شروع دوباره ..
در دلم گفتم بروم؟ کجا بروم؟ منی که عمری بر سر سفره ات نمک خورده ام کجا بروم؟ پدرت علی فرمود جز از حق دوستی مگیر، من دوست که نه، غلام این حقم... غلام جز خانهی اربابش کجا برود؟
شروع دوباره ..
نوشته اند کاروان وقتی به کوفه رسید زینب دختر علی بن ابیطالب سوی مردم اشارت کرد که خاموش باشند. در دم گویی که آیه «كُنْ فَيَكُونُ» خداوند تجلی یافته است، گشت چنانچه دستور داده شد. پس دمها فرو بسته شد و زنگ دَرا از بانگ و نوا ایستاد.
کاش با نفْس سرکش که چون مردم کوفه بد قول و بد عهدست، با گناهان افسار گسیخته چنین اشارت کنی و بگویی خاموش باش تا به بهشت کلامت و عترت و پاکی ات متمسک شوم یا عُلیا مخدّره یا زینب کبری.
#وصال
شروع دوباره ..
بعد از مدت ها دوباره برگشتیم به عشق ارباب که شویم وصال سابق سلام علیکم :)
میگفت علت طولانی شدن سوالات و عذاب شب اول قبر تعلقات دل هست. هر چه هوایی ک در دل داری خاصّه برای یک نفر باشه و البته اون یکنفر هم خیلی مهمه چی/کی باشه، زودتر طی میشه ولو اینکه اصلا شب اول قبری نداری. میگفت این شبا بهترین زمان برای از بین بردن تعلقات دل هست چرا که «مقلب القلوب» در عالم امام حسینه. اصلا برای همین هم شاعر نوشت:«تحویل سالسوختگان از محرم است.» فلذا علیکم به کَمالَ الْانْقِطاعِ الی الحسین-علیهالسلام-.
شروع دوباره ..
اَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَرَّعِ بِكَأْساتِ الرِّماحِ،
«بِأبى أنْت وَ اُمّى وَ نَفْسى وَ أهْلى وَ مالى یا اباعبدالله»
پدر و مادرم و خودم و دار و ندارم فدات ای عزیزی که بخاطر گمراه نشدن من و امثال من رفتی ته گودال و خون قلبت رو بذل کردی...:)
سلامتیه اونایی که چشماشون پر اشکه
و دهنشون پر حرف . . .
ولی اونقدر مؤدبن که با دهن پر حرف نمیزنن
فقط سکوت میکنن و نگاه میکنن 🦋