند,دست زینب دادیم و بعد روی قبر را پوشاندیم. با این همه کار ,غروب که شد هنوز ده ,دوازده شهید زن پشت در باقی مانده بود ولی چون همه خسته بودیم به محض اینکه یکی از غساله ها گفت:کار تعطیل.هر چی شهید مونده باشه برای فردا .همه قبول کردند.اصلا انگار منتظر چنین حرفی بودند.لیلا هم که تا آن موقع بی سر و صدا کار کرده بود,با نگاهی به من فهماند از خدایش بوده کار تعطیل شود.زینب خانم موقعی که داشتند اخرین شهید گمنام را بیرون می فرستادند,بهم گفت:این لباس ها رو ببر بده آتیش بزنن.با اینکه ظهر یک سری لباس هایی که از تن شهدا بیرون اورده بودند,تخلیه کرده بودیم .باز گوشه اتاق غسالخانه یک کپه لباس های پاره جمع شده بود.رفتم فرغون را از کنار باغچه اوردم و با بیل لباس ها را توی آن ریختم.دلم نمی آمد لباس ها را آتش بزنم.فرغون را بردم روبه رو ی غسالخانه .نرسیده به قبر های قدیمی تکه زمینی خالی وجود داشت.یک گوشه زمین را بیل زدم.چون رمل بود ,راحت کنده می شد.نیم متری که زمین گود شد,لباس ها را توی آن خالی کردم.البته دیگر اسمشان را نمی شد گذاشت لباس.یک بار که در تن صاحبانشان با ترکش و انفجار پاره شده بودند.یک بار هم ما توی غسالخانه قیچی شان زده بودیم و الان فقط تکه پاره هایی بودند که علاوه بر پارگی به خاطر خیس شدن ,حجمشان کم شده بود.وقتی آنها را توی گودال ریختم,با بیل رویشان کوبیدم و بعد از کیسه آهک کنار غسالخانه آهک آوردم و رویشان پاشیدم.خاک که رویشان ریختم,با بیل آن قسمت را کوبیدم تا محکم شود و سگ ها سراغشان نیایند. 📝اجتماع و دورهمی خانواده منتظران ⭕️ارسال فقط با لینک ارسال و کپی برداری بدون لینک از نظر شرعی حرام بوده و پیگرد الهی دارد.⛔️ 📩 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
⭕طولانی‌ترین خسوف قرن ۲۱ در شامگاه پنجم مرداد عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری: اقامه نماز آیات برای ماه گرفتگی پنجم مرداد واجب است. http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798 🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم از لحظه مرگ و عالم احتضار تا قبر و برزخ و قیامت و بهشت و جهنم {روزهای پنج شنبه }
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا