eitaa logo
شروع دوباره ..
1.6هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
600 ویدیو
30 فایل
خداحافظ‌رفیق‌سابق
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده @KhateShohada_313
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
تا زمانی کـــه دل انســان به محبت دنیــا و هوی و هوس‌ها می‌باشد نباید توقع حضـــور قلب در نمـاز و لذت بـــردن از داشت...!! الله فاطمی نیا @KhateShohada_313
شروع دوباره ..
تا زمانی کـــه دل انســان #آلوده به محبت دنیــا و هوی و هوس‌ها می‌باشد نباید توقع حضـــور قلب در نم
آنچه با روح عبادت سازگار نیست، توجه به مسائل مربوط به زندگى مادى و شخصى است: یه جایی خوندم که +میگفت خدا به دنیا گفته هر کس خیلی دنبالت دوید ازش فرار کن و خوارش کن!!! ولی هرکس ازت فاصله گرفت و به سمت من اومد بیا به طرفش و تحویلش بگیر!!!! @KhateShohada_313
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
💚💚💚💚💚💚💚💚
وَ ما خَلَقنا السَماواتِ و الارضَ وَ ما بَینَهُما لاعبین و ما آسمان ها و رمین و آنچه بین آنهاست را بازیچه نیافریدیم @KhateShohada_313
💚💚💚💚💚💚💚💚
شروع دوباره ..
ا🥀🌾🍁🥀🌾🍁🥀 ✺﷽ ✺ ا🌾🍁🥀🌾🍁🥀 ا🍁🥀🌾🍁🥀 ا🥀🌾🍁🥀 ا🌾🍁🥀
ا🥀🌾🍁🥀🌾🍁🥀 ✺﷽ ✺ ا🌾🍁🥀🌾🍁🥀 ا🍁🥀🌾🍁🥀 ا🥀🌾🍁🥀 ا🌾🍁🥀 ا🍁🥀 ا🥀 🔮داستان مدافعان حرم 🔮 ️⃣ رفتیم فرودگاه امام خمینی تهران ساعت پروازمون اعلام شد چمدون ها🎒🎒🎒 تحویل دادیم و سوار ✈️ هواپیما شدیم هواپیما داشت از باند فرودگاه بلند🛫 🛫 میشد بعداز ۲ ساعت رسیدیم شیراز رفتیم هتل 🏩 بعد از چند ساعت استراحت تایم ناهار بلند شدیم رفتیم قسمت رستوران هتل وای چقدر گشنم بود مامان: نرگس جان دخترم ما نمازمون قبل از ناهار خوندیم شما هم برو بخون حاضر شو بریم حرم زیارت -چشم مامان جون مامان : پس منو آقا جونت میریم لابی منتظر تو میمونیم - باشه عزیز جون گاهی ما به مامان عزیزجون میگفتیم رفتم تو اتاق اول وضو گرفتم نمازم 🙌 خوندم بعد حاضر شدم تیپ سرمه ای زدم آخر سر در چمدون 🎒 باز کردم چادرم برداشتم و سرم کردم از اتاق خارج شدم رفتم سمت لابی آقاجون با دیدنم گفت : ماشاالله نرگس سادات چقدر خانم شدی باچادر خیلی خجالت کشیدم رو به آقاجون گفتم - آقا جون شما پدری دعا کنید عاشقش بشم هر چه سریعتر آقاجون : ان شاالله بابا با آقا جون و عزیز جون رفتیم شاه چراغ زیارت من دوتا نذر کردم اینکه تا دو سال دیگه عاشق چادر بشم و عاشقانه ازش استفاده کنم دومی: همون فیزیک کوانتوم دانشگاه امام قزوین قبول بشم . عزیز جون یه دسته اسکناس 💴 درآورد از داخل کیفش👜 انداخت تو ضریح 🕌 برای نماز مغرب و عشا هم ما موندیم حرم بعد نماز چون پنجشنبه بود دعای کمیل خونده شد بعد از نماز و دعا رفتیم هتل تقریبا جزو آخرین نفراتی بودیم که برای شام میرفتیم بعد از شام به اصرار من رفتیم یه پیاده روی🚶‍♂️🚶‍♂️ یک ساعته طرفای ساعت ۱۲ شب 🕛بود که برگشتیم هتل صبح بعد از نماز و صبحونه قرار شد بریم حافظیه 🏛و سعدیه تو حافظیه 🏛 به اصرار عزیز جون یه فال حافظ خریدیم شعرش یادم نیست اما تعبیرش خیلی خوب یادمه درهای موفقیت و سعادت و خوشبختی به رویت گشوده شده است قدم به راهی میذاری که تمامش برای تو عشق و علاقه است - حافظ عشق و علاقه 😍😍 دو هفته شیراز بودیم تمام جاهای دیدنی شیراز دیدیم آقاجون طوری منو از شیراز برگردوند که برابر بشه با اعلام نتایج کنکور 🥀 🍁🥀 🌾🍁🥀 🥀🌾🍁🥀 🍁🥀🌾🍁🥀 🌾🍁🥀🌾🍁🥀 🥀🌾🍁🥀🌾🍁🥀