چندتا از پیامارو که اینجا ارسال نکردم خونده شدن ان شاءالله میخوام وقت مناسب پاسخ بدم✨

کاش مشهد بودیم 💔

آ جون نشسته ام چو گدایانِ در به در، سر راهت تو را به جان خواهرت ، نگاهم کن #وصال #واله #بداهه

به یک مرحله‌ای دارم می‌رسم که خیلی سخت ناراحت میشم :)

خدایا شکرت💚

حقیقت این است که هر انسانـی تو را خواهد رنجاند، فقط باید آن‌هایی را پیدا کنـی که ارزش این را داشـته باشـند که به خاطرشان رنج بِکِـشـی

_ آمده‌ام باز در میـڪـده‌ات گریه‌ڪنان..

+

💔✨

تسلیم سرنوشت و تسلیم خواست خدا. بدون اراده و منتظر. -بیان احوالاتم.

-دست مارو از شب اول محرم قطع نکن. -دست مارو از دربه‌دری دهه اول قطع نکن. -دست مارو از خادمی هیئتت قطع نکن. -دست مارو ازون وقتی که یه خط روضه میشنویم، سیل اشکمون میاد قطع نکن. -دست مارو از استرس اربعین قطع نکن. خیلی وقتا باید وسط روضه میمردیم و حقشو ادا نکردیم، ولی به قول همون آدم لات حسین، جون مادرت نذار گناه کنم... بی آبروی عالمیم همه ی اعتبار، شمایید.

از طایفهٔ نوریم، ما تیره نمی‌مانیم . .🪴✨

ای حسین جانم داغ تو تا ابد در سینه ما خواهد ماند... حلولِ ماهِ ربیع الاول مبااااااارک (:

من تا آخر عمر مدیون حضرت زهرا (س) و اولادش هستم و ایمان دارم که مادرم زهرا ناگفته‌هایم را می‌شنود 💔 تمام دارایی من حب اهل بیت (ع)است .

🎁🌱صلوات امشب تقدیم به #صاحب‌این‌پروفایل (:♥️ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌸

فتحِ آغوشتـ بگو در ڪربلاے چندمـ است...؟

بی‌دلیل قشنگن #ارسالیه‌بی‌موقع

دلم میخواد وضعیت سفید رو ببینم:) پاییز رو قشنگ‌تر میکنه

از سریالِ وضعیت سفید

میخواستم یکم باهم حرف بزنیم ولی شدید خوابم میاد ... شبتون‌خدایی💚🦋

الہی‌بہ‌امیدتــــــــ♥️ــــــــــــو

واقعا باید خیلی حقیر باشی احساسی که نسبت به تو بود الان داره به غیر تو خرج میشه و تو زانوی غم بغل کردی که هیچ حسادتم میکنی واقعا عقل داری ؟؟؟؟! #تباه

گرمی عشقت تا ابد در دلم پابرجاست آتش حسرت اینکه جزو کنیزان واقعیت باشم کل وجودم را می‌سوزاند اربابم و این غم باارزش‌ترین غم در وجودم هست عزت من تا وقتی هست که هر لحظه قلبم برای رضایت خدا و برای اهل بیت (ع) بتپد . آهسته می‌گویم دوستت دارم آقای دلم♥️

💚

رشد درد داره! تغییر هم درد داره! اما هیچی به اندازه ی درجا زدن در جایی که بهش تعلق نداری دردناک نیست! نترس از اینکه کُند رشد کنی ولی از این بترس که فقط درجا بزنی...

حواسم نبود که مراقب باشم تو پاییز سرمانخورم ... یادم رفت ... و اون اتفاقی نباید بشه هم افتاد :((((((

دلتنگ یار بود. به خانه یار رسید، قدش به پنجره نرسید سر خویش برید و زیر پا نهاد و قدش برسید و معشوق تماشا کرد.