eitaa logo
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
1هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
5.8هزار ویدیو
415 فایل
❁﷽❁ 🌹وأن یَکادُالذینَ کفرولَیزلِقونَکَ بِأبصارِهِم لَمّاسَمِعوالذِکرَوَیَقولونَ إنَّهُ لَمجنونُ وَماهوَالاذِکرُللعالَمین🌹 . 🔹یه دورهمی #آخرالزمانی و #بهشتی همراه با خانواده منتظران❤ 🔹ارتباط🔻 @Sh2Barazandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای عهد من فقط یک آرزو دارم ، ببینمت ای ماه آسمان امامت .... وای بر من اگر روزی که می آیی من .....
التماس دعای فرج بسم الله الرحمن الرحیم الهی عظم البلاء.... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب_کبری_سلام_الله_علیها #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم @KhanevadehMontazeran #خانواده_بزرگ_منتظران
🔸امشب طولانی‌ترین ماه گرفتگی قرن رخ می‌دهد 🔹طولانی‌ترین ماه گرفتگی قرن ۲۱ امشب اتفاق می‌افتد و این رویداد در بخش‌های بزرگی از ایران، استرالیا، آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکای جنوبی قابل رویت است. 🔹این خسوف در ساعت ۲۱:۴۴:۴۷ آغاز خواهد شد و مدت زمان گرفت کامل ۱۰۳ دقیقه خواهد بود. http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
🔴 حمايت قاطع سردار سلیمانی از سخنان ضدآمريكايي رئيس جمهور: ایران نمی‌خواهد، من حریف تو هستم! نیروی قدس حریف شماست/ هیچ شبی نیست که ما نخوابیم و به شما فکر نکنیم/ بيا پاسخت را من مي‌دهم 💬 سردار سلیمانی در مراسم تجلیل از شهدای عملیات رمضان در همدان: 🔸 رئیس جمهور آمریکا در جواب رئیس جمهور ما مطالب سخیفی در توئیت خود بیان کرد. شأن رئیس جمهور ما نیست که جواب تو را بدهد. من به عنوان یک سرباز جواب تو را می دهم. 🔸 تو ما را تهدید می کنی به این که اقدامی انجام می دهی که در دنیا سابقه ندارد. این ادبیات کاباره است. یک کاباره‌چی با دنیا اینگونه حرف می زند. 🔸 شما چه کاری می توانستید بکنید که در طول این ۲۰ سال نکردید؟ شما با ده‌ها دستگاه تانک و نفربر و صدها فروند هلیکوپرتهای پیشرفته آمدید به افغانستان و جنایتهایی را انجام دادید. شما بعد از ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۸ با ۱۱۰هزار سرباز چه غلطی کردید؟ امروز دارید به طالبان برای گفتگو التماس می کنید. 🔸 فرمانده آمریکایی آمد پیش من و از ما خواهش کرد با مجاهدین عراقی صحبت کنیم تا با آنها کاری نداشته باشند 🔸 یادتان رفته برای سربازانتان پوشک بزرگسال تهیه می کردید و امروز آمدید ما را تهدید می کنید؟ شما در جنگ ۳۳روزه چه غلطی کردید؟ غیر از این است که شروط حزب الله برای پایان جنگ را پذیرفتید؟ 🔸 ترامپ قمار باز! من خودم به تنهایی در مقابلت می ایستم. ما ملت، حوادث سختی را پشت سر گذاشته ایم. 🔸 جنگ را شما شروع می کنید اما ما به پایان می رسانیم، بروید از پیشینیان خود بپرسید. پس ما را تهدید به کشتن نکنید. ما آماده هستیم در مقابلت بایستیم. 🔸 در گذشته آمریکا ابهتی داشت اما امروز زباله های ایران یعنی منافقین را دور خود جمع کرده اید تا چه چیزی را ثابت کنید؟ قدرت و توان ما را می دانید. چگونه است پس نمی توانید در مقابل ما و اعتقادات ما بایستید؟ 💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪 ⚪️پ.ن: شاید حالا دیگه بعضی از مردمی که روزی غفلت کردن متوجه شده باشن ایرانی_اسلامی☫🇮🇷، بهتر و مقتدر تر از حماقت ها و التماس کردن های برخی مسئولین بی کفایت دربرابر متجاوزین است. 🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
﷽⚜آن زمان، ثامن غریب وُ این زمان، قائم غریب💔😭‌ ⚜شیعیان، در غفلت وُ بر لب، همہ أمَّن یُجیب💔😭 👈تعجیل در ظہورش گناہ نڪنیم ✨اللہُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّڪَ الْفَرج✨ @khanevadehmontazeran
⭕️ جدال لفظی یامین پور و آشنا بر سر توئیت جنجالی حمید رسایی درباره خروج سیف از کشور... @khanevadehmontazeran
⭕ با دشمن اینطور صحبت کن! 🌹امیرمومنان فرمودند: رُبَّ قَوْلٍ أَنْفَذُ مِنْ صَوْل بساسخن که ازحمله مسلحانه كارگرتر است. 📚 نهج‌البلاغه، حکمت ۳۹۴ @khanevadehmontazeran
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
بسم اله الرحمن الرحیم #رمان_دا #قسمت_پنجاه_و_هفتم: سه,چهار جنازه ایی که از صبح بیرون فرستاده بودی
بسم الله الرحمن الرحیم : وقتی به غسالخانه برگشتم,لیلا جلوی در منتظر بود.با غساله ها خداحافظی کردیم و بیرون آمدیم.هر چه چشم چرخاندم,بابا را ندیدم.تعجب کردم.گفته بود از فردا دیگر جنت آباد نمی آید.تا فبل از ظهر غیر آن دفعه که دست هایش را بوسیدم و با هم حرف زدیم باز دو ,سه بار او را در حال کار دیده بودم.ولی انگار دیگر طاقت نیاورده بود و رفته بود. موقع بیرون امدن از جنت آباد چند نفر از همکارانش را دیدیم.آن ها هم تعطیل کرده ,آماده رفتن بودند.رفتم جلو.بعد زا سلام و خسته نباشید پرسیدم:بابام کجاست؟چرا با شماها نیست؟ یکی از آن ها گفت:آقا سید,ظهر دست از کار کشید و رفت. آن یکی گفت:خیلی هم ناراحت بود.تا ظهر تحمل کرد ,بعد گفت:دیگه نمی تونم وایسم. پرسیدم:کجا رفت؟ گفتند :نمی دونیم.شاید رفته باشه شهرداری. پرسیدم:از ظهر که رفته دیگه برنگشته؟ گفتند:نه. خداحافظی کردم.راهم را کشیدم و آمدم سمت لیلا .دلشوره بابا را داشتم ولی نمی توانستم به لیلا حرفی بزنم. خیلی گرفته و ناراحت بود.می دانستم هم خسته است و هم گرسنه.یقین داشتم کار غسالخانه و دیدن اجساد متلاشی و درب و داغان بیشتر از هر چیز دیگری روی ذهن لیلا که شانزده سال بیشتر نداشت اثر گذاشته است. آخر فقط جراحت ها و زخم بدن ها نبود.بحث شکسته شدن حریم و حجب و حیا هم مساله جدی بود که مرا تحت فشار روحی قرار می داد. خیلی ناراحت می شدم,لیلا بعضی از این صحنه ها را ببیند یا اصلا آنجا باشد.با همه این حرف ها حضورش برای من قوت قلبی بود. برای اینکه او را به حرف بیاورم,از بین خانه ها و کوچه ها که می گذشتیم ,گفتم:ممکنه فردا پس فردا هم محله ما رو هم بزنن. لیلا که انگار حرف مرا نشنیده باشد,گفت:یعنی فردا هم همین وضعه یا فردا دیگه تموم می شه؟ ساکت شدم.جوابی نداشتم به لیلا بدهم.توی محله خودمان که وارد شدیم,خاموشی مطلق بود.مردم به هشدار های رادیو که مرتب اعلام می کرد؛چراغ هاد را روشن نکنید.گونی های پر از شن ,پشت پنجره ها بگذذارید و استتار کنید,خوب گوش کرده بودند.انگار خاک مرده همه جا پاشیده بودند که نه صدایی می آمد و نه نوری دیده می شد.از زن ها یا مردهایی که همیشه دم غروب جلوی در خانه هاشان دور هم می نشستند و گپ می زدند,خبری نبود.یکی ,دو نفری را هم که توی مسیر دیدیم از کنار پیاده رو با شتاب می رفتند.به در خانه که رسیدیم هر دوتایمان تعجب کردیم.در خانه برخلاف همیشه باز بود.رفتیم تو.دا توی حیاط بود.سلام کردیم.با لحن خوبی جوابمان را داد و پرسید:چه حال؟چه خبر؟ لیلا گفت:هیچی.کشته پشت کشته.اون قدر زیادن که نمی رسیم دفنشون کنیم. من پرسیدم:دا از بابا چه خبر؟ گفت:اومد هل هلکی ضبط و چند تا نوار قرآن و روضه برداشت و رفت. پرسیدم:شب میاد؟ جواب داد:نمای دونم.چیزی نگفت. لیلا گفت:دا آب هست؟می خوام حموم کنم. گفت:تو لوله ها نیست منتهتا من آب جمع کردم. خنده ام گرفت.از ترس اینکه همین جوری بریم توی خانه ,توی ظرف ها آب جمع کرده بود.کتری بزرگی هم روی چراغ نفتی گذذاشته بود تا وقتی ما برسیم آب گرم شود.ما رفتیمد حمام.چون آب کافی برای شستن لباس هایمان نداشتیم,جند دقیقه بعد دا در زد .لگنی جلو آورد و ما لباس هایمان را داخلش انداختیم.به نظر بوی کافور به دماغش زد که با اکراه به لباس ها نگاه کرد و در حالی که می رفت لگن را کنار باغچه بگذارد ازم پرسید:دختر تو نمی ترسی می ری قاطی جنازه ها؟! گفتم:نه. از لحظه ای که وارد شده بودیم,منتظر بودم دا غر بزند و شکایت کند.ولی هر چه می گذشت می دیدم خیلی ملایم و مهربان برخورد می کند.پیش خودم گفتم:حتما بابا سفارش مون رو به دا کرده. از حمام که در آمدیم,شام حاضر بود.سفره انداختیم.سعید و حسن و زینب همه اش دور ما چرخ می خوردند.حسن از اینکه مدرسه ها تعطیل بود اظهار خوشحالی می کرد ولی سعید که ذوق داشت مدرسه برود,ناراحت بود و از من پرسید:پس من کی می رم مدرسه؟ دستش را گرفتم و سر سفره نشاندم.جوابی نداشتم که بگویم. کتاب دا/خاطرات سیده زهرا حسینی ادامه دارد....... 📝اجتماع و دورهمی خانواده منتظران ⭕️ارسال فقط با لینک ارسال و کپی برداری بدون لینک از نظر شرعی حرام بوده و پیگرد الهی دارد.⛔️ 📩 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798
🔹امشب طولانی ترین ماه گرفتگی قرن رخ می دهد 🔹در خسوف امشب، ماه به رنگ سرخ در می آید ♦️درباره ماه سرخ اینجا بخوانید👇👇 khabarfoori.com/detail/491917
نماز آیات به دو روش خوانده میشود🌼 نماز آیات چند رکعت است؟ نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد، نماز آیات به دو روش خوانده میشود. طریقه خواندن نماز آیات:🌼 اولین روش خواندن نماز آیات: بعد از نیت و تکبیرة الاحرام، حمد و سوره خوانده شود و به رکوع برود، سپس سر از رکوع برداشته و دوباره حمد و سوره را بخواند و به رکوع رود و باز سر از رکوع بردارد و حمد و سوره بخواند و به رکوع رود و سپس سر از رکوع بردارد و همین طور ادامه دهد تا یک رکعت پنج رکوعى که قبل از هر رکوعى حمد و سوره خوانده است انجام دهد، سپس به سجده رفته و دو سجده نماید و بعد براى رکعت دوم قیام کند و مانند رکعت اول انجام دهد و دو سجده را بجا آورد و بعد از آن تشهد بخواند و سلام دهد. قرائت نماز آیات به صورت دیگر: بعد از نیت و تکبیرةالاحرام، حمد و یک آیه (البته احتساب بسم‌الله به عنوان یک آیه خلاف احتیاط است) از سوره ‏اى را قرائت کرده و رکوع کند، سپس سر از رکوع بردارد و آیه دیگرى از آن سوره را بخواند و به رکوع رود، و بعد سر از رکوع برداشته و آیه دیگرى از همان سوره را قرائت نماید و همین طور تا رکوع پنجم ادامه دهد تا سوره‏اى که پیش از هر رکوع، یک آیه از آن را قرائت کرده، قبل از رکوع آخر تمام شود. سپس رکوع پنجم را بجا آورد و به سجده رود، و پس از اتمام دو سجده، براى رکعت دوم قیام نماید و حمد و آیه ‏اى از یک سوره را بخواند و به رکوع برود و همین طور مانند رکعت اول ادامه دهد تا تشهد بخواند و سلام دهد و چنانچه بخواهد براى هر رکوعى به یک آیه از سوره‏ اى اکتفا کند، نباید سوره حمد را بیش از یک مرتبه در اول آن رکعت بخواند. احكام عبارتند از:🌼 "به هنگام زلزله و رعد و برق هولناك خواندن نماز آيات واجب است"💢 1- ثبوت خورشيد گرفتگي، ماه گرفتگي يا زلزله با حسّ و مشاهده شخصي يا شهادت دو نفر عادل و يا وسائل و متخصصين رصدخانه ها و زلزله سنج در صورت اطمينان،نماز آیات باید خوانده شود. 2- تنها بر اهالي آن منطقه اي كه اين حوادث به وقوع مي پيوندد يا قابل رؤيت باشد، نماز آيات واجب مي شود. 3- زمان خواندن نماز آیات كسوف و خسوف از آغاز گرفتن خورشيد و ماه است تا آغاز باز شدن و از اين رو بايد از وقتي كه خورشيد يا ماه گرفتگي آغاز مي شود شروع به نماز آيات كرد و اگر در همان وقت نماز آیات خوانده نشود، بعداً به قصد قربت بدون نيّت أدا و قضاء آن را به جا آورد مگر در صورت كسوف و خسوف جزئي كه شخص تا باز شدن از آن اطلاع نيابد. 4-زمان خواندن نماز آيات هنگام زلزله و رعد و برق هولناك است که باید بلافاصله خوانده شود و ترك آن معصيت بوده تا آخر عمر واجب خواهد بود و هر وقت خوانده شود به صورت اداء است. 5- با تكرار اين حوادث نماز آيات نيز تكرار بايد گردد. حكمت های نماز آیات🌼 از دلایل خواندن نماز آیات يادآوري تاريكي، زلزله و .. قبل از قيامت است الف) از حکمت های نماز آیات توجه دادن مردم از خرافات به طرف خداوند متعال، تا بدانند كه خسوف و كسوف و هر آيت ديگر الهي ارتباطي با اژدها، مار، قهر كردن خورشيد و ... ندارد؛ بلكه اين خداوند است كه خالق و مدير افلاك است. ب) یکی از دلایل خواندن نماز آیات يادآوري تاريكي، زلزله و .. قبل از قيامت. ج) از آن جا كه بسياري از مردم در هنگام نعمت، خدا را فراموش مي كنند و تنها در گرفتاري ها به ياد خدا مي افتند؛ در حال زلزله و آيات ديگر الهي و ديدن آثار مرگ، با خواندن نماز آیات توجه بيشتري پيدا مي كنند و به فكر توبه از گناه و جبران گذشته خود مي افتند. @KhanevadehMontazeran
یاد دردناکترین درد زمین افتادم یاد دردمندترین فرد زمین افتادم غروب جمعه شد بار دگر در یاد یاد دلتنگ ترین مرد زمین افتادم ... @KhanevadehMontazeran
♥️نماز آمرزش والدین در شب شنبه❤️ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هرکس شب شنبه 4 رکعت نماز بخواند (2 نماز 2رکعتی)، 🌴در هر رکعت یک بار حمد،3 بار آیه الکرسی و 1 بار سوره توحید؛ و بعد از سلام نماز، 3بار آیه الکرسی بخواند، خداوند تبارک و تعالی او و والدینش را می آمرزد، و از کسانی خواهد بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله برای او شفاعت می کند. 📕(مصباح المتهجد،ص251-252)
نماز شب و ریزش گناهان 🌹 قال الصادق - علیه السلام -: صلاة المؤمن باللیل تذهب بما عمل من ذنب بالنهار؛ نماز شب گناهانی را که مؤمن در روز مرتکب شده است، از بین می برد. 📕 (ثواب الاعمال، شیخ صدوق)
مرحوم «آیت الله بهجت» می فرماید: «ما براى اوقات خواب خود افسوس مى خوریم كه چرا براى نماز شب بیدار نمى شویم. در صورتى كه اوقات بیدارى را به غفلت مى گذرانیم! زیرا اگر در بیدارى، به توجّه و بندگى مشغول بودیم، توفیق بیدارى شب را نیز براى تهجّد و خواندن نافله ى شب و تلاوت قرآن پیدا مى كردیم.»
