eitaa logo
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
1هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
5.9هزار ویدیو
419 فایل
❁﷽❁ 🌹وأن یَکادُالذینَ کفرولَیزلِقونَکَ بِأبصارِهِم لَمّاسَمِعوالذِکرَوَیَقولونَ إنَّهُ لَمجنونُ وَماهوَالاذِکرُللعالَمین🌹 . 🔹یه دورهمی #آخرالزمانی و #بهشتی همراه با خانواده منتظران❤ 🔹ارتباط🔻 @Sh2Barazandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
#ی_کم_تدبیر ""پــرونده‌ی گـذشته رو بـبندید لـطفا"" 🍃 اگر درگذشته، سابقه یک عشق بی‌سرانجام در کارنامه عاطفی‌تان است، دلیلی ندارد همسرتان را از آن با خبر کنید. 👈 آیا کسی که به او دل بسته بودید امروز در زندگی شما نقشی دارد؟ 👈 آیا گفتن این راز تغییری در زندگی مشترک شما ایجاد می کند؟ ✅ اگر جواب شما منفی هست؛ پس لازم نیست ذهن همسرتان را بیهوده آشفته کنید. @KhanevadehMontazeran #ارسال_فقط_با_لینک
هدایت شده از 🕊 ان شاء الله خیره عروس 🌞
👈ازدواج خوب خریدنی نیست، بلکه ساختنی است هیچگاه دیر نیست شروع کنید...با آگاهی انتخاب کنید #ان_شاء_الله_خیره https://eitaa.com/EnShaAllahKheyreh #ارسال_فقط_با_لینک ❌ #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد. #یا_علی_مدد_ع☀️ #یا_زهرا_س☀️ #مجموعه_ان_شاء_الله_خیره_ازدواج_دائم_جوانان_زیر_نظر_آستان_قدس_رضوی❣💫 👈 لطفاً فرم هاتون از تلگرام برامون تو ایتا ارسال کنید👌✨
امروز روز اول ماه ذی الحجه... صدقه اول ماه جهت سلامتی وجود مقدس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و خودتون و فرزندان دلبندتان فراموش نشود💚
#روز_چپ‌دست‌ها ‌برای یک راست‌دست یا چپ دست گذشتن از دست، قابل تصور نیست من اما یک نفر را می شناسم... که برای حسین فرقش را هم داد! ‌ تصویر: مقام دست‌چپ حضرت عباس(ع) @KhanevadehMontazeran
رهبرم سید علی خامنه ای #خاص_ترین_چپ_دست_دنیا_روزت #مبارک_ @KhanevadehMontaeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراسم عروسی شهید مدافع حرم! حضور شهیدان محمدتقی سالخورده، عبدالرحیم فیروزآبادی وسیدرضا طاهر در مراسم ازدواج شهید #میثم_علیجانی 🌸 سالروز #ازدواج حضرت امیرالمؤمنین و حضرت زهرا(س) @KhanevadehMontazeran
ترجمه آیه‌ای که در دیدار امروز مقام معظم رهبری با مردم نصب شد اگر (در برابرشان) استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید، نقشه‌های (خائنانه) آنان، به شما زیانی نمی‌رساند(آل عمران-آیه ۱۲۰) @KhanevadehMontazeran
✅نکته ⬅️کسی که تصمیم میگیرد یکی را به عنوان همسر برگزیند در درجه اول به فکر تکامل است و راه درست انرا برگزیده . ⬅️ می توانست از همان ابتدا به ازدواج و تعهد تن ندهد ولی اکنون اگر در زندگی با همسرش به روابط فرازناشویی کشیده میشود به دلیل کمبودها و خلایی است که هنوز پر نشده . ✅ پس 1: درست انتخاب کنیم 2 : پس از ازدواج به هم کمک کنیم تا کمبودها جبران شود https://eitaa.com/EnShaAllahKheyreh http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798 .
زوجی تنها دو سال از زندگی‌شان گذشته بود به تدریج با مشکلاتی در جریان مراودات خود مواجه شدند به گونه‌ای که زن معتقد بود از این زندگی بی معنا بیزار است زیرا همسرش رمانتیک نبود، بدین سبب روزی از روزها به شوهرش گفت که باید ازهم جدا شویم. اما شوهر پرسید چرا؟ زن جواب داد من از این زندگی سیر شده‌ام دلیل دیگری وجود ندارد. تمام عصر آنروز شوهر به آرامی روی مبل نشسته بود و حرفی نمی‌زد. زن بسیار غمگین شده در این اندیشه بود که شوهرش حتی برای ماندنش ، او را متقاعد نمی‌سازد. تا اینکه شوهر از او پرسید: چطور می‌توانم تو را از تصمیم منصرف کنم؟ زن در جواب گفت تو باید به یک سوال من پاسخ دهی اگر پاسخ تو مرا راضی کند من از تصمیم خود منصرف خواهم شد سپس ادامه داد من گلی در کنار پرتگاه را بسیار دوست دارم اما نتیجه‌ی چیدن آن گل ، "مرگ "خواهد بود آیا تو آنرا برای من خواهی چید؟ شوهر کمی فکر کرد و گفت فردا صبح پاسخ این سوال تورا می‌دهم . صبح روز بعد زن بیدار شد و متوجه شد که شوهرش در خانه نیست و روی میز نوشته‌ایی زیر فنجان شیر گرم دیده می‌شود. زن شروع به خواندن نوشته‌ی شوهرش کرد که می‌گفت: عزیزم ، من آن گل را نخواهم چید اما بگذار علت آنرا برایت توضیح دهم. اول اینکه تو هنگامی که با کامپیوتر تایپ می‌کنی مرتکب اشتباهات مکرر می‌شوی و بجز گریه چاره‌ی دیگری نداری به همین دلیل من باید باشم تا بتوانم اشتباه تو را تصحیح کنم. دوم اینکه تو همیشه کلید را فراموش می‌کنی من باید باشم تا در را برای تو باز کنم. سوم اینکه تو همیشه به کامپیوتر خیره نگاه می‌کنی و این نشان می‌دهد تو نزدیک بین هستی من باید باشم تا روزی که پیر می‌شوی ناخن‌های تورا کوتاه کنم. به همین دلیل مطمئنم کسی وجود ندارد که بیشتر از من عاشق تو باشد و من هرگز آن گل را نخواهم چید. اشک‌های زن جاری شد وی به خواندن نامه ادامه داد: عزیزم اگر تو از پاسخ من خرسند شدی لطفن در را باز کن زیرا من نانی که تو دوست داری را ، در دست دارم. زن در را باز کرد و دید شوهرش در انتظار ایستاده است. زن اکنون می‌دانست که هیچ کس بیشتر از شوهرش او را دوست ندارد. عشق همان جزییات ریز معمولی و عادی زندگی روزانه است که خیلی ساده و بی اهمیت از کنار آنها می‌گذریم. خب بعضی ها نمیتونن راحت به شما احساسشون رو بیان کنن ولی در عمل از تموم اوناییکه هر روز هی میگن دوستت دارم ولی کاری برای خوشحالیت نمیکنن بیشتر عاشق شما هستن. به کاراش توجه کن . مجموعه ی کانال ها ی فعال ما در ایتا👇 @KhanevadehMontazeran @EnshaAllahKheyreh @BanovaneMontazer @SalamateMontazeran @KoodakeShieh با ارسال لینک ها خیر کثیر دنیا و ذخیره ی عظیم آخرت برای خودتون داشته باشید حاجت روا و عاقبت بخیر باشین الهی اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
مجموعه ی کانال ها ی فعال ما در ایتا👇 @KhanevadehMontazeran @EnshaAllahKheyreh @BanovaneMontazer
وقتی تصمیم می گیری یک احساس را به سرانجامی به نام " ازدواج " برسانی، اولین حرکت مفید این است که از خودت بپرسی آیا واقعاً باور داری که تا سنین پیری از سخن گفتن با این زن، لذت خواهی برد؟ سخن گفتن؛ و نه همخوابگی! تمامی مسائل دیگر در ازدواج موقت و گذرا است,تا زمانی که دو نفرحرفی برای گفتن و گوشی برای شنیدن دارند، می شود به عمر ارتباطشان امید داشت... 👤 فردریش نیچه مجموعه ی کانال ها ی فعال ما در ایتا👇 @KhanevadehMontazeran @EnshaAllahKheyreh @BanovaneMontazer @SalamateMontazeran @KoodakeShieh با ارسال لینک ها خیر کثیر دنیا و ذخیره ی عظیم آخرت برای خودتون داشته باشید حاجت روا و عاقبت بخیر باشین الهی اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .
📛📛نیمه های شب بود سکوت عجیبی حوزه علمیه را فرا گرفته بود تمام طلبه ها خواب بودند محمد باقر جوان در حجره خود مشغول مطالعه بود که ناگهان زیبا وارد اتاق شد و به سرعت در اتاق را بست،با انگشت به محمد باقر بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ چیزی نگوید.دختر پرسید:ببینم شام چی داری؟؟ جوان هاج واج مانده بودو تمام بدنش خیس عرق شده بود و زبانش بند آمده بود،هرچه غذا داشت برای دختر آورد.دختر جوان که آن شهر بود قصد داشت شب را در اتاق طلبه بخوابد آن هم در اتاقی که فقط خودش بود و آن جوان،به هر شکلی بود دختر در گوشه ای از اتاق خوابید و به اعتماد کرده بود اما صبح که از خواب بیدار شد آنچه که نباید اتفاق بیفتد اتفاق افتاده بود. مأموران، شاهزاده خانم را همراه طلبه جوان نزد شاه بردند، شاه عصبانی پرسید: چرا شب به ما اطلاع ندادی و گفت: شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم، مرا به دست خواهد داد! شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطایی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از پرسید، چطور توانستی در برابر نفست مقاومت کنی؟ محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش و علت را پرسید طلبه گفت: چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می‌کرد، هر بار که نفسم وسوسه می‌کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می‌گذاشتم تا طعم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح به این ترتیب با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمانم را بسوزاند. از تقوا و پرهیزکاری او خوشش آمد و دستور داد، همین شاهزاده را به عقد میر محمدباقر در آوردند و به او لقب «میرداماد» داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند، از مهم‌ترین شاگردان وی می‌توان به ملاصدرا اشاره کرد. 📢📢لطفا انتشار دهید مجموعه ی کانال ها ی فعال ما در ایتا👇 @KhanevadehMontazeran @EnshaAllahKheyreh @BanovaneMontazer @SalamateMontazeran @KoodakeShieh با ارسال لینک ها خیر کثیر دنیا و ذخیره ی عظیم آخرت برای خودتون داشته باشید حاجت روا و عاقبت بخیر باشین الهی اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
من راست دستم ولى بيشتر از هر چپ دستى، قلبم سوىِ شما ميلِ نوشتن دارد بانو!😍 @KhanevadehMontazeran #انتشار_فقط_با_لینک_مجاز_و_شرعی_میباشد.