اوقات شرعی مشهد
اوقات شرعی تهران
هدایت شده از علیرضا پناهیان
💌 وابستگی به ترسیدن #پیام_معنوی @Panahian_ir
⭕️ برخی هنوز معنا و مفهوم سیاست بازدارنده را نمفهمند و تصور می‌کنند برای امنیت و آسایش ملت هر روز از آنها اجازه گرفت... @KhanevadehMontazeran
💢امام صادق(ع): خداوند بندگانی دارد که روز قیامت پروندۀ اعمالشان کاملاً خالی و سفید است. ملائکه از پروردگار می‌پرسند: چرا هیچ چیزی در پروندۀ اعمال اینها ثبت نشده است؟ خداوند می‌فرماید: اینها برخی از بندگان من هستند که آن‌قدر خلوص‌شان بالا بوده که وقتی کار خوبی انجام می‌دادند حتی دوست نداشتند ملائکه‌ای که اعمال را می‌کنند هم ببینند، فقط دوست داشتند خدا ببیند! لذا هر وقت اینها می‌خواستند کار خوب انجام دهند، خدا اجازه نمی‌داد ملائکه ببینند و ثبت کنند. اینها حساب‌شان با خود خداوند است.  📚عدة الداعی و نجاح الساعی/ص207 @KhanevadehMontazeran
👤حاج قاسم سلیمانی: درجاییکه فکرش را نمیکنید، ما در آنجا نزدیک شما هستیم.... @KhanevadehMontazeran
بسم الله الرحمن الرحیم : با خستگی تمام نمازم را خواندم و بدون آنکه لقمه ای در دهانم بگذارم,رفتم افتادم روی تخت.لیلا قبل من تو ی اتاق آمده بود و توی تاریکی دراز کشیده بود.دا هر چه گفت؛بیاید شام بخورید,گفتیم:نمی خوریم اشتها نداریم.دا دیگر چیزی نگفت.حتی برغای جمع کردن و شستن ظرف ها هم ما را صدا نزد.لای در اتاق کمی باز بود و صدای حسن ,منصور و سعید می آمد.بچه ها سر به سر هم می گذاشتند و می خندیدند.به لیلا گفتم:فکر می کردی یه روزی ما بریم توی همچین کاری غرق بشیم؟باور می شه مرده شور شدیم؟! لیلا با صدای سنگسنی گفت:زهرا من همه اش احساس می کنم خوابم. این ها همه کابوسه.به نظر تو واقعا این طور نیست؟| گفتم:دیروز و دیشب من هم همین احساس رو داشتم.اصلا پاهام روی زمین بند نبودند,توی خلاء دست و پا می زدم.ولی امروز بهتر بودم.مسائل برایم عادی تر شده بود. خنده های بچه ها حرف ما را قطع کرد.فکر کردم چه طور آدم ها می توانند این قدر جنایتکار باشند که به خاطر تصرف یک سرزمین یا یک مشت خاک,این همه آدم به کشتن بدهند.همه را فدا کنند تا به هدفشان برسند.به طرف لیلا برگشتم و گفتم:یعنی امکان داره خونه ما رو هم بزنن؟لیلا اگر کشته این بچه ها رو بیارن جنت آباد ,بذارن جلوی ما ,اونوقت من و تو چه کار کنیم؟من که دیوونه می شم. چشم های لیلا که داشت روی هم می رفت,یک دفعه باز شد و وحشت زده نگاهم کرد.سریع گفتم:اصلا چرذا فکر بد کنیم؟ولش کن.دا بزرگه.ساکت شدم اما فکر و خیال رهایم نمی کرد.دائم از این دنده به آن دنده می شدم.ب و کمرم خرئبودند.احساس می کردم کمرم می خواهد نصف شود.پاهایم از شدت درد کمر و هم از ضعف به طور محسوسی می لرزیدند.کلی طول کشید تا خوابم برد.باز هم مثل دیشب دچار کابوس شدم.به هر طرف می دویدم کشته ها جلویم بودند.توی خون دست و پا می زدم.فریاد می کشیدم؛کمک,کمکم کنید.راه فراری نمی دیدم.صورت و چهره های کسانی که آن ها را غسل داده بودیم,جلوی چشمانم می آمدند.می چرخیدند و می چرخیدند.آن قدر که از این حالت دچار سرگیجه می شدم و می افتادم. کتاب دا/خاطرات سیده زهرا حسینی ادامه دارد....... 📝اجتماع و دورهمی خانواده منتظران ⭕️ارسال فقط با لینک ارسال و کپی برداری بدون لینک از نظر شرعی حرام بوده و پیگرد الهی دارد.⛔️ 📩 http://eitaa.com/joinchat/1574174720Cadfb011798